واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: تمدن اژهاي
![](http://www.ettelaat.com/new/newdata/2012/03/03-11/11-05-56.jpg)
تمدن اژهاي مربوط به تمدن يونان و جزاير و سواحل اطراف آن در درياي اژه در دوره پيش از حمله اقوام دري است. پراكندگي سرزميني در رشد و پيشرفت آن نقش زيادي داشته است.
نخستين جرقههاي شناخت اين تمدن و كشف آثار مربوط آن توسط «هانري شليمان» زده شد. وي بر اساس افسانههاي موجود در نوشتههاي «هومر» حفاريهايي در قرن 19 در سرزمين «تروا» (غرب آسياي صغير) انجام داد و بعدها سياحان و باستان شناسان تا دهههاي اخير كشفيات شگفتانگيزي از آن مناطق داشتند و همچنان نيز تمدنهاي آن مورد علاقه بسياري از پژوهشگران است. دوران طلايي فرهنگ اژهاي در عصر مفرغ (3100-1100 ق م) بوده است؛ در اين مدت تمدنهاي بسياري پا گرفته و گسترش يافته است. از جمله آنها تمدن جزاير سيكلادي، هلاسي، تمدن كرت (مينوسي) و تمدن ميسني (در سرزمين اصلي يونان) است. جزاير سيكلادي كه علت اين نامگذاري، جزاير مدور آن است، سابقه استقرار در آن به دوره نوسنگي بازمي گردد. ويژگي مهم تمدني كه در اين جزاير شكل گرفت، پيكرههايي است كه در اشكال زنان، مردان، نوازندگان و اشكال ويولوني به طور غير واقعگرا به دست آمده است؛ جنس آنها مختلف و از سنگ مرمر تا آهك را شامل ميشود. ابعاد پيكرهها از اندازههاي خيلي كوچك و چند سانتيمتري تا اندازه قامت انسان متفاوت بوده است. تعدد پيكرههاي زن به اعتقادشان به الهه باروري باز ميگردد. بسياري از آنها در «چتل هويوك» (شهري باستاني در تركيه امروزي) و داخل خمرههاي غلات به منظور باور به افزايش محصول كشف شده است. تمدن مينوسي يا كرت از بزرگترين تمدنهاي اروپايي است كه در مركز درياي مديترانه و در مسير 3 قاره آسيا افريقا و اروپا قرار دارد و نام آن از پادشاه افسانهاي به اسم «مينوس» گرفته شده است. جزيره كرت بزرگترين جزيره مديترانه به شمار ميرود كه آب و هواي آن معتدل مديترانهاي با زمستاني كوتاه است. از تمايزات آن نسبت به سايرتمدنها، نزديكي به سرزمينهاي بزرگي چون مصر و بين النهرين و آسياي صغير است. واردات آثاري از عاج، نقره، سنگهاي قيمتي و طلا نشان از آن دارد و صادراتي نيز از قبيل الوار، پشم، روغن زيتون، لباس و غيره به مصر، سوريه و قبرس داشتند. در گاهنگاري قديم اين دوره به 3 بخش مينوسي قديم (3000-2100ق م)، ميانه (2100-1500 ق م) و جديد (1500-1100 ق م) تقسيم ميشود. اما براي شناختن بهتر تقسيمبندي جديدي بر اساس ويرانه كاخها و بازسازي آنها انجام شده است. دوره اول قبل از كاخها است كه با استقرارهاي ساده همراه بوده است(3000-2100 ق م). جامعه آن فاقد ساختار ديني و حاكميت و فرهنگ متمركز و مشخص بود. بيشتر آثار قبور دايرهاي شكل است كه در زمين كنده ميشد و به «تولوسي» يا «تومولوسي» معروف است. اين سبك تدفين بعدها در تمدنهاي ديگر گسترش يافت و حتي سكاها تدفينهايي شبيه به اين داشتند. دوره دوم (1925-1750 قم)، دوره كاخهاي اوليه است. در اين دوره سيستم حكومتي جديد با محوريت پادشاه شكل ميگيرد و نخستين كاخهاي بزرگ ساخته ميشود. از عوامل تشكيل طبقات اجتماعي اشراف، شهروندان عادي و بردگان است. همچنين ايجاد شهرها و جزاير كوچك وابسته به حاكميت مركزي با فعاليتهاي اقتصادي مستقل كه به آنها كولوني ميگفتند، از ويژگيهاي اين دوره است. در دوره سوم (1750-1490ق م) كه مهمترين دوره اين تمدن است كاخهاي پيشين به ناگهان ويران شده و بناها و كاخهاي مجللتر جايگزين آن ميشود. افزايش تجارت و ارتباطات، ايجاد شبكه راههاي سنگفرش و گسترش قلمرو تا يونان از ويژگيهاي مهم اين دوره است. نخستين بار ساخت كاخهاي كوچكي را ميبينيم كه «ويلا» نام دارد. در دوره چهارم و دوره آخر (1490-1075 ق م) تمدن مينوسي رو به انحطاط ميرود و با حمله ميسنيها از هم پاشيده ميشود. مذهب در فرهنگ سرزمين كرت نقش مهمي داشته هر چند مذهب يكساني وجود نداشته است. معابد بسياري در بالاي تپههاي مشرف به شهر يا درون غارها ساخته شده است. خدايان مورد پرستش مردم اين سرزمين شامل الهه مار، حيوانات، كوه، حاصلخيزي و خداي مردان است كه اين نسبت به بقيه از اهميت كمتري برخوردار بود. اشياي بسياري در كاوشها به دست آمده است كه جنبه مذهبي دارند مثل مجسمه الهه مادر، تبر دوسر(مهمترين نماد مذهبي)، شاخ گاو، ميز قرباني و هدايا و ظروف آييني. از مهمترين مراسم آييني آنها گاوبازي بود (انجام حركات آكروباتيك با گاوهاي نر).
به طور خلاصه تدفينهاي اين دوره شامل 1- قبوري كه داخل خاك كنده ميشد و روي آن تخته سنگ قرار ميگرفت. 2- قبور اتاقي با دو يا سه فضا. 3- قبور تولوسي است. ساختار حكومت، ساختاري غيرنظامي بود و اين را در كمي استحكامات نظامي و تجهيزات جنگي ميبينيم. همچنين نقاشيهاي ديواري منازل جشنها و محافلي شاد را نمايش ميدهد كه وجود زندگي آرام مردم در آن جامعه را تداعي ميكند. مهمترين بناي باقي مانده ازتمدن كرت كاخ «كنوسوس» است كه معماري آن منظم و از پيش طراحي شده نيست و بخشهاي مختلف در طول زمان به آن اضافه شده است.
اين كاخ 3 طبقه و داراي فضاهايي با ايوانهاي ستون دار است. نكته مهم در ساخت ستونها اين است كه قطر قسمت پاييني ستون نسبت به بالاي آن بيشتر است. به نظر نميرسد اين به علت نداشتن اطلاع از ساخت درست آنها باشد بلكه ممكن است جنبه باوري و اعتقادي داشته باشد.
نقاشيهاي ديواري بسياري در اين كاخ و ديگر بناها به دست آمده كه هم اين نقاشيها و هم سفالهاي كشف شده داراي نقوش دريايي فراواني است و اين تأثير موقعيت جغرافيايي خاص و ارتباط و وابستگي زندگي آنها به دريا است. در خط مورد استفاده مينوسيها نشان از تأثيرات شرق مشاهده ميشود.
خط به دست آمده از اين تمدن خطي تصويري شبيه «هيروگليف» مصري است كه تاكنون قابل خواندن نبوده است. دو خط ديگر پيدا شده كه از يكي از آنها لوحهايي به دست آمده است كه تابلتهاي اقتصادي روي آن نوشته شده و از ساختار اجتماعي و سياسي اطلاعات مهمي نميدهد. خط ديگر نيز خوانده نشده است كه اين خطوط A و B نامگذاري شده اند. تمدن «ميسني» تمدن مهم ديگر در درياي اژه، «ميسن» است. نام آن از نام يكي از شهرهاي مهم اين تمدن يعني همان شهر «ميسن» گرفته شده و به كل آن كه در حوزه جنوبي درياي اژه است اطلاق ميشود. در متون اساطيري يونان باستان اين سرزمين سرزميني سرشار از زر توصيف شده و تمدني ثروتمند بوده است. در مورد نژاد آنها دو نظريه مطرح است: نخست اين كه اقوام بومي بودند و ديگري اين كه از سرزميني مثل آسياي صغير حدود 1680 قم مهاجرت كردند و تمدن خود را ساختند. طبقه بندي تاريخي آنها نيز دورههاي ميسني اوليه يا قبل از كاخها (1680-1500 ق م)، كاخهاي اوليه (1500- 1400ق م)، كاخهاي جديد (1400-1200ق م) و بعد از كاخها (1200-1050 ق م) را شامل ميشود. برخلاف تمدن مينوسي در اين تمدن استحكامات نظامي به علت درگيريهاي فراوان ديده ميشود. اما در زمينه هنر بسيار متأثر از مينوسيها بودند.
