واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: نگاهي به فيلم «دايره زنگي»
«دايره زنگي» اولين ساخته بلند پريسا بختآور را ميتوان از منظرهاي مختلف بررسي كرد. اگرچه «دايره زنگي» اولين فيلم پريسا بختآور است، اما از همان مراحل پيشتوليد بسيار مورد توجه قرار گرفت. اول بهواسطه حضور اصغر فرهادي بهعنوان فيلمنامهنويس كه پيشتر خود بهعنوان كارگردان، فيلمهاي قابلتوجهي را ارائه كرده است.فيلم در سكوت كامل خبري ساخته شد، به اين شكل كه هيچ خبرنگاري نتوانست با عوامل فيلم گفتوگويي داشته باشد يا از پشت صحنه فيلم به شكل و روال هميشگي گزارشي تهيه كند و در كنارش اخباري كه به گوش ميرسيد حاكي از اين بود كه فيلم قابلتوجهي در حال ساخت است. جنجالها و حاشيهها وقتي بيشتر شد كه آنگونه كه سازندگان فيلم ميگفتند، براي شركت در جشنواره فيلم فجر بايد در آن اصلاحاتي صورت ميگرفت.فيلم، يكي دو نمايش محدود در جشنواره داشت و درنهايت پس از كش و قوسهاي فراوان با جرح و تعديلهايي پروانه نمايش دريافت كرد و حالا مدتي است كه نمايش عمومي فيلم آغاز شده است. ميتوان از پوسترها و سردرهاي نمايشدهنده فيلم شروع كرد كه با چهرههاي پرشمار بازيگران آشنا و محبوب، مخاطبان را به ديدن فيلم فراميخوانند، اما حالا كه فيلم را نگاه ميكنيم به نظر ميآيد اين همه حاشيه فقط براي فتح گيشه بوده است.فيلمنامه: در هر اثر سينمايي اگر نام خالق و كارگردان آن اصليترين و مهمترين عنصر است اما در كنارش فيلمنامهنويس نيز در تعيين سرنوشت فيلم بسيار مهم و حياتي است. اصغر فرهادي بهجز آنكه همسر پريسا بختآور است بهنظر ميآيد كه بهعنوان يك همكار، شخصيت تأثيرگذاري در سرنوشت فيلم «دايره زنگي» بوده است. فيلمنامهاي كه اصغر فرهادي به نگارش درآورده دقيقا براساس همان نگاه و دغدغههايي است كه هميشه در مجموعهها و كارهاي سينمايياش دنبال كرده است؛ يعني رفتن به سراغ حال و هوايي واقعگرا و پرداختن به تمهاي اجتماعي و شهري خصوصا در دل كلانشهر تهران.اينبار نيز فرهادي بر شهر تهران زوم كرده، اينبار نيز از خيابان شلوغ و پرترافيك اين شهر شروع كرده و همچنان كه در «چهارشنبهسوري» زندگي يك خانواده را مورد توجه قرار داده بود، حالا با تفاوتي كوچكتر زندگي چند خانواده را به موازات و در كنار هم در دل يك آپارتمان به تصوير كشيده است. زندگي آدمهاي فيلم در دل اين آپارتمانها بهنوعي نيز با اتفاقاتي كه ميافتد با اتفاقات و مناسبات و حال و هواي شهر تهران گره ميخورد، اما فيلم سردرگم است.اگر در كارهاي قبلي فرهادي اين پرداختن به كانون خانواده تأثيرگذار بود، در «دايره زنگي» نوعي آشفتگي و پراكندگي ديده ميشود. انگار كه با زور، روابط آدمها با هم شكل ميگيرد. اينكه ابتداي فيلم با صحنه تصادف و تعقيب و گريز شروع ميشود و بعد همين آدمها به شكل ديگر دوباره رودرروي هم قرار ميگيرند، بهانههاي آن كمي سست است. درواقع مسائلي كه فرهادي در فيلم خود بهعنوان دغدغههاي اصلي مورد توجه قرار داده تكراري و رنگ و رو باخته است. ماجراي دختر فراري، اعتياد، بيبندوباري و بحث ماهواره از همه مهمتر ديگر مباحثي است كه هم در سينما و هم در حوزههاي ديگر بارها به آنها پرداخته شده است. اگر قرار است كه در سينماي اجتماعي – كه «دايره زنگي» نيز ظاهرا در همين دسته قرار ميگيرد – فيلم و اثري مورد توجه قرار گيرد بايد مناظر هميشگي با ديدي نو و حرفهاي تازه به تصوير كشيده شود، اما «دايره زنگي» فاقد اين تأثيرگذاري است.نگاه كنيم به مناسبات خانوادههايي كه در دل اين آپارتمان، دوربين به سراغ آنها ميرود، واقعا كداميك همدليبرانگيزند؟ كدام در ذهن و ياد مخاطب ميمانند؟ درواقع ميتوان گفت اگرچه فرهادي تلاش كرده كه بهلحاظ شكل و ساختار و ارتباط آدمها و وقايع گام تازهاي را بپيمايد اما فيلم كاملا كليشهاي و تكراري است.كارگرداني و ساختار: نام پريسا بختآور آشناست. اين نام را بيشتر در كارهاي تلويزيوني ايشان بهخاطر ميآوريم. اگرچه در آنها نيز بختآور بهنوعي هميشه سعي كرده است كه به فضاهاي رئال نزديك شود، اما در «دايره زنگي» بهنظر اين دغدغه او كاملا جديتر شده. اميدوارم اين قضاوت باعث سوءتفاهم نشود اما «دايره زنگي» بهنظر تكرار همان مجموعه پيشين خانم بختآور يعني «من يك مستأجرم» است.مجموعهاي كه در دل تلويزيون ساخته شد و فيلمي كه در مديوم سينما به تصوير كشيده شده بسيار شبيه هم شدهاند. بهنظر ميآيد پريسا بختآور هنوز نتوانسته است خود را از مديوم تلويزيون جدا كند. «دايره زنگي» اگرچه ريتم تندي دارد اما اين ريتم تند هيچ كمكي به فيلم نميكند. همچنان كه دوربين كه بهنظر روي دست كار شده و شتابي كه در نوع گفتار و حركات بازيگران و كاراكترهاي فيلم وجود دارد و... هيچكدام نقش مثبتي در فيلم ندارند، چه آنكه «دايره زنگي» هنوز تحت تأثير نگاه تلويزيوني پريسا بختآور است. «دايره زنگي» چند باري عملا به اتمام ميرسد اما انگار كارگردان با سماجت دوست دارد سرانجام همه خانوادهها و آدمها را نشان دهد و همين به فيلم ضربه ميزند.بازيگري: فيلم «چهارشنبهسوري» را يادتان هست؟ فيلم بازيگران مطرح محدودي داشت، اما توانست با مخاطبان ارتباط برقرار كند و تأثيرگذار باشد. نميدانم اصغر فرهادي كه نگارش فيلمنامه را برعهده داشته، در نگارش نقشها تا چه اندازه به اين جمع بازيگران نظر داشته؛ اما بهنظر ميآيد كه نقش نيلوفر خوشخلق يا اكرم محمدي يا بسياري ديگر از بازيگران را هر بازيگر ديگري نيز ميتوانست بازي كند. اما وقتي به جمع بازيگران نگاه ميكنيم اكثرا چهرههاي شناخته شده سينما و تلويزيون هستند كه نقش خود را مطابق همان روال هميشگي كه داشتهاند اينبار در «دايره زنگي» هم تكرار كردهاند. مثلا ميتوان به مهران مديري اشاره كرد كه در ايام نوروز سريال پرمخاطبي را هم روي آنتن داشت و وقتي در «دايره زنگي» براي اولينبار مقابل دوربين ميآيد از همان اولين لحظه حضورش خنده و استقبال تماشاگران را به دنبال دارد، يا همچنان كه باران كوثري اصلا نميتواند نقش يك دختر فراري و كلاهبردار را بازي كند.و دست آخر اينكه مشخص نشد «دايره زنگي» چه بار معنايي در فيلم دارد؟منبع : همشهري
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 284]