تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 6 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):بار خدايا براى تو روزه گرفتيم و با روزى تو افطار مى كنيم پس آن را از ما بپذير، تشنگى...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

بهترین وکیل تهران

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

خرید یخچال خارجی

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

سلامتی راحت به دست نمی آید

حرف آخر

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

کپسول پرگابالین

خوب موزیک

کرکره برقی تبریز

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

سایت ایمالز

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1812737693




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

خاكپور: يك رييس اول اقتدار مي‌خواهد بعد سلامت مايلــي‌كهن بهترين گزينه رياست فدراسيون فوتبال است


واضح آرشیو وب فارسی:ايران ورزشی: خاكپور: يك رييس اول اقتدار مي‌خواهد بعد سلامت مايلــي‌كهن بهترين گزينه رياست فدراسيون فوتبال است
به عنوان اولين سوال مي‌خواهيم فدراسيون علي كفاشيان را با فدراسيون‌هاي قبلي مقايسه كنيم و به اين نكته برسيم كه فدراسيون فعلي آنقدرها هم كه مي‌گويند ضعيف كار نكرده. مثلا فدراسيون دادگان يا صفايي فراهاني چه موفقيت‌هايي داشته كه فدراسيون كفاشيان نداشته؟
‌‌‌‌ شما بگوييد فدراسيون فعلي چه موفقيت‌هايي داشته كه قبلي‌ها نداشته‌اند؟!
خب در اين فدراسيون هم موفقيت‌هايي را تجربه كرده‌ايم. به عنوان مثال صعود به جام جهاني نوجوانان و جوانان و حضور نوجوانان در دور دوم بازي‌ها يا برگزاري منظم ليگ و كسب چهار سهميه ليگ قهرمانان و ساخت كمپ تيم‌هاي ملي....
‌‌‌‌ كمپ تيم‌هاي ملي را كه صفايي فراهاني ساخت.
اما صفايي فراهاني فقط زمين را براي فدراسيون آورد و بقيه‌اش را اينها ساختند. مثل هتل و زمين، متاسفانه فدراسيون فعلي اينقدر تحت فشار است كه آدم احساس مي‌كند بدترين فدراسيون فوتبال تاريخ است...
‌‌‌‌ در اين فدراسيون خيلي مسائل از ريشه اشتباه بود. وقتي رييس فدراسيون منصوب مي‌شود و مقام بالاتر به دليل وجود قوانيني نمي‌تواند در فدراسيون باشد يكي را روي كار مي‌گذارد تا حرفش را به كرسي بنشاند و تمام تصميم‌گيري‌ها را انجام بدهد. آن وقت است كه اين شرايط به زيرمجموعه‌ها هم منتقل مي‌شود و پاي مربي و بازيكن هم به اين چرخه باز مي‌شود و آنها هم با توجه به تصميمات افرادي بالاتر از رييس فدراسيون فوتبال انتخاب مي‌شوند.
خيلي‌ از كارشناسان دليل وجود اين مسائل را تخصصي نبودن مسوولان فدراسيون مي‌دانند. شما موافقيد؟
