آمريكا بازگشت به نقطه صفر

واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: آمريكا بازگشت به نقطه صفر
شعارهاي انتخاباتي « باراك اوباما » براي ايجاد « تغيير » تدريجا رنگ مي بازد و آمريكا در افغانستان و عراق براي بازگشت به نقطه صفر در تدارك روي كار آوردن طالبان در افغانستان و بازگرداندن بعثي ها به قدرت در عراق است ! اگرچه اوباما برنامه زمان بندي براي بازگرداندن يكصد هزار نظامي آمريكائي از عراق را به تصويب كنگره رسانيده و قرار است 50 هزار نظامي ديگر به بهانه آموزش و كمك به نيروهاي عراقي براي باصطلاح حفظ امنيت در اين كشور بمانند ولي استراتژي آمريكا در عراق بر محور بازگشت بعثي ها به قدرت استوار شده است .
واشنگتن بطور مستمر بر دولت نوري المالكي فشار مي آورد تا بازگشت بعثي ها را بپذيرد و آنرا به اجرا درآورد. واقعيت اينست كه آمريكا تقريبا بلافاصله پس از اشغال عراق برقراري ارتباطات سازماني يافته با مقامات ارشد بعثي را در دستور كار خود قرار داد و در چندين مرحله سعي كرد برخي مقامات نظامي بعثي را به قدرت بازگرداند. از جمله فرماندهي نظامي در « فلوجه » را به يك ژنرال بعثي سپرد اما واكنش ها و اعتراضات مردمي و مخالفت مجلس ملي و دولت عراق مانع پيشبرد اهداف اشغالگران در « تجديدحيات بعثي ها » شد.
آمريكا همچنين از طريق شركتهاي باصطلاح امنيتي خود به سازماندهي بعثي ها و ساير گروههاي تروريستي پرداخت و آنها را به انواع سلاحهاي پيشرفته كه بعضا حتي در اختيار نظاميان و نيروهاي امنيتي عراق هم نبود مجهز و مسلح ساخت . بعلاوه با فشار اشغالگران مجلس ملي عراق مصوبه اي را مورد تاييد قرار داد كه آندسته از بعثي هائي كه دستشان به خون مردم عراق آغشته نيست و در جنايت ها و اقدامات تروريستي نقش نداشته اند مورد عفو قرار مي دهد لكن به موازات آن دقيقا براي بازگرداندن « اشرار بعثي » وارد عمل شد و كساني را مورد حمايت قرار داد كه در عراق به همدستي با رژيم بعثي مشهور بودند و بعضا حتي از اركان رژيم بعثي صدام بودند. تلاش براي آزادي « طارق ميخائيل يوحنا عزيز » و همدستانش از يكطرف و تشكيل جلسات سري با برخي نظاميان و سركردگان بعثي توسط آمريكا باعث شد كه دولت عراق و مجلس ملي به رفتار مشكوك اشغالگران وا كنش نشان دهد و خواستار توضيح در اين زمينه شود.
البته برخي عناصر بعثي در چارچوب ساختار جديد قدرت وارد فرآيند سياسي عراق شدند و از طريق « جبهه التوافق » و « حزب گفت وگوي ملي » در مجلس حضور دارند ولي كشف مواد منفجره و سلاحهاي اتوماتيك از خانه يكي از نمايندگان مجلس عراق نشان داد كه بعثي ها و برخي عناصر سني با عمليات تروريستي عليه مردم عراق و بويژه عليه مقامات كنوني اين كشور ارتباط دارند. واشنگتن سعي دارد از وجود بعثي ها بويژه با درنظر گرفتن نفرت عمومي از آنها بعنوان ابزاري جديد استفاده كند و بعثي ها را « برگ برنده » عليه دولت مالكي و مجلس ملي ارزيابي مي كند. هر چند بعثي ها هم بخوبي مي دانند كه فاقد پايگاه مردمي هستند و به همين دليل به راحتي با طرحهاي آمريكائي همراهي مي كنند و در صدد برآمده اند از اين فرصتها براي نفوذ در قدرت مركزي و احياي شرايط گذشته سواستفاده كنند.
ماجراي طالبان در افغانستان با قدري تفاوت الفباي مشتركي دارد. طالبان تا قبل از حمله آمريكا به اين كشور در راس قدرت بود ولي اشغالگران ادعا كردند كه سرگرم پاكسازي افغانستان و شكار عناصر طالبان هستند . اكنون بيش از 7 سال از آن روزها مي گذرد و طالبان بر استان هلمند مركز ثقل كشت و توليد موادمخدر افغانستان تسلط كامل دارد و در 3 استان ديگر نيز سعي دارد جاي پاي خود را تدريجا تثبيت كند. اشغالگران انگليسي با طالبان در ارتباط هميشگي قرار دارند و روابط نزديك و صميمانه اي با رهبران اين گروهك تروريستي برقرار كرده اند. در عين حال واشنگتن هم در مورد بازگشت طالبان به قدرت فشارهاي مستمري را بر حكومت مركزي كابل وارد مي كند.
حامد كرزاي اخيرا بر اثر فشارهاي فزاينده از سوي اشغالگران به راهكار « همزيستي با طالبان » پيوسته و مذاكراتي را با آنها در « طائف » به پيش مي برد. به علاوه « ياب دهوپ شفر » دبيركل سازمان پيمان آتلانتيك شمالي (ناتو) اخيرا پيشنهاد مذاكره و مصالحه با طالبان را يگانه راه پايان دادن به بحران در افغانستان ذكر كرده و تصريح مي كند كه جنگ افغانستان راه حل نظامي ندارد.
تقريبا به طور همزمان باراك اوباما ضمن اعتراف به شكست ارتش هاي ناتو در افغانستان از احتمال مذاكره با طالبان سخن به ميان آورده است . اين در حاليست كه منابع موثق از پيشرفت مذاكرات با طالبان خبر مي دهند و مي گويند همكاري با طالبان موضوع تازه اي نيست ولي به تازگي آشكار شده است .
در واقع طالبان يك گروهك تروريستي دست پرورده آمريكا در افغانستان است . اين طرح با محوريت آمريكا با بودجه و سرمايه عربستان توسط ركن دوم ارتش پاكستان به اجرا درآمد و طالبان را در افغانستان به قدرت رسانيد. البته مقامات واشنگتن بعدا به ناكامي و نقاط ضعف عملي طالبان پي بردند و با حمله به افغانستان اين گروه را از قدرت كنار زدند ولي شعار جنگ عليه طالبان حتي براي لحظه اي هم « صادقانه » نبود و عمدتا به عنوان فرصتي براي استقرار نيروهاي ناتو در افغانستان از آن سواستفاده شد.
اوباما مي گويد اوضاع در افغانستان بدتر از گذشته است و طالبان گستاخ تر شده است . وي با قرينه سازي اوضاع عراق و افغانستان ادعا كرد راهبرد آمريكا براي مذاكره و همكاري با شورشيان (بعثي ها) در عراق موفقيت آميز بوده و بايد ديد كه آيا اين راهبرد مي تواند در افغانستان هم كارآمد باشد
بدين ترتيب آمريكا در عراق و افغانستان به نقطه صفر بازگشته و سعي دارد همان گروههاي جنايتكاري را كه سرنگون كرده مجددا به قدرت بازگرداند و طالبان را در افغانستان و بعثي ها را در عراق يكبارديگر به قدرت برساند. مقامات واشنگتن پيش از اين از مدل افغانستان به عنوان يك نوآوري ياد مي كردند و در عراق هم به دنبال يك « حامد كرزاي عراقي » مي گشتند ولي بعدها اعلام كردند كه عراق افغانستان نيست ! اكنون اوباما مي گويد مدل احياي شبكه بعثي در عراق را مي توان در افغانستان هم آزمايش كرد ولي هشدار مي دهد كه افغانستان عراق نيست !
طرح جديد آمريكا براي عراق و افغانستان هرچه باشد در يك نكته ترديد نيست وآن اينكه تمامي طرحهاي واشنگتن براي اين دو كشور و در منطقه شكست خورده و پنتاگون همچنان سرگرم تلاش براي « تجديد حيات مهره هاي سوخته » است .
اكنون رمز اقدامات واشنگتن براي تضعيف حامد كرزاي و ناكارآمد جلوه دادن وي در كابل و تضعيف نوري المالكي و ناتوان معرفي كردن وي در بغداد بهتر قابل درك است . در واقع مدل انتخابي حكومت دلخواه واشنگتن براي اين دو كشور كاملا مشخص و محرز است و ديگر همه مي دانند كمال مطلوب آمريكا در اين دو كشور همان طالبان و بعثي ها هستند. اين بدان معني است كه آمريكا ضمن بازگشت به نقطه صفر در اين دو كشور در واقع تمامي مزدورانش را در طول اين دوران چندساله همگي را بازيچه قرارداده و مزدوران قبلي را بهتر مي پسندد! اين شايد بهترين ترجمان شعار تغيير آقاي « اوباما » باشد.

چهارشنبه|ا|21|ا|اسفند|ا|1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: همشهری]

[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 247]