باور ما مى توانيم پاسخ به ياوه ايرانى نمى تواند

واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: باور "ما مى توانيم" پاسخ به ياوه "ايرانى نمى تواند"
مهندس حيدر جم

ديدن ابداعات و اختراعات و نمونه هاي ارائه شده در نمايشگاه بزرگ اختراعات و نوآوري هاي ايران (اسلامي) كه بدست توانمند دانشمندان ، مخترعين، مهندسان و متخصصان ايراني به منصه ظهور رسيده است، شور و شوق و شعف زايدالوصفي در هر بيننده اي بوجود مي آورد.

از نانو تكنولوژي و بهره گيري در رشته هاي مختلف و كاربردهاي متنوع، پزشكي، صنعت كشاورزي، تله كنترل، روباتهاي كاوشگر، موشك، هواپيما، موتورهاي ستاره اي توربو موتور، موتور راديالي تا ماشين شش كاره كشاورزي و شان پلاستيكي زنبور عسل و ... در نمايشگاه به چشم مي خورد.

با بوسيدن دست دانشمندان و مخترعين توانمند، اينهمه موفقيت را در كسب علم و دانش به ملت شريف ايران تبريك مي گويم.

جهش هاي علمي (كمي و كيفي) از پيشرفت در فنون هسته اي، نانو تكنولوژي، پزشكي، سلولهاي بنيادي، ماهواره، و موشك و ... كه باعث فخر و مباهات هر ايراني و ثمره انقلاب اسلامي است همه و همه از تاكيدات آن عزيز سفر كرده خميني كبير (ره) و تجلي روح «ما مي توانيم» حاصل شده است.

در لحظات بازديد كه اشك شوق در گوشه چشم ظاهر شد با مرور ذهني دقايقي به عقب برگشتم و يادآوري دوران زبوني گذشته را كه چطور علم و دانش ملعبه سردمداران قرار گرفته بود و ابتكار و خلاقيت و پيشرفت در نطفه خفه مي شد را از نظر گذراندم.

به خاطر آوردم كه سپهبد رزم آرا نخست وزير وقت با تحقير و سركوب خواستهاي به حق ملت در ملي كردن صنعت نفت با ذلت و خواري در مجلس شوراي ملي گفت: «ايراني لو لهنگ نمي تواند به سازد»؟!! (1)

يادم آمد؛ در دهه 40 وقتي گروهبان رفيعي در تيپ فني (لجستيكي نيروي هوايي) از اختراع دستگاه كنترل ترافيك صحبت كرد و مشورت خواست، توصيه نمودم كه آن را تامراحل ثبت در مركز اختراعات از دست برد اشخاص سودجو حفاظت كند، ولي متاسفانه موفق نشد؟!!

بياد آوردم؛ حاجي آقا فيروزي از اهالي بندر تركمن (بندر شاه سابق) با معرفي شخصي از اختراع دستگاه شخم زن در زمين هاي با شيب تند (2) مداركي ارائه داد و مشورت خواست ضمن راهنمايي همان سفارش و تاكيد را در حفظ اختراع تا خاتمه ثبت يادآور شدم.

در سال 59 (چهارده سال بعد) آقاي شريف زاده از كارمندان فرمانداري گنبد كاووس شخصي را معرفي كرد تا راهنمايي بگيرد، همان مخترع بود با نقشه و كاغذهاي مربوطه و درخواست 500 هزار تومان وام براي خريد ماشين آلات براي توليد را داشت، كه اقدام شد.

يادم آمد؛ در دهه 40 پس از ساختن يك دستگاه منبع تغذيه براي راديوگرام خود، به فكر افتادم كه از آن توليد كرده و به بازار عرضه كنم، در مشورت با اشخاص از مدير فروشگاه هوشنگ در پشت شهرداري (ميدان امام «ره») نيز راهنمايي خواستم. ايشان پس از سوال از ميزان سرمايه گذاري قيمت تمام شده، سود مورد انتظار (مجموعاً 1000 ريال براي هر دستگاه) توصيه كرد كه از اينكار خودداري كنم و يادآور شد، به محض اينكه دستگاه به بازار عرضه شود، دستگاه مشابه ژاپني با قيمت نازلتر بازار را اشباع مي كند، و توليد داخلي پس مي خورد. چون پشتيباني كننده اي ندارد؟!!

فراموش نكرده ام پس از تعمير و تنظيم دستگاه آزمايش موتور جت در تيپ فني (سفت كردن يك پيچ ساعتي در روي يك موتور به اندازه دينام دوچرخه)، دستگاهي كه قرار بود با دو فروند هواپيما جهت رفع عيب به پايگاه امريكايي در فرانسه و يا كارخانه سازه در امريكا برده شود (مشروح وقايع در كيهان 23 مرداد 1379 آمده است)، اين خارج شدن از حريم يعني سفت كردن پيچ ساعتي در ايران خوش آمد فرماندهان واقع نشد و دستور محاكمه دادند.؟!!

آرزو كردم كه اي كاش سپهبد رزم آرا تعصب وزير سر از خاك برمي داشت و با ديدن اينهمه شكوه و عظمت «ايراني مي تواند» عرق شرم از جبين خود پاك مي كرد. با سپاس بدرگاه ايزد متعال و به اميد موفقيتهاي بيشتر و توانايي هاي درخشانتر به پيش اي ايران.

پي نوشت:

(1) لولهنگ ظرف سفالي شبيه آفتابه است.

(2) در زمين هاي با شيب تند تراكتور در سرازيري مي تواند شخم بزند و در سر بالايي بايد بدون شخم زدن گاو آهن را بلند كند (50 درصد كارآيي)، اما با دستگاه اختراعي تراكتور قادر بود در هر دو جهت زمين را شخم بزند (بهره گيري 100%).

شنبه|ا|3|ا|اسفند|ا|1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: کيهان]

[مشاهده در: www.kayhannews.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 263]