واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: بارها شاهد آن بوده ايم كه برخي افراد عبادات و نماز كودكان را نوعي بازي تلقي مي كنند و آن را فاقد ثواب و اجر الهي مي شمارند. حال آن كه چنين نيست و قطعاً عبادت دركودكي نيز حسناتي به همراه دارد. پس خوب است بدانيم كه واجبات بزرگسالان و اعمال مستحبي آنها براي كودكان مستحب است و گناهان آنها براي كودكان مكروه بوده و مباحات براي هر دو امري مباح است. حال اگر ترتيبي اتخاذ شود كه كودكان دريابند انجام عبادت و نماز آنها، در پيشگاه خدا اجر خواهد داشت ، رغبت بيشتري براي انجام عبادت خواهند داشت. از طرف ديگر انجام عبادت ها در كودكي موجب ملكه شدن آنها مي گردد و چنين كودكاني در بزرگسالي عبادات را با سهولت بيشتري انجام مي دهند. اما آنان كه تا هنگام بلوغ نماز نخوانده اند ، اين كار را با دشواري بيشتري انجام مي دهند. پس اگر بخواهيم كودكان با عبادات خو بگيرند، بايد دوره كودكي آنها را مغتنم بشماريم. مسئله ديگر اين است كه وقتي كودكي از دوران نوباوگي به عبادت روي بياورد و براي انجام آن به مسجد و ساير اماكن مذهبي برود، از همان زمان، با چنين فضاهايي انس مي گيرد و با انسان هاي با ايمان مأنوس مي شود. انس با فضاهاي مذهبي و با نيكان مانع گرايش به ورطه هاي فساد و نابودي گشته، انسانها را از دوستي با بدان برحذر مي دارد و فرد با چنين خصوصياتي به صلاح و زندگي پاك نزديك تر مي شود. پس براي تربيت ديني كودكان بايد از همان كودكي دست به اقدام زد تا آداب و رسوم و عبادات ديني در دل فرزندان پا بگيرد. به همين دليل بايد نقش هايي را در امر تربيت مذهبي فرزندان و اقامه نماز توسط آنان ايفا كنيم. اين نقش ها عبارت اند از: 1- نقش تمهيدي ( مقدمه چيني ) براي زمينه سازي اعمال عبادي و نماز در كودكان بايد نخست تمهيداتي فراهم بشود و در امر تربيت مذهبي فرزندان بايد اقداماتي به عمل آيد. پيامبر"ص" چنين عمل كرد: به هنگام تولد امام حسن(ع) و امام حسين (ع) در گوش راست آنان اذان و در گوش چپ اين عزيزان اقامه خواند كه هردو عمل مستحبي قبل از نماز هستند. امام چهارم (ع) در روايتي مي فرمايند: وقتي كه كودك شما به سن سه سالگي رسيد، به او بگوييد كه كلمه لااله الا الله را بگويد. وقتي كه به سن سه سال و هفت ماه و بيست روز رسيد به او بگوييد كه نام پيامبر(ص) يعني" محمد" را برزبان جاري كند و وقتي كه به سن چهارسالگي رسيد به او بگوييد كه بر پيامبر(ص) درود بفرستد (شايان توجه است كه اين دو كار را درنماز به خوبي مي يابيم). در پنج سالگي او را روي به قبله بنشانيد ، و در 6 سالگي ركوع و سجده را به او بياموزيد و در هفت سالگي شستن دست ها را به وي آموزش بدهيد( كه كنايه ازوضو گرفتن است). امام صادق(ع) حتي درمورد روزه مي فرمود: ما كودكان خود را در سحر گاهان بيدار مي كنيم تا روزه بگيرند، اما درطول روز هر وقت كه خواستند مي توانند افطار نمايند. مراد امام (ع) آن است كه بدين ترتيب بايد كودكان را عادت داد تا به تدريج تمرين روزه داري نمايند و اين امر آنهارا براي روزه داري كامل به هنگام بلوغ و تكليف آماده مي كند. 2- نقش الگويي كودكان در تقليد پذيري شهره اند . آنها بسياري از رفتارها و حركات را از طريق تقليد كردن از ديگران و بزرگ ترها مي آموزند. به همين دليل مي گويند وقتي كه قصد آموزش رفتاري را به كودكان داريد، الگوي خوبي از آن رفتار را در معرض ديد آنان قرار بدهيد تا آنها به تبعيت از الگو بپردازند. علي (ع) فرمود: كونوا دعاه الناس بغير السنتكم، يعني مردم را با غير زبان هايتان به راه خدا دعوت كنيد. ايشان دعوت با عمل را مؤثرتراز دعوت از طريق سخن مي دانست. سعدي نيز مي گويد: بزرگي سراسر به گفتار نيست / دو صد گفته چون نيم كردار نيست خداوند براي هدايت انسان ها، الگويي ارزشمند و متعالي در معرض ديد آنها قرار داده است و مي فرمايد:" و قد كان لكم في رسول الله اُسوةٌ حَسنه". پس به درستي كه پيامبر(ص) براي شما اسوه ي نيكويي است. پيامبر علاوه برانجام واجبات و خواندن نمازهاي واجب، به امور مستحبي توجه وافري داشت و به نوافل نيز مي پرداخت. (شايان ذكراست كه برپا داشتن نماز شب بر پيامبر(ص) واجب بوده است.) ما نيز در مقام والدين، اگر مي خواهيم فرزندان خوبي تربيت كنيم كه نمازرا بر پاي دارند، بايد خود در مقابل آنها به عبادت و نماز قيام كنيم. هر چند كه دعوت آنان به نماز لازم است ، اما آثارعملي عبادت كه در معرض ديد آنان قرارمي گيرد، تاثير دعوت را دو صد چندان مي كند. اين روش را در تعليم و تربيت، روش اسوه سازي مي گويند. در روان شناسي نيز بندورا از آن تحت عنوان "سرمشق دهي " ياد مي كند. او به هنگام بحث از نظريه يادگيري اجتماعي از يادگيري مشاهده اي سخن به ميان مي آورد . كودكان با مشاهده والديني كه به اعمال نيك، عبادت و نماز مي پردازند، به تقليد و تكرار آن رفتار مبادرت مي كنند. حتي تقليد در بعد اجتماعي نيزمعني دار است و از آن تحت عنوان تقليد اجتماعي ياد مي كنند. 3- نقش تبليغي از ديگر نقش ها و وظايفي كه بر عهده والدين است، نقش تبليغي است. امروزه آيين ها و كيش هايي كه غير الهي اند وافكار بت پرستانه را در دنيا تبليغ مي كنند، كم نيستند. اين آيين ها منادي نجات بشر بوده، وعده هاي فريبنده اي به مردم دنيا مي دهند. همه ي آنها سعي مي كنند كه با جاذبه هاي تبليغ ، مردم را به سوي مسلك و مرام خود دعوت نمايند. براي مثال، در اينترنت به مقالات فراواني درباره اين نوع كيش ها و فرقه هاي ضاله و گمراه كننده برمي خوريم كه از الفاظ فريبنده بهره مي جويند . راه هموار است و زيرش دام هاست قحطي معنا ميان نام هاست لفظ ها و نام ها چون دام هاست لفظ شيرين ريگ آب عمر ماست سالانه عده ي زيادي با تأثير پذيري از تبليغات به مرام ها و مسلك هاي مختلفي مي گروند. پس اگر آثار تبليغات تا اين حد زياد است و تا آن حد كارايي دارد كه مردم را به تغيير مسلك و مرام مي كشاند، مي توان به نحو احسن در جهتي سازنده از آن بهره جست و با سخن گفتن درباره دين، عبادات و نماز و احكام آن، كودكان را به سوي عبادت جذب كرد. در قرآن نيز براين معنا تأكيد شده است و خداوند پيامبر(ص) را مورد خطاب قرار داده، مي فرمايد:" يا ايها الرسول بَلّغ ما اُنزل اليك من ربك". اي پيامبر ابلاغ كن آن چه را كه از سوي رب و پروردگارت برتو نازل گشته است. مراد در اين جا ابلاغ مسئله امامت علي (ع) است ، و تبليغ رهبري ديني و ولايت علي (ع) تا آن درجه از اهميت برخوردار است كه مي فرمايد:" و اِن لَم تـَفعل فـَما بـَلغت رسالته." و اگر آن را ابلاغ نكني، رسالت خود را به نحو اكمل ابلاغ نكرده اي. آن روزي كه اين تبليغ صورت مي پذيرد خداي تعالي آن را به عنوان كمال دين دانسته، مي فرمايد: اَليوم اَكملتُ لكم دينكم و اَتممتُ عليكم نعمتي و رَضيتُ لكم الاسلام ديناً. نتيجه آن كه اين همه اهميتي كه امر تبليغ در اسلام دارد و بزرگان و معصوماني چون علي (ع) قرباني تبليغ دين خدا گشته اند، ما را بر آن مي دارد كه به تبليغ دين در خانه و بيان اهميت نماز بپردازيم واگر چنين نكنيم قطعاً بچه ها به سوي عبادت و نماز گرايش چنداني پيدا نمي كنند. سايت شميم
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 920]