واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: اندیشههای آیة الله علی اکبر مشکینی
سپاسخدای تعالی را سپاس میگوییم، آن قدر که او خشنود شود؛ که صفات جلال و جمال خود را به فراخور فهممان به ما شناساند و ما را با فرشتگانی که به اراده او امور جهان را از آسمان تا زمین اداره میکنند، آشنا کرد و شناخت پیامبران و فرستادگان خود، به ویژه آخرین آنان را به ما عنایت فرمود و اذعان به کتابها و شرایعی که بر آنها نازل کرده به ما الهام کرد و کتاب خود را که فوق تمامی کتابهای آسمانی قبل از خود و تصدیق کننده آنها است، به ما تعلیم داد و جانشینان پیامبرش - به ویژه خاتم و آخرین آنان را که در پس پرده است - به ما شناساند و مرگ ما را مرگ جاهلیت قرار نداد و معرفت کلامش و سنت پیامبرش و احادیث جانشینان معصوم او را نصیبمان کرد. اخلاقتکامل و تعالی انسان و تمامیت فضیلتهای اخلاقی و رساندن او به درجاتی که خداوند متعال وی را به منظور رسیدن به آنها آفریده است و متخلق نمودن انسان به اخلاق الهی و تأدیب او به آداب پیامبران و جانشینان آنها تا این که به خدایش نزدیک شود و به واسطه این نزدیکی در دنیا و آخرت سعادتمند گردد تا پروردگارش او را به مقامی که خود میپسندد، نائل کند و وی را به نیکان و پرهیزکاران ملحق نماید و در آخرت در جمع انبیا و صدیقین و شهدا و صالحین باشد و چه نیکو رفیقانی! و چه هدف بزرگ و بلندمرتبه و گرانبهایی! اما این نهایت آرزو و هدفی بسیار دور است و برای انسان هدفی بالاتر از این نیست؛ به هوش باشیم تا در این وادی، توان خود را آشکار کنیم و رغبت خود را دستمایه قرار دهیم! عبادت پنهانیپنهان کردن عبادت و هر عمل نیکی که مؤمن انجام دهد، به جز مواردی که ظاهر کردن آنها مباح است یا امر به اظهار قولی یا عملی آنها شده است، مطلوب خداوند و مورد ترغیب اوست؛ زیرا این کار نفس انسان را از گرفتار شدن به بعضی از رذائل اخلاقی؛ مانند: عجب، ریا، تکبر، حب مقام و مانند آنها، حفظ میکند و عمل او را از اختلاط با هدفهای نادرست، خالص میکند و او را به اعمالی که سزاوار است مخفیانه انجام شوند، هدایت میکند. تقواتقوا در لغت به معنای حفظ و حراست است. و در این جا یعنی: حفظ نفس از مخالفت خداوند تعالی، به کمک انجام دادن آنچه او واجب کرده و ترک آنچه حرام نموده است. وَ قوی و اِتّقاء و تَوَقّی نیز به همین معنا میباشند. بدون تردید، مواظبت انسان بر انجام واجبات و ترک محرمات، موجب میشود که ملکهای برای نفس حاصل شود، که فعل و ترک، بر او آسان شود، هر چند مخالف میل و خواسته او باشد. صبرصبر، ملکه قوت و صلابت نفس است که در نتیجه آن، نفس، در برابر ناملایمات، متأثر نمیشود و در برابر هوسها تسلیم نمیگردد و اقدام به مقتضای عقل و مطلوب شرع، برایش آسان میشود و نیز نگاه داشتن نفس از اضطراب قلب و شکایت زبان و حرکات ناشایسته اعضا، هنگام مصائب و ممانعت آن از وقوع در گناه و همچنین وا داشتنش بر اطاعت و انقیاد، برای شخص صابر، آسان میگردد.» توکلتوکل، در لغت به معنای واگذار کردن کار به دیگری است. و در اصطلاح شرع، عبارت است از: اعتماد بر خداوند متعال در جمیع امور و تکیه بر اراده او و اعتقاد به این که او آفریننده سببها و چیره بر همه آنهاست و سببها به اراده او در سببیت کامل میشوند و تأثیر میکنند. البته این بدان معنا نیست که انسان از جستن نیازهای خود و فراهم کردن مقدمات آنها، بینیاز باشد و گمان کند که وسائل ظاهری و طبیعی سببیت ندارند؛ بلکه بدین معناست که تمام توجه و امید خود را به اسباب ظاهری، منحصر نکند، بلکه به اراده خدا که وراء همه سببها و فوق همه چیرگیهاست، توجه کند. نیکی در برابر خطااین که انسان، پس از هر گناهی، برای پوشاندن و پاک کردن نفس، از پلیدی حاصل از آن، عمل نیکی انجام دهد، نشاندهنده یک حالت بیداری و صلاح، در نفس است. این حالت، مانع گرفتار شدن نفس به غفلت و قساوت میشود. مواظبت بر این نظافت و پاکی، ملکه مراقبت و تزکیه نفس را در انسان، پدید میآورد، که از برترین ملکات است. یاد مرگاز جمله چیزهایی که فقط آفریدگار انسان از آن آگاه است، تمام شدن مدت زندگی و رسیدن مرگ است. عدم اعطای آین آگاهی به انسان، مصالح فراوانی دارد، از جمله: - آمادگی انسان در تمام لحظات زندگی برای اجابت دعوت خداوند و مراقبت از حالات نفس و گفتار و کردار آن.- فراهم نمودن زاد و توشهای که برای این سفر عظیم و طولانی، ضروری است. این کار لازمه آمادگی فوق است.- برطرف نمودن موانعی که میتوانند مانع گذر از گردنههای متعدد و ایستگاههای مختلف، در طول این سفر بشوند. مانند: به جا آوردن واجباتی که فوت شده، ادای دیون الهی، ادا نمودن حقوق و اموال متعلق به مردم و تعیین حقوقی که به گردن دارد و ثبت آنها در دفاتر.در نتیجه انسان در تمامی لحظات عمر خود، آماده خواهد بود، تا اگر مرگش رسید، گناهکار نباشد و به خاطر انجام دادن یا ترک کاری، مجازات نشود. این گونه آمادگی، از برترین خصلتهای انسان و بهترین حالات اوست. خوشا به حال کسی که چنین باشد! تفکرتفکر، در حقیقت از اسباب و مقدماتی است که انسان را به عرفان نظری که برترین معارف یعنی شناخت صفات و افعال خداست، و نیز به یک حالت نفسانی که برترین حالات؛ یعنی بریدن از همه و پیوستن به اوست، میرساند. مداومت و ممارست بر این عمل، موجب حصول ملکه تفکر و پندگیری، و توجه دائمی به خداوند متعال و بریدن نفس از هر چه که او را از خدا جدا کند، میشود. در قرآن کریم و روایات، امر، تشویق و ترغیب فراوانی بر این کار شده است. تأمل انسان عاقل، آگاه و با تجربه، قبل از هر کاری، در همه جوانب آن از قبیل مقدمات، شرائط، موانع، ملازمات، پیامدها و آثار آن کار، کاملاً میاندیشد، تا این که از غرض و هدف خود آگاه شود و به دلیل کوتاهی، دچار ضرر و پشیمانی نگردد. البته نمیتوان در مورد حوادث غیراختیاری، کسی را سرزنش نمود. نتیجه این اندیشیدن، این است که اگر زمان کار فرا نرسیده باشد، در آن شتاب نمیکند و اگر زمان، فرا رسیده باشد و احتمال از دست رفتن فرصت برود، در آن، شتاب مینماید. ممارست بر این عمل، موجب حصول ملکه نیکویی در انسان میشود، که در نتیجه آن، وی را عاقل، حکیم، دوراندیش و با تدبیر مینامند، که از کاملترین مراتب انسانیت است. منبع:عالمان شهر اخلاق، سرپرست گروه مولفین سید محمدمهدی طباطبایی.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 229]