تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 28 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):مردم را به غير از زبان خود، دعوت كنيد، تا پرهيزكارى و كوشش در عبادت و نماز و خوبى...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

سرور اختصاصی ایران

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

خانه انزلی

تجهیزات ایمنی

رنگ استخری

پراپ فرم رابین سود

سایت نوید

کود مایع

سایت نوید

Future Innovate Tech

باند اکتیو

بلیط هواپیما

بلیط هواپیما

صمغ های دارویی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1799911370




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

حكومت علوی، الگوی حكومت مهدوی 2


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: حكومت علوی، الگوی حكومت مهدوی ‏‏(2)‏
امام زمان
نظارت خاص بر كارگزاران نظارت عمومی انجام كارها از راههای قانونی نشان دادن لغزشگاهها به كارگزاران تشویق تنبیه در قسمت قبل گفتیم كه: شاید در اذهان بسیاری از مردم این پرسش مطرح باشد كه امام مهدی، علیه‏السلام، ‏چگونه حكومت‏خواهد كرد و نظام سیاسی - اداری كه او برپا می‏كند چه ویژگیهایی ‏خواهد داشت؟ ‏در پاسخ این پرسش باید گفت كه ویژگیهای حكومت مهدوی همان ویژگیهای حكومت ‏علوی است; با این تفاوت كه حكومت علوی تنها در گستره‏ای محدود از كره خاك و در ‏مدت زمانی ناچیز برقرار شد و آن حضرت هم به دلیل درگیری در جنگهای داخلی، ‏نتوانست‏به همه آنچه كه در نظر داشت جامه عمل پوشد; اما امام مهدی، علیه‏السلام، ‏با پیش گرفتن سیره جدش امیرالمؤمنان، علی، علیه‏السلام، جهان را تا آستانه برپایی ‏قیامت از عدالت پر می‏سازد و به همه اهداف خود دست می‏یابد. ‏در آنچه گذشت ویژگیهایی را كه در دیدگاه امام علی، علیه‏السلام، باید در یك مدیر شایسته ‏وجود داشته باشد، بررسی شد و اكنون به دیگر اقدامات اجرایی و حكومتی آن حضرت ‏اشاره می‏كنیم: ‏ ‏1. نظارت خاص بر كارگزارانحضرت امیر هرچند كارگزاران خود را همیشه به یاد خدا و ترس از قیامت دعوت می‏كرد و ‏با كلمات زیبا و تكان دهنده آنان را متوجه مسؤولیت الهی می‏نمود اما هرگز بدین اكتفا ‏نمی‏كرد، زیرا هر انسانی - جز معصوم - در معرض وسوسه‏های شیطان است. از این رو بر ‏كارگزاران و مدیران خود بازرسانی می‏گمارد و حتی بر بزرسان  نیز بازرسی دیگری قرار ‏می‏داد(26)و از این طریق كاركرد مدیران خود را دقیقا زیر نظر می‏گرفت. به كارگزاران ‏برجسته خود نیز سفارش می‏كرد بر مدیران جزء جاسوس بگمارند و چنانچه این ‏جاسوسان به طور دسته جمعی از خیانت مدیری خبر دادند به گزارش آنان توجه نموده، ‏خائن را آشكارا مجازات كنند. (27) ‏به یكی از فرمانداران خود - كعب بن مالك - نوشت: ‏افرادی از یارانت را تك تك به روستاها و آبادیهای دورافتاده بفرست تا شیوه زندگی و و ‏اعمال آنها را برایت گزارش كنند. (28) ‏در چندین جای نهج‏البلاغه، حضرت خطاب به مدیران خود از واژه‏هایی چون «به من خبر ‏داده‏اند»، «جاسوسان گزارش كرده‏اند» و... استفاده كرده است كه نشان می‏دهد در ‏جاهای مختلف جاسوسان امینی از طرف او بوده‏اند. (29) ‏وی بر وضع زندگی و معیشتی كارگزاران نیز نظارت داشت و اگر مشاهده می‏كرد وضع ‏خانه و املاك آنان به طور غیر عادی تغییر یافته و رو به ترقی نهاده است، به آنان هشدار ‏می‏داد و بازخواست می‏نمود. شریح قاضی (30) را به دلیل خرید خانه‏ای به هشتاد درهم ‏ملامت كرد كه مبادا از حرام باشد و اگر از حلال هم باشد از عزت قناعت‏به دام ذلت دنیا ‏طلبی افتادن است (31) به یكی دیگر از كارمندانش كه خانه مجللی ساخته بود نوشت: ‏سر و كله طلا و نقره پیدا شده است!! (32) ‏وجود جاسوسان و گزارشگران در هر نظامی ضروری است. زیرا تصمیم گیری صحیح امام ‏و پیشوای جامعه جز در پرتو اطلاعات كافی از اوضاع و احوال كشور و نحوه كاركرد مدیران ‏میسر نیست. مدیر جامعه چنانچه بموقع در جریان انحراف یا زیانی به مردم و حكومت قرار ‏گیرد، می‏تواند از بروز خسارات سنگین و گاه جبران ناپذیر جلوگیری نموده امور را به ‏دلخواه خود هدایت كند. حاكم به استناد همین گزارشها به نقاط ضعف و قوت مدیران خود ‏پی برده به تشویق و تنبیه آنان اقدام می‏نماید. ‏البته نظارت نباید چنان باشد كه مدیران را از كار دلسرد و به حاكم بدبین نماید، ‏جاسوسان نباید اجازه داشته باشند در امور مدیران دخالت نمایند. او چشم حاكم است و ‏وظیفه چشم تنها دیدن و گزارش دادن است و تجزیه و تحلیل آن به عهده مغز یا رهبر ‏جامعه می‏باشد. ‏ ‏2. نظارت عمومیاسلام بر اساس اصل امر به معروف و نهی از منكر همگان را موظف كرده است كه ‏نسبت‏به دیگران احساس مسؤولیت داشته باشند و احدی را از این امر استثنا نكرده ‏است. به طوری كه یك فرد عادی اجازه دارد بالاترین شخص مملكت را امر به معروف و ‏نهی از منكر كند. همین نظارت همگانی است كه «حیای جمعی‏» به وجود می‏آورد و جلو ‏بسیاری از مفاسد و خلافها را می‏گیرد. ‏امیرالمؤمنین بر اساس معارف اسلامی، حكومت‏خود را به گونه‏ای طراحی كرده بود كه ‏مردم حق داشتند اظهار نظر كنند و حقوق خود را مطالبه نمایند. او خود صبحگاهان وارد ‏بازار می‏شد و به تجار و اهل بازار تذكراتی می‏داد. در ساعتهایی از روز برای رسیدگی به ‏شكایات می‏نشست و هر كس اجازه داشت، مستقیما مشكلات و شكایات خود را با ‏پیشوایش در میان بگذارد. برای آنكه مردم بتوانند هر لحظه شكایت‏ خود را به حاكم ‏برسانند حضرت در كوفه خانه‏ای معین كرده بود كه هر كس شكایتی داشت می‏نوشت و ‏در آن خانه كه «بیت القصیص‏» نامیده می‏شد، می‏انداخت. (33) آن حضرت به فرماداران ‏خود نیز توصیه می‏كرد صبح و عصر برای رسیدگی به امور مردم بنشینند و به پرسشهای ‏مردم بدون واسطه پاسخ دهند. (34) به مالك اشتر سفارش می‏كند اگر مردم نسبت‏ به ‏كارهای تو بد گمان شدند عذر و دلیلت را آشكارا بر ایشان مطرح كن و سوء ظنها را از ‏ذهنشان دور نما. (35) ‏وقتی یك مدیر احساس كند باید در مقابل كارهای خود به افكار عمومی پاسخگو باشد، به ‏ناچار كارها را طوری سامان می‏دهد كه بتواند از آنها دفاع كند. امیرالمؤمنین خود به مردم ‏كوفه می‏فرمود: ‏اگر با غیر مركبم و بار آن و غلامم فلانی از نزد شما رفتم بدانید خیانت كرده‏ام. (36) ‏ ‏3. انجام كارها از راههای قانونیامیرالمؤمنین هنگام اعزام كارگزاران یا ماموران مالیاتی، وظایف آنان را طی نامه‏هایی ابلاغ ‏می‏كرد و هشدار می‏داد كه بعد از ابلاغ قوانین و شرح وظایف، حجت تمام است و اگر ‏تخلفی صورت گیرد بهانه‏ای مورد قبول نخواهد بود (37)، برای مالیات بگیران، ریز وظایفشان ‏را معلوم می‏كرد كه سلام كنند، با مهربانی و تواضع سخن بگویند، به خانه افراد برای ‏مهمانی نروند (38) و... نحوه برخورد مدیر و كارگزار را با غیر مسلمانان بیان می‏نمود. (39) ‏ ‏4. نشان دادن لغزشگاهها به كارگزارانبسیار پیش می‏آید افرادی كه جدا قصد ارتكاب خلاف یا خیانتی نداشته‏اند; اما به دلیل ‏عدم آگاهی و شناخت لغزشگاهها، ناخواسته گرفتار شده‏اند كه اگر به آنان هشدار داده ‏می‏شد; بدین مشكل مبتلا نمی‏شدند. این مساله مخصوصا نسبت‏به حاكمان مصداق ‏زیادی دارد. زیرا گروهی زیرك و فرصت طلب همیشه در صددند با لغزاندن حاكم از قدرت او ‏سوء استفاده نموده، منافعی كسب كنند. خطری كه هرچه صاحب قدرت قویتر و با نفوذتر ‏باشد شدت بیشتری می‏یابد. ‏بیشترین كسانی كه ممكن است زمامدار را از راه حق و انصاف منحرف نمایند، اقوام و ‏اطرافیان اویند آنان به اعتبار قرابتشان به زمامدار، به اموال مردم دست درازی می‏كنند و ‏هنگام خرید و فروش با بی انصافی با دیگران معامله می‏كنند. حاكمان اسلامی نبایستی ‏زمین یا مزرعه‏ای در اختیار آنان قرار دهند زیرا بر همسایگان ستم روا داشته، بار خود را بر ‏آنها تحمیل می‏نمایند كه در این صورت استفاده‏اش مال آنها، بدنامی و رسواییش از آن ‏حاكم است. (40) ‏یكی دیگر از عوامل لغزش مدیران نرسیدن حقوق كافی به آنهاست. وقتی حقوق دریافتی ‏كاركنان دولت كفاف زندگی روزمره آنان را نكند، علاوه بر اینكه دچار اضطراب روحی ‏می‏گردند، در انجام وظیفه سستی می‏كنند، برای جبران كمبود خود به اموال مردم دست ‏درازی می‏نمایند و امنیت اداری مردم را به مخاطره می‏افكنند. این مساله مخصوصا در ‏مورد قضات از اهمیت ‏بیشتری برخوردار است. (41) ‏ ‏5. تشویقبرای دلگرم كردن زیردستان و به جهت فعال كردن بیشتر آنان، حاكم باید آنها را مورد ‏تشویق قرار دهد، اما بایستی مواظب باشد تا در تشویق، تبعیض ناروا صورت نگیرد. اگر ‏فردی صرفا به دلیل دوستی و نزدیكی به حاكم مورد تشویق قرار گیرد، بدون آنكه كار ‏مهمی انجام داده باشد این امر از طرفی موجب غرور كاذب در وی می‏شود و از طرف دیگر ‏دلسردی دیگران را به دنبال خواهد داشت. ‏حاكم اسلام نبایستی تلاش یكی را به دیگری نسبت داده، ارزش خدمت او را كمتر از ‏آنچه هست‏به حساب آورد. بزرگی شخص نباید موجب آن شود كه كار كوچكش را بزرگ ‏بشمارند و معروف و مشهور نبودن فردی سبب نگردد خدمت پرارجش كوچك جلوه داده ‏شود. (42) ‏تشویق زیر دستان و حق شناسی از آنان رابطه حاكم و ماموران او را استحكام ‏می‏بخشد. شجاعان را شجاعتر می‏كند و مسامحه كاران را به خواست‏خدا، به حركت ‏درمی‏آورد. ‏گروهی از ساكنان مدینه، به معاویه پیوسته بودند، سهیل بن حنیف كه از طرف امام، ‏علیه‏السلام، حاكم مدینه بود; از این واقعه اندوهگین شد. حضرت برای دلداری او نوشت: ‏ناراحت مباش. اینها از ستم نگریخته‏اند و به عدل پناه نبرده‏اند. ‏امام، بعد از پایان ماموریت كارگزاران خود، از زحمات آنان تشكر می‏كرد، از مردم كوفه به ‏دلیل فداكاری در جنگ جمل قدردانی كرد، یاد شهدای بصره و ‏كارگزاران شهیدش را گرامی می‏داشت و از صفات نیكوی ‏زندگان آنها یاد می‏فرمود. ‏تشویق لزوما نباید مستلزم هزینه‏های سنگین باشد، بلكه گاهی بر شمردن كارهای مهم ‏كارگزاران امر تشویق را تحقق ‏می‏بخشد. البته این ‏سخن به معنی نفی پاداشهای مالی نیست اما نباید بر آن تكیه داشت. امیرمؤمنان در ‏همین خصوص می‏فرماید: ‏اگر پیامبران دارای سلطنت و قدرت بودند و خداوند گنجهای طلا و باغهای سرسبز و خرم ‏را در اختیار آنان قرار می‏داد بگونه‏ای كه همه سركشان سر تعظیم فرود می‏آوردند، اما ‏مناسب نبود، زیرا در این صورت ایمان آنها به خاطر ترس یا به واسطه علاقه به مادیات بود ‏و خلوص نیت ایشان از میان می‏رفت. ‏ ‏6. تنبیهتنبیه چنانكه از اسمش پیداست ‏بایستی موجب بیدار شدن و اصلاح افراد باشد. زیرا اگر ‏برای كینه توزی و تشفی خاطر باشد، آن انتقام است نه تنبیه. تنبیه شونده باید صریحا از ‏علت تنبیه خود آگاه شود. اما در هر حال از حد اعتدال نباید خارج شد، زیرا افراط در آن، ‏آتش لجاجت را شعله‏ور می‏كند. ‏تنبیه نیز همچون امر به معروف و نهی از منكر از مراحل نرم و آسان به مراتب سخت و ‏خشن انتقال می‏یابد و در هر حال راه جبران خطا را نباید بست. ‏‏«مصقلة بن هبیره‏» از فرمانداران امام، اسیران بنی ناحیه را از «معقل بن قیس‏» فرمانده ‏لشكر امام، علیه‏السلام، خرید و آزاد ساخت. اما هنگامی كه حضرت از او مطالبه غرامت ‏كرد به شام گریخت، امیر مؤمنان در این باره فرمود: ‏خداوند روی مصقله را سیاه كند. كار بزرگواران را انجام داد اما خود چون بردگان فرار كرد، ‏هنوز ثناخوان به مدحش نپرداخته بود كه او را ساكت كرد... اما اگر مردانه ایستاده بود، ‏همان مقدار كه داشت از او می‏پذیرفتم و تا هنگام قدرت و توانایی به او مهلت می‏دادم. ‏اشعث‏بن قیس را سخت تهدید ‏و سرزنش كرد اما برای آنكه به وی اطمینان دهد خشم امیرالمؤمنین وی را از جاده انصاف ‏دور نخواهد كرد در پایان نامه فرمود: ‏امید است رئیس بدی برای تو نباشم. ‏مولای متقیان در مقابل خیانتكار هرگز سستی نمی‏كرد، هرچند از سابقه خوب و خدمات ‏ارزنده قبلی برخوردار بود. به ابن عباس با آن همه سابقه درخشان فرمود: ‏اگر حسن و حسین هم كار تو را كرده بودند هیچ پشتیبانی و هواخواهی از ناحیه من ‏نمی‏دیدند و در اراده من اثر نمی‏گذارند تا آنگاه كه حق را از آنها بستانم... ‏گاهی به كارگزاران خائن می‏نوشت: ‏تو را چنان خوار و فقیر می‏كنم كه خرج زن و بچه‏ات را نداشته باشی. ‏در سخنرانیهای عمومی گاهی سربازان و فرماندهان خود را به دلیل سستی و كوتاهی ‏در جنگ سرزنش می‏كرد و برای ‏آنكه آنان را به ‏غیرت و حركت وادارد یك سرباز معاویه را در اطاعت از فرماندهی، از ده سرباز خود برتر ‏می‏شمرد. ‏امام علی، علیه‏السلام، روزی صدایی شنید كه كمك می‏طلبید. قضیه از این قرار بود كه ‏فردی پیراهنی خریده و به فروشنده پول تقلبی داده و در مقابل اعتراض او، وی را سیلی ‏زده بود و اكنون داشتند مشاجره می‏كردند. بعد از معلوم شدن صحت مطلب، حضرت به ‏فروشنده گفت: سیلی را قصاص كن. گفت: بخشیدم. فرمود: خود دانی ولی خود چند ‏سیلی به صورت ضارب نواخت و فرمود: این هم حق حاكم. ‏آری این است آن عدالتی كه مردی چون علی، علیه‏السلام، جان شریفش را بر سر آن ‏نهاد و گرنه صرف عدالت اخلاقی و شخصی اگر امكان داشته باشد! آنگونه نیست كه ‏كسی را لایق شهادت برای عدالت كند. این پیراهنی است كه به غیر او برازنده نیست. ‏حیدرعلی میمنه جهرمی ‏‏26. ر.ك: مرد نامتناهی، ص‏113. ‏‏27. ر.ك: نهج‏البلاغه، نامه‏53. ‏‏28. قاضی ابویوسف، كتاب الخراج، ص‏128، نقل از: مدیریت و فرماندهی در اسلام، ‏ص‏127. ‏‏29. نامه 20،33، 40،... ‏‏30. شریح قاضی، از زمان خلیفه دوم تا زمان عبدالملك بن مروان یعنی حدود شصت‏سال ‏منصب قضاوت داشت، امیرالمؤمنین می‏خواست او را از قضاوت عزل نماید; اما با ‏مخالفت‏شدید مردم مواجه گشت كه قاضی منصوب عمر را نباید از كار بركنار كرد. حضرت ‏نیز برای جلوگیری از پراكندگی مردم وی را در همان شغل نگه داشت، روزی بر وی خشم ‏گرفت و او را به قریه‏ای یهودی نشین در اطراف مدینه به نام «ببانقیا» تبعید كرد ولی بار ‏دیگر او را به كوفه بازگرداند. این قاضی حدودا نود ساله، خانه‏ای به قیمت هشتاد دینار ‏خریده بود كه در شرایط فقر عمومی مردم، برای امیرالمؤمنین قابل تحمل نبود كارگزارانش ‏روحیه كاخ نشینی داشته باشند علاوه بر اینكه احتمال داشت از راه حرام، پول خرید آن را ‏به دست آورده باشد. ‏‏31. ر.ك: نهج‏البلاغه، نامه‏3. ‏‏32. همان، كلمات قصار 325. ‏‏33. ر.ك: ابن ابی الحدید، ج‏17، ص‏87. ‏‏34. ر.ك: نهج‏البلاغه، نامه‏67. ‏‏35. همان، نامه‏53. ‏‏36. ابن ابی الحدید، همان، ج‏17، ص‏200. ‏‏37. ر.ك: نهج‏البلاغه، نامه‏53. ‏‏38. ر.ك: همان، نامه 25،26، 51. ‏‏39. ر.ك: همان، نامه‏19. ‏‏40. ر.ك: همان، نامه‏53. ‏‏41. ر.ك: همان، نامه‏53. ‏‏42. ر.ك: همان، نامه‏53. ‏‏43. ر.ك: همان، نامه‏53. ‏‏44. ر.ك: همان، نامه 70. ‏‏45. ر.ك: همان، نامه 42. ‏‏46. ر.ك: همان، نامه 2. ‏‏47. ر.ك: همان، خطبه 218. ‏‏48. ر.ك: همان، نامه 34 و 35. ‏‏49. ر.ك: همان، نامه‏13. ‏‏50. ر.ك: همان، نامه‏53. ‏‏51. ر.ك: همان، خطبه 192. ‏‏52. ر.ك: الحرانی، الحسن بن علی، تحف‏العقول، ص‏84. ‏‏53. ر.ك: نهج‏البلاغه، خطبه 44. ‏‏54. اشعث‏بن قیس در زمان امیرالمؤمنین، نقش عبدالله بن ابی در زمان رسول خدا را ‏بازی می‏كرد و سركرده منافقان بود. ابن ابی الحدید، همان، ج‏1، ص‏297. ‏‏55. نامه 5; همچنین ر.ك: ابن ابی الحدید، همان، ج‏14، ص‏34. ‏‏56. همان، نامه 41. ‏‏57. ابن ابی الحدید، همان ج‏15، ص‏138; نهج‏البلاغه، نامه‏43 و 50. ‏‏58. ر.ك: نهج‏البلاغه، خطبه‏27،29، 34. ‏‏59. ر.ك: همان، خطبه 90. ‏‏60. ر.ك: مرد نامتناهی، ص‏146. ‏ 





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 565]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن