واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: همراهان و همتايان تبيان نور
سلسله نوشتارهاي عصمت در انديشه ديني درصدد است تا ضمن باز تعريف مفهوم عصمت، مهمترين پرسشهايي که در اين زمينه مطرح است را بيان کرده و پاسخي درخور به آنها بدهد. شيعيان بر اساس چه دلايلي امامان خود را معصوم ميدانند؟انديشمندان شيعه براي اثبات عصمت امامان از دلايل گوناگوني بهره ميبرند که تبيين آنها نيازمند کتابي پر حجم و مستقل است با اين حال، اشارهاي کوتاه به اين دلايل خالي از فايده نيست و زمينه جستجوهاي بيشتر و عميقتر را فراهم ميسازد. ادله شيعه براي اثبات عصمت امامان 1) جدايي ناپذيري مقام امامت از عصمتمقام امامت ـ آن گونه که از کتاب و سنّت ـ بر ميآيد در رهبري سياسي جامعه اسلامي خلاصه نميشود، بلکه دنباله نبوّت و کامل کننده رسالت است.چنين تصويري از مساله، پيامبر و امام را کنار هم مينشاند و دلايل عقلي عصمت را به قلمرو امامت نيز ميکشاند. با اين تفاوت که در اين جا، به جاي ابلاغ وحي، از تبيين معارف وحياني سخن ميرود.اراده ازلي و تخلف ناپذير الهي بر اين تعلّق گرفته است که هر گونه «رجس» و پليدي را از اهل بيت بزدايد و آنان را پاک گرداند. 2) قرآن و عصمت امامالف) آيه امامت: قرآن کريم ظالمان را شايسته مقام امامت نميداند.«قَالَ لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ؛ گفت : پيمان من ستمکاران را در برنگيرد.» (بقره/125)با توجه به آن که در فرهنگ قرآن، هر گناهکاري ظالم خوانده ميشود، چارهاي جز پذيرش عصمت امام باقي نميماند. اين آيه هر چند گفتگوهاي فراواني برانگيخته، اما روشني آن به اندازهاي است که برخي از مفسران اهل سنّت را نيز به اعترافي چنين واداشته است.نويسنده تفسير بيضاوي ميگويد: «اين آيه دليل بر آن است که پيامبران (حتي) پيش از بعثت نيز از گناهان کبيره معصومند و فاسقان شايستگي امامت ندارند.»ب) آيه اولي الامر: در آيهاي ديگر، قرآن کريم همگان را به اطاعت از اوليالامر فرا ميخواند و اين گروه را در کنار پيامبر مينشاند.« يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِي الأَمْرِ مِنكُمْاي کساني که ايمان آورده ايد ، از خدا اطاعت کنيد و از رسول و الوالامرخويش فرمان بريد.» (نساء/59)اين اطاعت به دليل آن که قيد و شرطي را به همراه ندارد، اطاعتي همه جانبه و بي چون و چرا است و اين مطلب جز با عصمت اولوالامر سازگار نيست؛ زيرا سرسپردگي اين چنيني تنها در برابر کسي سزاوار است که از کجروي و کجانديشي در امان است و نه تنها در گفتار، بلکه با رفتار خود نيز مردم را جز به آن چه رضاي خداوند است نميخواند.فخر رازي، انديشمند و مفسّر بزرگ اهل سنّت؛ دلالت آيه بر عصمت را ميپذيرد.ج) آيه تطهير: آيه تطهير از ديگر آياتي است که به روشني، عصمت اهل بيت را مينماياند و بر پاکي و طهارت آنان تأکيد ميورزد.« إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًااي اهل بيت ، خدا مي خواهد پليدي را از شما دورکند و شما را چنان که بايد پاک دارد.» (احزاب/33)سخن درباره اين آيه نيز فراوان است، اما آن چه به طور گذرا ميتوان گفت اين است که بر اساس اين آيه، اراده ازلي و تخلف ناپذير الهي بر اين تعلّق گرفته است که هر گونه «رجس» و پليدي را از اهل بيت بزدايد و آنان را پاک گرداند. اين حقيقت، با توجه به اين نکته که قرآن کريم هر گونه آلودگي ظاهري و باطني را رجس ميشمارد، تفسيري جز عصمت بر نميتابد. 3) عصمت اهل بيت در روايات نبويروايات پيامبر اکرم صلياللهعليهوآله، فضايل فراواني براي اهل بيت عليهمالسلام بر ميشمارند که برخي از آنها جز با عصمت آنان سازگار نيست. در اين قسمت از احاديثي که تنها شيعيان روايتگر آنند در ميگذريم و به نمونهاي از آنچه در کتب اهل سنّت آمده است، بسنده ميکنيم:حديث ثقلين : اهل بيت، همراه و همتاي قرآن: در حديث پر آوازه ثقلين، توجّه به دو نکته انديشه حق جويان را به عصمت اهل بيت رهنمون ميگردد: يکي آن که در اين حديث، کتاب و عترت در کنار يکديگر محور هدايت به شمار آمدهاند (ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا ابدا) ديگر آن که در اين روايات بر جدايي ناپذيري قرآن و عترت تاکيد شده است (لن يفترقا حتي يردا علي الحوض) اگر اهل بيت معصوم از گناه و خطا نبودند، پيروي از آنان همواره موجب هدايت نميگرديد و جدايي ناپذيري آنان از قرآن، معناي روشني نمييافت.پرسمان عصمت، واحد پاسخ به سوالات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم، با اندکي تصرف
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 320]