مهمترين شهر آنها ميسن به شمار ميرود كه از پيش از تاريخ تا پس از ميسنيها استقرار در آن وجود داشته است. تپهاي كه ارگ حكومتي روي آن ساخته شده است موقعيت قابل دفاعي دارد با اين حال ديوارهايي با ضخامت زياد اطراف آن كشيده شده است. اين ارگ حكومتي كه به آن «كهن دژ» ميگويند به شيوه «مگارون» ساخته شده است. مگارون بنايي است كه از تالار ستون دار، پيشخوان و ايوان ستون دار تشكيل شده باشد. اين سبك معماري نخستين بار در تروا ديده شده است و بعدها در معماري يونان جايگاه ويژهاي پيدا ميكند. نماي ديوارها خشكه چين يعني بدون ملات است اما در هسته اصلي ديوارها از ملات استفاده كرده اند. سقف بناها را مسطح ميساختند مگر بناهاي آرامگاهي كه به صورت گنبد ساخته ميشد. دروازه شيران از برجستهترين آثار به جا مانده از ميسنيها است. اين دروازه از دو ستون عمودي و يك افقي و نقش برجستهاي روي آن تشكيل شده است. احتمالاً در اين نقش برجسته هنرمندان مينوسي تأثير زيادي داشتند. ستون موجود در نقش برجسته آن متأثر از ستونهاي مينوسي و شيرها متأثر از مصر است. بدن شيرها نيم برجسته و سرشان كاملاً برجسته ساخته شده بود كه سرها امروز كاملاً از بين رفته اند.هانري شليمان در اين شهر و تپه حكومتي آن 5 قبر كشف كرد. صورت تمامي اجساد با ماسك طلا و بدنشان سراسر با تزئينات پوشيده شده بود و در اطرافشان ابزارهايي از جمله 700 لوح، شمشيرهاي دسته طلايي، چاقو، تبرزين، جام طلا، انگشتر، تاج و گوشواره كشف شد. در كل ميسنيها قومي جنگجو بودند و از طريق تجارت، حمل و نقل دريايي و حتي غارت زندگي ميكردند. تصاوير بسياري از جنگاوران روي سفالها و ديوارنگارهها، نظامي بودن حكومت را نشان ميدهد. شهر ديگر «تيرونز» كه آن هم دفاعي و داراي معماري مگارون است. مگارونهاي كوچكتر در كنار مگارون اصلي، «مگارون ملكه» نام دارد و در اين سرزمين بسيار ديده ميشود. زير ديوارهاي دفاعي شهر تونلهايي كنده شده بود كه اعتقاد داشتند سيكلوپيها يا همان غولهاي يك چشم اساطيري آنها را ساختهاند زيرا ساخت آن كاري خارق العاده بود. شهر مهم ديگر «پيلوس» است كه در غرب يونان قرار دارد.
فقدان تأسيسات نظامي در اين شهر به علت دور بودن از دشمنهاي مطرح آن زمان است. تابلتهاي اقتصادي بسياري از اين منطقه به دست آمده كه مهمترين ويژگي اين شهر بناهاي آرامگاهي آن است و طرحي شبيه مگارونها دارد. داخل اين معابد آتش هم به عنوان بخشي از عبادتشان استفاده ميشد.
بقاياي آتشدانهايي در ويرانههاي معابد ديده ميشود. طبقات اجتماعي اين تمدن به ترتيب از شاه، حاكمان ايالتها، كارگزاران حكومتي و روحانيون تشكيل ميشد.
روحانيون در تمدن ميسني برخلاف ساير تمدنهاي هم زمان و پس از آن جايگاه بزرگي در حكومت نداشتند. فقط نماينده خدا بودند و موظف به انجام امور ديني. سپس در سال 1100 ق م اقوامي از شاخه هندو اروپايي معروف به اقوام دري به يونان و جزاير اطراف حمله كرده و در اين مناطق تسلط پيدا كردند.
آنها كم كم امپراطوري بزرگ يونان را بنيان گزاردند كه مدتها بزرگترين دشمن ايران بود و پس از انهدامش روم وامدار همان تمدن شد. به اين ترتيب فرهنگها و تمدنهاي اژهاي كه نخستين دولتهاي اروپايي بودند از هم پاشيد و تاريخي ديگر آغاز شد...
* سارا پورمظاهري
يکشنبه|ا|21|ا|اسفند|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 5295]