تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 9 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):خداوند به شكل شما و اموال شما نگاه نمى كند بلكه به دلها و اعمال شما توجه مى نمايد....
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

سود سوز آور

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

مبلمان اداری

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1802713108




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

اگر کودک تان بستری است، بخوانید


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: «داستان زندگی» این هفته به بررسی ماجرایی می پردازد که شاید در زندگی همه ما اتفاق افتاده باشد و اگر هم چنین تجربه ای نداشته ایم لااقل شاهد وقوع آن برای یکی از نزدیکان خود بوده ایم و چه بسا دل مان می خواسته به آنها کمک کنیم تا بهتر با این شرایط کنار بیایند اما نمی دانستیم باید چه کار کنیم یا به آنها چه بگوییم.... مواجه شدن با بیماری کودکان، به ویژه در مواردی که بچه ها برای درمان یا تشخیص بیماری شان نیازمند بستری شدن در بیمارستان هستند، یکی از دغدغه های جدی والدین است. مراقبت از کودک بیمار و بی تابی و گریه او سبب عذاب روحی والدین می شود. وقتی او از مادر یا پدرش با التماس می خواهد دردش را خوب کنند یا کاری برای اش انجام بدهند و آنها نمی دانند چه باید بکنند یا نمی توانند اقدام موثری انجام دهند لحظه تلخ و عذاب آوری است. این احساس درماندگی و نگرانی گاهی باعث می شود ما واکنش های نامناسبی از خود نشان دهیم که از آن جمله می توان به سرزنش کردن همسرمان، عصبانیت و پرخاشگری یا برخورد نامناسب با کادر درمانی و حتی کودک بیمار اشاره کرد. اگر ما شیوه صحیح مدیریت عواطف و احساسات خودمان را در این شرایط حساس زندگی بلد نباشیم، نمی توانیم به کودک بیمارمان کمک کنیم. اگر هم بتوانیم در مورد او درست عمل کنیم، حتما به خودمان یا روابط عاطفی مان با اعضای دیگر خانواده، به ویژه همسرمان که درست به اندازه ما نگران و مضطراب است، صدمه می زنیم. امکان دارد هر یک از ما در مواجهه با چنین شرایطی، واکنش و رفتار خاصی نشان دهیم. یکی برای جلوگیری از ایجاد ترس و نگرانی کودک، او را در جریان معالجه قرار نمی دهد و همه چیز را از او مخفی می کند و دیگری همه واقعیت ها را بیان می کند؛ حتی آنهایی که فقط در حد حدس و گمان پزشکی هستند و امکان دارد جزو تشخیص های افتراقی باشند و مردود اعلام شوند و ... اما واقعا بهترین تصمیمی که بتواند در چنین شرایطی فضایی امن برای کودک مان فراهم کند، چیست؟ از این گذشته، ما نمی دانیم با همسرمان و از همه مهم تر با خودمان و ترس ها و نگرانی های درونی مان چگونه کنار بیاییم. برای همین است که این هفته پای صحبت های دکتری نسرین امیری، فوق تخصص روان پزشکی کودکان و عضو هیات علمی دانشکده توان بخشی نشسته ایم تا یاد بگیریم که اگر خدای ناکرده چنین ضرورتی برای ما پیش آمد و مجبور شدیم فرزندمان را در بیمارستان بستری کنیم، چه نکاتی را باید بدانیم. در پایان هم چند نمونه از رفتارهای صحیح والدین و رویارویی آنها با این قضیه و حتی نحوه صحبت کردن شان برای آماده کردن کودک در این موقعیت را با هم مرور می کنیم. گاهی ضرورت پیدا می شود که کودکان جهت دریافت اقدامات پزشکی مناسب یا اقدامات تشخیصی در بیمارستان بستری شوند و درمان کودک به طور سرپایی مقدور نیست. در این شرایط احساسات و واکنش های طبیعی مثل نگرانی در مورد بیماری کودک و نتایج بستری شدن و گاهی واکنش های غیرطبیعی مثل خشم، عصبانیت و... ممکن است مانع عملکرد مناسب والدین شوند. قبل از هر چیز بهتر است عواطف و احساسات شایع ناشی از بستری شدن کودک را که ممکن است شما به عنوان والدین با آنها مواجه شوید بشناسید: ▪ اضطراب شدید: نگرانی در مورد بیماری فرزندتان و اینکه معانی اصطلاحاتی که پزشکان درباره بیماری او می گویند، چیست و چه برسر فرزند شما می آید و نتیجه بستری شدن او چه خواهد بود آزارتان می دهد؛ مثلا وقتی به شما می گویند باید کودک تان را LP کنیم (مایع مغزی نخاعی اش را برای آزمایش بیرون بکشیم)؛ ترس از اینکه حتما قرار است روی سیستم مرکزی عصبی فرزندتان کاری کنند شما را اذیت می کند. اگر بدانید که فقط می خواهند چند قطره از مایع مغزی نخاعی او را بگیرند و هیچ آسیبی به نخاع او وارد نمی شود یا هیچ عمل جراحی خاصی قرار نیست انجام شود آسوده خاطر می شوید. پس بهتر است در موردش سوال کنید و با کسب اطلاعات دقیق از پزشک بر این ترس درونی خود غلبه کنید تا بتوانید به کودک تان آرامش بدهید. ▪ احساس عجز: احساس درماندگی از اینکه نمی توانید درد و رنج کودک خود را تخفیف دهید یا مجبورید به خاطر بعضی مراقبت های طبی ضروری او را از علایق و لذت های اش دور نمایید. ▪ خشمگین شدن: خشم ناشی از احساس درماندگی گاهی خود را به صورت اختلاف با همسر، کارکنان بیمارستان یا سایر فرزندان آشکار می نماید. سرزنش کردن همسر، پزشکان و کادر بیمارستان و حتی خود کودک به خاطر بیماری اش: گاهی افراد به این روش از احساس درونی خودشان به عنوان یک پدر یا مادر حمایت می کنند و با این روش می خواهند به خودشان اثبات کنند که پدر و مادر خوبی هستند. ▪ احساس گناه و سرزنش خود: گاهی والدین فکر می کنند که باید از کودک ام بیشتر مراقبت می کردم یا اینکه گاهی دیده می شود که کفایت و شایستگی خود یا همسرشان را به عنوان یک پدر یا مادر زیر سوال می برند. مثلا در بروز تب یا اسهال شدید که مجبور می شوید کودک را بستری کنید خود را مسوول می دانید که حتما شستشوی میوه و سبزیجات درست نبوده یا فلان ماده غذایی را از جای نامعتبری تهیه کرده اید. اینکه شما خود یا همسرتان را سرزنش کنید فقط اوضاع را بدتر می کند. شاید واقعا دلیل بستری شدن کودک شما اشتباهی بوده که همسرتان مرتکب شده است اما در زمان بحران، شما باید همراه یکدیگر باشید تا بتوانید از شرایط بحران عبور کنید. رسیدگی به اشتباه او را به بعد موکول کنید که بحران را پشت سر گذاشته اید.به عنوان نمونه شاید به دلیل رانندگی بی احتیاطانه و غیراصولی همسرتان، تصادفی داشته اید و پای فرزندتان دچار شکستگی شده است و باید بستری یا جراحی شود. حالا اگر شما در این وضعیت بر سر همسرتان فریاد بزنید که: «تو همیشه همین طوری رانندگی می کنی. همیشه بهت گفتم بدبختی به بار میاد... دیدی بالاخره چی شد؟» بی نتیجه است. بهتر است در ابتدا به شکستگی پای بچه رسیدگی کنید و او را با مراقبت های مناسب دوباره به وضعیت سلامت برسانید و سپس با پدر صحبت کنید که: «شما رانندگی مناسبی نداری و یکی از نشانه هایش و گواه اش هم همین اتفاقی است که اخیرا افتاد. پس باید فکری به حال این موضوع بکنیم.» در این حالت بهتر می توانید مشکل را مدیریت و حل و فصل کنید. نکته مهم اینکه در این شرایط بحرانی و سخت جای رسیدگی به نقصا ن های فردی نیست. این کار نه تنها کمکی به درمان بچه نمی کند بلکه رونددرمانی فرزندمان را به تاخیر می اندازد. گاهی والدین آن قدر درگیر سرزنش کردن یکدیگر و پیدا کردن مقصر می شوند که بچه از دست می رود. ▪ اتهام زدن به دیگران: یادمان باشد فراموش کاری، ضعف حافظه، سوء تعبیر یا کج فهمی نظرات دیگران امکان دارد برای تان اتفاق بیفتد. به هر حال تنش ناشی از مشکلات فرزند روی توانایی گوش سپردن و درک مناسب شما والدین اثر می گذارد.پس این نکته را در مورد عواطف و احساسات خود یا همسرتان در نظر داشته باشید و یکدیگر را متهم نکنید بلکه خوب درک کنید. ▪ افسردگی: ناتوانی در تحمل خواب ناکافی یا مختل شدن خواب و اشتهای خودتان یا رفتارهای تغییر یافته کودک همانند تحریک پذیری، گاهی باعث می شود والدین از سلامت خود غافل شده و به خصوص پس از پایان بحران ممکن است بیمار یا افسرده شوند. ▪ مشکلات عاطفی: به دلیل تفاوت های شخصیتی زن و مرد و انتظارات فرهنگی اجتماعی از پدر و مادر، شیوه بروز احساسات در این دو متفاوت است اما به هر حال باید هر دو، عواطف خود را بروز دهید و هرگز نباید بر احساسات خود سرپوش بگذارید. بعضی از پدرها هستند که وقتی متوجه می شوند فرزندشان بیماری مزمن یا بیماری سختی چون سرطان دارد وارد فاز انکار می شوند و می گویند: «هیچ مانعی ندارد، اتفاقی نیفتاده، شیمی درمانی می کنیم و خوب می شود.» او در درون خود به عمق فاجعه پی برده اما چون مدام به این می اندیشد که مرد باید قوی باشد، اینطور می گوید: «من نباید گریه کنم؛ وگرنه از نقش حامی بودن ام کاسته می شود!» روی این حس اندوه شدید و شوکه شدن سرپوش می گذارد. برای همین است می بینیم پس از کنترل شدن بیماری و گذر از بحران، پدر دچار بیماری و عوارض مختلف می شود اما مادر که گریه و شیون کرده بود و خود را تخلیه کرده است. از حال و روز بهتری برخوردار است پس باید پدرها دست از این رفتار بردارند. نبایید بگویند من مرد هستم و اگر ناراحتی ام را نشان دهم بدترین کار ممکن است. گاهی به دلیل انکار این احساس ناخوشایند، کنترل خود را روی دیگر امور ازجمله مسایل کاری ازدست می دهند و پرخاشگر می شوند. انکار یا سرپوش نهادن بر احساسات خود به منظور تمرکز پیدا کردن بر حقایق پزشکی و مشکلات فرزندمان ممکن است در نهایت به افسردگی و انفجار عاطفی والدین منجر شود و وضعیت کودک و والدین را بغرنج تر نماید، زیرا شما به دنبال انکار واقعیت بیماری، حتی روند درمان را جدی نمی گیرید و پیگیر نمی شوید تا از احساسات خود در این شرایط بحرانی با یک دوست یا فرد حرفه ای و کارشناس صحبت کنید. ● تـوصـیـه هـای پنـج گـانـه سعی نکنید کامل باشید. هیچ اشکالی ندارد اجازه بدهید کودک تان بداند شما ناراحت هستید. این امر نشان می دهد که شما به او اهمیت می دهید. مهم است که نسبت به تجربیات کودک تان از وضعیت بیماری اش و اقدامات پزشکی لازم، حساس باشید و با او با صداقت رفتار نمایید. لازم است در مورد بیماری کودک متناسب با سن او اطلاعات در اختیارش قرار دهید. اطلاعات بیش از حد یا کمتر از آنچه باید، هر دو به زیان کودک شماست. هیچ مانعی ندارد که روی عروسک نشان دهید قرار است چه اتفاقی بیفتد. بستری شدن کودک در بیمارستان مساله ای پرتنش است. پس سعی نکنید این موضوع را انکار کنید. اینکه تلاش کنید به روی خودتان نیاورید فرزندتان در بیمارستان بستری است نشانه قدرت شما نیست. از نظر علمی هر کسی که بتواند احساسات خود را مناسب بروز دهد قوی ترین آدم است نه کسی که احساسات خود را سرکوب کند. تلاش کنید این تنش ها را سر کارکنان بیمارستان و دیگران از جمله همسر یا اعضای خانواده تخلیه نکنید چون هنر ارتباط آرام و مودبانه را باید در این شرایط بحرانی نشان دهید. به یاد داشته باشید شما مهم ترین منبع حمایت کودک تان هستید ولی لازم است که به نیازهای اساسی خود نیز بپردازید، پس با همکاری افراد مطمئن مدتی از بیمارستان خارج شده به نیازهای اساسی خود همانند استراحت، حمام و...بپردازید. از اینکه پیشنهاد کمک دیگران را بپذیرید معذب نشوید. حتی لازم است اکنون و بعدها نیز به خودتان مرخصی کوتاهی بدهید تا بتوانید روی رفتارها و کلام خود تمرکز داشته باشید. خیلی مهم است که شما چگونه با کودک بستری شده تان صحبت می کنید. گاهی او به دلیل مشکل حاد مثل تصادف و یا اسهال بستری شده است. اما گاهی نیز برای بیماری مزمن و یا سرطان نیازمند اقدامات تشخیصی و درمانی است. دقت کنید به بچه ها چه می گویید. از آنجا که امروزه بعضی از مردم واژه سرطان را به عنوان یک دشنام به کار می برند (فلانی سرطانی است!) و شاید معنای واقعی کلمه به معنای کانسر در پزشکی از دست رفته باشد، بهتر است به او نگویید اسم بیماری اش سرطان است. در آنچه به غلط مصطلح شده، سرطان را به بیمارانی نسبت می دهند که هیچ علاجی برای رهایی شان وجود ندارد. پس به او مثلا درباره سرطان معده اش بگویید: «سلول هایی توی معده تو هست که بیش از حد رشد کرده و باعث شده سلول های دیگر صدمه ببینند. باید این سلول های نافرمان را نابود کنیم و برای همین دکتر ها یک سری داروها و درمان ها دارند که باید انجام دهیم.» اغلب اوقات قضیه به همین جا ختم می شود و بچه ها سوالات بیشتری نمی کنند اما اگر بپرسند ممکن است این سلول های بد یا درمان ها مرا بکشد؟ پاسخ می دهیم: «همه ما ممکن است به دلایلی بمیریم و برای همه ما این احتمال وجود دارد. ما می توانیم با پیگیری مناسب و درمان این سلول ها را از بین ببریم و شاید اگر آنها نابود نشوند بتوانند تو را از پای درآورند. پس باید درمان ات را جدی بگیریم. اگر می بینی که ما هر روز برای شیمی درمانی می رویم یا این همه آمپول و قرص استفاده می کنی، اگر می بینی ما این همه اهمیت می دهیم که دکترا چی می گن، برای درمان این بیماری است. درمان بیماری تو آسان نیست و ممکن است زمان زیادی طول بکشد و تو را خسته کند اما نباید ناامید شوی. خیلی ها بیماری تو را داشتند و خوب شدند. ما کمک ات می کنیم با بیماری بجنگی و سلول های بد را نابود کنی.» ما حقایق را همان طور که هست می گوییم ولی استفاده از کلمات را با ظرافت بیشتری انجام می دهیم. تجربه سال ها کار با بچه ها نشان داده است که بچه ها آن قدر زیبا این صحبت ها را درک می کنند که توصیف و باورش سخت است. مشکلی که ما داریم با بزرگ ترهاست، نه بچه ها! با کارکنان بیمارستان رفتار مناسبی داشته باشید. سوالات خود را در زمان و مکان مناسب از آنها بپرسید. در مورد عادات روزانه وآداب و رسوم مذهبی و اخلاقی خانوادگی که لازم است کودک شما رعایت کند به کارکنان اطلاع بدهید. اگر هم انتقادی دارید به افراد مسوول در بیمارستان ارایه دهید، نه به پرسنل پرستاری یا پزشکانی که مسوولیتی در قبال اینگونه موارد ندارند. قوانین متفاوت جاری در بخش های خاص مانند سی سی یو و آی سی یو را یاد بگیرید و رعایت کنید تا تنش و برخوردی به علت رعایت نکردن آن، از سوی کارکنان دریافت نکنید. در بیمارستان ها بخش های مددکاری اجتماعی وجود دارد که می تواند شما را به برخی مراکز خدمات عاطفی و مادی معرفی نماید. در مورد حمایت های بیمارستانی اطلاعات کسب کنید. اگر فرزند شما واکنش شدید و غیرطبیعی به مساله بستری شدن و بیماری نشان دهد، می توانید از پزشک معالج و پرستار بخواهید کمک کنند و در صورت نیاز تقاضای مشاوره روان پزشکی کودک نمایید. ● نمونه ها ▪ نمونه اول: نمونه زیر نشان می دهد که چگونه یک پدر و مادر هوشیار توانسته اند فرزند ۷ساله شان را برای انجام آزمایش IVP (روشی برای عکس برداری از کلیه ها و مجاری ادراری) آماده می کنند تامعلوم شود که او مشکل انسداد مجاری کلیه دارد یا نه: ـ پدر / مادر: «اصلا نگران نباش، عزیزم! دکتر باید از کلیه های تو عکس برداری کند. با این کار می خواهد بفهمد علت سوزش ادرار و درد پشت ات چیست. یادته توی سونوگرافی، اون خانم دکتره گفت یه سنگ توی کلیه ات داری؟ حالا می خواهند یه آمپول رنگی در بازوی تو تزریق کنند تا کلیه ها و راه هایی را که ادرارت از آنجا رد می شود، ببینند.»ـ کودک: «درد داره؟ [اشک در چشم ها ی اش حلقه می زند] قول می دی اذیت نشم؟»ـ پدر / مادر: «می دونم نگرانی ولی وقتی آمپول را به تو تزریق کنند فوری خواب ات می بره. در حالی که این آمپول رنگی توی رگ های تو جلو می ره، دکتر به وسیله اشعه ایکس، دقیقا کلیه های تورو می بینه و کارکردن شون را کنترل می کنه. شاید تنها ناراحتی که اذیت ات کنه سوزش همون آمپول کوچولوئه باشه. البته درد اون سوزنه خیلی کمتر از آمپولیه که اون بار برای سرماخوردگی ات زدی.» ▪ نمونه دوم: نمونه زیر نشان می دهد که مادر چگونه پسر ۵ ساله اش را برای انجام جراحی شایعی که به منظور برداشتن لوزه ها انجام می شود، آماده می کند. علایم لوزه ها به ویژه لوزه سوم گاهی آن قدر با عملکرد عادی زندگی بچه ها تداخل ایجاد می کند که پزشک دستور جراحی حتی زیر ۵ سالگی را می دهد: ـ آرین: «چرا باید لوزه هامو در بیارین؟»ـ مادر: «چون دکترت معتقده این تنها راهیه که می تونیم به تو کمک کنیم عفونت گوش ات برطرف بشه. لوزه ها اعضای کوچیکی در گلو هستند که وقتی چرک بکنن، آدم گلودرد می گیره و حتی ممکنه مثل تو گوش اش اذیت بشه و شب ها نتونه خوب بخوابه. واسه همین خیلی وقت ها پزشک ها لوزه های بچه هارو درمیارن. جالبه بدونی حتی بابات هم وقتی هم سن و سال تو بوده لوزه هاشو درآوردن.» ـ آرین: «اما من می ترسم. درد داره. تازه باید برم بیمارستان.»ـ مادر: «ببین، عزیزم! موقع عمل، تو هیچی حس نمی کنی، چون دکتر تو رو خواب می کنه و آروم لوزه هاتو در می آره. عوض اش دیگه راحت می شی. درد نداری و شاداب و سرحال می شی. از مادرجون بپرس، وقتی بابات لوزه هاشو درآورده چه قدر تپلی و سرحال شده.»ـ آرین (باگریه): «من نمی آم. قول می دم پسر خوبی باشم. تو رو خدا اجازه بدین خونه بمونم نرم بیمارستان.»ـ مادر: «عزیزم! ما اصلا قصد تنبیه تورو نداریم.عمل لوزه هیچ ربطی به اینکه تو پسر خوبی هستی یا نه، نداره! ما می خوایم دیگه مریض نشی. در ضمن من پیش تو می مونم و توی بیمارستان تنها نیستی.فقط قراره یه شب اونجا باشیم. صبح که بشه بابا میاد دنبال مون و برمی گردیم خونه. یه خبر خوبم دارم. شاید دکتر واسه خوب شدن زودتر جای لوزه هات و اینکه کمتر احساس درد کنی بعد از عمل اجازه بده چیزهای سرد بخوری.. چیزهای سرد مثل؟»ـ آرین (با شادی): «مثل بستنی؟ پس وقتی از خواب بیدار شم از دکتر بپرسم می ذاره بستنی بخورم یا نه؟ اگه نذاشت اومدیم خونه باید بستنی بخری. قول؟»ـ مادر: «قول.» روزنامه سلامت




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 282]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


پزشکی و سلامت

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن