واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: سلام به تو دوست خوبم! میخواهیم ببینیم که سردرد میگرنی از کجا میآید؟ دردی کورکننده و پرفشار که زندگی را برای ما تیره و تار میسازد. دردی تحملناپذیر همراه با فشار شدید به شقیقهها و کاسهٔ چشم از درون، سردردی همراه با تهوع و بیمیلی شدید به غذا، سردردی که موجب حساستر شدن ما به تمام عاملهای بیرونی از قبیل نور، صدا و حرف و حدیثها گشته و اغلب ما را وادار میکند تا ساعتها و یا حتی روزها به گوشهٔ دنج و تاریکی پناه ببریم. دردی که کلافهمان میکند و بسیار آزاردهنده است. در بیشتر موارد، سردردهای میگرنی بهدلیل یک فشار روحی، روانی و یا محیطی آغاز میگردند و اغلب به دنبال این فشار، فشار خون بالا رفته و خون، گرم و غلیظ و پرفشار میگردد. حال اگر این خون گرم و غلیظ و پرفشار، به مغز برسد، بهدلیل گرم و غلیظ و پرفشار بودن، بهطور حتم به سلولها و عروق مغز آسیب خواهد رسایند (درست مانند آنکه پای یک گلدان گل، آب جوش بریزیم)، سلولهای مغزی میسوزند، میمیرند و یا این خون گرم و پرفشار، عروق مغزی را متلاشی کرده و سبب خونریزی مغزی میگردد یا بهدلیل غلیظ بودن، لخته شده و در یکی از عروق مغزی و یا عروق دیگر بدن، انسداد ایجاد کرده و سبب سکته در آن قسمت از مغز یا بدن میگردد. مانند سکتهٔ مغزی، سکتهٔ قلبی، سکتهٔ روده،سکتهٔ چشم، سکته گوش و ... . (سکتهها بهطور معمول بهدلیل انسداد یک رگ تنگ شده توسط یک لختهٔ خون یا یک ذرهٔ چوبی و یا یک ذرهٔ کلسیم ایجاد میگردند و از آنجائی که خونرسانی به آن قسمت از اندام قطع میگردد، سلولهای آن قسمت، مرده و از کار میافتند، در نتیجه، آن قسمت از بدن یا مغز از کار میافتد). ولی، هرگز نگران نباشید زیرا خداوند رحمان، مکانیسمی را در بدن ما تعبیه کرده است تا هرگاه به خون ما پرفشار و غلیظ و گرم شد و خواست از عروق مغزی عبور کند، رگهای مغز به سرعت تنگ شوند و این تنگی عروق مغزی است که موجب سردرد میگرنی میگردد. حال با اینکه خون، گرم و غلیظ و پرفشار است، اما دیگر بهدلیل تنگ شدن رگهای مغزی نمیتواند با همان شدت عبور کند. پس آسیبرسانی به مغز کاهش یافته و یا بهطور کلی مرتفع میگردد. حال میبینیم که این سردرد کورکننده و فلجکننده یکی از نعمتهای خداوند در زندگی ما است و اگر این تنگ شدن عروق مغزی که به دنبال خود، سردرد میگرنی را ایجاد میکند؛ نبود، احتمال داشت تا چه حد آسیب به سلولها و عروق مغزی و یا حتی سلولها و عروق دیگر بدن وارد گردد. تمام مسائل و سختیهای زندگی نیز، چنین هستند. زمانیکه وارد زندگی ما میگردند، همه درد و رنج هستند، اما ما نمیدانیم که در پس این درد و رنج و این همه مصیبت، همه چیز در عالیترین شکل خود و به نفع ما است. گذر زمان، این را به ما ثابت میکند که این سختیها و مشکلها فقط آمدهاند تا به ما چیزی بیاموزند و یا برای ما چیزهای خوبی بیاورند. سالها بعد که به آن بیماری، گرفتاری و یا مصیبت میاندیشیم، میبینیم که همگی به نفع ما بوده و برای ما رشدی شگفتانگیز و اتصالی کم یا زیاد را به همراه داشته است. همهٔ ما دیدهایم آنان که بیشتر مصیبت کشیدهاند، بسیار قویتر و در ضمن، متصلتر به معنویات هستند تا افراد عادی، ضمن آنکه میدانیم هیچگاه امتحان دبیرستان را از یک محصل دوره ابتدائی و امتحان دانشگاه را از یک دانشآموز دبیرستانی نمیگیرند. پس هرگاه مشکل و یا مسئلهای پیش آمد؛ هر چه قدر بزرگتر و سهمگینتر بود، بیشتر خدا را شکر میکنیم. زیرا که روح ما نیز آنقدر بزرگ شده است که امتحانهای دورهٔ دکترا و فوقدکترا را پس بدهد. حواسمان باشد هر آنچه که وارد زندگی ما میگردد، از ثروت، مقام، خوشبختی و . آگهي .. تا بدبختی، گرفتاری، بیماری، تنگدستی و ... همه و همه وسیلهای برای امتحان ما است تا به کلاس بالاتر رویم و باز حواسمان باشد که ما میتوانیم و باید در این امتحانها قبول شویم و به درجههای بالاتری دست یابیم. پس با پروژههای زندگی که هر یک از آنها سردرد میگرنی است، صبورانه و با تعمق، برخورد کنیم و ببینیم که چه میخواهند به ما بگویند و یا بیاموزند. ● سردرد میگرنی میخواهد به ما چه بگوید؟ میخواهد بگوید که حساس هستی؛ خوب به خود تسلط نداری؛ نمیتوانی در هر شرایطی خودت را آرام نگاه داری؛ پذیرش تو از زندگی و شرایط آدمهای اطرافت، کم است. نمیتوانی به خود بگوئی این آدم و این شرایط زندگی من، همین است که هست، من باید آن را همانطوری که هست، بپذیرم و با آن کنار بیایم، زیرا اگر قرار بود طور دیگری باشد، خداوند رحمان خودش خوب بلد بود که شرایط را طور دیگری بسازد. پس حال که نساخته، این نیست که بلد نبوده، بلکه این است که آن شخص و یا آن شرایط میخواهد چیزی به من بگوید و یا چیزی به من بیاموزد. حال با بالا بردن سطح پذیرش خود، میتوانی با آن فرد و یا آن شرایط، راحت کناب بیائی، بدون آنکه به جسم و روح عزیزت آسیب برسانی. گاهی نیز میتوانی بگوئی که هیچکس و یا هیچ چیزی در این دنیا ارزش آن را ندارد که من بخواهم جان و روح عزیزم را به خاطر آن، آسیب بدهم و این سردرد فقط آمده است تا به من بگوید که تو باید روی خودت کار کنی و خودت را تغییر دهی نه هیچ کس یا هیچ چیز دیگری را. حال که متوجه شدیم که این سردرد برای چه آمده است، باید کمی هم مراقب سلامت، استراحت، نوع تغذیه و حتی تفریح خود باشیم و علاوه بر اینها، ورزش و پیادهروی را فراموش نکنیم بهخصوص ورزشهای ریلکس شدن را که در مبحثهای قبلی مرور کردیم تا تعادل و توازن خوبی در روح و روان و جسم خود برقرار سازیم و به امید خدا به سلامتی کامل روحی، روانی، جسمی، عاطفی، ذهنی و فکری برسیم. ● درمان میگرن گفتیم که درد میگرن بهدلیل گرم و غلیظ و پرفشار شدن خون از یک طرف و تنگ شدن عروق مغزی از طرف دیگر، اتفاق میافتد. پس اگر بتوانیم خون خود را خنک و کمفشار و رقیق سازیم، سردرد قطع میگردد. چگونه میتوانیم خون خود را خنک کنیم؟ برای دوستانی که رفتن به حالت ”آلفا“ را میدانند، بهتر است تا این تکنیک را در حالت ”آلفا“ روزانه انجام دهند تا به آن شرطی شوند و خدای ناکرده موقعی که سردرد شروع شد، بدون رفتن به حالت ”آلفا“ نیز از آن استفاده کنند ولی کسانی که رفتن به ”آلفا“ را بلد نیستند، نیز میتوانند همین تمرینها را در موقع بروز سردردهای میگرنی انجام دهند. در هر دو حالت، نتیجه خواهیم گرفت ولی با درصدی از تفاوت. دو کاسهٔ یخ برمیداریم. در جائی ساکت و آرام قرار میگیریم. دو کاسهٔ یخ را در ظرف خود قرار داده و دستهایمان را در این دو کاسه فرو میبریم. چشمها را بسته به خود پیام میدهیم که این یخها دارند دستهای من را خنک میکنند. دستهای من خنک و خنکتر میشوند. کف دستهیم بهطور کامل خنک شده از دستهایم بالا میرود و وارد سیستم گردش خون من شده است و حالا با گردش خون به طرف قلب من میرود. حال خون خنک شده در سیستم گردش خون من و در قلب من جریان دارد. این بار خون خنک از قلب من به طرف مغزم جاری میگردد و حال خون خنک و سالم وارد عروق مغزی و سلولهای مغز من میگردد و چندین بار خون خنک را در مغز میچرخانیم، کم کم عروق مغزی نیز به شکل و اندازهٔ طبیعی و سالم خود بازمیگردند. همانگونه که گفتیم، اگر این تمرین را روزانه در وضعیت آلفا، زمانی که درد نداریم، انجام دهیم، به آن شرطی میشویم و با انجام آن در زمانیکه درد داریم، حتی بدون ”آلفا“ رفتن نیز میتوانیم سردرد را قطع کنیم ضمن آنکه از آسیب رساندن به تمام بدن و بهخصوص مغز خود جلوگیری کردهایم. دوستانی که رفتن به وضعیت آلفا را میدانند، فقط در موقع درد، این تمرین را انجام دهند ولی در مدتی طولانیتر، تا سردردشان قطع گردد. اما کار بهتر، آن است که با انجام ورزشهای ریلکس شدن و مدیتیشن که در گذشته آموختهایم، همیشه خود را در وضعیت آرام و آرامش نگاه داریم تا هر چیزی نتواند فشار خون ما را بالا ببرد و مشکلهای بعدی را ایجاد کند. ایران سلامت
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 201]