‌‌‌‌ در فوتبال دنيا هم به جرات مي‌توانيم بگوييم 80 درصد اعضاي فدراسيون‌ها فوتبالي نيستند. اقتصاددان‌ها، جامعه‌شناس‌ها و افراد سياسي بدنه اصلي فدراسيون‌ها را تشكيل مي‌دهند تا درآمدزايي كرده و امكانات لازم را براي آن فدراسيون مهيا كنند.به عنوان مثال داشته‌هاي فدراسيون فعلي ما از لحاظ مالي، امكانات و سخت‌افزار بيشتر از فدراسيون‌هاي قبلي است. وضعيت ليگ و ورزشگاه‌ها اين موضوع را به وضوح نشان مي‌دهد. آن زمان بهترين اردوي ما بروجرد بود اما حالا تيم‌هاي ملي مدام به اردوهاي اروپايي مي‌روند.
اما نكته‌اي كه مي‌شود در فدراسيون فعلي آن را نقد كرد نافرجامي در صعود به جام جهاني، انتخاب مربي و انتخاب حريف تداركاتي است. انگار بلاتكليفي خاصي در فدراسيون ديده مي‌شود. دليلش چيست؟
‌‌‌‌ نبود تخصص تنها دليلش است. سالي كه علي كفاشيان رييس فدراسيون فوتبال شد ايران نبودم اما اخبار را پيگيري مي‌كردم. اولين حركت او جلسه با پيشكسوتان فوتبال و اهالي رسانه
بود. از افراد حاضر در جلسه كه مرحوم حجازي هم بين آنها بود پرسيدند مربي ايراني بياوريم بهتر است يا خارجي؟ همه گفتند مربي ايراني اما به 24 ساعت نكشيد كه مسوولان فدراسيون رفتند دنبال جذب خاوير كلمنته اسپانيايي. براي اين مي‌گويم تخصصي وجود نداشت و ندارد. كلمنته را با سلام و صلوات آوردند و روي پله‌ها به زمين خوردند اما ايران هرگز باب ميل او نبود. كلمنته ديد اينها آدم‌هايي نيستند كه بتواند كنارشان كار كند.
اما بعد از كلمنته سراغ مربي ايراني آمدند، همان نظر پيشكسوتان...
اينطور نيست. بعد از كلمنته اسامي مختلف مربيان خارجي را آوردند و حتي با آنها مذاكره كردند. وقتي ديدند فشار مطبوعات و مردم زياد است علي دايي را انتخاب كردند و پشت او قايم شدند. دايي را گذاشتند سرمربي تا از او استفاده ابزاري كنند. بعد هم افشين قطبي را آوردند اما هيچگاه به دليل نتايج ضعيف، همين مسوولان فدراسيون جوابگوي مردم نبودند. آنها جواب خاصي به سوالات مردم و پيشكسوتان نمي‌دهند، تا جايي گير مي‌افتند و مي‌بينند نمي‌توانند مردم را قانع كنند مي‌خندند تا همه چيز درست شود!
شما يكي از منتقدان اصلي انتخاب افشين قطبي بوديد، انگار از او خاطره‌اي هم داريد؟
سال 99 كه من رفتم آمريكا تا براي مترواستارز بازي كنم قطبي يك مدرسه فوتبال داشت كه آنجا كار مي‌كرد البته آن زمان اسم و فاميل او را نمي‌دانستم اما مي‌ديدم كه به تمرين ما مي‌آيد و دوست دارد صحبت كند و عكس يادگاري بگيرد. بعد از چند سال ديدم كه او را انتخاب كردند به عنوان سرمربي تيم ملي. به نظر شما عجيب نيست؟
از بحث اصلي خارج نشويم. به نظر شما عملكرد چهار ساله فدراسيون چطور بوده خوب، بد يا متوسط؟
من نه موافق اين فدراسيون هستم و نه منتقد آن. اصلا نظري كه من مي‌دهم براي فدراسيون يا كساني كه مي‌خواهند تغييرات بدهند قابل قبول نيست. انگار كسي در فدراسيون حرف‌هاي پيشكسوتان را گوش نمي‌دهد و اهميتي براي آنها قايل نيست! به همين خاطر مي‌گويم هر حرفي بزنم تاثيري روي فدراسيون نمي‌گذارد.
اما اينطور نيست كه شما مي‌گوييد...
مطمئن باشيد همين طور است كه مي‌گويم.
شايد در كوتاه مدت نظرات شما كارشناس‌ها تاثيري نگذارد اما در درازمدت روي آنها كار مي‌شود تا براي دردهاي فوتبال مرهمي باشد. به عنوان مثال ما طرحي را شش ماه پيگيري كرديم؛ طرحي با اين مضمون كه چرا بودجه تيم‌ها به يكباره قطع شده. همين نوشته‌هاي ما باعث شد فراكسيون ورزش مجلس جلسه بگذارد و روي آن بحث و تبادل نظر كند. به همين خاطر مي‌گوييم صحبت‌هاي شما هم مي‌تواند كارگشا باشد...
نمي دانم اما به شخصه اعتقاد دارم آدم‌هايي كه در فدراسيون انتخاب مي‌شوند بايد تخصصي داشته باشند. بالاخره فدراسيون فوتبال در هر كشور يكي از ارگان‌هاي قوي است. چه از لحاظ ورزشي و چه از لحاظ سياسي يكي از قدرت‌هاي اصلي كشور محسوب مي‌شود، به همين خاطر آدم‌هاي مسوول در فدراسيون بايد آنقدر از لحاظ مالي و حقوقي وضعيتشان مرتفع شود تا دنبال مسائل ديگري نگردند. يعني هر كسي هر جاي فدراسيون پستي دارد دنبال پيشرفت فوتبال باشد نه اينكه دنبال پيشرفت زندگي شخصي‌اش برود.
آيا پيشرفت فوتبال تنها با تلاش فدراسيون به دست مي‌آيد يا بايد يك نگاه كميتي از سوي دولت در آن دخيل باشد. يعني اينكه فدراسيون نمي‌تواند به تنهايي هم استاديوم بسازد، هم ليگ برگزار كند و هم تمام مخارج را تامين كند. به نظر مي‌آيد نگاه دولت بايد پشت قضيه فوتبال هم باشد...
اينجا دو بحث به وجود مي‌آيد؛ فدراسيون در دنيا كاري به فوتبال پايه و به وجود آوردن امكانات ندارد. فدراسيون در دنيا تنها مرجعي است براي ساپورت تيم ملي. در آمريكا تمركز فدراسيون تنها روي تيم ملي و تيم المپيك است. ليگ جداگانه و خصوصي برگزار مي‌شود. صاحب تمام تيم‌هاي ليگ سه نفر هستند كه كمپاني‌هاي بزرگ را اداره مي‌كنند. به همين خاطر بودجه مساوي بين تيم‌ها تقسيم مي‌شود. از آن طرف فدراسيون برنامه‌ريزي مي‌كند روي تيم ملي و المپيك. تمركز كه تنها روي دو تيم مي‌رود نتيجه‌اش صعود هميشگي آمريكا به المپيك و جام جهاني است.
پس بخش حاكميت و دولت چه مي‌شود؟
در بخش حاكميت مهمترين اصل فوتبال‌مداري است. مي‌دانيد چقدر دانش‌آموز در سرتاسر كشور ما درس مي‌خوانند؟ مدارس ما تبديل شده به آپارتمان‌هايي كه پاركينگ هم ندارند! بعضي‌ها كه زمين فوتبال كوچكي هم دارند وقتي بچه‌ها بازي مي‌كنند مي‌گويند مواظب باشيد توپ به شيشه اتاق ناظم نخورد! در اروپا اما قضيه متفاوت است. كوچكترين مدرسه، زمين فوتبال و استخر دارد. همين موضوع باعث مي‌شود ورزش در اين كشورها پرورش پيدا كند.
در دوره درس خواندن شما، مدرسه‌ها نزديك بود به شكل اروپايي كه گفتيد. درست است؟
دقيقا. الان مدرسه‌ها از قبل كوچكتر شده اند و محل براي فوتبال بچه‌ها كمتر شده. دوران ما صدها زمين خاكي وجود داشت و آرزوي‌مان بازي روي چمن بود. درست است الان آن امكانات نيست اما مربيان دلسوزي هم در فوتبال پايه حضور ندارند. يادم مي‌آيد يكي دو روز سر تمرين نرفتم كه مربي ما آمد در خانه‌مان. آقاي حجت شاه‌نباتي كه دروازه‌بان شاهين و تيم ملي بود، وقتي مي‌ديد آينده دارم به زور با خودش مرا سر تمرين مي‌برد. الان مدارس فوتبال را ببينيد. از يك بچه نمي‌پرسند جايي بازي كرده‌اي يا اينكه چپ پا هستي يا راست پا. در اولين سوال مي‌پرسند پدرت چكاره است؟ اگر بازاري و پولدار باشد او را نگه مي‌دارند. اگر فقير باشي حتي نمي‌گذارند تمرين كني. متاسفانه سيستم حاكم بر فوتبال تغيير كرده. البته هستند مربيان دلسوز در فوتبال پايه اما تعدادشان خيلي كمتر از قبل است.
همين دلايل باعث مي‌شود ديگر از مدارس فوتبال يا زمين‌هاي خاكي علي كريمي، خداداد و ... متولد نشوند.
‌ دقيقا. ما بازيكنان جوان و اميد زيادي داريم كه مي‌توانند ليگ برتر بازي كنند اما چون درصدي نمي‌دهند نمي‌آيند به سطح اول فوتبال ايران. آن وقت چه كسي مي‌آيد بازي مي‌كند؟ هماني كه استعدادش پايين‌تر است و هماني كه پدرش پول خرج مي‌كند! اين بازيكن مي‌آيد به چرخه و چرخه بازيكن‌سازي از بين مي‌رود. همين بازيكن مي‌گويد من سال بعد 30 درصد از قراردادم را به آقاي X مي‌دهم تا قراردادم را گارانتي كند.
قطعا عواملي كه گفتيد يكي از دلايل نزول فوتبال ايران است، فوتبالي كه ديگر ستاره‌اي توليد نمي‌كند...
‌ وقتي ليگ برتر را تماشا مي‌كنم مي‌بينم بازيكن شكمش جلو است اما در بالاترين سطح فوتبال ايران بازي مي‌كند. نمي‌دانم چطور كسي اين اضافه وزن را نگاه نمي‌كند!
اگر همين پرسپوليس را بخواهيد با پرسپوليس زمان خودتان مقايسه كنيد چند بازيكن، استاندارد بازي در تيم شما را دارند؟
فكر مي‌كنم حدود 60 درصد اين تيم پرسپوليس مي‌توانند در ليگ برتر بازي كنند و اگر همين تيم پرسپوليس را برگردانيم به 20 سال قبل شايد تنها سه بازيكن بتوانند وارد آن تيم شوند. الان كيفيت ليگ و بازيكنان نزول كرده كه خيلي‌ها مي‌توانند به‌راحتي پيراهن پرسپوليس را بپوشند.
از نظر شما استاندارد رييس فدراسيون فوتبال چيست، آيا فقط بايد فوتبالي باشد؟
نه، مگر صفايي فراهاني فوتبالي بود؟ به نظر من اولين اصل استقلال رييس است و بعد سلامت. يعني مقتدر باشد و مستقل تصميم بگيرد و البته پاك و سالم باشد. اگر اينطور نباشد ديگر نمي‌توان روي بقيه فاكتورها بحث كرد.
استقلال رييس را قبول داريم اما وقتي پول و بودجه از مرجعي بالاتر مي‌رسد رييس فدراسيون هم نمي‌تواند به تنهايي تصميم‌گيري كند. هماني كه بودجه مي‌دهد نظرش را هم تحميل مي‌كند.
خب چرا فدراسيون بايد از مرجعي بالاتر هزينه‌اش را به‌دست بياورد؟
منظورتان اين است كه فدراسيون بايد درآمدزايي كند؟
دقيقا همين‌طور است. اگر رييس مقتدر باشد در اولين گام از طريق رايت تلويزيوني درآمدزايي مي‌كند.
اما صدا و سيما مي‌گويد بودجه من اول بايد در مجلس تصويب شود تا در صورت بالا رفتن بودجه پولي هم به فدراسيون داده شود.
تفاوت بين آدم‌ها همين‌جا مشخص مي‌شود. يك رييس فدراسيون استاندارد كسي است كه بتواند از پس اين كارها بربيايد. در غير اين صورت اگر نيايد بهتر است.
الان و در مقطع فعلي كسي هست كه بتواند از پس اين كارها بربيايد و رييس فدراسيون شود؟
‌ به نظر من مايلي‌كهن مي‌تواند سيستم را عوض كند. درست كه بعضي جاها تندخو است و همين باعث مي‌شود بعضي‌ها را برنجاند اما آدم صاف و ساده‌ و پاكي است. اگر با او از نزديك آشنا باشيد مي‌فهميد به تنها چيزي كه فكر نمي‌كند منافع شخصي‌اش است.
ما هم او را به عنوان يك رييس مقتدر قبول داريم اما اگر مايلي‌كهن وارد گود شود تا بيايد فدراسيون را بسازد با همين تندخويي‌ها كارش نيمه‌كاره مي‌ماند و بايد برود، او با همه مي‌رود به دعوا و همين مساله باعث مي‌شود مخالفان زيادي پيش‌روي خود ببيند و نتواند كارهايش را به سرانجام برساند...
من مي‌گويم مايلي كهن بهترين گزينه است و مي‌تواند رييس فدراسيون فوتبال شود اما اگر ايشان انتخاب شود بايد مشاوراني بگيرد كه خصوصيات اخلاقي‌شان متفاوت با او باشد.در كلاس‌هاي مربيگري مي‌گفتند دستيارها را سعي نكنيد مثل خودتان انتخاب كنيد. با يك گروه كار كنيد كه آدم‌هاي متفاوتي باشند و نفرات مختلفي ارائه بدهند. اگر 4، 5 نفر با رفتار متفاوت باشند هر كدام مي‌توانند گروهي از بازيكنان را كنترل كنند. اگر حاج مايلي بخواهد رييس شود بايد مشاوران خود را بهتر انتخاب كند. به نظر من بين فوتبالي‌ها مايلي‌كهن بهترين گزينه است.
چطور با قاطعيت مي‌گوييد كه مايلي كهن مي‌تواند تغييرات بنيادي در فدراسيون به‌وجود بياورد؟
من براي پاسخ به سوال شما برمي‌گردم به سال 1996. آن زمان فوتبال ما مرده بود و كسي نتايج را دنبال نمي‌كرد. معتقدم بعضي جاها كه تخصص و اعتقاد است لجاجت هم بايد باشد. حاج مالي پاي يكسري جوان ايستاد و آنها را به فوتبال ايران معرفي كرد. فرهاد مجيدي، علي موسوي، داريوش يزداني، مهدي مهدوي‌كيا و عليرضا منصوريان، همه اين بازيكنان بعدها شدند ستاره‌هاي فوتبال ايران و آسيا! دوران مربيگري باشگاهي مايلي‌كهن هم همينطور است. او به هر تيمي رفته با اينكه فصل را به پايان نرسانده اما نتيجه كارهايش را مربيان ديگر ديده‌اند او جوانگرايي كرده و مربيان بعدي با همان كشف‌هاي مايلي‌كهن تيم را سال بعد به عنوان قهرماني رسانده‌اند، ضمن اينكه حسن ديگر مايلي‌كهن اين است كه او كارمند سازمان تربيت بدني است و همه مدارج را طي كرده.
آيا شده به فكرتان بزند يك روز با علي كفاشيان درباره مشكلات فدراسيون و فوتبال ايران صحبت كنيد؟
در بازار مولوي كسي كه لوبيا مي‌فروشد و كسي كه لپه به مردم مي‌دهد هيچ وقت يكديگر را نديده‌اند. اسم همديگر را هم نمي دانند اما نقطه مشترك آنها بازار مولوي است. جايي كه درآمد خود را به دست مي‌آورند. اين دو نفر اگر يك روز بيرون از بازار مولوي همديگر را ببينند قطعا احوال هم را مي‌پرسند و چند دقيقه‌اي از بازار با هم حرف خواهند زد.من الان بيشتر از سه سال است كه كفاشيان را در مجموعه انقلاب مي‌بينم. به حرمت سن و سالش هميشه من سلام مي‌كنم اما ايشان يك بار نشده به عنوان متولي فوتبال ايران از من بپرسد چه كار مي‌كني، چه خبر و كجا هستي؟ شايد او اصلا من و امثال مرا نمي‌شناسد. ايشان رييس فدراسيون است و من هم بازيكن تيم ملي بوده‌ام. نقطه مشترك ما فوتبال است اما يك بار نشده جز سلام و عليك بحثي درباره فوتبال داشته باشيم، عجيب نيست؟
خب شما مي‌رفتيد و با او صحبت مي‌كرديد ...
شايد او اصلا مرا نشناسد اما باورتان نمي‌شود بارها مي‌خواستم بروم نزديك و روي تخته وايت‌بوردي كه آنجا بود طرح‌هايي را به او ارائه بدهم اما هر بار دلم نبود كه اين كار را انجام بدهم.
طرح؟
بله، طرح جامعي كه فوتبال آمريكا را احيا كرد.
به ما بگوييد، شايد كفاشيان خواند و او هم از اين طرح استقبال كرد ...
آمريكايي‌ها به خاطر وسعت، كشورشان را تقسيم‌بندي كردند. يك مربي براي تيم المپيك خود انتخاب كردند و اين مربي شش زيرمجموعه براي خود گلچين كرد. اين شش زيرمجموعه هم مربيان ديگري به عنوان زيرمجموعه انتخاب كردند. هر كدام از اين مربيان را مي‌گذارند بالاي سر يك تيم. مثلا تهران شش تيم المپيكي دارد؛ از 14 سال تا 18 سال. همه تيم‌ها هم با سيستمي كه مربي اصلي انتخاب مي‌كند بايد بازي كنند. آن وقت مثلا 6 تيم 18 ساله‌هاي تهران جمع مي‌شوند و دوره‌اي بازي مي‌كنند. هر شش مربي هم بازي‌ها را نگاه مي‌كنند. يك تيم انتخاب مي‌شود و دوباره بعد از دو سه ماه تيم‌هاي شمال، جنوب، غرب و شرق كشور جمع مي‌شوند و زير نظر كميته ملي المپيك بازي‌هاي دوره‌اي را انجام مي‌دهند. همين موضوع باعث مي‌شود يك تيم منتخب يا همان قهرمان كشور برسد به دست سرمربي اصلي.
آن وقت تيم‌هايي منتخب از 14 سال تا 18 سال در اختيار مي‌گيرند، درست است؟
‌‌‌‌ بله، مثلا تيم 18 سال كه امسال تمام مي‌شود 17 ساله‌ها جاي آنها را مي‌گيرند. يعني هميشه يك تيم جوانان يا المپيك قوي در اختيار است.
حالا چرا محمد خاكپور با اين تفكرات جايي در فوتبال ايران ندارد، چرا عرصه بر شما تنگ شده؟
‌‌‌‌ شرايط طوري شده كه مديران به هر شكلي دنبال نتيجه هستند. براي خيلي‌ از آنها مهم نيست از چه راهي. از هر وسيله‌اي استفاده مي‌كنند تا نتيجه بگيرند. مي‌گويند يك مربي مي‌خواهيم كه جنجال كند، ناسزا بدهد و يقه بازيكن را بگيرد. اگر توانست دعوا كند او را استخدام مي‌كنيم در غير اين صورت نه. كاري به تخصص يك مربي ندارند و كسي كه زمان بخواهد به دردشان نمي‌خورد. اينطور است كه ماها كنار مي‌مانيم و مربيان ديگر حضور در ليگ را تجربه مي‌كنند.

دوشنبه|ا|10|ا|بهمن|ا|1390





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايران ورزشی]
[مشاهده در: www.iran-varzeshi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 273]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن