واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: نكته سنجي در فرهنگ ايراني معادل هوش اجتماعي و به همان نسبت، آداب داني به شمار ميرود، اما اين هوش وقتي در ارتباط كتاب خواني به ويژه نقد حرفهيي معنا پيدا ميكند، چيز خطرناكي از آب در ميآيد. به گزارش سرويس نگاهي به وبلاگهاي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، محمد مطلق در وبلاگ "كادوس" به نشاني http://kmotlagh.blogspot.com/ نوشته است: آدم نكته سنج در واقع همان آدمي است كه به دليل تفكر استقرايي از درك كلي اثر عاجز ميماند، هيچ نويسنده جهاني را نميتوانيد مثال بزنيد كه داراي چنين شيوه اي در انديشيدن باشد. مثال جالبي مي زنم كه در فصلهاي پاياني " ابله" به آن برخوردم. در جايي داستايوفسكي يادش مي رود كه نامه را آگلايا براي پرنس نخوانده بلكه آن را به خود او داده تا بعد بخواند ولي از زبان آگلايا چنين اشتباهي را مرتكب مي شود تا جايي كه سروش حبيبي مترجم اثر در پي نوشت مي نويسد، اينجا نويسنده اشتباه كرده و روال داستان را گم كرده است اما من جرات تصحيح آن را ندارم. سوال من اين است كه آيا واقعا براي داستايوفسكي اين موضوع خيلي مهم بوده؟ جواب روشن است نه. داستايوفسكي به شكل ديگري فكر مي كند او اساسا آدم نكته سنجي نيست و حتي جايي هم به طنز نويسنده جواني را به نقد مي كشد كه چقدر در احوال مردم دقيق مي شد! حال آنكه آثار خود او حاصل چيزي جز اين دقت و مراقبه حال و رفتار ديگران نيست، اما همان طور كه گفتم او به جرياني ديگر از انديشه وابسته است، يعني به شكل ديگري دقت مي كند، چيزي كه لويي استروس در مورد ساختار گرايي مي گويد:" اين موضوع اساسا شكل ديگري از تفكر و نوع ديگري از انديشيدن است." آدم هاي نكته سنج و دقيق البته عادت هاي رفتاري و انديشه اي جالبي هم دارند. يكي از عادات آدم هاي نكته سنج نتبرداري است، نت برداري به خودي خود هيچ عيبي ندارد اما وقتي شما از يك اثر ١٥٠٠ صفحه اي دو سه جمله نت بر مي داريد، يعني اينكه بقيه را دور ريخته ايد، شك نكنيد، اجازه دهيد سوالي بپرسم و آن اينكه چگونه مي خواهيد از "فراسوي نيك و بد" نيچه، نت برداري كنيد؟ جايي كه هر جمله جمله ديگري را نقض مي كند؟ جايي كه معنا در فراسوي تضادها و تعارض ها شكل مي گيرد، اينجا نكته سنجي و شعور استقرايي چگونه به دادمان خواهد رسيد؟ نتبرداري از رمان يا آثار فلسفي دقيقا مثل اين است كه بخواهيم از سمفوني پيچيده و لايه لايه واگنر يا اشتراوس دو سه نت را جدا كنيم و آن را جايي براي خود داشته باشيم. اين نكته ها را چگونه مي شود سنجيد و با هوش اجتماعي به تحليل شان نشست؟ آيا جز اين است كه حقيقت ملغمه اي از تضاد ها و تعارض هاي نا هم سويي است كه مدام با هم در ستيزند؟ پس چگونه ميتوانيم دلمان را به نكته سنجي مان خوش كنيم؟ انتهاي پيام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 706]