واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > قاضیزاده، سمیه - خودم را آماده کرده بودم که فیلمهایی ببینم که یا موسیقی نداشته باشند یا موسیقی به سکانس پایانی خلاصه شده باشد. مثل آنچه که در "سوت پایان" نیکی کریمی اتفاق افتاد و تم اصلی موسیقی با تیتراژ پایانی فیلم و موسیقی "کارن همایونفر" بالا آمد. خودم را برای نشنیدن موسیقی آماده کرده بودم اما خودم را برای خیلی چیزهای دیگر آماده نکرده بودم! خودم را آماده نکرده بودم که در صحنهی بمباران فیلمی که در دههی شصت و در یک نوانخانه میگذرد والس بشنوم! موسیقی که مثقالی با این فیلم همخوانی نداشت. در آن لحظهی اعجاب انگیزی که موسیقی "امیر بکان" را روی همین صحنهای که گفتم در فیلم "خانه امن است" ناصر رفائی دیدم، بیش از همه دلم برای طراح صحنه سوخت! بندهی خدا چه زحمتی کشیده بود که فضای دههی شصت را در فیلم در بیاورد، احتمالا به مخیلهاش هم خطور نمیکرد که قرار است روی آن تیپ و قیافههای دهه شصتی، والس گذاشته شود! میدانید... آن صحنهای که باید آن همه سانتی مانتال از آب در میآمد، رسما تبدیل به یک مضحکه شد. یا کارگردان از کارکرد موسیقی و روایتگری و تاثیر آن بیخبر است یا خودش با فیلمش دشمنی دارد. ترجیح میدهم به احتمال سوم و آگاهی کارگردان از نوع موسیقی و این چیزها فکر نکنم چون آنوقت این مقدار اشتباه خیلی جالب نیست. بهتر است به همان احتمالات اول بسنده کنم؛ بیخبری از تاثیر موسیقی. قطعا اگر این بیخبری نبود، این موسیقی اینجور از آب در نمیآمد. انگار نه انگار که ما داریم در قرن بیست و یکم زندگی میکنیم و کار موسیقی فیلم این نیست که به محض آمدن اشکی از چشمی، سریعا ویولنهای کشدار نواخته شود؟ انگار نه انگار که تماشاگری که روبروی این فیلم نشسته به قرون وسطی تعلق ندارد و میداند موسیقی نباید اینقدر تابلو صحنههای فیلم را بازگو کند. اصولا این تماشاگر موجود ذیشعوری است که نیاز نیست با موسیقی دم به دقیقه به او تذکرات احساسی داده شود. مثلا آهنگساز خواسته که راوی نعل به نعل صحنههای فیلم باشد اما واقعا برای یک فیلم ایرانی، در دههی شصت، در یک نوانخانهکه در آن پسرهای نوجوان زندگی میکنند، که دائم صدای آژیر خطر میآید و بمب روی سرشان میافتد...آدم موسیقی کلاسیک غربی و والس استفاده میکند؟
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 299]