تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 6 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):بلند مرتبه ترين مردم نزد خداوند در روز قيامت كسى است كه در روى زمين بيشتر در نصیحت و...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

بهترین وکیل تهران

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

خرید یخچال خارجی

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

سلامتی راحت به دست نمی آید

حرف آخر

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

کپسول پرگابالین

خوب موزیک

کرکره برقی تبریز

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

سایت ایمالز

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1812831412




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

عاشقان را كو پناهي غير توس


واضح آرشیو وب فارسی:باشگاه خبرنگاران جوان: عاشقان را كو پناهي غير توس
باشگاه خبرنگاران؛ اين چند شعر تقديم به پيشگاه شاه خراسان، آقا به امام رضا(ع)


پيك اجابت
آرام مي شود دل بي تابم، وقتي سوي سراي تو مي آيد
با هر نفس كه مي كشم از هر سو عطر خوش هواي تو مي آيد
بي شك در اين ديار، شب از چشمت، رو به نماز نيمه شب آورده است
بي شك سپيده حمد و ثناگويان هر صبح پا به پاي تو مي آيد

جان مي دهد سكوت نگاهم را در من هواي شوق تو مي پيچد
اين است عطر ساده دلخواهي كز صحن آشناي تو مي آيد
پر مي شود دو چشم پر از شورم در من دويده رگ به رگ احساست
بي تاب مي شوم چه كنم وقتي از هر طرف صداي تو مي آيد
پنهان نكرد چادرم از چشمت، شوق دلم و دست نيازم را
پيك اجابت است كه مي بينم از سمت دلگشاي تو مي آيد
***
آرامش حضور
نشسته ام به شفاعت، مرا جواب مكن
از استجابت عشق من اجتناب مكن
مرا كه تشنه عطشان چشمه ات شده ام
اسير وسوسه ساكن سراب مكن
مرا كه دلخوش آرامش حضور توأم
دوباره دستخوش موج اضطراب مكن
امام هشتم من، اي امام هشتم من
كه گفته حاجت اين مرد مستجاب مكن؟
نهاده ام به ضريحت، سر ارادت و عشق
از آستان اميدت، مرا جواب مكن
***
تبسم كبوترها
ذكر است تكلم كبوترهايت
قربان تبسم كبوترهايت
اي كاش جو نوك زده اي بودم من

در كاسه گندم كبوترهايت
***
شهادت
من ديدم صحن بوي باران مي داد
هر كنج حرم به گريه امكان مي داد
در روز شهادت شما، حضرت عشق
خورشيد كنار گنبدت جان مي داد
***
لب و پنجره
اينجا كه تمام روز در شب جاريست
گلبوسه زائران مرتب جاريست
برخورد لب و پنجره فولادت
افشاندن جاني ست كه بر لب جاريست
***
ابرهاي اجابت
كجا؟ كجا؟ چه شتابي است در پرستوها
كدام سمت افق مي دوند آهوها
در اين سكوت معطر در اين هواي غريب
چقدر عاطفه باريده روي شب بوها
مسافران سراسيمه مي رسند از راه
كبوترانه، غريبانه، از فراسوها

ضريح، شعله اي از چشم هاي ملتهب است
در ازدحام فروزان اين هياهوها
و ابرهاي اجابت بهانه ها دارند
زمان تكيه سرها به بغض زانوها
***
عاشقان را كو پناهي غير توس
اي دل من آتشين آهي برآر
تا بسوزي دامن اين روزگار
روزگار مردمي ها سوخته
چهره نامردمي افروخته
كينه ها در سينه ها انباشته
پرچم رنگ و ريا افراشته
دشت سبز اما ز خار و كاكتوس
وز تبر شد هيمه عود و آبنوس
آب دريا تن به موج كف سپرد
موج دريا اوج را از ياد برد
جان به لب شد از رياكاري شرف
خوب بودن مرد و بودن شد هدف
آب هم آيينه را گم كرده است
سنگ در دل ها تراكم كرده است
تيرگي انبوه شد پشت سحر
صبح در آفاق شب شد دربه در
نغمه هاي عشق هم خاموش شد
اين قلندر باز شولاپوش شد
ارغوان روي او كم رنگ شد
پرنيانش همنشين سنگ شد
خاك را از خار و خس انباشتند
ياس را در كرت شبدر كاشتند
نامرادي را دوا در كار نيست
مهر دارو، در دل بازار نيست
گر دلي مجروح گردد از جفا
نيست گلخندي كه تا يابد شفا
نسخه اي نو در فريب آورده اند
بوسه، دارويي كه پنهان كرده اند
در دل اين روزگار پرفسوس
عاشقان را كو پناهي غير توس
اي شفا بخش دل بيمار ما
چاره اي كن از نگه در كار ما
خيل صيادان كه در هر پشته اند
آهوان دشت ها را كشته اند
تا نهد دل در رهت پا در ركاب
اشك پيش افتاد و دل را زد به آب
***

كوچه هاي غريبي
امشب دل خسته ام را پر كرده حال و هوايت
اي كاش همچون كبوتر پر مي زدم در فضايت
اين جا ملايك يكايك، پرهاي خود را گشوده
تا فرشي از گل بيارند بر بام و صحن و سرايت
نذر ضريح تو كردم، دار و ندار دلم را
شرمنده چيزي ندارم جز اين بريزم به پايت
آهوي چشم مرا از بيهوده ديدن رها كن
تا ذره ذره ببينم دل را در آيينه هايت
هر چند لبريز دردم، مي سوزم و سرد سردم
اين گونه گر مي پسندي من راضي ام به رضايت
همسايه شهر عشقم، اهل خراسان امروز
از كوچه هاي غريبي پر مي كشم تا ولايت
***
شهد شهود
عشق آرميده در خنكاي رواق ها
جاري است شور در همه جاي اتاق ها
انگار مي رسند به دالاني از بهشت
ديوارهاي آينه كاري و طاق ها
زيباست آنچه ديده ام اما حضور توست
راز شكوه اين همه سبك و سياق ها
اين بيت ها تلنگر بال كبوتر است
از دور دست فاصله ها و فراق ها
از منتهي اليه كويري كه ريخته است
شور تو، طعم شير و عسل در مذاق ها
شهد شهود و كشف مضامين بي بديل
ها! اين غزل پر است از اين اتفاق ها
اين بند آخري غزل آهوي كوچكم!
شايد به دست او برهي از محاق ها
***

خطي به رنگ معجزه
كبريت شيهه مي كشد و بعد ناگهان
قد مي كشد شكسته مردي كنار آن
در خود مچاله است، دو زانو؛ گره زده است
دست دل گرفته خود را به شمعدان
ساعت به وقت گريه او جمعه نيمه شب
رأس اجابت است و... باران بي امان
حاجت، سكوت، نذر، نيازي كه مي خزد
در جاري هميشه آن پلك نيمه جان
هق هق امان نمي دهدش... مي شود خراب
بر شانه هاي پنجره - فولادي زمان
خطي به رنگ معجزه از خاطرش گذشت
حس مي كند حضور خودش را در آسمان
آبي است هر چه هست و يك نور، يك سوار
هي چرخ مي زنند به دورش فرشتگان
با دست گريه چنگ بزن شال سبز را
خود را گره بزن و بگو... همچنان بمان
من يك مسافرم، چمداني پر از نياز
آورده ام براي تو با خود به ارمغان
من هم كبوترم، بره آهو، غريب، اسير
چشم انتظار لطف تو آقاي مهربان...
آهسته پلك خسته شب باز مي شود
زير تكان ممتد سر پنجه اذان
«حي علي الصلوة» دو ركعت نماز شكر
در امتداد گنبد خورشيديش بخوان...
از خواب مي پرد، دهنش خشك، بي رمق
از ترس، پا، دست، دلش مي خورد تكان
يك لحظه بعد طبل، نقاره، نبات، نقل
پيراهني كه پاره شد از شوق بي گمان
***

يا ضامن آه
ودر بند هواييم يا ضامن آه
ودر فتنه رهاييم يا ضامن آه
وبي تاب و شكيبيم، تنها وغريبيم
بي سقف و سراييم يا ضامن آه
وعرياني پاييز، خاموشي پرهيز
بي برگ و نواييم يا ضامن آه
وسرگشته تر از عمر، برگشته تر از بخت
جوياي وفاييم يا ضامن آه
وآلوده بدنام، فرسوده ايام
با خود به جفاييم يا ضامن آه
وآلوده مبادا، فرسوده مبادا
اينگونه كه ماييم يا ضامن آه
وپوچيم و كم از هيچ، هيچيم و كم از پوچ
جز نام و نشاييم يا ضامن آه
وننگيني ناميم، سنگيني ننگيم
در رنج و عناييم يا ضامن آه
وبي رد و نشانيم از ديده نهانيم
امواج صداييم يا ضامن آه
وصيد شب و روزيم، پابند هنوزيم
در چنگ فناييم يا ضامن آه
وچندي است به تشويش با چيستي خويش
در چون وچراييم يا ضامن آه
وبا دامني اندوه، خاموش تر از كوه
فرياد رساييم يا ضامن آه
ومجبور مخير، ابداع مكرر
تقدير قضاييم يا ضامن آه
وافتاده به عصيان، تن داده به كفران
آلوده رداييم يا ضامن آه
وجبران شده رنج، طوفان زده درد
درياي بكاييم يا ضامن آه
وتو گنج نهاني، ما رنج عيانيم
بنگر به كجاييم يا ضامن آه
وبا رنج پياپي، در معركه ري
بي قدر و بهاييم يا ضامن آه
ونه طالع مسعود، نه بانگ خوش عود
زنداني ناييم يا ضامن آه
ودر غربت يمگان، در محبس شروان
زنجير به پاييم يا ضامن آه
ورانده ز نيستان، مانده ز ميستان
تا از تو جداييم يا ضامن آه
وسوداي ضرر ما، كالاي هدر ما
اوقات هباييم يا ضامن آه
ودلخسته و رسته از هر چه گسسته
خواهان شماييم يا ضامن آه
وروزي بطلب تا ، يك شب به تمنا
نزد تو بياييم يا ضامن آه
ودر صحن و سرايت، ايوان طلايت
بالي بگشاييم يا ضامن آه
وبا ما كرم تو، ما در حرم ت
وايمن ز بلاييم يا ضامن آه
وچشم از تو نگيريم، جز تو نپذيريم
اصرار گداييم يا ضامن آه
ودر حسرت كويت با حيرت رويت
آيينه لقاييم يا ضامن آه
ومشتاق زيارت تا جبهه طاعت
بر خاك تو ساييم يا ضامن آه
وگو هر چه نبايد، گو هر چه ببايد
در كوي رضاييم يا ضامن آه
وآيا بپذيري ما را نپذيري؟
در خوف و رجاييم يا ضامن آه
ومهر است و اگر قهر، شهد است و اگر زهر
تسليم شماييم يا ضامن آه
وفرياد رسي تو، عيسي نفسي ت
ومحتاج شفاييم يا ضامن آه
وهر چند گنه كار، هر قدر سيه كار
بي رنگ و رياييم يا ضامن آه
وما بنده درگاه، در پيش تو اما
در عشق خداييم يا ضامن آه
ودر رنج و تباهي وقتي تو بخواهي
آزاد و رهاييم يا ضامن آه
واي چشمه خورشيد، مهر تو درخشيد
در عين بقاييم يا ضامن آه
وما همسفر شوق، فريادگر شوق
آواي دراييم يا ضامن آه
وهمخانه شبگير، همسايه تأثير
پرواز دعاييم يا ضامن آه
وهمراز به خورشيد، دمساز به ناهيد
در شور و نواييم يا ضامن آه
وهم صحبت صبحيم، هم سوي نسيميم

هم دوش صباييم يا ضامن آه
وما خاك ره تو، در بارگه ت
وگوياي ثناييم يا ضامن آه
وسوگند الستيم، پيمان نشكستيم
در عهد «بلي» ييم يا ضامن آه
ويار ضعفا تو، خود ضامن ما ت
وما اهل خطاييم يا ضامن آه
وهم مسكنت ما، هم مرحمت ت
ومسكين غناييم يا ضامن آه
واز فقر سروديم، يا فخر نموديم
فخر فقراييم يا ضامن آه
ونه نقل فلاطون، نه عقل ارسط
وجوياي هداييم يا ضامن آه
وهنگامه وهم آن كجراهه فهم اين
ما اهل ولاييم يا ضامن آه
واز گوهر پاكيم از كوثر صافيم
فرزند نياييم يا ضامن آه
وچاووش شب رزم، سرجوش تب رزم
شوق شهداييم يا ضامن آه
وايمان به تو داريم، يونان بگذاريم
تشريك زداييم يا ضامن آه
ومنشور نشابور، سرسلسله نور
با حكمت و راييم يا ضامن آه
وتو راه مجسم گر راه به عالم
جز تو بنماييم يا ضامن آه
وتا صور قيامت با شور ندامت
شايان جزاييم يا ضامن آه
وهمراهي استاد، آگاهي مان داد
كز تو بسراييم يا ضامن آه
واين بخت «سهيل» است
كش سوي تو ميل است
در نور و ضياييم يا ضامن آه
وزين نظم بدايع وين اختر طالع
اقبال هماييم يا ضامن آه
و***
تسبيح باران
خراسان در خراسان نور در جان تو مي چرخد
ببين خورشيد در مشرق به فرمان تو مي چرخد
خراسان مهر دريا مي شود با گام هاي ت
وبه دست ابرها تسبيح باران تو مي چرخد
اگر شوق وصالت نيست در آيينه ها، درها
چرا آيينه در آيينه ايوان تو مي چرخد؟
طواف عاشقان هم بر مدار چشمهاي توست
سماع صوفيان هم گرد عرفان تو مي چرخد
به سقاخانه ات زيباست رقص كاسه هاي نور
در اين پيمانه، آن پيمانه، پيمان تو مي چرخد
بيابان در بيابان گرگ شد هر كوه، صيادي
چقدر آهوي زخمي در شبستان تو مي چرخد
در اين آدينه لبريز از آغاز گل، شاعر!
شروع تازه اي در بيت پايان تو مي چرخد

***/ق پ

شنبه|ا|1|ا|بهمن|ا|1390





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: باشگاه خبرنگاران جوان]
[مشاهده در: www.yjc.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 72]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن