واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: دخترم هیچچیز را در اینجهان نمیتوان یافت که شایسته آن باشد که دختری ناخن پای خود را بهخاطر آن عریانکند.....برهنگی، بیچارگی عصر ماست. بهگمان من، تن تو باید مال کسیباشد که روحش را برای تو عریان کردهاست. (بخشی از وصیتنامه چارلیچاپلین به دخترش ژاکلین) دختر جامعه، آینه فرهنگ، آداب و بینش یك اجتماع انسانی است و پوشش، ظهور جلوهای از این آینه است. پوشش زن ایرانی همیشه تاریخ چه قبل از اسلام و چه بعد از اسلام پوششی مناسب، موقر و راحت بودهاست. لباسهای زنان ایرانی، از جنس بسیار مرغوب، كار شده و با رنگهای بسیار شاد تهیه میشده و تا مچ دست و پاها را میپوشانده. لباسی كه نشانگر وقار و حیای یك زن متمدن ایرانی در جهاناست. هویت تاریخی زن ایرانی در جهان منحصر بهفرد و برجستهاست. شواهد زیادی وجود دارد كه هویت اصیل، ایدهآل و بینظیر پوشش ایرانی را در تاریخ جهان مینمایاند. اما پرسش اینجاست كه با اینهمه سابقه درخشان فرهنگی، چرا دختر ایرانی امروز، احساس بیهویتی میكند و دچار یك ایدئولوژی بیبندوباری میگردد، تا جایی كه خود را همچون عروسكهای غربی بزك كرده و با هزار توجیه نابخردانه در معرض نمایش عمومی میگذارد. مگر ما چهكم داریم كه فرزندان ما الگوهای غربی را میپذیرند و دنباله روی مانكنهای بیبندوبار غربی رفتهاند. مگر نه ایناست كه جوامع غربی تا آنجا به راه انحطاط رفتهاند كه معیارها و ارزشهایشان از اصالت اخلاق و انسانیت بهقساوت امیال شهوانی و اغراض پست نفسانی رسیدهاست. چرا برای دختر امروز ایران، ارزشها رنگ میبازد، همیشه یادمان باشد كه این دختران و پسران از غرب نیامدهاند، آنها مردان مریخی و زنان ونوسی نیستند، آنها فرزندان ایران هستند، همان خواهران و برادران ما. خانم هایی که خود را عروسک وار به نمایش می گذارند آن هم در کوچه و بازار دلیلش این است که دوست دارند خود را برای همه قشری زیبا جلوه دهند و حتی آن پست ترین اقشار هم برایشان مهم هستند که خود را به آنها هم نمایش می دهند . فردی که خود را به نحوی زننده و غیر معقول آ رایش می کند و در جامعه وارد می شود با زبان بی زبانی می گوید: ای مردم من چیزی برای عرضه به شما و جامعه ام نداشته ام و هیچ کس به من توجه نکرده است من نه بار علمی دارم نه بار شخصیتی دارم ودر اصل هیچ چیز در چنته ندارم فقط یک ظاهر و جسم و لباسی دارم که اگر معمولی باشد شاید به چشم شما نیاید لذا ترجیح دادم خود را غیر از معمول متعارف نمایان کنم که شما من را نگاه کنید .ای مردم تو را به خدا به من نگاه کنید! چرا با دیدی واقعبینانه به دختران خودمان آموزش ندادیم، چرا آنها را در برابر هجوم فرهنگهای پوچ و ضد ارزش پرورش ندادیم. مگر نمیخواهیم مادران فردا، سالم و تندرست باشند، مگر نمیخواهیم نسل ما روح و جسم پاك داشته باشند، سلامت باشند، باهوش باشند، پس چرا وقت نمیگذاریم، چرا چهار نفر دكتر و روانشناس را جمع نمیكنیم برای این معضل چارهاندیشی كنیم، چرا دخترانمان را در محیطی شاد و سالم جمع نمیكنیم و بگوییم آخر دخترجان! كدام انسان عاقلی به نام آزادی درب خانه خود را به روی همگان باز میگذارد!؟ این كدام آزادی است كه به تو میگوید گوهر با ارزش وجودت را در معرض دزدان آبرو و شرف بگذار، این كدام آزادی است كه به تو میگوید خودت را پشت هزار قلم رنگ و مواد شیمیایی مضر پنهان كن، مگر تو چه كم داری، زیبایی؟ فكر میكنی چهكسانی با این وضع میگویند كه تو زیبا شدهای؟ چه كسانی میخواهند با تو همصحبت شوند؟ چه كسانی از تو تعریف میكنند ؟ اصلاَ آنها كه با این شكل و شمایل به خیابانها میآیند؟ چقدر در خانواده موفقند، چقدر همسر خوبی هستند، چقدر مادرخوبی هستند، چقدر سالمتر و پاكترند؟ آخر چرا پول بیزبان را، كه در اینروزگار از زیر سنگ بیرون میآید، خرج یك مشت مواد شیمیایی آلوده میكنی كه پوستت را خراب كند. چین و چروك و اگزما و انواع و اقسام امراض پوستی خطرناك دیگر را به جان میخری كه بهاصطلاح زیبا شوی، برای چه كسی؟ اصلا زیبایی كاذب موقتی چهارزشی دارد؟ یكنفر باید بیاید، بگوید: آخر دخترجان! اگر ما میگوییم خودت را برای چشمچرانهای ولگرد خیابان عریان نكن؛ حرف بدی میزنیم؟! اگر ما میگوییم زیباییات را برای كسی نگهدار كه عاشق وجودت باشد و برایت یك زندگی واقعی بسازد، حرف بدی میزنیم ؟! اصلا تو حرف حسابت چیست؟ مگر انسان موجودی تنهاست كه هر جور دلش میخواهد رفتار كند، انسان موجودی اجتماعی است، شما باید به قوانین زندگی اجتماعی احترام بگذاری، آزادی شما، تا جای آزادیاست كه به آزادی و آرامش دیگران صدمهای نزند، اگر غیر از اینباشد كه میشود قانون حیاتوحش، تازه در آنصورت هم تو شانسی برای آزادی نداری چون قانون وحوش ایناست كه هر كس زورش بیشتراست زنده بماند، بقیه محكوم به نابودیاند... شما حق داری لباس خودت را خودت انتخاب كنی، اما باید به پوشش عرف مردم جامعه كه ناشی از دین و فرهنگ و آداب مردمان آناست، احترام بگذاری... چرا با دیدی واقعبینانه به دختران خودمان آموزش ندادیم، چرا آنها را در برابر هجوم فرهنگهای پوچ و ضد ارزش پرورش ندادیم. مگر نمیخواهیم مادران فردا، سالم و تندرست باشند، مگر نمیخواهیم نسل ما روح و جسم پاك داشته باشند، سلامت باشند، باهوش باشند، پس چرا وقت نمیگذاریم، چرا چهار نفر دكتر و روانشناس را جمع نمیكنیم برای این معضل چارهاندیشی كنیم زن باید خود را برای کسی که دوستش دارد زیبا جلوه دهد هر چند عاشق همیشه معشوق را زیبا می بیند و باید با چشم دل نگاه کند ولی اگر شخص می خواهد آراسته باشد باید مکان و زمان را در نظر بگیرد. کوچه و بازار و محل کار، خانه و مجالس عروسی و شادی نیست که خانمهای ما خود را عرضه نمایند. آدم با شخصیت تفاوت خانه و محل جشن و محل کار و تحصیل و کوچه و خیابان را درک می کند و می داند هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد. در هر زمان و مکانی باید مناسب آن شرایط عمل نمود. مثلا در دانشگاهها می بینیم که دختران و پسران ما به جای تحصیل انگار به سالن مد آمده اند در حالی که در گذشته تاکید می شد محل علم آموزی باید ساده باشد تا از اهداف والای علمی دور نشود. نمی دانم چرا ما از غربی ها نکات مثبت شان را یاد نمی گیریم و فقط منفی ها را زود جذب می کنیم . در همان غرب و اروپا هم افرادی که سرشان به تنشان می ارزد متشخص هستند و آنهایی را که جوانهای ما از روی فیلم و تبلیغات از آنها تقلید می کنند کسانی هستند که به قول معروف چیزی بارشان نیست و انگل جامعه هستند که متاسفانه چون بدیها همیشه جذاب تر هستند آن هم به