واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: سلامت-در جامعه امروزمان خانمها هم مانند آقايان ميتوانند در هر حوزه شغلي وارد شوند و در کار خود به موفقيت برسند. اما ورود زنان به محيط کار مستلزم آن است که زنان قواعد خاص هر محيط کاري را بشناسند تا بتوانند در برقراري رابطه با همکاران خود و در پيشرفت و ترقي خود موفق باشند. شما براي سلامت ماندن در محيط کارتان چه قدر با اين قواعد آشنا هستيد؟ آيا ميدانيد خيلي از خانمها در اثر همين ناآگاهي آسيب ديدهاند؟ البته بعضي آقايان هم همينطور دچار آسيب شدهاند ولي از آنجا که خانمها ديرتر پا به عرصه محيطهاي کاري گذاشتهاند آمار بالاتري را به خود اختصاص دادهاند.داستان زندگي خانم سيما ش، را از نگاه دکتر بدري سادات بهرامي بررسي ميکنيم تا با اين قواعد بيش از پيش آشنا شويد.... کامپيوتر خواندم و سال آخر دانشگاه با همسرم آشنا شدم. بعد از ازدواج، در يک شرکت خوب پذيرفته شدم و اولين تجربه کاريام را شروع کردم. همسرم خيلي تاکيد ميکرد که مبادا به همکاران خودم شماره منزلمان را بدهم و يا با آنها رفتوآمد خانوادگي برقرار کنم. هميشه ميگفت همکار، فقط در محيط کار با تو آشناست و نبايد او را به محيط خانه و در جمع خانواده و دوستانت بياوري. من هميشه او را متهم به سوءظن و بدگماني ميکردم و با همه همکاران از زن و مرد صميمي شدم و از همه ميخواستم مرا به اسم کوچکم صدا بزنند. يک بار يکي از آقايان همکارم، سرما خورده بود.به مستخدم پول دادم که شير بگيرد و داغ کند تا او بنوشد و بهتر شود. از خانه هم برايش سوپ آوردم. برخلاف گفته همسرم حتي شماره موبايلم را به همه همکارانم داده بودم و او علاوه بر تشکر در شرکت بارها برايم SMS زد. به شوهرم نگفتم SMS تشکر او براي چيست و گفتم موضوع کاري بوده که او فکر نکند با او لجبازي کردهام. گفتم شمارهام را فقط به خانمهاي همکار دادهام... تا اينکه يکي دوبار برخوردهاي زننده و مشکوکي از آن همکارم ديدم. پيامک عاشقانه و خريد گل او باعث تعجب من و جلب توجه بقيه همکاران شد. هر دو متاهل بوديم و من نميفهميدم اين کارها يعني چه. کمکم پچپچهايي شروع شد و من نگران زندگيام بودم. همسرم حتي از صميمت من با خانمهاي همکارم ناراحت بود چه رسد به اينيکي. وقتي با ناراحتي، از آن همکارم پرسيدم که اين گل چه معنايي دارد، او گفت: «تو اول به من گل دادي! خودت به من و علايقم توجه کردي و گفتي فقط برايت همکار نيستم وگرنه چرا ديگران نسبت به سرماخوردگي من واکنشي نشان ندادند؟» انگار سرم را به ديوار کوبيده بودند. گفتم: «مقصودم اين نبود. من شما را مثل بقيه ميدانم و ...» اما او هنوز رفتارش همانگونه است و ...باور کنيد شبها کابوس ميبينم. من، همسرم و زندگيام را دوست دارم. به خدا از آن روز مثل ديوانهها شدهام. دوست ندارم سرکار بروم. چه کنم؟ همسرم راست ميگفت. من بلد نيستم با همکارانم چگونه رفتار کنم. در مطب مشاور دکتر بهرامي: وقتي شما وارد جامعه ميشويد، از آنجا که نميتوانيد تکتک آدمها را بشناسيد و اصولا شناسايي کامل آنها براي برقراري رابطه امکانپذير نيست، بايد بر اساس زندگي اجتماعي، کدهاي قراردادي موجود را بشناسيد و با آن کدها که معنا و مفهوم خاصي دارند، با ديگران رابطه برقرار کنيد. جالب اينجاست که کدهاي ارتباطي و معنا و مفهوم اين کدها براي خانمها و آقايان يکسان نيست. شايد انجام رفتار خاصي که براي آقايان بيمفهوم باشد از نظر ما معنادار باشد و برعکس، آنچه از نظر ما بيمفهوم است براي آنها مفهومي خاص داشته باشد. در اين بين، رفتارهاي برگرفته از احساسات زنانه و مادرانه بسيار بايد مورد توجه قرار گيرد. وقتي شما در بيرون از محل کار به يکي از همکاران و آنچه مورد علاقه اوست فکر ميکني؛ يعني ديگر به چشم همکار به او نگاه نميکني. شما ميتواني به همکارت که سرما خورده، بگويي که مثلا فلان سوپ يا فلان دارو براي رفع گلودرد خوب است و ما در هنگام سرماخوردگي از آن استفاده ميکنيم اما اينکه آن را از قبل براي او مهيا کنيد، معناي توجه ويژه ميدهد. با اين کار به او کد خاصي را ارايه دادهايد. همين ناآگاهي از برخي رفتارهاست که بدون مقصود قبلي يا بيهدف خاصي ما را وارد چالشها و سيکلهاي معيوبي ميکند که به روابط خانوادگي و کاريمان آسيب ميزند. آقايان در اثر مدتهاي مديد در محيط کار بودن و آزمون و خطاها به مفاهيم اين کدهاي رفتاري پي بردهاند و برخي زنان نيز که سالهاست شاغلاند، همينطور. اما تازهکارها خوب است از تجربيات آنها استفاده کنند و آموزش ببينند. ما براي داشتن يک جامعه رو به رشد که روابط سالم و بر پايه منطق در همه قسمتهاي آن شکل بگيرد به چنين مهارتهايي هم نياز داريم. اين روابط سالم تنها وقتي ميسر ميشود که اين قبيل آموزشها صورت بگيرد. به نظر من، اشتباه اول شما اين بود که تجربه همسرت را جدي نگرفتي. از اين گذشته، وقتي او دوست ندارد که شما با همکارانتان صميميتر شويد چرا بر پايه احترام متقابل خواستهاش را اجرا نکرديد؟! دوم اينکه قطعا آن همکارتان از همان روز اول براي شما پيامک نداده و گل نخريده است، بلکه به مرور و بهخاطر رفتار شما به اينجا رسيده. چرا رفتارش را اگر دور از خط قرمز و مرز مشخص شما بود به او گوشزد نکرديد؟ پس فقط او مقصر نيست. سيما: حالا که فکر ميکنم يادم ميآيد که آن همکارم چندين بار گفت که همسرم مثل شما دستپختش خوب نيست و مهربان نيست و... من هم به پاي تعارف گذاشتم و تشکر کردم ولي اصلا نميدانستم مفهوم اين حرفها با آنچه من از اين حرفها ميفهميدهام، فرق داشته است. دکتر بهرامي: البته خيلي از افراد شبيه شما از روي ناآگاهي وارد روابطي ميشوند که زندگي زناشوييشان را خراب ميکند. اين خيلي خوب است که شما زود به دنبال راه چاره گشتهايد. ما بايد آموزش اين کدهاي رفتاري را از دبيرستان براي نوجوانان بگوييم چون خيليها بعد از ديپلم وارد محيط کار ميشوند. البته از شما که در محيط دانشگاه بوديد، بيش از اينها انتظار ميرود. به هر حال بايد اين کدها را بشناسيد تا در آينده که به محل کار جديدي رفتيد دوباره مشکلدار نشويد. با آن همکارت و ديگر همکاران هم صحبت کن و بگو رفتار غلط تو باعث ايجاد اين شبهه شده است و هر نوع رابطه غيرموجه و بيمرزي را با آنها قطع کن. سيما: سوال من اين است که مرز صميمت در محيط کار تا کجا بايد باشد؟ دکتر بهرامي: مهم اين است که نبايد افراد در محيط کار صميمت را با وارد شدن به حريم شخصي اشتباه بگيرند. اين دو متفاوتاند. مرز صحبت کردنها و شيوه رفتار ما با هم بايد طوري باشد که حريمهاي شخصي حفظ شود و خط قرمزهاي خصوصي و خانوادگي رعايت شود. خيليها به بهانه صميمت از اين خط قرمزها ميگذرند و همينجا آغاز ورود به آن چرخه معيوب است که با پوشش صميمت به سلامت محيط کاري شما آسيب ميزند.پس رعايت فاصلهها و مرز صحبت کردن مهم است. مثلا وقتي همکار من يک متخصص ولوژي نيست چه لزومي دارد که به او بگويم من با همسرم فلان مشکل زناشويي را دارم. با اين کار در واقع خودم به او اجازه ميدهم به حريم شخصيام وارد شود و مرزها را بکشند. نايده گرفتن همين نکات ساده بسيار مهم است. يا مثلا هر روز رساندن همکار به منزلش يک کد معنادار است که بايد از آن بپرهيزيد. مانعي ندارد من يا شما در مسير خود خانم يا آقاي فلاني را تا جايي برسانيم و خيلي هم خوب است اما اينکه هر روز من مسير مشرق را به خاطر فلاني به مغرب تغيير دهم تا او را به در منزلش برسانم معنادار است. گاهي شما قادر نيستيد همسر يا فرزندتان را هر روز به مقصد برسانيد، پس چهطور همکارتان را همراهي ميکنيد! يا يکسري تعارفاتي که مربوط به ظاهر افراد ميشود و معمولا در بين گروه همجنس متداول است، اگر در بين غير همجنسها مطرح شود معنادار تلقي ميشود. خلاصه اين که اگر قصد داريد ساليان سال در يک محيط کاري باقي بمانيد و به سلامت و صميمت در کنار همکارانتان ساعات خوبي را بگذرانيد بايد حتما به رفتارهاي خودتان توجه کنيد و اگر در رفتار همکارتان مواردي خارج از محدوده تعريفشده و مورد انتظار خودتان ميبينيد خيلي صريح و البته به طور شايسته و منطقي به او بفهمانيد که او حق ندارد مرزشکني کند. مشاهده مطلب ارسال شده بعد
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 438]