واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: دو سریال كاملاً مناسبتی
ماه محرم هم مانند دیگر مناسبتهای مذهبی بستر مناسبی است برای تلویزیون تا با تمركز بر آیینها و موضوعات مذهبی، سریال یا برنامهای خاص بسازداین اتفاق، مهمترین دستاوردش به وجود آوردن رقابت میان شبكههای تلویزیونی است. به همین خاطر دیگر به رسم عادت هر سال در این مناسبت مذهبی منتظر دیدن سریالی هستیم كه شاید تاثیرگذاریاش در حدی باشد كه آموزههای این ماه را برای ما یادآوری كند؛تجربهای كه چند سال گذشته با «شب دهم» حسن فتحی شروع شد و حالا شاید امسال هم این تجربه در قالب سریالی تاریخی تكرار شود.امسال تلویزیون با 2 سریال «پریدخت» به كارگردانی سامان مقدم و «خونمردگی» به كارگردانی جواد مزدآبادی كه دهه اول محرم روی آنتن میروند قصد دارد فضای متفاوتی را به وجود بیاورد. اگر چه خبرهایی از پخش سریال خون مردگی در ماه صفر از حالا منتشر شده است.قصه «پریدخت» از كامرانیه تا شاهپورشاید ساخت یك سریال تاریخی آن هم با بستری كه گستردگی وقایع آن 3 دهه را دربرمیگیرد و تمركزش روی واقعه كشف حجاب است به حد كافی وسوسهكننده باشد، با این حال اگر این موضوع را كنار نامهایی مانند سامان مقدم، كارگردان سینما كه حالا دومین تجربهاش را در تلویزیون بعد از سریال مناسبتی «همراز» آماده كرده است و رامین عباسیزاده، تهیهكننده سریالهایی چون «كت جادویی»، «پلیس جوان» و «او یك فرشته بود» بگذارید و بعد با لیست بازیگران این سریال كه اسامیای چون لیلا حاتمی، علی مصفا، كامبیز دیرباز، عباس امیری، داریوش ارجمند، صالح میرزاآقایی، رزا آرایش و مهوش صبركن هستند روبه رو شوید، آن وقت باید منتظر سریالی باشید كه به قول تهیهكنندهاش چون از چفت و بست داستانی محكمی برخوردار است میتواند در این ایام تاثیرگذار باشد.«پریدخت» را احمد رفیعزاده نویسنده سریال در حال پخش «ساعت شنی» نوشته است. اما این به معنی شباهت هر 2 سریال با هم نیست. رفیعزاده برخلاف ساعت شنی در این سریال به دلیل محدودیت زمان، داستان یك خطیای را انتخاب كرده كه فضای تاریخی و سنتی ایران را به تصویر میكشد. با این حال ارتباط آدمها و فضاسازی در حدی بوده كه بنمایه قوی و پیرنگ داستان را برای پخش در ایام محرم مناسب كند. «پریدخت» (لیلا حاتمی) دختر حاج میرزا (عباس امیری) از سرشناسان مومن یك شهر كوچك است، اولین بار او را در سال 1314 میبینیم، زمانی كه در دو راهی انتخاب 2 خواستگارش قرار میگیرد و این موضوع او را دچار بحران میكند، كه این مسئله همزمان با تحولات اجتماعی آن روزها یعنی كشف حجاب و واقعه مسجد گوهر شاد اتفاق میافتد و بعد ما به دوره دوم زندگی او یعنی دهه 20 میرویم زمانی كه رضاشاه تبعید میشود و محمدرضا جای او را میگیرد و پریدخت همچنان دنبال گرهگشایی است و در پایان پس از 14 سال پریدخت را در 1334؛ دوران پس از كودتای 28 مرداد میبینیم.داستان «پریدخت» از 5 سال پیش از طرف رامین عباسیزاده به شبكه 2 پیشنهاد شده بود و عباسیزاده از همان زمان با سامان مقدم درباره ساخت این سریال صحبت میكند و طرح اولیه هم به احمد رفیعزاده سپرده میشود، با این حال امكان ساخت این سریال در محرم امسال فراهم میشود و پریدخت در آبان ماه كلید میخورد.