تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 2 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام حسن عسکری (ع):خدا را بسيار ياد كنيد و هميشه به ياد مرگ باشيد و قرآن زياد بخوانيد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

بهترین وکیل تهران

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

خرید یخچال خارجی

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

سلامتی راحت به دست نمی آید

حرف آخر

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

کپسول پرگابالین

خوب موزیک

کرکره برقی تبریز

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

سایت ایمالز

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1812230838




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

دو پادشاه در یک اقلیم


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > میرفتاح، سیدعلی  -  سیدعلی‌میرفتاح خودم نخوانده‌ام، اما به قول رفیقم اعتماد می‌کنم و می‌گویم که داستان قشنگی دارد کتاب «من زنم را بیش از مصدق دوست دارم». نام کتاب را درست نوشتم؟ نمی‌دانم. ولی هر چه هست در همین حال و احوال است. ماجرای یکی از مبارزین سیاسی زمان مصدق است که بعد از سقوط نخست وزیر مجبور می‌شود بیاید توی رادیو و به قول شاعر دردآشنا، با مد و تشدید، بگوید که «شکر خوردم غلط کردم، ببخشید». داستان در اصل واگویه‌های مردی است که توی زندان با خودش خلوت می‌کند و دو دوتا، چهارتا می‌کند و تصمیم می‌گیرد که به خاطر زن و بچه‌‌اش، پا روی آرمان‌هایش بگذارد و از روی مصدق عبور کند و به مدار زندگی‌اش برگردد. من هم مثل شما کتاب را نخوانده‌ام و فقط در باره‌اش شنیده‌ام. اگر واقعا نویسنده‌اش -که نمی‌دانم کیست- خوب ساخته و پرداخته باشد و خوب این گفت‌وگوهای تنهایی را درآورده باشد، شاهکاری آفریده. نمی‌دانم، اما می‌دانم که موقعیت دراماتیک عجیبی است که معمولاً برای هر مبارز سیاسی پیش می‌آید که در یک شب تنهایی بنشیند و بین مصدق و زن و بچه، یکی را انتخاب کند. خدا هیچ وقت چنین موقعیت‌هایی نصیبتان و نصیبمان نکند که بد مقام و بد منزلگاهی است. اگر رفیق همدل مایی بگو ان‌شاءالله. وقتی رفیقم سر صحبت در باره این کتاب را باز کرد که قبلش داشتیم صدایمان را از جای گرم بلند می‌کردیم. بحث این بود که چرا اینقدر آدم‌ها زود از موضعشان پایین می‌آیند و چرا اینقدر زود به سراغ «غلط کردن نامه» می‌روند. هر کس چیزی می‌گفت و مثالی می‌زد از مردمانی که - منتزع از حق و باطل بودن عقایدشان- تا پای جان می‌ایستند و به این زودی‌ها عقب نمی‌نشینند. البته همین‌جا بد نیست که معترضاً عرض کنم خدمتتان که در شرایط حاضر و توی این بلبشوی سیاسی که همه چیز به هم آمیخته شده و جای همه چیز عوض شده، جای خالی احزاب سیاسی را روزنامه‌ها گرفته‌اند و جای فعالان سیاسی را روزنامه‌نگاران. یعنی شاید اگر کسی از اول می‌دانست که قرار است کار مستمر سیاسی کند، برای روزهای پر مخاطره‌اش نیز برنامه‌ریزی می‌کرد و به‌اصطلاح قبل از وقوع خطر، پیه زندان و ... را به تنش می‌مالید، اما آیا روزنامه‌نگاران نیز باید پیه این شرایط دشوار را به تنشان می‌مالیدند؟ بحث ساده است. آدم باید از اول تکلیف خیلی چیزها را -لااقل برای خودش- روشن کرده باشد، اما وقتی «یتغربلن غربله» صورت می‌گیرد، آن وقت آدم‌درمی‌ماند و نمی‌داند که چیست و چه‌کاره است. روزنامه نگار است؟ مبارز سیاسی است؟ مشاور حکومتی است؟ ... نگاهی به کاراکتر زندانیان اخیر بیندازید، زود متوجه می‌شوید که اکثرشان در موقعیتی بوده‌اند که هرگز داعیه ستیزه‌جویی یا مبارزه سیاسی نداشته‌اند. پس از این نظر نباید خرده بگیریم که چرا تا پای جان نمی‌ایستند و چرا... جمله معترضه‌ام را ببندم و برگردم به بحث اصلی. کسی که می‌گوید «من زنم را بیش از مصدق دوست دارم» دارد این حقیقت را می‌گوید که این دو مفهوم، یعنی زن و زندگی و آرمانخواهی سیاسی دو پادشاه قدرتمند هستند که هیچگاه در یک اقلیم نمی‌گنجند. البته مفهوم زن با خیلی از مفاهیم دیگر در تضاد است و شاید برای همین مانعه‌الجمع بودن این مفاهیم است که مسیحیان و راهبان مسیحی دعوت به تجرید می‌کنند و در اول قدم از سالک می‌خواهند که زن و زندگی‌اش را در راه اهداف عالیه قربانی کند، اما باید دید که آیا مصدق و اصلاحات و احزاب سیاسی نیز در زمره اهداف عالیه هستند؟ آیا این موضوعات آن قدر ارزش دارند تا آدم زن و زندگی‌اش را جلوی پای آن‌ها قربانی کند؟ آیا در یک حساب و کتاب دقیق، کفه سیاسی و آرمانی ترازو آنقدر سنگین می‌شود که گذشتن از زن و بچه به پای حماقت و بلاهت نوشته نشود؟ مصدق عزیز است، آری؛ اما هر طور حساب کنی، زن و بچه عزیزترند. عرایضم تمام نشده.




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 3086]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن