واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > میرفتاح، سیدعلی - قطعاً «بقال نمیگوید که ماست من ترش است»؛ یعنی اینکه موافقان تحول اقتصادی طرح ذرهای زیر بار انتقادات نمیروند. این روزها همهجا صحبت از طرح تحول اقتصادی است. موافقان طرح از همین الان خبرهای خوب میدهند و مخالفان خبرهای بد. البته چون تعداد مخالفان بیشتر است، شاید هم به این دلیل که ما با مخالفان بیشتر دمخوریم، خبرهای بد بیشتر به ما میرسد. از همین الان زمزمههای گرانی اجناس شنیده میشود. بیشتر از زمزمه؛ همین «خبر»، دیروز، گزارش کرده بود که هنوز طرح اجرا نشده، توی پوشاک افزایش چهل درصدی قیمتها اتفاق افتاده است. این یعنی زنگ خطری که به ما میفهماند این رشته سر دراز دارد و از پس پوشاک، مایحتاج دیگر زندگی نیز گرانتر میشوند و قوزی روی قوز قبلی مردم بالا میآید و. . . متأسفانه طبق یک سنت قدیمی، در این میان اگر بنا باشد کسی آسیب ببیند، همین مردم فرودستی هستند که طی سالهای متمادی، جز وعده و وعید چیزی سر سفرهشان گذاشته نشده. به قول قدیمیها «هرچه سنگه، مال پای لنگه»؛ یعنی اینکه این بار هم علیرغم اینکه همه مدعی هستند که برای خدمت اقشار کمدرآمد و آسیبپذیر دارند زحمت میکشند و طرح مینویسند و طرح تصویب میکنند، باز هم دود این طرح -اگر البته بپذیریم که دودی دارد- به چشم همینها خواهد رفت. البته بر منکرش لعنت که بگوید مملکت نیاز به طرح تحول اقتصادی ندارد و تا ابد باید به همین وضعیت رقتبار ادامه داد. قطعاً هر آدم عاقلی میداند که از یک جایی باید شروع کرد و این اقتصاد بیمار را معالجه کرد. قطعاً این هم پذیرفتنی است که هر طرحی عواقبی دارد و احتمالاً برای اجرای دقیق طرح یک عده باید قربانی شوند و جور بقیه را بکشند تا اینکه سرانجام این نابسامانی، سامان بیابد. اینها همه درست است و نباید احساساتی شد و جلوی یک طرح عظیم را گرفت، اما آیا این طرح، به تناسب عظمت و بزرگیاش، حساب شده، علمی، دقیق و عمیق هم هست؟ این سؤال را چه کسی به ما جواب میدهد؟ قطعاً «بقال نمیگوید که ماست من ترش است»؛ یعنی اینکه موافقان طرح ذرهای زیر بار انتقادات نمیروند و از نقطه نقطه طرح دفاع میکنند. این دفاع به حدی جانانه است که حتی آقای احمدینژاد، بیشتر سخنرانی خود را در مشهد و در میلاد امام رضا (ع) به همین طرح تحول اقتصادی اختصاص داد و با زبانی که کشاورزان و روستاییان و همین دهکهای پایین متوجه شوند و حساب کار دستشان بیاید، درباره ضرورت طرح سخن گفت و کمابیش جواب خیلیها را هم داد. بدیهی است که در ضرورت طرح کسی شک ندارد، آنچه محل انتقاد و سؤال است خود طرح و نحوه اجرای طرح است که معمولاً موافقان وارد دیتیل نمیشوند و به دفاع از کلیات بسنده میکنند. سؤال ما را منتقدین به وضوح و روشنی پاسخ میدهند، اما جواب آنها -عموماً- آمیخته به انگیزههای سیاسی است و بیشتر حمل بر عداوت و مخالفت با کلیت دولت دهم است تا انتقاد از طرح. شاید یکی از دلایلی که دولت زیر بار این انتقادها نمیرود، همین است که آنها را در رقابت خود میبیند و در نقد آنها یک جور ایرادگیری سیاسی میبیند. آیا واقعاً این انتقادهای اقتصادی، در اصل همان دعوای سیاسی است؟ البته وقتی فضای سالم رقابت سیاسی فراهم نباشد، طبیعی است که گروه رقیب از هر فرصتی استفاده میکند و هرطور که هست سعی کند، گزکی از گروه حاکم بگیرد و نقطهضعفهای او را بزرگ کند. متأسفانه این اتفاق الان در مملکت ما افتاده و رقابتهای سیاسی در مسائل مهمی که به سرنوشت مردم مربوط است، راه یافته. به همین دلیل است که ما -مایی که متخصص اقتصاد نیستیم- معیاری نداریم که بدانیم چیزی مثل طرح تحول اقتصادی، تا چه اندازه درست و حسابشده و کارشناسانه است. شما چطور؟ من تقریباً نشستهام و تمام و کمال، نظر موافق و مخالف را شنیدهام و خواندهام. چیزی که در این میان میبینم، یکسری مخالفتهای «صفر»ی و موافقتهای «صد»ی است. یا سیاهِ سیاه و یا سفیدِ سفید. این رفتار صفر و صدی به حدی رسیده که اصولاً دولت دوست و دشمن خود را از همین طریق پیدا میکند و مخالفین هم از همین رفتار خطکشیها و مرزبندیها را تشخیص میدهند. یعنی یک بار که قرار است توی مملکت طرح عظیمی به اجرا گذارده شود که همه چیز را و از جمله اقتصاد را متحول کند، متأسفانه در میان هزار شائبه سیاسی گیر افتاده است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 251]