واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: زن در جاهلیت به کلی از ارث محروم بود و تنها افراد مذکر خانواده بودند که از میت ارث می بردند. حتی اگر میت فرزند پسر نداشت باز هم چیزی از ارث به دختران او نمی رسید بلکه به برادران میت یعنی عموهای دخترانش داده می شد. از عمر بن خطاب نقل شده که گفت : “ به خدا سوگند ما در جاهلیت هیچ حقی برای زنان قائل نبودیم تا اینکه خداوند آیاتی درباره آنان نازل فرمود و سهمی برای آنان معین کرد.”۱ در اروپا ی قرون وسطی نیز تا عصر انقلاب بزرگ صنعتی زنان عموما از ارث محروم بودند. این در حالیست که در اسلام همه فرزندان از والدین خود ارث می برند خواه پسر باشند یا دختر و تنها پرسشی که باقی می ماند اینست که چرا سهمیه دختر از ارث نصف سهمیه پسر است؟ این حکم در قرآن کریم به صراحت آمده آنجا که خداوند می فرماید : “ خداوند در باره فرزندانتان به شما سفارش می کند که سهم(میراث) پسر، به اندازه سهم دو دختر باشد “۲ اینکه اسلام سهم دختران را نصف سهم پسران قرار داده به دلیل وضعیت ویژه زن از نظر مهریه و نفقه و برخی احکام دیگر است. زیرا اسلام مهریه را به عنوان یکی از حقوق زن بر دوش مرد نهاده و افزون بر آن وظیفه نفقه و تامین مخارج زن را نیز بر مرد واجب کرده است. طبیعی است چون انجام این دو وظیفه مالی را بر مردان واجب کرده بنابراین خواسته که در تقسیم ارث برای آنان جبران کند. از این رو سهم الارث مرد را دو برابر سهم الارث زن قرار داده است. در حدیثی نقل شده که شخصی از امام صادق(ع) پرسید چرا زن با اینکه که ضعیف و ناتوان است از ارثیه پدر یک سهم می برد حال آنکه مرد که تواناتر و توانگرتر است دو سهم دارد؟ امام(ع) در پاسخ فرمود : “ وظیفه تامین مخارج زندگی و دیه عاقله و جهاد و امور دیگر بر دوش مرد قرار دارد در حالیکه این وظایف بر عهده زن نیست از این رو برای مرد دو سهم و برای زن یک سهم مقرر شده است. “۳ همچنین در روایت دیگری آمده که امام صادق(ع) فرمودند که سهم مرد از ارث بدانجهت بیشتر است که زنان مهریه دریافت می کنند۴. همچنین نقل شده که از جمله پاسخ های امام رضا(ع) به یکی از پرسشگران این بود که : “ علت اینکه سهم زنان از میراث نصف سهم مردان است اینست که زن وقتی ازدواج می کند مال را دریافت می کند حال آنکه مرد مال را هزینه می کند از این رو سهم مرد بیشتر قرار داده شده زیرا تامین هزینه های زن بر عهده مرد است و اگر زن نیازمند باشد مرد باید او را تامین کند و نفقه اش را بپردازد ولی زن در قبال مرد چنین وظیفه ای ندارد و اگر مرد نیازمند باشد زن مسئولیتی برای تامین هزینه شوهر ندارد از این رو سهم مرد بیشتر قرار داده شده است.”۵ بنابراین اگر مردی بمیرد و از او یک پسر و یک دختر به جا بماند عملا یک سوم ثروتی که به ارث می رسد در اختیار دختر قرار می گیرد تا برای خود هزینه کند اما پسر دو سوم ارث را در اختیار می گیرد تا اولا برای همسرش به عنوان یک زن و در درجه بعد برای سایر اعضای خانواده اش هزینه کند. با توجه به این نکته با یک حساب سرانگشتی معلوم می شود که برایند این تقسیم کاملا عادلانه است و شبهه ای درباره میزان حقیقی سهم زن از مجموع ثروت باقی نمی ماند. در واقع این نوع سهمیه بندی که مرد دو برابر زن ارث ببرد در یک محاسبه کلان یک امتیاز حقیقی برای مرد محسوب نمی شود زیرا او مسئولیتهای بیشتری نیز دارد که زن از آن مسئولیتها معاف است. ضمنا باید توجه کرد که این قانون تنها درباره ارث که بدون تلاش به دست می آید وجود دارد و یعنی از آنجا که ارثیه بدون تلاش وارثان به دست آمده طبق عادلانه ترین قانونی که بشر به آن رسیده یعنی “هر کس به میزان نیاز خود سهم دارد” تقسیم می شود. اما درباره مالی که با کار و تلاش کسب می شود هیچ تفاوتی بین زن و مرد وجود ندارد زیرا اینگونه اموال بر خلاف ارث تابع قانون “ تناسب تلاش و مزد “ هستند. خداوند متعال درباره اموالی که با تلاش کسب می شوند می فرماید : “مردان نصیبی از آنچه ] با تلاش خود [ به دست می آورند دارند، و زنان نیز نصیبی دارند.”۶ علاوه بر اینها مسئله نصف بودن سهم زنان نسبت به مردان لزوما در همه حالات تقسیم ارث پیش نمی آید. بلکه در برخی از حالات سهم الارث مردان با زنان یکسان است. به عنوان مثال پدر و مادر میت در ارث یکسان هستند و هر دو یک ششم سهم دارند. همچنین زن و مردی که از بستگان مادری میت هستند هر دو یکسان ارث می برند. بنابراین نباید توهم کنیم که در تقسیم ارث بین مرد و زن تبعیض و بی عدالتی وجود دارد. اساسا معنای سخن خداوند که فرمود “ للذکر مثل حظ الانثیین” بر خلاف ادعای دشمنان اسلام این نیست که ارزش زن در اسلام نصف مرد باشد بلکه این یک نظام توزیع منابع مالی است که هر چند در سطح خرد در مواردی تبعیض آمیز به نظر می رسد اما در سطح کلان کاملا عادلانه است. حال با توجه به پاسخهایی که برای موضوع ارث مطرح کردیم پاسخ به شبهه مربوط به دیه زن نیز روشن است. شبیه همان مطالبی که درباره نصف بودن ارث زن بیان شد و ریشه در بیانات امامان(ع) داشت می تواند درباره دیه زن نیز بیان شود. زیرا موضوع هر دو مسئله نصف بودن سهم زن می باشد. برای توضیح بیشتر می گوییم: فتوای اکثر فقها و از احکام مسلم فقهی اینست که دیه زن که در عوض قتل غیر عمد زن باید پرداخت شود نصف دیه مرد است، اما این هیچگونه تحقیری نسبت به مقام زن به شمار نمی رود زیرا اولا ارزش انسان به جسم او نیست تا با دیه ارزشگذاری و محاسبه شود. از این رو تفاوتی بین دیه یک دانشمند یا یک مرجع تقلید با دیه یک کارگر ساده یا بی سواد وجود ندارد زیرا دیه در عوض جسم مقتول پرداخت می شود و نه در ازای روح او. ارزش واقعی انسان به روح ، اندیشه ، علم و کمالات معنوی اوست. بنابراین اساسا مبلغ دیه به معنای ارزشگذاری برای مقام حقیقی انسان نیست بلکه تنها وسیله ای برای جبران خسارت مادی خانواده مقتول است و بس. ثانیا اختلاف دیه زن و مرد در اسلام علل خاص خود را دارد که از جمله آنها اینست که جسم مرد معمولا قوی تر از جسم زن است و وظیفه کار ، کسب درآمد و تامین مخارج خانواده را بر عهده دارد و اقتصاد خانواده را اداره می کند. از این رو با مرگ مرد یک خانواده ، غالبا خانواده از نظر مدیریت بویژه مدیریت اقتصادی دچار آسیب جدی می شود در حالیکه مرگ مادر خانواده گرچه آثار عاطفی وخیمی دارد اما آثار اقتصادی و مدیریتی آن معمولا مانند مرگ پدر نیست. ممکن است این پرسش پیش بیاید که چه بسا زنانی که اداره خانواده را بر عهده دارند و چه بسا مردانی که هیچگونه نقش اقتصادی در خانواده ایفا نمی کنند. اما در پاسخ باید گفت همواره قوانین بر اساس حالات عمومی و متعارف وضع می شود نه حالات استثنایی و نادر. روزنامه رسالت
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 704]