واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی:
ماجراي حضور سينماي ايران در جشنواره كن به دههها قبل برميگردد. اولين فيلم ايراني راهيافته به كن، اثري بود به كارگرداني احمد فاروقيقاجار در دهه 40 شمسي سالها بعد و در دهه 50، سهم سينماي ايران از كن، آنقدر محدود بود كه شامل چند اثر كوتاه و مستند ميشد (ازجمله فيلم كوتاه «انتظار» ساخته امير نادري كه از آن استقبال خوبي هم شد). در دهه 60، با ساخته شدن فيلمهايي مثل «آن سوي آتش»، «خانه دوست كجاست» و «دونده» نگاه جهانيان به سينماي پس از انقلاب جديتر شد. بيشترين تاثير را در اين بين، فيلمهاي عباس كيارستمي داشتند. «كلوزآپ» فيلمي بود كه سازندهاش را بيش از پيش در عرصه بينالمللي مطرح كرد و «زير درختان زيتون» اولين فيلم بلند ايراني بود كه به بخش مسابقه رسمي جشنواره كن راه يافت. كيارستمي نخستين و تنها فيلمساز ايراني بوده و هست كه در هيات داوران اين جشنواره عضويت دارد. كيارستمي پس از آن «باد ما را خواهد برد» را ساخت كه جايزه ويژه هيات داوران جشنواره ونيز را گرفت و فيلمساز ايراني پس از دريافت اين جايزه اعلام كرد كه ديگر فيلمهايش را به بخشهاي رقابتي جشنوارهها نميدهد و دوست ندارد در بخش مسابقه هيچ جشنوارهاي شركت كند. همزمان كيارستمي به سينماي ديجيتال رو آورد و «آ.ب.ث آفريقا» را ساخت و سپس «ده» و «شيرين» و در نهايت «كپي برابر اصل». او در فيلم اخيرش از بازيگران حرفهاي سينما استفاده كرده و آنهايي كه فيلم را ديدهاند از تفاوتهاي بنيادينش با آثار قبلي كارگردان ميگويند. دو اتفاق مهم در سينماي كيارستمي طي 2 سال اخير، يكي اعتراض گسترده منتقدان و شركتكنندگان در جشنواره ونيز به «شيرين» بود و ديگري تجديدنظر او در افكار و انديشههايش در فرستادن فيلم آخرش به بخش مسابقه جشنواره كن. درباره ماجراي اول، به نظر ميرسد اعتراض منتقدان به «شيرين»، در نحوه نگرش كيارستمي تاثير داشته كه پس از آن، در چرخشي 180 درجه، به سينمايي رو آورده كه از همه جذابيتهاي اين هنر ـ صنعت بهره ميبرد. در نگاه دوم نيز ميتوان گفت كه هنوز عنوانطلبيهاي اين فيلمساز به پايان نرسيده و دوست دارد در مهمترين جشنواره سينمايي دنيا، تازهترين كارش را در معرض ديد و قضاوت مردم، داوران و منتقدان بگذارد. امسال جشنواره كن براي ايرانيان با بحثهاي دامنهدار و بيپاياني همراه بود. مانند هر سال، پس از برگزاري جشنواره فيلم فجر، طيف گوناگوني از فيلمها و فيلمسازان متقاضي حضور در جشنواره كن هستند. اگر فيلمشان به بخش رسمي راه يابد كه عالي است اما اگر اين اتفاق نيفتد (كه همواره نميافتد) به بهانه حضور در بازار كن، خيلي از فيلمسازان، بازيگران و تهيهكنندگان عازم روستاي بندري فرانسه ميشوند. جالب اينجاست كه خيلي از همين افراد زماني كه در جايگاهي قرار ميگيرند تا درباره جشنوارههاي جهاني و بويژه كن صحبت كنند، چندان روي خوشي به آن نشان نميدهند، هر ساله هياتهايي از بنياد سينمايي فارابي، خانه سينما و معاونت سينمايي عازم اين جشنواره ميشوند. اتفاق جالب امسال، حضور جواد شمقدري در اين جشنواره بود. طبق اخبار منتشره، او گفتگوهايي هم با مديران كن داشته و با آنان درباره سينما و بويژه سينماي ايران نيز بحث كرده و پيشنهاد داده كه تصميمگيرندگان كن به ديگر فيلمسازان ايراني هم بپردازند و بها دهند. به هر حال جشنواره كن با همه مخالفتها و اعتراضات به سياسي بودن مشي آن، يكياز مهمترين رويدادهاي هنري جهان است. اگر در مراسم اسكار، سينماي آمريكا برجسته ميشود و بيشتر به سينماي تجاري و صنعت ستارهسازي هاليوود اهميت داده ميشود، در كن فيلمها و فيلمسازان نوانديشي مطرح ميشوند كه حرف تازهاي در قالب فيلمهايشان دارند. مثلا در شرايطي كه مايكل مور مستندساز برجسته آمريكايي، فيلم «فارنهايت 11/9» را بر عليه سياستهاي كشورش ساخته بود، آن را به كن ارائه كرد و در همان سال نخل طلاي بهترين فيلم را گرفت. نكته جالبتر اين است كه در همان سال رئيس هيات داوران كن فيلمساز معروف آمريكايي كوئنتين تارانتينو بود. يا زماني كه استيون سودربرگ با اولين فيلم بلندش «جنسيت، دروغ و نوارهاي ويدئو» نخل طلا را گرفت كسي فكر نميكرد او در آينده تبديل به كارگردان صاحبنامي شود. از اين اتفاقها در جشنواره كن زياد افتاده است. 4 سال پيش نخل طلا به فيلمي رومانيايي داده شد كه خيليها هنوز نام كارگردانش را به ياد ندارند. پارسال هم كه فيلم فرانسوي «كلاس» برنده جايزه اصلي شد، همه متحير ماندند از اين كه ميان اين همه فيلمساز شاخص و مطرح چرا بايد نام آدمي مهجور به عنوان نفر اول برده شود. اما به نظر ميرسد درباره نسبت سينماي ايران با كن گاه حرفهايي زده ميشود كه مبالغهآميز است. كل حضور موفق و تاثيرگذار سينماي ايران در كن محدود ميشود به 3 جايزه دوربين طلا و يك جايزه نخل طلا كه به طور مشترك به سينماي ايران و ژاپن تعلق گرفت. تنها فيلمساز معتبر و صاحبسبك ايراني نزد اهالي كن كسي نيست جز عباس كيارستمي كه امسال فيلم او نيز نتوانست موقعيتي را كسب كند و تنها بازيگر فرانسوي اين فيلم مورد تجليل قرار گرفت. به قول مسعود فراستي فيلمي كه با تهيهكنندگي يك فرانسوي و ايتاليايي درباره يك نويسنده بريتانيايي ساخته شود چگونه ميتواند به ملت و سينماي ما ارتباطي داشته باشد از سوي ديگر كمتر فيلم ايراني جز آثار اين فيلمساز تاكنون توانسته به بخش مسابقه رسمي اين جشنواره راه يابد. دو سه سال پيش عدهاي كار را به جايي رساندند كه گفتند جشنواره كن بدون نمايندهاي از سينماي ايران اعتباري ندارد! در حالي كه مخالفان نيز از سوي ديگر آن را در حد يك رويداد ساده سينمايي تقليل ميدادند. برخي اعتقاد داشتند كه مديران كن به فيلمسازان جوان ايراني خط ميدهند كه سراغ چه مضاميني بروند و از طرف ديگر عدهاي جوايز كن را واكنش سياسي دولت فرانسه در قالب سياستهاي فرهنگياش ميدانستند. به دليل همين تعابير، تاكنون كمتر پيش آمده كه با اين جشنواره برخورد درستي صورت گيرد. عزيمت مهمترين مقام سينمايي حال حاضر ايران به كن، از جمله مسائلي است كه بايد جداگانه بهآن پرداخت و ديد آيا شمقدري به اهدافي كه مدنظر داشته رسيده است يا نه؟ اما اي كاش قضيه در همين حد جلوه كند. متاسفانه سفر افراد زيادي از هياتهاي مختلف به كن، طي سالهاي گذشته باعث اعتراضات بسياري شد. تا جايي كه بنياد فارابي فهرست كارمندان و مديراني كه از اين بنياد به كن رفته بودند را منتشر ساخت تا جاي شك و شبههاي باقي نماند. به نظر ميرسد مسئولان سينمايي با توجه به رفتار جشنواره كن به ويژه در مراسم امسال و ورود به مسائل سياسي داخلي ايران بايد درخصوص هياتهاي اعزامي به اين جشنواره نيز تجديد نظر نمايند تا گفتارها با اقدامات عملي سازگار گردد. اينها به اضافه موارد ديگر، نكات مجهولي هستند كه در نسبت سينماي ايران با كن مطرح ميشوند. www.jamejamonline.ir
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 324]