واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: تهران،خبرگزاري جمهوري اسلامي ۸۴/۱۰/۰۷ شايد از ديدگاه سياسي، تفاوت ادراكي ميان زنان و مردان نادرست باشد ولي محققان علم ژنتيك نشان دادهاند كه در قلمرو حيوانات ،نرها و ماده ها ديد بسيار متفاوتي نسبت به جهان دارند. مگسهاي سركه نر و ماده همانند مردان و زنان ،رفتار كاملا متفاوتي را به ويژه هنگام جفت يابي ،نشان ميدهند .مگس سركه نر به هنگام جفت يابي با حركت دادن بالها و شكم خود آوايي ايجاد ميكند و تا جلب توجه ماده آنرا ادامه ميدهد. " "Bruce Bakerيكي از ژنتيك دانان دانشگاه Stanfordميگويد:ما دريافتهايم كه در سطح مولكولي،اندامهاي جنسي مگسهاي سركه بطور يكسان عمل نميكنند و اين امر ميتواند باعث شود تا نرها و مادهها جهان را بطور يكسان حس نكنند. Bakerو گروه تحقيقاتي او به علت رفتارهاي حيوانات ،مخصوصا رفتار غريزي آنان از جمله لانهسازي پرندگان و يا رفتار طاووس نر در هنگام جفت يابي ،پي بردهاند. وي ميگويد:ما علاقهمند بوديم تا به اتفاقاتي پي ببريم كه در طي رشد و نمو جانداران ميافتد و آنان را به انجام اينگونه رفتارهاي جالب و زيبا قادر ميسازد. آنها موفق به كشف ژني شدند كه تمام حركات دقيق مگس سركه نر در هنگام جفت يابي از حس بويايي و چشايي گرفته تا آوايي كه براي جفت مورد نظر خود توليد ميكند را تحت كنترل دارد. بر اساس گزارش آنان در مجله Natureبا انتقال يك ژن از حدود ۱۴۰۰۰ هزار ژن موجود در كل DNAمگس سركه نرعادي به مگس ماده،آن را به خواستگاري از ساير مگسهاي ماده قادر ساختند. انتقال اين ژن كه " "Fruitlessنام دارد توسط Bakerو Dev Manoli با همكاري دانشگاه Brandeisو دانشگاههاي ايالت Oregonانجام شد. آنها قبلا نشان داده بودند اين ژن بطور طبيعي در دستگاه عصبي نر فعال است براي تمام جنبههاي جفت يابي نر اهميت دارد. Bakerميگويد:آنچه را كه ما هنگام روشن كردن اين ژن در مگس ماده مشاهده نموديم درست شبيه رفتاري بود كه مگس نر به طور طبيعي با داشتن اين ژن از خود نشان ميدهد.اين مادهها همانند نرها رفتار كرده و مانند نرها جفت يابي كردند. نتايجي كه اين پژوهشگران به دست آورند نشان ميدهد كه تنها يك ژن ميتواند تعيينكننده باشد كه چگونه نرها و مادهها يكديگر را تشخيص دهند و پاسخهاي متفاوتي به محركهاي جنسي بدهند. براي مشاهده اينكه اين ژنها در كدام اندام مگس فعال ميشود،آنها ژن جفت يابي را به ژن ديگري متصل ساختند كه با توليد پروتئين موجب درخشندگي در تاريكي ميشد. Bakerميافزايد:سپس ما توانستيم با مشاهده سلولهاي فلورسانت سبز در مغز و ساير اندامها به جاهايي پي ببريم كه اين ژن فعال بود.ما دريافتيم كه زيرمجموعهاي از سلولها در هر اندام حسي كه اين ژن وجود داشت، فقط در جنس نر عمل ميكند. اين موضوع در حقيقت بدان معني است كه نسبت به محركهاي محيطي ( يا همان اطلاعات حسي كه براي روابط جنسي مهم اند)نرها و مادهها دنيارا به طور متفاوتي درك ميكنند.همين امر موجب ميشود تا چشمها،گوش ها،بيني،زبان و حس لامسه نر با ماده متفاوت باشد. Bakerميگويد:اگر چه اندامها يكسان عمل ميكنند اما نبايد پنداشت كه عملكرد آنها در ابعاد مولكولي نيز يكسان است.اين كشف در مگسها به طور حتم اين نظريه جالب را قوت ميبخشد كه ممكن است انسانها نيز همانند مگسها داراي اندامهاي حسي مشابه ولي با عملكردهاي متفاوت باشند. به گفته اين پژوهشگر،تنها راه مطمئن شدن از درستي يا نادرستي اين نظريه ،تحقيق كردن روي انسان است. اين مطلب برگرفته از شماره ۳۷نشريه خبري "پيام انجمن ژنتيك ايران" است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 182]