دلیل این که آسان تر در دسترس قرار می گیرند و زحمتی ندارند لذا سریع تر جذب می شوند. بهجای محكومكردن و منعكردن جوانان در این دنیای رسانه آزاد كه اطلاعات از در و دیوار میریزد، باید به پرورش فكری جوانان بپردازیم و آنها را در برابر این هجوم واكسینه نماییم. جوان ما باید بداند رفتن به چه راهی چه نتایجی را برایش در پیدارد. تكلیف جوانان و نوجوانان این مملكت باید روشن باشد نباید بدون برنامه و مقطعی عمل كرد. همه ما به آزادی انسانها ایمان داریم و به حقوق اجتماعی و شهروندی معتقدیم. اما اگر شهروندی، با نوع پوشش خود، بر بدنه تعریف شده فرهنگی اجتماعی جامعه ما، آسیب برساند، حتی اگر مطلوب نظر وی بوده و برایش تعریف شدهباشد، حق ندارد بهطور آزادانه از آن پوشش استفاده نماید، زیرا در اینجا مسألهای بزرگتر و مهمتر از آزادی فردی مورد تجاوز و تهدید قرار میگیرد و آن آزادی اجتماعی است. اجتماع كه نباید متأثر از فرد یا متأثر از یك بنگاه تبلیغاتی یا یك گروه اقلیت باشد. اجتماع ما باید به اجماع، تعاریف و مصادیق معقول و معروف خود را بر اساس فرهنگ، آداب و شریعت ما تبیین و از طریق ضابطین امر ابلاغ نماید. جریان و بلوغ فرهنگ اجتماعی، یك پروسه تاریخی عقیدتیاست. اصولا، زنایرانی در تاریخ، هرگز نخواسته و نپذیرفته است، كه بدن خود را در انذار عمومی نیمهعریان كند، یا لباسهایی آنقدر تنگ بپوشد كه اندام او نمایان و در چشم باشد. از نظر زن ایرانی، این كار، نوعی خودفروشی است. در فلسفه پوشش ایرانی، اصل، بر حیا، مصونیت، حفظ و مراقبت از زیباییست. اما در فلسفه پوشش غربی اصل بر بیقیدی، تظاهر، فریب و خودفروشی است؛ نوعی آزادی كاذب سیاستمدارانه برای استعمار فكری زنان. دختران خانه،خیابان، دختران ما خیلی از جوانان ما به دلیل بیاطلاعی از چگونگی پوشش اصیل ایرانی و نبود تعریف و اجرای مدرن این نوع پوشش در جامعه مبادرت به استفاده از پوششهای غربی نمودهاند. با این تفاسیر اگر در جامعهایرانی اسلامی ما برخی بهایننتیجه رسیدهاند كه باید خود را نیمهعریان كنند یا لباسهای بسیار تنگ غربی بپوشند، باید دید كه این مسأله از كجا نشأت گرفتهاست. مرحوم دکتر علی شریعتی گوید: ... تجربه نشان میدهد که بهعنوان اینکه دین فلان چیز را میگوید، نمیشود حجاب را بر زن تحمیل کرد، و عبادت را بر پسر تحمیل کرد، مگر اینکه یک آگاهی انسانی پیداکند، و اینها نماینده یک طرز فکر باشد. ... شما طرز فکر بچهها را عوض کنید، آنها خودشان پوشش را انتخاب خواهندکرد؛ شما نمیخواهد مدلش را بدوزید و تنش کنید! او خودش انتخاب میکند. شما رابطه عاشقانه بین او و این عالم وجود برقرار کنید؛ او خودش به نماز میایستد. هی به زور بیدارش نکنید! باید به نقد عملكردها و سیاستها پرداخت و برای فرهنگ سازی و یا احیای فرهنگی جامعه ایرانی اسلامی اقدام سریع و جدی نمود. مسأله پوشش تنها، یكی از مسائل فرهنگی ماست. مفهوم فرهنگ گستره كلانی را در بر میگیرد، اما نمایندگان فرهنگی ما چهكسانی هستند و ایدهآلهای فرهنگی ما چیست ؟ چطور باید به سمت آنها حركتكرد و از چه كسانی باید كمك خواست؟ با این تفاسیر، من میگویم باید بیشتر برای جوانانمان وقت بگذاریم، بیشتر، بیشتر، بیشتر... منبع: سایت مردمان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 424]