واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: من و تو را در یك قبر نمیگذارند!
صفات مومنین(3)در مباحث قبل حدیثی از پیامبر اكرم صلیاللهعلیهوآله بیان كردیم كه در آن حضرت 103 صفت برای مؤمن بیان فرمودند، ده صفت بیان شد اكنون شش صفت دیگر را بیان میكنیم:« مذكّر الغافل، معلّم الجاهل، لا یؤذی من یؤذیه و لا یخوض فیما لا یعنیه ولا یشمت بمصیبة ولا یذكر احداً بغیبة،....انسان مؤمن كسی است كه غافلان را تذكّر میدهد و جاهلان را تعلیم میكند كسی كه او را اذیت كند آزار نمیدهد و درباره چیزی كه به او مربوط نیست دخالت نمیكند، اگر كسی كه به او آزار رسانده دچار مصیبت شود او را شماتت نمیكند و غیبت نمیكند.» ( بحارالانوار ، ج 64 ، ص 310 ) یازدهمین صفت مؤمن «مذكّر الغافل» است یعنی انسان مؤمن كسی است كه غافلان را تذكر میدهد. غافل كسی است كه میداند ولی حواسش نیست. میداند كه شراب حرام است ولی حواسش نیست. دوازدهمین صفت مؤمن «معلّم الجاهل» است یعنی مؤمن جاهلان را تعلیم میدهد. جاهل كسی است كه نمیداند.فرق بین تنبیه غافل، ارشاد جاهل و امر به معروف و نهی از منكر چیست؟این سه واجب نباید با هم اشتباه شود. غافل كسی است كه حكم را میداند ولی حواسش نیست. (موضوع را فراموش كرده) مثلا میداند غیبت گناه است ولی غافل شده و سرگرم غیبت شده است. جاهل هم كسی است كه حكم را نمیداند و ما میخواهیم حكم را به او یاد دهیم، مثلا حرمت غیبت را نمیداند. امر به معروف و نهی از منكر هم در جایی است كه موضوع و حكم را میداند و نه غافل است و نه جاهل حكم هر یك چیست؟در مورد غافل كه از موضوع غافل است اگر آن موضوع مهمّ نباشد مثل خوردن نجس واجب نیست به او تذكر بدهیم، جز در موضوعات مهمّه مثل این كه خون بیگناهی را میریزد و خیال میكند كه گناهكار است. جاهل به احكام را هم باید تعلیم كرد و این امر واجب است. غیبت كننده اگر توبه نكند اوّلین كسی است كه وارد دوزخ میشود و اگر توبه كرده و پذیرفته شود آخرین كسی است كه وارد بهشت میشوددر امر به معروف و نهی از منكر كه دانسته و از روی عمد گناه میكند باید او را با زبان خوش امر و نهی كنیم پس هر سه واجب است امّا دایرهشان تفاوت دارد و این كه در بین برخی مرسوم است كه میگویند موسی به دین خود، عیسی به دین خود یا من و تو را در یك قبر نمیگذارند، حرف بی اساسی است، ما باید یكدیگر را ارشاد كنیم و نباید نسبت به این امر بی تفاوت بود، این فضولی در كار دیگران نیست در روایات وارد شده مَثَل گناهكار در میان جامعه مانند مَثَل كسی است كه در كشتی نشسته و مكان خودش را سوراخ میكند وقتی به او اعتراض شود، میگوید جای خود را سوراخ میكنم. در جواب او میگویند: ما سرنوشت مشترك داریم. اگر كشتی سوراخ شود همگی غرق میشویم. مثال دیگر در روایات این است كه در بازار اگر مغازهای آتش بگیرد وقتی اهل بازار برای خاموش كردن اقدام میكنند، صاحب مغازه نمیتواند بگوید چرا فضولی میكنید مغازه خودم است چون در جواب او میگویند كه ما هم در این بازار مشغول كار هستیم. ممكن است آتش به مغازه ما هم سرایت كند، این دو مثال تعبیر صحیحی از فلسفه امر به معروف و نهی از منكر است و دلیل این كه وظیفه عمومی است سرنوشت مشتركی است كه همه دارند. سیزدهمین صفت مؤمن «لا یؤذی من یؤذیه» است در مفاهیم دینی دو مفهوم جدا از هم داریم:1- عدالت: معنایش این است كه به اندازهای كه بر شما ظلم كرده به همان مقدار به خودش تلافی كنید.2- فضیلت: غیر از عدل و در واقع همان عفو است، یعنی خوبی در مقابل بدی است كه از صفات برجستهای است كه حضرت رسول صلیاللهعلیهوآله فرمود:«مومنین؛ به كسی كه چیزی را از او دریغ كرده، میبخشند و از كسی كه به او ظلم كرده در میگذرند، كسی كه با آنها قطع رابطه كرده به دیدنش میروند». مؤمن كامل سراغ عدالت نمیرود بلكه سراغ فضیلت میرود. چهاردهمین صفت مؤمن «ولا یخوض فیما لا یعنیه» است یعنی مؤمن واقعی كسی است كه درباره چیزی كه به او مربوط نیست دخالت نمیكند، «ما لا یعنیه» یعنی آن شیء به تو مربوط نیست. یكی از مشكلات مهمّ دخالت كردن مردم در كارهایی است كه مربوط به آنها نیست، در سطح دولتها هم چنین است و بعضی از دولتها در امور دیگران دخالت میكنند. پانزدهمین صفت مؤمن «ولا یشمت بمصیبة» است، در زندگی روزهای خوب و بد هست، مؤمن كسی را كه دچار مصیبت شده شماتت نمیكند، نمیگوید: دیدی كه خدا چه بلایی بر سرت آورد، گفتم چنین و چنان نكن، این گونه با او حرف زدن ناجوانمردی و نمك بر زخم پاشیدن است، اگرچه ممكن است آن مصیبت نتیجه اعمال بدی باشد كه او انجام داده ولی نباید او را شماتت كرد، چه بسا فردا مشكل سراغ تو بیاید و همه در زندگی روزهای سخت دارند. شانزدهمین صفت مؤمن «ولا یذكر احداً بغیبة» است، در اهمّیّت غیبت همین بس كه شیخ انصاری در كتاب مكاسب میفرماید غیبت كننده اگر توبه نكند اوّلین كسی است كه وارد دوزخ میشود و اگر توبه كرده و پذیرفته شود آخرین كسی است كه وارد بهشت میشود. غیبت آبروی مسلمان را میبرد و آبروی انسان مثل خون او محترم است و گاهی آبرو از خون او هم بالاتر است.سلسله مباحث اخلاقی آیةالله مكارم شیرازی ، بااندكی تصرف
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 406]