واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: هفت روز از اولين ماه تابستان سال 66 ميگذرد، لحظاتي قبل از آنکه عقربههاي ساعت 30/4 دقيقه بعداز ظهر را نشان دهد، هواپيماهايي در آسمان سردشت ظاهر ميشوند . هواپيماها از بالاي شهر مرزي سردشت غرش کنان عبور کرده و دوباره بازمي گردند ناگهان صداي چندين انفجار سهمگين و پي در پي از چند نقطه بگوش مي رسد. چهار بمب در شهر و سه بمب ديگر در روستاهاي اطراف فرود ميآيد. هزاران نفر بلافاصله بعد از حملات وحشيانه شيميايي عراق جان سپردند، کساني هم نجات پيدا کردند و ماندند با پوستها و چشمهاي سوخته و تاول زده، خاطره سوختن همنوعانشان را به نسلها منتقل مي کنند، آناني که ماندند هنوز از دردهاي طولاني و وخيم در عذابند. اين يکي از فجيعترين و وحشتناکترين تهاجم شيميايي بود که سبب کشته و مجروح شدن عده زيادي از هموطنان شد . پس از اين حادثه ايران و شهر سردشت را نخستين شهر قرباني جنگافزارهاي شيميايي در جهان ناميدند. بيست و سه سال از بمباران وحشيانه مردم بي دفاع سردشت سپري مي شود و صحنه هاي رنج و درد مصدومان شيميايي هر روز و هر ساعت در برابر ديدگان اين مردم مظلوم بي وقفه تکرار مي شود. با ديدن چهره هاي ديده و تکيده مردان، زنان و کودکان سردشتي مي توان رازي نهفته و پنهان را از نگاهشان ديد ، رازي که سالها است بر جان و دل مردم مظلوم اين خطه سنگيني مي کند. رنجي که مردم اين ديار با آن خو گرفته اند و هر آن در انتظار تشديد دردها و نفس نفس زدنهاي عزيزان خود نشسته اند. آنان به درد عادت دارند، به سرفه هاي دردناک خونين، به تنگي نفس و کاهش نور چشمانشان و به زخمهايي که روي بدنشان سر باز مي کند. جسم آنان شکسته است، ولي هيهات که روحشان شکسته شود، درد مي کشند ولي با عجز و ناله بيگانه اند. دشمن زبون براي به زانو درآوردن مرزداران ايران زمين دست به اين جنايت هولناک زد، ولي آنان دشمن را به زانو درآورده و خود مقاوم و استوار، حماقت و ناجوانمردي دشمن را به سخره گرفته اند. با زخم و درد نيز زمان در حرکت است، هرچيزي که از جانب خداست زيباست و خدا با ما خواهد بود. حادثه سردشت يکي از بزرگترين فجايع بشري است که تاريخ نظير آن را فقط در هيروشيما و ناکازاکي به ياد دارد. مردم شهر مرزي سردشت صدها بار تجربه تلخ بمباران و گلوله بارانهاي رژيم عراق را تجربه کرده بودند، ولي اين بار موضوع فرق مي کرد، آنان هيچ آمادگي براي اين حادثه نداشتند، آخر مگر آنان سرباز بودند که ماسک ضد گاز و يا تجهيزات ديگر را در اختيار داشته باشند؟ فريادها و ناله ها راه به جايي نمي برد، آنان قرباني سلاحهاي شيميايي غربيها شده بودند که در نهايت سخاوتمندي به صدام تقديم شده بود. استفاده از سلاحهاي شيميايي در طول جنگ تحميلي توسط عراق بيش از يکصد هزار مجروح و شهيد در بين نظاميان و مردم بيدفاع کشورمان بهجاي گذاشته است. گازهاي ارگانوفسفره (عوامل اعصاب، تاولزا و گاز خردل) در طول جنگ مکرراً توسط نيروهاي رژيم بعثي مورد استفاده قرار گرفت. پس از جنگ جهاني اول، اين نخستين باري بود که از سلاحهاي شيميايي به صورت وسيع در جنگ استفاده ميشد. اين موضوع آشکارا مغاير با پروتکل 1925 ژنو بود. عراق در سال 1980 با انتقال مقاديري از عوامل شيميايي و مواد اوليه مربوط از ذخاير شوروي سابق و همچنين خريد تجهيزات ويژه از کشورهاي اروپايي و ايالات متحده به توليد مستقل جنگافزارهاي شيميايي، اقدام کرد. همچنين در سال 1982 با کمپاني « دراي رايخ» آلمان که تأمينکننده وسايل فني شيميايي است قراردادي منعقد کرد و جهت توليد عوامل اعصاب به خريد مواد شيميايي از منابع غربي اقدام کرد. در واقع کشورهايي که امروز داعيه طرفداري از حقوق بشر و حمايت از همه اقوام و ملت ها در اقصي نقاط عالم را دارند از پيشقراولان فروش کارخانجات و مواد اوليه شيميايي به عراق هستند. رسوايي انگلستان و کشف محموله مواد شيميايي در بندر نرماندي فرانسه يکي از دلايل محکم ايرانيان براي اثبات کمکهاي نا مشروع غرب در خلال جنگ به دولت بعث عراق است. ماجرا از آنجا شروع ميشود که يک کشتي عراقي در بندر نرماندي فرانسه توقيف ميشود، پس از توقيف، 35 هزار تن ديمتيل تسنوتات که از بندر ليورپول انگليس به مقصد کويت براي تحويل به عراق توسط اين کشتي حمل ميشده، توقيف و ضبط شد. پس از آن دولت انگليس در ادعايي مضحک اعلام کرد که اين مواد شيميايي تنها براي توليد حشرهکش! به عراق ارسال شده است. نمونه ديگر شراکت اروپا در جنايات شيميايي عراق، نقش شرکت پتروشيمي فيليپين در بلژيک است که در سال 1983 ميلادي، 500 تن ماده اوليه گاز خردل را به عراق فروخت. در همان دوره دادستاني در آلمان غربي سابق، دفاتر 12 شرکت اين کشور را که متهم به فروش تسليحات شيميايي به عراق بودند بازرسي کرد که در جريان اين بازرسيها مدارک و شواهد فراواني بهدست آمد که اين شواهد و مدارک در هزار پرونده مجزا ثبت شده اما کمتر پروندهاي از اين ميان به نتيجه مطلوب رسيد. آري براستي مصدومان شيميايي سردشت را مي توان مظلوم ترين قربانيان جنگ در جهان نام برد . با توجه به اينکه گازهاي شيميايي و آثار آن بر روي انسانها موضوع جديدي در علم پزشکي بود، پزشکان جوان ايراني در کمترين زمان ممکن به روشهايي از درمان دست يافتند که حيرت مجامع پزشکي جهان را برانگيخت. به همين منظور، بزرگترين کلينيک تخصصي مصدومان شيميايي کشور در شهر سردشت راه اندازي شد که اين کلينيک در نوع خود داراي بالاترين درجه استاندارد در سطح جهاني است. حدود 12هزار نفر از مردم در روز حادثه و يا بعد از آن با گازهاي سمي مصدوم شده اند. از اين تعداد تاکنون هشت هزار نفر در مقاطع مختلف مورد معاينات تشخيصي قرار گرفته اند که مصدوميت شش هزار نفر تأييد شده است. تشخيص و درصد مصدوميت چهار هزار نفر ديگر هم اکنون در دست بررسي است. آري روز هفتم تير ماه 66 روز بمباران شيمياي شهر سردشت روزي است که که جهانيان آن را فراموش نخواهند کرد ، روز فاجعه اي بزرگ که به يکي از تلخ ترين خاطرات ساکنين اين شهر تبديل شد، خاطراتي که بازماندگان براي آيندگان به عنوان تلخ ترين ايام زندگي و مرگ بهترين عزيزان بازگو خواهند کرد. آيا روزي خواهد رسيد که به درد اين مردم دردمند نداي شادي آيد و ظالمان به سزاي اعمال پستشان برسند و مرحمي هر چند اندک بر زخم اين خانواده ها ماليده شود ؟ گزارش از : منوچهر صمدي 584/1724
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 251]