به لحاظ فضای تاریخی كار، سریال در 3 لوكیشن ثابت عمارت فرمانیه، شهرك سینمایی و محله شاهپور فیلمبرداری میشود، ضمن اینكه زورخانه هم یكی از لوكیشنهای مهمی است كه قصه «پریدخت» در آن میگذرد.در میان شخصیتهای سریال، نقش داریوش ارجمند به عنوان پهلوان اكبر كه همان تعریف پهلوانهای قدیم را درخود دارد مورد توجه است. او به عنوان معتمد مردم و محل یكی از عناصر اصلی پیش برنده قصه است، نادر (كامبیز دیرباز) و نصرت (علی مصفا) هم به عنوان 2 رقیب عشقی كه در مقابل پریدخت قرار میگیرند مثلث عشقی داستان را پیش میبرند. لیلا حاتمی و علی مصفا پس از سالها دوری از تلویزیون و خاطره خوش سریال «كیف انگلیسی» بار دیگر به تلویزیون برگشتهاند و حضور این 2 در یك سریال تاریخی میتواند اتفاق خوشایندی باشد چرا كه حاتمی پس از بازی در فیلم سینمایی «عطیه» از قصههای شهر رسول صدرعاملی و مصفا هم با كنار گذاشتن فیلم در حال ساختش به تهیهكنندگی ایرج تقیپور حالا با فرصت بیشتری دل به كار سامان مقدم سپردهاند. سامان مقدم كه در كارنامه سینماییاش مكس، پارتی و كافه ستاره به چشم میخورد، معتقد است فیلمنامه آنقدر قابلیت كار داشته است كه میتوانسته حتی آن را به شكل سینمایی دربیاورد با این حال او از وسواس سینماییاش و نگاه خاصاش به بازیگری چیزی در این سریال كم نكرده است. عباسیزاده هم معتقد است كه چون قصه بر مصادیقی چون ایمان، صبر و مقاومت تكیه میكند و برگرفته ازمفاهیم نهضت عاشورا است وداستانش در مقطعی خاص از تاریخ ایران میگذرد، میتواند در این 13 قسمت مخاطب را جذب كند.خونخواهی برادر در ماه خون و قیام «قصه ما اصلا تكراری نیست، شاید اولش فكر كنید كه ما سراغ قصه باند موادمخدر رفتهایم و میخواهیم به معضل اعتیاد بپردازیم، اما این قصه چند وجه دارد. موضوع ورزشكاران در كنار باندهای مخوف توزیع موادمخدر و در عین حال داستان خونخواهی آن هم در ایام محرم.» محمدرضا شفیعی، تهیه كننده «خونمردگی» سعی میكند با این جملهها به همه اطمینان دهه كه سریال 13قسمتیاش كه در دهه اول محرم از شبكه یك پخش خواهد شد حتما وارد داستان جدید و جذابیتهای پذیرفتنی شده است. «خونمردگی» جدیدترین سریال جواد مزدآبادی كارگردانی است كه قبل از او سریالهای «آدممخوار» ،«جیره ایكس» در همین شبكه دیدهایم. طرح این سریال را خودش به شبكه داده و بعد سعید نعمتالله نگارش آن را برعهده گرفته است. «خون مردگی» به نوعی قصه خون خواهی یك برادر است كه اتفاقا همزمان میشود با دهه اول محرم، رسول قهرمان رزمی كاری است كه در یك منطقه متوسط زندگی میكند و با تلاش و سعیاش قهرمان میشود . اما وقتی از مسابقات جهانی به ایران برمیگردد متوجه مرگ برادرش میشود و بعد كمكم میفهمد كه برادرش توسط یك باند قاچاق موادمخدر به قتل رسیده است. خونخواهی رسول او را وارد ماجراهایی میكند كه یك سر آن فرشته رئیس سابق برادر رسول است، زنی كه چهره چندان مثبتی در سریال ندارد و به نوعی رسول را میفریبد. با این حال رسول با تكیه بر پیر یا مربی قدیمیاش فروتن كه در باشگاه كوچك و قدیمیای با هم ورزش میكردند و پیر دیگری به نام باباالفت كه مدام مباحث عاشورایی را در این ایام برای رسول گوشزد میكند مسیر درست را پیدا میكند و با كشف این باند و خیانتی كه به ورزشكاران میشده است راه را برای پلیس هموار میكند. داستان خون مردگی علاوه بر خط پلیسی و حادثهایاش به خاطر فرار از كلیشهها روی قضیه خونخواهی هم تكیه میكند و همین مسئله راه را برای تكیه كردن سریال روی مفاهیم عاشورایی و ارزشی باز كرده است. مزدآبادی معتقد است كه ابتدا داستان سریال حال و هوای عاشقانهای دارد و شاید تا نیمههای سریال مخاطب برداشت درستی از رسول نداشته باشد اما وقتی از نیمههای سریال ابهام در خط و سوی دیگری میافتد و مخاطب با رسول آشناتر میشود حالا اشتیاق گشوده شدن گره داستانی در سمت دیگر به كمك رسول ایجاد جذابیت خواهد كرد. خون مردگی با كمك بازیگران مطرحی كه دارد امیدوار است كه مخاطبان شبكه یك را هم راضی نگه دارد. شاید حضور پولادكیمیایی فرزند مسعودكیمیایی كه حالا تا حدی توانسته و خواسته از سیطره نام پدر بیرون بیاید مهمترین امتیاز این سریال باشد. پولاد كیمیایی كه دومین تجربه تلویزیونیاش را با گروه «خون مردگی» سپری میكند و بازیاش در سریال پخش نشده «سفر به تاریكی» فریدون جیرانی مدت زیادی است تمام شده در نقش رسول از فیلمنامه و كارگردانی سریال راضی است. او رسول را شخصیت منفعلی نمیداند و درباره رسول میگوید كه این شخصیت در خانوادهای مذهبی و سنتی و در یك بافت حاشیهای بزرگ شده است و در نبود پدر، خانوادهاش را اداره میكند. شاید همین مسئولیت پذیریاش است كه انگیزهاش برای پیدا كردن قاتلان برادرش زیاد است. لیلا اوتادی هم در نقش فرشته مدیر شركتی است كه برادر رسول در آنجا كار میكرده است و بعد از «آخرین گناه » این دومین كار مناسبی است كه از او روی آنتن میرود. حضور عبدالرضا اكبری به عنوان سرگرد اعتماد افسرآگاهی، سیاوش طهمورث به عنوان پیرمرد مربی رسول - فروتن - خون مردگی را در فضای حرفهایتری قرار داده است. جواد مزدآبادی كارگردان سریال میگوید كه ما در این ماجراهای پلیسی و معمایی و حفظ مفاهیم عاشورایی روی خط قرمزهایی هم پا گذاشتهایم كه شاید كمتر سریالی به آن اشاره كرده باشد. در واقع قصد ما ساخت مجموعهای زیبا با درام قوی و جذاب بوده و میخواستیم مباحث و معضلات اجتماعی و آنچه جوانان باید از آن اطلاع داشته باشند را به تصویر بكشیم. این نكته در سریال هم برایمان خیلی مهم بود كه مستقیم گویی نكنیم و مفاهیم دینی و عاشورایی را در قالب اتفاقات روزمره تعریف كنیم تا مخاطب امروزی كه سخت پسند است و همه چیز را با دقت مرور میكند بتواند از قصه لذت ببرد. در هر صورت سریالهای مناسبی در كنار ویژگیهایی كه دارند همیشه یك فشار مضاعف برگروه سازنده وارد میكنند. استرس برای زودتر به پایان رساندن سریال و به موقع رفتن سریال روی آنتن و تدوین شبانه آن كه البته هر 2سریال تدوین همزمان داشتهاند شاید حداقل تاثیرش روی كار گروهی صرف بیشتر از 15ساعت كار روزانه است كه به هر حال سریالهای مناسبتی را به نوعی شتابزده نشان میدهد. هرچند كارگردانان هر 2 سریال امیدوارند این عجله و شتابزدگی كه بیشتر روی دوش عوامل بوده است اصلا در سریال به چشم نیاید؛ اتفاقی كه همه منتظر آن هستند.منبع : همشهری
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 999]