واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: بین الملل > آسیا - سازمان ملل به مردی برای تمام فصول نیاز دارد اما بان کی مون چهره مناسبی برای هیچ فصل سیاسی نیست جیمز ترائوبدر ماه می سال 2006 میلادی ، بان کی مون ماراتن رسمی خود برای حضور بر مسند دبیر کلی سازمان ملل را با حضور در نشست پرسش و پاسخ در شورای روابط امور خارجی ایالات متحده آغاز کرد. هنوز بیست دقیقه از آغاز این نشست نگذشته بود که لهجه انگلیسی کسل کننده بان کی مون و پاسخ های بی محتوایش به پرسش ها مرا در خواب فرو برد . همان موقع باید درک می کردم که بان کی مون بهترین گزینه برای این شغل است ! امروز دو سوم از روزهای حضور او در قدرت گذشته است و باید اعتراف کنیم که استاندارد کاری او حتی از حد انتظار ما هم بسیار پایین تر بود .نمایندگان کشورهایی که به سازمان ملل به چشم مرجعی قانونی نگاه می کنند باید مانع از حضور مجدد و انتخاب او برای دومین بار در مسند قدرت شوند. بان کی مون مردی متوسط است و این ماندن در میانه گی نیز دلیلی دارد . دبیر کل های سازمان ملل غالبا برای ویژه گی های منفی که در خود جا داده اند انتخاب می شوند و نه برای حسن هایی که در چنته دارند. بان کی مون مردی اهل کاغذ بازی بود که کاندیدا مورد حمایت سفیر وقت امریکا در سازمان ملل جان بولتون هم بود . بان کی مون بعد از کوفی عنان آمد تا کاریزما خطرناک عنان را خنثی کند . چین که از حق وتو برای تعیین دبیر کل برخوردار است ، از انتخاب مردی که چندان در پروفایل های سازمان ملل جایی ندارد ، خرسند شد . جنگ عراق به راحتی به کمک بان کی مون آمد و بدین تریتب او در نخستین سال های حضور در قدرت با خیال راحت به کار خود ادامه داد . نخستین بار در آگوست گذشته بود که ناکارآمدی بان کی مون بر زبان ها افتاد. یک روزنامه نروژی نامه ای از سفیر این کشور در سازمان ملل منتشر کرد که در آن این مقام به بی کفایتی و ذات کسل کننده بان کی مون اشاره کرده بود . در این نامه بان کی مون به بی تفاوتی در قبال نقض حقوق بشر در میانمار، سریلانکا و دیگر مناطق پراشوب متهم شده بود . سفیر نروژ حتی بان کی مون را به ناشنوایی متهم کرده بود . در این گزارش تاکید شده بود که سازمان ملل با ریاست بان کی مون بر ان تبدیل به قدرتی شده است همیشه غایب در بحران های بین المللی. بان کی مون نه تنها اعتبار خود نزد دیگر اعضا را از دست داده بود بلکه در کادر ریاست سازمان ملل هم خبری از معتبر شمردن نظرات او نبود . البته در خیل فعالان حقوق بشر و نهادهای بین المللی هم کم نبودند کسانی که اعتقاد داشتند بان کی مون در جریان سریلانکا و ببرهای تامیل در پشت پرده عمل کرده و ترجیح داده است از دیپلماسی سکوت استفاده کند . در اینچنین شرایطی مردان و زنان حاضر در کابینه باراک اوباما تمام تلاش خود را به کار می گیرند تا حضور بان کی مون در دور دوم ریاست بر بین المللی ترین نهاد را تضمین کنند. بان کی مون را شاید بتوان امریکایی ترین دبیر کل سازمان ملل در این سال ها خواند . شاید سوزان رایس سفیر امریکا در سازمان ملل از چراغ همیشه خاموش آقای مون ناراحت باشد اما حقیقت این است که دو نفر در تمامی مسائل با هم گفتگو می کنند. همزمان دلیلی هم وجود ندارد که چین که همواره سازمان ملل را عامل بازدارنده برای اهداف خود دانسته است از سیاست های بان کی مون ناراضی باشد . البته در میان هواداران آسیایی بان کی مون هم کسانی هستند که اعتقاد دارند جامعه جهانی از آقای دبیر کل بیش از اندازه انتظار دارد . زمان تصدی گری بان کی مون بر مسند قدرت در سازمان ملل در سال 2011 به پایان می رسد . بسیاری از همراهان او وی را به بی کفایتی و عدم مسئولیت پذیری متهم می کنند. بان کی مون خود را سیاستمداری از آسیا می دانست که برای اصلاحات امده است ، حال انکه در این مدت از تنها چیزی که در سازمان ملل خبری نبوده، اصلاحات است . بان کی مون آن قدرت رهبری و شخصیت کاریزماتیک کوفی عنان را ندارد . پرسش اینجاست که آیا سازمان ملل می تواند برای پنج سال دیگر او را بر مسند قدرت تحمل کند ؟ شاید دبیر کل سازمان ملل در دهه هشتاد با توجه به نقش نه چندان فعال سازمان ملل می توانست مردی مانند بان کی مون باشد اما در این برهه زمانی نقش کلیدی سازمان ملل در معادلات بین المللی این اجازه را نمی دهد . حتی مردی مانند جورج بوش که به خودمختاری نیز شهرت دارد ، برای حمله به عراق از سازمان ملل کسب اجازه می کند . شاید کوفی عنان با رسوایی در برنامه غذا سازمان ملل ، طناب دار خود را آویخت اما حقیقت این بود که امریکا نمی خواست سر بر تن کوفی عنان باشد چرا که او با جنگ عراق مخالفت کرده بود . امروز تنها نیرویی که می تواند بان کی مون را به خارج ازصحن سازمان ملل هدایت کند، کاخ سفید است . باراک تا کنون بارها تاکید کرده است که واشنگتن برای به کرسی نشاندن شعارهای خود در خصوص جهانی عاری از تسلیحات هسته ای به کمک بین المللی و البته سازمان ملل نیاز دارد . در استراتژی جدید ملی که اوباما برای کشورش ترسیم کرده است به نقش سازمان ملل اشاره مستقیم شده است : ما به سازمان مللی نیاز داریم که بتواند به هدف های اصلی و بنیادین خود برسد: به صلح بین الملل دست یابد ، امنیت بین المللی را تامین کند . بر حجم همکاری ها و تعامل های بین المللی بیفزاید و البته حقوق بشر را نادیده نگیرد . حقیقت این است که بان کی مون تنها مانع بر سر راه سازمان مللی پویا است . اوباما باید بداند که نمی تواند با رهبری که الان در راس قدرت در سازمان ملل دارد به اهداف خود برسد . کاخ سیفد باید در این زمینه با چین و دیگر متحدان خود در سازمان ملل ارتباط گرفته و مقدمات خروج بان کی مون را فراهم کند .باید مردی انتخاب شود که بتواند عنان امور در سازمان ملل را در اختیار داشته باشد، بان کی مون اما مرد این کار نیست. فارین پالیسی بیست و دوم جولای / ترجمه : سارا معصومی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 443]