تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایق‌سواری تالاب انزلی؛ تجربه‌ای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکس‌ترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
بهترین سایتهای خرید تیک آبی رسمی اینستاگرام در ایران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1814724698
رؤياى خوشبختى ۱۰عروس و داماد درتالارقلابى
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: پنج زوج جوان كه با عقد قراردادهاى چند ميليونى، برگزارى مراسم جشن خود را به يك مرد شياد واگذار كرده بودند، نمى دانستند شب عروسى با درهاى بسته تالار روبه رو مى شوند. پنج زوج جوان كه با عقد قراردادهاى چند ميليونى، برگزارى مراسم جشن خود را به يك مرد شياد واگذار كرده بودند، نمى دانستند شب عروسى با درهاى بسته تالار روبه رو مى شوند. تلاش براى شناسايى و دستگيرى مرد تبهكار همزمان با اعلام چند شكايت مشابه، در دستور كار مأموران پايگاه يكم پليس آگاهى تهران قرار گرفت. چندى قبل زوج جوانى كه بشدت خشمگين بودند با مراجعه به شعبه هفتم بازپرسى دادسراى ناحيه يك الهيه، از مدير قلابى يك تالار عروسى به اتهام كلاهبردارى و برگزار نشدن مراسم جشن عروسى شان شكايت كردند. «شروين و آتوسا» در اين باره به قاضى شمس الدينى گفتند: در حالى كه يك سال از دوران نامزدى مان گذشته بود، تصميم گرفتيم با برگزارى يك جشن عروسى مجلل و به ياد ماندنى زندگى مشتركمان را آغاز كنيم. به همين خاطر در جست وجوى يافتن تالار مناسبى در شمال شهر بوديم. در اين ميان از چند تالار نيز بازديد كرديم اما هيچكدام مورد پسندمان نبود تا اين كه مدتى قبل يكى از آشنايان كارت ويزيت يك تالار مجلل در شمال شهر تهران را در اختيارمان گذاشت ما هم به دفتر مدير تالار رفته و با مرد جوانى كه خود را مدير آنجا معرفى مى كرد به صحبت پرداختيم. وى در حالى كه با خوشرويى از ما پذيرايى مى كرد، گفت: فارغ التحصيل رشته هتلدارى از اروپاست كه به تازگى به ايران بازگشته و تالار و باغ عروسى را در يكى از خيابان هاى شمال شهر خريده است. وى در ادامه با نشان دادن عكس هاى بسيار زيبا گفت كه تالار بزودى با طراحى جديد آماده پذيرايى مى شود. مرد چرب زبان همچنين به ما گفت از آن جا كه نخستين زوجى هستيم كه در تالار مراسم عروسى برگزار مى كنيم، به همين خاطر از تخفيف ويژه نيز برخوردار مى شويم. او سپس براى اثبات حرف هايش كپى مجوز تالارش را نيز به ما نشان داد. ما كه فريب چرب زبانى هاى او را خورده بوديم با تعيين انواع غذاها و توافق بر سر پذيرايى، يك و نيم ميليون تومان وديعه به او پرداختيم بعد هم قرار شد ده ميليون تومان باقيمانده را نيز شب عروسى بپردازيم. چند روز قبل از مراسم نيز با مدير تالار تماس گرفتيم؛ او هم اطمينان داد تالار آماده است. ما نيز با خوشحالى نشانى تالار را روى كارت عروسى چاپ كرديم. شب عروسى وقتى چند تن از اقوام و بستگان نزديك زودتر از ديگران به نشانى مورد نظر مراجعه كردند با نگرانى تماس گرفته و گفتند كه نشانى اشتباه است و در خيابان مورد نظر هيچ تالارى وجود ندارد. ما كه بشدت سرگردان و دستپاچه بوديم با تلفن صاحب تالار تماس گرفتيم. اما پاسخى دريافت نكرديم. بنابراين سراسيمه به دفترش مراجعه كرديم اما با درهاى بسته روبه رو شديم. زوج جوان ادامه دادند: در حالى كه ميهمانان از هر طرف با گل و كادو خود را به محل مورد نظر رسانده بودند در كمال ناباورى و شرمندگى از همگى عذرخواهى كرده و مراسم به هم خورد. قاضى نيز در كمال ناباورى پس از شنيدن اظهارات شاكى ها سرش را به نشانه تأسف تكان داد و پرسيد: چرا با مشاهده يك كارت ويزيت و چند قطعه عكس با آبروى خانوادگى تان بازى كرديد. آنها نيز با شرمندگى گفتند: سادگى كرده و فريب ظاهر مرد تبهكار را خورديم. از سوى ديگر در پى اعلام چند شكايت مشابه قاضى از مأموران پايگاه يكم پليس آگاهى خواست، متهم را شناسايى و دستگير كنند.منبع:ايران ----------------------- قاتل ديوانه و تصاوير جسد مثله شده نامزدش در اينترنت يك مرد ديوانه در آمريكا پس از كشتن و مثله كردن نامزد خود، تصاوير مثله شده او را در اينترنت به صورت آگهي به كار برد كه توسط توسط پليس دستگير شد. به گزارش ايسنا، اين مرد جوان كه 21 سال سن دارد و خود را «بيل» معرفي كرده است، پس از آن كه يكي از دوستان نامزد سابقش عكس‌هاي منتشر شده دختر بيگناه را در اينترنت و به عنوان آگهي ديد، با پليس تماس گرفته و ماموران پليس را از اين موضوع مطلع كرد. در اين ميان، پليس ايالت كاروليناي جنوبي، در بررسي از منزل اين جوان، آلات قتاله را يافت و اين مرد جوان را به اتهام قتل و مثله كردن به 30 سال حبس محكوم كرد . اين در حاليست كه اين مرد جوان بايد تحت روان درماني قرار گيرد، تا بتواند پس از 30 سال در ميان مردم عادي زندگي كند. ----------------------- ارتباط با ارواح، شگردي براي تصاحب خانه يک زن زن کلاهبردار با ادعاي ارتباط با ارواح خانه طعمه اش را از چنگش درآورد و گريخت. گزارش اين کلاهبرداري سه روز پيش به بازپرس شعبه هشت دادسراي ناحيه چهار رسيد و زني با طرح يک شکايت اعلام کرد رمالي به نام ريحانه اموالش را از چنگش بيرون آورده است. وي در توضيح ماجرا گفت؛ 19 ماه قبل در اتوبوس با زني آشنا شدم که ادعا مي کرد با ارواح ارتباط دارد. من هم که مادرم را تازه از دست داده بودم و در شرايط بحراني به سر مي بردم مجذوب حرف هاي اين زن شدم و شماره تلفنش را گرفتم و بعد از آن رابطه يي دوستانه با هم برقرار کرديم. مدتي از دوستي مان گذشته بود که به من گفت با روح مادرم ارتباط برقرار کرده است. حرفش را باور کردم. به من گفت؛ مادرت گفته سر قبر زن جواني بروي که تازه جانش را از دست داده و در سه گوشه آن بنشيني و دعا بخواني.زن رمال آدرس قبر را داد و من کارهايي را که گفته بود انجام دادم. فرداي آن روز ريحانه به من گفت روح مادرم از من راضي شده و در آرامش است. زن شاکي ادامه داد؛ مدتي بعد دوباره ريحانه را ديدم، خيلي پريشان بود. او درباره علت ناراحتي اش گفت مادرم از او خواسته چله نشيني کند و براي اين کار من بايد خانه ام را به نام او کنم تا وي در سکوت و تنهايي باشد و از اين طريق روح مادرم آرام گيرد. ريحانه به من گفت از بيان اين حرف ها مي ترسيد چون فکر مي کرد من به او شک مي کنم. وقتي ريحانه اين مساله را مطرح کرد بدون درنگ خانه ام را به نامش کردم و او مدعي شد چله نشين مادر من شده است. در تمام اين مدت هزينه زندگي اش را مي پرداختم و هر چه مي خواست در اختيارش قرار مي دادم. حتي به من گفت چون روح مادرم به او فشار آورده است و خسته شده بايد به شمال برود. من برايش ويلايي اجاره کردم و به مدت يک ماه در شمال استراحت کرد. شاکي در ادامه گفت؛ اين زن تا جايي که مي توانست از من سوءاستفاده مي کرد و من هم فريب خورده بودم و متوجه نمي شدم ماجرا از چه قرار است تا اينکه چند بار سرزده به