واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: سرقت موتور سيكلت انگيزه قتل مرد 45 سال شد خبرگزاري فارس: مرد جواني كه با انگيزه سرقت موتور سيكلت، دوست خود را به قتل رسانده بود شناسايي و دستگير شد. به گزارش خبرنگار اجتماعي فارس، عصر روز 9 بهمن امسال ساكنان يك مجتمع مسكوني در ميدان محسني خيابان وزيري پور از متصاعد شدن بوي تعفن خارج شده از يكي از واحدهاي مسكوني مجتمع به مركز فوريتهاي پليسي 110 شكايت كردند كه بلافاصله مأموران 103 گاندي جهت بررسي موضوع در محل حاضر شدند. با حضور عوامل كلانتري 103 در محل و بررسي مقدماتي، با توجه به بوي تعفن شديد خارج شده از داخل واحد مسكوني و اظهارات ساكنان مجتمع در خصوص عدم اطلاع از همسايه خود، مأموران با در نظر گرفتن احتمال وجود جسد در داخل منزل بلافاصله مراتب را به پليس آگاهي تهران بزرگ اعلام كردند و پس از حضور عوامل تشخيص هويت و كارآگاهان اداره 10 پليس آگاهي در محل، با ورود به داخل منزل، جسد مردي حدوداً 45 ساله را در شرايطي كه با دست و پا و دهان بسته شده روي يك صندلي با طناب پيچيده شده بود، كشف كردند. با بررسي صحنه كشف جسد و اطمينان از وقوع قتل در محل بلافاصله مراتب به قاضي كشيك ويژه قتل دادسراي جنايي تهران، اطلاع داده شد كه به دستور شاملو كارآگاهان اداره دهم ويژه قتل پليس آگاهي تهران بزرگ مسئول رسيدگي به پرونده جهت شناسايي متهم يا متهمان احتمالي شدند. با آغاز تحقيقات كارآگاهان اداره دهم، از طريق پزشكي قانوني اعلام شد كه مقتول 15 روز پيش از كشف جسد بر اثر خفه شدن به قتل رسيده است. كارآگاهان در تحقيقات خود از مجتمع مسكوني محل كشف جسد و در تحقيق از ساكنان آن، اطلاع پيدا كردند كه مقتول 2 دستگاه موتور سيكلت داشته كه در بررسي هاي بيشتر مشخص شد كه هر 2 دستگاه موتور سيكلت از داخل پاركينگ مجتمع به سرقت رفته است. در تحقيقات كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي، ساكنان مجتمع مدعي شدند: اين اواخر افراد زيادي در منزل مقتول تردد داشتند كه در ميان آنها و در چند هفته گذشته فردي حدوداً 25 ساله بيش از ديگران به منزل مقتول رفت و آمد داشته است. با اطلاعات بدست آمده از ساكنان مجتمع، كارشناسان چهره نگاري اداره دهم موفق به ترسيم چهره فرضي چهره متهم حدوداً 25 ساله شدند كه در ادامه اقدامات فني و پليسي، هويت صاحب عكس به نام هاشم 27 ساله مورد شناسايي قرار گرفت. با شناسايي هاشم به عنوان مظنون به قتل، تحقيقات نامحسوس در خصوص وي آغاز و كارآگاهان اطلاع پيدا كردند كه هاشم با 2 نفر به اسامي مريم و اميد ارتباط دارد كه بلافاصله با شناسايي اين 2 نفر، آنها به اداره دهم پليس آگاهي دعوت شدند. مريم پس از حضور در پليس آگاهي در توضيحات خود در خصوص نحوه آشنايي خود با هاشم به كارآگاهان گفت: من استاد آموزش رايانه در يكي از مراكز آموزش رايانه هستم كه چندي پيش اين فرد ضمن مراجعه به مسئول ثبت نام عنوان كرد كه قصد ثبت نام در كلاس آموزش رايانه را دارد كه در ادامه در كلاس من ثبت نام كرد و با شروع كلاس ها وي ادعا كرد كه مي خواهد براي تهيه هزينه خريد رايانه، موتورسيكلت خود را بفروشد. اميد هم پس از حضور در پليس آگاهي در توضيحات خود به كارآگاهان گفت: هاشم مدتي به عنوان شاگرد، در مغازه من مشغول به كار بود كه پس از اطلاع پيدا كردن از اعتيادش به مواد مخدر او را از مغازه اخراج كردم. اميد در تحقيقات كارآگاهان تلاش داشت تا خود را از سرنوشت هاشم بي اطلاع نشان دهد. اين در حالي بود كه كارآگاهان در تحقيقات خود اطلاع داشتند كه هاشم بيش از هر كس با او در رفت و آمد است با توجه به تناقض گوييهاي اميد در تحقيقات در حاليكه كارآگاهان به وي مشكوك شده بودند و اطمينان داشتند كه او مطالبي را از آنها پنهان كرده، موفق به كشف گواهينامه و مدارك شناسايي مالكيت موتورسيكلت پولسار متعلق به مقتول از وي شدند. اميد به محض كشف اين مدارك به ناچار به ارتباط خود با هاشم اعتراف كرده و به كارآگاهان گفت: گواهينامه و كارت شناسايي موتورسيكلت پولسار را در ازاي پرداخت 200 هزار تومان از هاشم دريافت كرده و قرار بود تا پس از پرداخت 800 هزار تومان ديگر، موتورسيكلت را از هاشم تحويل بگيرد. با توجه به جمع آوري اطلاعات و مدارك قطعي، كارآگاهان ضمن شناسايي مخفيگاه هاشم در خيابان قزوين، متهم را در تاريخ 5 اسفند امسال در حين تردد در خيابان قزوين شناسايي، دستگير و به پليس آگاهي منتقل كردند. هاشم كه پس از انتقال به اداره دهم با توجه به دلايل و مدارك ارائه شده از سوي كارآگاهان نداشت، ضمن اعتراف به قتل فرهاد به كارآگاهان گفت: در سال 86 به اتهام مصرف و نگهداري مواد مخدر روانه زندان و در آنجا با فرهاد آشنا شدم. وي ادامه داد: در داخل زندان زمينه دوستي من با فرهاد ايجاد شد و در همين مدت بود كه فرهاد به من گفت كه خانواده ندارد و به تنهايي در يك مجتمع زندگي مي كند و به اين ترتيب پس از بيرون آمدنم از زندان و اطلاع پيدا كردن از آزادي فرهاد، رفت و آمد من به خانه فرهاد آغاز شد. متهم در اعترافات خود در خصوص ارتكاب قتل نيز گفت: پس از گذشت مدتي از آزاد شدنم از زندان مجدداً به مصرف مواد مخدر اقدام كردم كه با تشديد اعتياد و نياز به تهيه پول براي خريد مواد تصميم گرفتم تا موتورسيكلت هاي فرهاد را سرقت كنم. وي افزود: به همين منظور با تهيه آبميوه مسموم به منزل فرهاد رفتم و پس از نوشيدن آبميوه توسط فرهاد، او را كه دچار مسموميت شديد شده بود روي صندلي قرار دادم و با بستن دست و پا و دهانش، او را خفه كردم. انتهاي پيام/ر
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 167]