واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: رهروان عشق آگاهانه یا ...عشق پاك، هوس شعلهور، نشانهها (2)
لینک مقاله اول (عشق پاك، هوس شعلهور) محك تشخیصچگونه بفهمیم كه عاشق مدعى از رهروان عشق آگاهانه است یا هوسبازى لذتجو و خوشخیال كه بر اساس توهم و تخیّل پیش آمده است؟اگر مدعى عاشق آگاهانه باشد، علاوه بر زیبایىها و مزایاى محبوب، از معایب و نقایص او هم اطلاع دارد. وقتى از او بخواهیم علت دلبستگى و عشقش را بیان كند و ویژگىهاى مثبت و منفى محبوب را بشمارد، از تعریف و بیان او مىتوانیم حقیقى یا تخیلى بودن عشقش را تشخیص دهیم. اگر علتهایى كه ارائه مىدهد منحصر در مزایاى جسمى و جنسى نبود و علاوه بر آن به معنویات هم توجه داشت و توانست در جنب مزایا و محاسن، معایب چندى هم از محبوب بشمارد، و در شمارش و تبیین محاسن نیز اغراق نكرد، معلوم مىشود كه عشق او آگاهانه است. وقتى مدعى با علم به واقعیت و حدود محاسن و آگاهى از معایب و نقایص فردى، به او علاقهمند گشته باشد، بعد از وصال در یافتههایش تخلفى نمىبیند و نمىیابد كه پشیمان گردد. او در محبوب خود محاسنى بیش از آنچه داشت تصور نكرده بود و از معایب او نیز بىخبر نبود تا پس از ازدواج خلاف آن را بیابد و ایدهآل خیالىاش را با واقعیت مطابق نبیند بلكه چه بسا وقتى با واقع مواجه شود، او را زیباتر و والاتر از آنچه مىدانست و معایب و نقایصش را كمتر ببیند و علاقهاش مستحكمتر شود.اگر محبوب از مدعى عشق توصیف و تصویر خود را بخواهد و آن را همهجانبه و مطابق با واقع ببیند، مىتواند به صداقت و واقعبینى او اطمینان یافته و به دوام زندگى با او مطمئن شود.مطلب دیگر اینكه مدعى عشق چنانچه فقط به جنبههاى جسمى و زیبایىهاى جنسى توجه داشته باشد، این هم عشق نیست بلكه هوس شعلهور است و نمىتواند مبناى زندگى باشد زیرا عشق و علاقه به جسمانیات كمدوام است چون خودِ زیبایىهاى جسمى كمدوامند و بعد از چند سال كمرنگ مىشوند و از بین مىروند و عشق مبتنى بر آنها هم به همین منوال. عاشقى مىتواند مدعى عشق پاك باشد كه در جنب ویژگىهاى جسمى و مادى، با آنها یا بیشتر به ویژگى روحى، اخلاقى و اعتقادى محبوب توجه داشته باشد زیرا این ویژگىها دائم هستند و عشق مبتنى بر آنها نیز دوام مىیابد. كسى كه فقط به چشم و ابروى دخترى یا قد و بالاى جوانى دلبسته باشد، چه بسا با دیدن چشم و ابروى زیباتر و قد و بالاى رساتر بدو دل مىبندد و از اولى دل مىكَند؛ ولى دلبسته به روحیات و معنویات، اگر با معنویت بالاتر مواجه شود، از معنویت قبلى دل نمىكند بلكه سعى مىكند او را به این حد ارتقا دهد و از خداوند تعالى محبوبش را طلب مىكند. علاوه بر آن، دلبسته به جسم محبوب، اگر اهل ارزشهاى دینى و اخلاقى نباشد، بعد از مدتى وصال، شعله هوسش فروكش مىكند و دیگر جاذبه و علتى براى تداوم زندگى نمىیابد.اگر تصویرى كه مدّعى عشق ارائه مىكند، خیالى، موهوم، نامطابق با واقع و تكبُعدى بود، این عشق موهوم و خیالى است و اگر فقط به ابعاد جسمى و مادى توجه شده بود، این هوس شعلهور است و این مدعى را نه عاشق بلكه هوسبازى دلداده ی توهمات و تخیلات باید دانست و دست رد به سینه ی او زد.در مقاله ی بعد به بررسی " عشق شیشه ای " و حکایتی از مولانا در رابطه با عشق های هوسی می پردازیم . ادامه دارد ...منبع : ماهنامه پیام زن ـ با تغییر و تلخیص
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 343]