خانه خودم که ديگر به نام ريحانه کرده بودم، رفتم و متوجه شدم او با دوستانش دور هم جمع شده اند و خوشگذراني مي کنند. اين زن به من دروغ گفته بود که در خانه ام براي مادرم دعا مي کند و با عبادت هايش روح او را به آرامش مي رساند. وقتي چند بار اين صحنه را ديدم از او خواستم خانه ام را پس دهد و گفتم ديگر نمي خواهم به دوستي با او ادامه دهم. اما ريحانه خانه را تخليه نکرد و مدعي شد منزلم متعلق به او است و نمي توانم آن را پس بگيرم. من خودم در شرايط سختي زندگي مي کردم. وقتي خانه ام را به ريحانه دادم آپارتماني استيجاري براي خودم پيدا کردم و هزينه زيادي بابت اين خانه مي پرداختم. علاوه بر مساله مالي لطمه روحي و رواني شديدي که ريحانه به من زد باعث شد از او شکايت کنم. با توجه به شکايت اين زن، بازپرس ميري رئيس شعبه هشت دادسراي ناحيه چهار دستور احضار متهم را صادر کرد، اما ماموران پس از مراجعه به محل سکونت ريحانه متوجه شدند او متواري شده است. بنابراين بازپرس ميري دستور جلب متهم را صادر کرد و اکنون تحقيقات براي دستگيري زن رمال ادامه دارد.منبع:اعتماد -------------------------- متهم: اعتراف همسرم به خيانت عامل قتل وي بود مرد جواني كه متهم است همسر خود را به قتل رسانده در آخرين جلسه بازجويي انگيزه خود را از اين اقدام اعتراف همسرش به ارتباط با راننده آژانس عنوان كرد. صبح سه‌شنبه 13آذر سال‌گذشته مرد جواني با مراجعه به مسئولان دادسراي امور جنايي تهران مدعي شد همسرش از خانه گريخته و اطلاعي از وي در دست نيست. اين جوان 25ساله كه خود را كامران معرفي مي‌كرد با مراجعه به قريشي زاده داديار شعبه ششم دادسراي امور جنايي تهران، مدعي شد همسرش به نام فاطمه 19 ساله به طور نامعلومي از خانه گريخته و ناپديد شده‌است. اين مرد در ادامه دادخواست خود با اشاره به اينكه، فاطمه از صبح روز دوشنبه براي ديدن خانواده‌اش از منزل خارج شده و ديگر بازنگشته است، گفت: به هرجايي كه احتمال مي‌دادم، همسرم به آن جا رفته باشد، رفتم، اما اثري از وي پيدا نكردم، بنابراين براي پيدا كردن وي به دادسرا آمدم تا از دستگاه قضايي و پليس كمك بگيرم. كارآگاهان پليس پس از تحقيقات از مادر زن جوان و همسايگانش وقتي پي به اختلاف شديد فاطمه با همسرش بردند، به كامران، شوهر او مظنون شده و نامبرده را دستگير كردند. اصغرزاده بازپرس شعبه دوم دادسراي امور جنايي تهران در خصوص اين پرونده گفت: كامران در بازجويي‌هاي پليسي ابتدا ادعا مي‌كرد كه هيچ اطلاعي از سرنوشت فاطمه ندارد، اما سرانجام پس از گذشت 5 روز لب به اعتراف گشود و پرده از راز قتل همسرش برداشت. كامران مدعي شد: درپي اختلاف با فاطمه، او را خفه كردم و سپس جسدش را به كمك دوستم مرتضي به بيابانهاي اطراف ايوانكي منتقل كرديم. كامران در بازجويي‌هاي بعدي به صراحت به قتل همسرش اعتراف كرد و درخصوص انگيزه‌اش گفت: پس از تولد دخترم نيلوفر به خاطر بدهي مالي به صورت غيرقانوني به تركيه رفتم و پس از گذشت چند ماه برگشتم. متهم افزود: اما پس از بازگشت به خانه‌ام متوجه تغيير رفتار فاطمه شدم و او هر روز به بهانه واهي با من جر و بحث مي‌كرد. كامران همچنين اضافه كرد: با اينكه برايش پرايد خريده بودم، اما باز هم بهانه مي‌گرفت و خودروي مدل بالاتر ميخواست تا اينكه شب حادثه فرا رسيد. وي درخصوص شب حادثه گفت: آن شب به فاطمه قول دادم كه اگر حقيقت ماجرا را به من بگويد، برايش پژو 206 خواهم خريد و وي نيز حقيقتي را برايم تعريف كرد كه از شنيدن آن تحملم را از دست دادم و با دستانم گلويش را فشردم و خفه‌اش كردم. وي در رابطه با اعتراف همسرش، گفت: فاطمه به من گفته بود كه از مدتي قبل هنگام مراجعه به قم با يك راننده آژانس آشنا شده، به گونه‌اي كه آن جوان براي ازدواج به خواستگاري وي نزد مادرش رفته است. اين جوان 25 ساله گفت: پس از آن كه فهميدم فاطمه مرده است، با دوستم «مرتضي» تماس گرفتم و ماجرا را برايش شرح دادم. البته دوستم خيلي تلاش كرد تا خودم را به پليس معرفي كنم، اما من حاضر به اين كار نبودم تا اينكه سرانجام جسد همسرم را در صندوق عقب خودروي دوستم قرار داديم و آن را در بيابانهاي اطراف ايوانكي رها كرديم. اصغرزاده گفت: با توجه به اعترافات صريح كامران به ارتكاب قتل فاطمه براي وي قرار مجرميت صادر شد.منبع:فارس ------------------------- فرار 6 ساله قاتل رقيب عشقي در تهران پايان گرفت مردي كه به خاطر علاقه‌مندي به دختري، رقيب عشقي‌اش را با ضربه‌هاي چاقو در يكي از محله‌هاي شيراز به قتل رسانده و پس از فرار از محل حادثه، مخفيانه در تهران زندگي مي‌كرد، از سوي ماموران اداره آگاهي فرودگاه مهرآباد تهران دستگير شد. به گزارش جام‌جم، هفته گذشته مردي با مراجعه به اداره آگاهي فرودگاه مهرآباد تهران، گفت: پسرم 6 سال پيش به دنبال مشاجره و درگيري با يكي از دوستان صميمي‌اش در يكي از محله‌هاي شيراز به قتل رسيد و عامل جنايت پس از قتل فرزندم به طور مرموزي ناپديد شد و پس از جستجوهاي فراوان، چند روز قبل متوجه شدم قاتل فرزندم در يكي از محله‌هاي حوالي فرودگاه زندگي مي‌كند. به دنبال اظهارات اين مرد، ماموران به استعلام از اداره جنايي آگاهي شيراز پرداختند كه معلوم شد گفته‌هاي اين مرد صحت دارد و پسرش به قتل رسيده است. ماموران با هماهنگي قضايي با بازپرس بهروز مهاجري ، رئيس شعبه يكم دادسراي عمومي و انقلاب فرودگاه مهرآباد تهران، به مخفيگاه قاتل فراري عزيمت كردند و چند روز قبل موفق به دستگيري وي شدند. اعتراف به قتل رقيب عشقي با انتقال متهم به مركز پليس، وي مورد بازجويي قرار گرفت و دچار تناقض‌گويي‌هاي متعدد شد تا اين كه 3 روز قبل، راز قتل دوست قديمي‌اش را فاش كرد و گفت: من به دختري علاقه داشتم و تصميم به دوستي با وي گرفتم تا اينكه پس از مدتي پي بردم يكي از دوستان صميمي‌ام هم قصد آشنايي با اين دختر را دارد بنابراين با وي درگير و پس از مشاجره، او را با ضربه‌هاي چاقو به قتل رساندم و فرار كردم. گمان نمي‌بردم وي فوت كرده است تا اين كه يك هفته پس از حادثه، از طريق يكي از آشنايان متوجه مرگ وي شدم و از ترس دستگيري به تهران آمدم و مخفيانه به زندگي‌ام ادامه دادم كه سرانجام پس از فرار 6 ساله دستگير شدم. وي افزود: در اين مدت مدام در هراس و وحشت به سر مي بردم و بارها خود را لعن و نفرين مي كردم كه چرا به صرف يك اشتباه و هوس زود گذر مرتكب جنايت شده ام . متهم ادامه داد : در اين 6 سال يك شب با آرامش به خواب نرفته ام و هر شب با كابوسهاي وحشتناكي كه مي ديدم سرآسيمه از خواب بيدار شده و به جنايتي كه با ارتكاب آن لحظه به لحظه آب مي شدم مي انديشيدم. بنا بر اين گزارش، متهم به قتل با قرار بازداشت موقت در اختيار ماموران جنايي آگاهي شيراز قرار گرفت و پرونده اتهامي وي به دادسراي جنايي استان فارس ارسال شد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 425]
-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها