واضح آرشیو وب فارسی:شبكه خبر دانشجو: آيا تنگه هرمز همچنان استراتژيك ميماند؟
رزمايش بزرگ ولايت ۹۰ با نشان دادن سيطره غير قابل خدشه ايران بر آبهاي خليج فارس و درياي عمان بويژه تنگه استراتژيك هرمز پيام بزرگي را مبني بر اينكه ايران واقعاَ توانايي مسدود كردن اين تنگه را داراست اعلام كرد.
![](http://www.snn.ir/pic/13901030031_201220154e.jpg)
گروه بين الملل «خبرگزاري دانشجو»- مرتضي اسماعيلي؛ رزمايش بزرگ ولايت ۹۰ كه از سوم دي ماه از سوي ارتش جمهوري اسلامي ايران آغاز گرديد و تا ۱۰ روز ادامه يافت، با نشان دادن سيطره غير قابل خدشه ايران بر آبهاي خليج فارس و درياي عمان و به ويژه تنگه استراتژيك هرمز پيام بزرگي را به جهانيان اعلام نمود؛ مبني بر اينكه ايران واقعاَ توانايي مسدود كردن تنگه هرمز را دارا مي باشد.
به دنبال موفقيت اين رزمايش، فرمانده نيروي دريايي سپاه پاسداران نيز از برگزاري رزمايش بزرگ اين نيرو در بهمنماه در منطقه خليج فارس و تنگه هرمز خبر داد. حال بايد اذعان كرد در صورتي كه هدف از انجام رزمايش ولايت 90 را اثبات توانايي ايران براي بستن تنگه و اخلال در صادرات نفت به مثابه يك انرژي حياتي براي كشورهاي غربي و از سوي ديگر درا بودن درجه اي از اعتبار براي اين رزمايش بطوري كه كشورهاي غربي و منطقه به جدي و واقعي بودن اين تهديد واقف شوند دانست بدون شك بايد پذيرفت كه اين مانور به اهداف خود نائل آمده است.
اما مشكل كجاست و چرا سخن از پيامدهاي ناخواسته و ترديد در استراتژيك ماندن تنگه هرمز به ميان مي آيد؟ قبل از پاسخگويي به سوال فوق لازم است اشاره شود كه چرا اصولاَ تنگه هرمز را مهم ترين آبراه جهاني و تنگه اي استراتژيك مي نامند. اين كانال دريايي كه با خط ساحلي ايران در ورودي خليج فارس مشترك است، به دليل ميزان عظيم صادرات روزانه نفت به مهمترين مسير آبي جهان مبدل شده است.
بر اساس داده هاي آژانس بين المللي انرژي (IEA) ميزان نفتي كه از اين آبراه عبور مي كند، برابر با ۴۰ درصد تمام نفت صادراتي جهان است كه اين رقم با توليد و بازدهي سازمان اوپك نوسان پيدا مي كند.
در حال حاضر روزانه بين 16 تا 17 ميليون بشكه نفت خام از اين تنگه صادر مي شود. علاوه بر آن روزانه دو ميليون بشكه توليدات نفتي از جمله نفت سياه و گاز مايع طبيعي، از طريق اين گذرگاه آبي به ديگر نقاط جهان صادر مي شود. با مدنظر قرار دادن موارد پيش گفته به حق بايد اين تنگه را مهم و استراتژيك خواند و دليل اصلي آن را نيز بايد خاصيت ارتباطي آن و صادرات نفت از اين تنگه دانست.
با پذيرفتن موارد بالا و همينطور اطمينان از موفقيت آميز بودن مانور انجام شده، بايد ديد تحركات كشورهاي غربي و منطقه پس از اطمينان از قدرت ايران براي مسدود كردن اين تنگه چه بوده است.
پس از انجام اين رزمايش كشورهاي غربي و منطقه هر كدام به سهم خود تلاش كردند تا اعتبار اين مانور و احتمال مسدود شدن تنگه هرمز را تشديد كنند و از اين رهگذر به فكر راه هايي جايگزين براي صادرات نفت از اين منطقه باشند.
هدف آنها نيز تحريك كشورهاي صادركننده نفت براي يافتن هر چه سريعتر مسيرهاي جايگزين تنگه هرمز مي باشد. ضمن اين كه تغييرات ديگري در ساختار توليد و مصرف نفت در سطح جهاني نيز به وقوع خواهد پيوست و اين در بلند مدت به سبب كاستن از اهميت استراتژيك تنگه هرمز به منافع آمريكا خدمت خواهد كرد.
از سوي ديگر اين روزها سخن از ساخت خط لوله توسط امارات متحده عربي به ميان آمده و همينطور توصيه شده است كه خط لوله نفت تركيه به عراق نيز هر چه سريعتر تعمير شود و آغاز به كار كند.
از عربستان هم خواسته شده است هر چه زودتر ظرفيت خطوط لوله انتقال نفت خود به درياي سرخ را افزايش دهد و اگر ميخواهد شريكي قابل اعتماد و باثبات محسوب شود، ميلياردها دلار ديگر خرج كند و خط لوله جديدي نيز احداث كند.
در اين راستا اگر جمهوري اسلامي ايران از قبل خواهان اين تحركات بوده است و با ملحوظ داشتن اين اقدامات مبادرت به انجام اين مانور نموده است، كه اساس اين تحليل سست مي شود و سخن گفتن از پيامدهاي ناخواسته اشتباهي محض مي باشد. اما اگر ما خواهان كم شدن از اهميت استراتژيك تنگه هرمز نيستيم- كه در واقع نيز همين گونه است- بايد فرضيه وجود پيامدهايي ناخواسته براي اين مانور پذيرفته و در حركت هاي آتي خود قبل از هر گونه اقدامي تمامي جوانب امر را رصد كرد.
شنبه|ا|1|ا|بهمن|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: شبكه خبر دانشجو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 69]