تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 30 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):نماز شب، موجب رضايت پروردگار، دوستى فرشتگان، سنت پيامبران، نور معرفت، ريشه ايم...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

کلینیک زخم تهران

کاشت ابرو طبیعی

پارتیشن شیشه ای اداری

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

ساندویچ پانل

ویزای ایتالیا

مهاجرت به استرالیا

میز کنفرانس

تعمیرگاه هیوندای

تعمیرگاه هیوندای

تعمیرگاه هیوندای

اوزمپیک چیست

قیمت ورق سیاه

چاپ جزوه ارزان قیمت

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1855036851




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

خاطرات خورشید جبهه(2)


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: خاطرات خورشید جبهه(2)
خورشید جبهه
متنی که می خوانید خاطراتی است که مقام معظم رهبری از دوران جنگ و جبهه نقل کرده اند.مقاومت رمز پیروزی در آن روزها سازماندهی نیروی هوایی و سازماندهی بخشهای گوناگون ارتش مسئله‌ مهمی بود. این كار آن چنان با ظرافت، مهارت و پایبندی به مبانی انقلاب در داخل نیروی هوایی انجام گرفت كه حتی ناظران نزدیك و آشنا را هم متحیر كرد. بعد جنگ تحمیلی آغاز گشت و نوبت عملیات شد. چشمها متوجه بود كه نیروی هوایی چه خواهد كرد؟ نیروی هوایی نقش‌آفرینی كرد و وسط میدان ظاهر شد. با اینكه نیروی هوایی، نیروی پشتیبانی است، اما در برهه مهمی از زمان در آغاز جنگ، محور دفاع مقدس شد. بنده آن وقت نماینده‌ مجلس شورای اسلامی بودم؛ به مجلس رفتم و از تعداد سورتیهای پرواز نیروی هوایی در جنگ گزارش دادم؛ نمایندگان مبهوت ماندند! یك بار دیگر نیروی هوایی دیگران را متعجب كرد؛ آن زمان كه دستگاه‌های به گمان بعضیها از كار افتاده و معطل مانده رو به تمام شدن را احیا كرد. شاید روز اول یا دوم جنگ بود كه چند نفر از بزرگان نظامی آن روز كاغذی به من دادند كه در آن طبق آمار نشان داده شده بود كه ما حداكثر تا بیست روز دیگر پرنده‌ای در آسمان كشور نخواهیم داشت نه ترابری و نه جنگنده. من هنوز آن كاغذ را نگه داشته‌ام. به ما می‌گفتند اصلاً امكان ندارد اما جوانان ما از خلبان ما، فنی ما، پدافندی ما، همه و همه دست به هم دادند و هشت سال جنگ را بدون اینكه ما چیز قابل توجهی به موجودی ارتش اضافه كرده باشیم، اداره كردند آن هم در مقابل پشتیبانی‌های جهانی از رژیم صدام به آن رژیم هواپیما و امكانات راداری و پدافندی می‌دادند و مدرنترین وسایل و تجهیزات رادر اختیارش می گذاشتند اما نیروی هوایی ایستادگی كرد:‌«ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا».(بیانات در دیدار فرماندهان و كاركنان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی 19/11/1382)  امید به جوانان اكثر جوانی‌هایی كه در جنگ نقش‌های مؤثر ایفا كردند از قبیل دانشجوها بودند و خیلی هایشان هم جزو نخبه‌ها بودند. دلیل نخبه‌بودنشان هم این بود كه یك جوان بیست و دو سه ساله فرمانده یك لشكر شد؛ آنچنان توانست آن لشگر را هدایت كند و آن چنان توانست طراحی عملیات را كه هرگز نكرده بود، بكند كه نه فقط دشمنانی را كه مقابل ما بودند یعنی سربازان مهاجم بعثی عراق متعجب كرد بلكه ماهواره‌ای دشمنان را هم متعجب كرد. ما والفجر هشت را كه حركت نشدنی و باور نكردنی است داشتیم درحالی كه ماهواره‌های آمریكایی برای عراق لابد این موضوع را شنیدید و مطلعید كار می‌كردند؛ اطلاعات به آن كشور می‌دادند؛ یعنی دائماً قرارگاه‌های جنگی رژیم بعثی با دستگاه‌های خبری آمریكایی و با ماهواره‌هایشان مرتبط بودند و آن ماهواره نقل و انتقال و تجمع نیروهای ما را ثبت می‌كردند و بلافاصله به آن اطلاع می‌دادند كه ایرانیها كجا تجمع كرده‌اند و كجا ابزار كار گذاشته‌اند. حتما می‌دانید كه اطلاعات در جنگ نقش بسیار مهم و فوق العاده‌ای دارد اما زیر دید این ماهواره‌ها، ده‌ها هزار نیرو رفتند تا پای اروند رود و دشمن نفهمید! با شیوه‌های عجیب و غریبی كه می‌دانم شماها چیزی از آنها نمی‌دانید البته آن وقت برای ماها روشن بود بعد هم برای مردم آشكار شد منتها متأسفانه معارف جنگ دست به دست نمی‌شود. یكی از مشكلات كار ما این است لذا شماها خبر ندارید اینها با كامیون با وانت، به شكل‌های گوناگون مثل اینكه گویا هندوانه بار كرده‌اند، توانستند ده‌ها هزار نیروی انسانی را با پوشش‌های عجیب و غریب و در شب‌های تاریكی كه ماه هم در آن شبها نبود به كناره اروندرود منتقل كنند و از اروندرود كه عرض آن در بعضی از قسمتها به دو سه كیلومتر می‌رسد این نیروهای عظیم را عبور بدهند به آن طرف از زیر آب و با آن وضع عجیبی كه اروند دارد كه شماها شاید آن را هم ندانید. اروند دو جریان دارد: یك جریان از طرف شمال به جنوب است كه آن جریان اصلی اروند است و رودخانه دجله و فرات هم در همین جریان به اروند متصل می‌شوند و با هم به طرف خلیج فارس می‌روند. جریان دیگر عكس این جریان است و آن در مواقع مد دریا است. در این مواقع آب دریا به قطر حدود دو سه یا چهار متر از طرف دریا یعنی از طرف جنوب می‌آید به طرف شمال یعنی دریا سرریز می‌شود در رودخانه. با این حساب یعنی اروند دو جریان صدو هشتاد درجه‌ای كاملاً مخالف همدیگر دارد. به هر حال با یك چنین وضع پیچیده‌ای آن زمان ما در جریان جزییات كار قرار می گرفتیم و آن دلهره‌ها و كذا و كذا رزمندگان اسلام توانستند به آنجا بروند و منطقه‌ای را فتح كنند و كار شگفت آوری را انجام دهند این كار كار همین دانشجوها و همین جوانان و همین نخبه‌هایی دارد كه در بسیج و در سپاه بودند.(بیانات در دیدار با جوانان نخبه و دانشجویان 5/7/83 ) بابایی آماده پرواز بود سال 61 شهیدبابایی را گذاشتیم فرمانده پایگاه هشتم شكاری اصفهان. درجه این جواب حزب‌اللهی سرگردی بود كه او را به سرهنگ تمامی ارتقا دادیم. آن وقت آخرین درجه ما، سرهنگ تمامی بود. مرحوم بابایی سرش را می تراشید و ریش می گذاشت. بنا بود او این پایگاه را اداره كند. كار سختی بود. دل همه می‌لرزید دل خود من هم كه اصرار داشتم، می‌لرزید، كه آیا می تواند؟ اما توانست. وقتی بنی‌صدر فرمانده بود، كار مشكل‌تر بود. افرادی بودند كه دل صافی نداشتند و ناسازگاری و اذیت می كردند حرف می‌زدند، اما كار نمی‌كردند؛ اما او توانست همانها را هم جذب كند. خودش پیش من آمد و نمونه‌ای از این قضایا را نقل كرد. خلبانی بود كه رفت در بمباران مراكز بغداد شركت كرد، بعد هم شهید شد. او جزو همان خلبان‌هایی بود كه از اول با نظام ناسازگاری داشت. شهید عباس بابایی با او گرم گرفت و محبت كرد حتی یك شب او را با خود به مراسم دعای كمیل برده بود؛ با این كه نسبت به خودش ارشد هم بود. شهید بابایی تازه سرهنگ شده بود اما او سرهنگ تمام چند ساله بود؛ سن و سابقه خدمتش هم بیشتر بود. در میان نظامی ها این چیزها مهم است. یك روز ارشدیت تأثیر دارد؛ اما او قلباً و روحاً تسلیم بابایی شده بود. شهید بابایی می گفت دیدم در دعای كمیل شانه‌هایش از گریه می‌لرزد و اشك می‌ریزد. بعد رو كرد به من و گفت: عباس دعا كن من شهید بشوم! این را بابایی پس از شهادت آن خلبان به من گفت و گریه كرد. او الان در اعلی علیین الهی است؛ اما بنده كه سی سال قبل از او در میدان مبارزه بودم هنوز در این دنیای خاكی گیر كرده‌ام و مانده‌ام! ما نرفتیم؛ معلوم هم نیست دستمان برسد. تأثیر معنوی اینگونه است خود عباس بابایی هم همین طور بود او هم یك انسان واقعا مؤمن و پرهیزگار و صادق و صالح بود.(بیانات در دیدار مسئولان عقیدتی، سیاسی نیروی انتظامی 23/10/83) قدرت معنوی ملت ایران بنده در همان دوران غربت، وقتی خرمشهر در اشغال دشمنان بیگانه بود، نزدیك پل خرمشهر رفتم و به چشم خودم دیدم وضعیت چگونه است. فضا غم آلود و دلها سرشار از غصه بود و دشمن با اتكا به نیروهای بیگانه كه به او كمك می‌كردند همین آمریكا و غربیها و همین مدعیان دروغگو و منافق حقوق بشر درخرمشهر مستقر شده بود. تانك‌های او، وسایل پیشرفته او، هواپیماهای مدرن او، نیروهای تا دندان مسلح او؛ بچه های ما آر. پی.جی هم نداشتند؛ با تفنگ می‌جنگیدند؛ اما با ایمان و با صلابت. همین جوانان، با دست خالی، امابادل پر از امید و ایمان به خدا، بدون اینكه ابزار پیشرفته‌ای داشته باشند و بدون اینكه دوره های جنگ را دیده باشند وسط میدان رفتند و بر همه آن عوامل غلبه پیدا كردند. روز سوم خرداد، همان ساعت اولی كه رزمندگان ما خرمشهر را گرفته بودند مرحوم شهید صیاد شیرازی به من تلفن كرد. بنده آن وقت رئیس جمهور بودم و گزارش اوضاع جبهه را می‌داد. می گفت الان هزاران سرباز و افسر عراقی صف بسته‌اند برای اینكه بیایند ما دست‌هایشان را ببندیم و اسیر شوند. قدرت معنوی یك ملت این است. فقط خرمشهر نیست، خرمشهر یك نماد است كربلای 5 ما هم همین طور بود؛ والفجر 8ما هم همین طور بود؛ فتوحات فراوان دیگر ما هم همین طور بود؛ عملیات خیبر و بدر و مجموعه هشت سال دفاع مقدس ما هم همین طور بود. البته ناكامی و شكست هم داشتیم و شهید هم دادیم؛ میدان مبارزه است. به بركت ایمان شهیدان ما و ایمان شما پدران و مادران و همسران كه شماها هم پشت سر شهدا قرار دارید چون اگر پدر شهید، مادر شهید و همسر شهید با او همدل و هم ایمان نباشند، او نمی‌تواند برود بجنگد توانستید در این مبارزه پیروز شوید. این همان درسی است كه باید همواره جلوی چشم ما باشد و به آن نگاه كنیم.(بیانات در دیدار خانواده های شهدا 3/3/84) پیشتازان شهادت بچه‌های شهید چمران در ستاد جنگ های نامنظم جمع‌می شدند و هر شب عملیات می‌رفتند و بنده را هم گاهی با خودشان می‌بردند. یك شب دیدم، افسری با من كار دارد؛ به نظرم سرهنگ 2 یا سرگرد بود. چون محل استقرار ما لشكر 92 بود لذا به اینها نزدیك بودیم. آن افسر پیش من آمد و گفت: من با شما یك كار خصوصی دارم من فكر كردم مثلا می‌خواهد درخواست مرخصی بدهد یك خرده لجم گرفت كه حالا در این حیص و بیص چه وقت مرخصی رفتن است. اما دیدم با حالت گریه آمد و گفت: شبها كه این بچه‌ها به عملیات می‌روند اگر می شود من را هم با خودشان ببرند(!) بچه ها شبها با مرحوم شهید چمران به قول خودشان به شكار تانك می‌رفتند و این سرهنگ آمده بود، التماس می كرد كه من را هم ببرید! چنین منظره ها و جلوه‌هایی را انسان مشاهده می كرد این نشان دهنده آن ظرفیت معنوی است. بچه‌های بسیجی و بچه های سپاه و داوطلبان جبهه و آدم هایی از قبیل شهید چمران كه جای خود دارند این یك بعد از ظرفیت این ملت عظیم است.(بیانات در دیدار جمعی از پیشكسوتان جهاد و شهادت و خاطره گویان دفتر ادبیات و هنر مقاومت 31/6/84)  از تو به یك اشاره... یك روز در شهریور 1320 چند لشگر از شرق و چند لشگر از غرب وارد كشور شدند و چند تا هواپیما در آسمانها پیدا شدند؛ نیروهای نظامی آن روز كشور از پادگانها هم گریختند! نه فقط در جبهه ها نماندند، بلكه آنهایی هم كه در پادگان بودند، خزیدند تو خانه‌ها و خود را مخفی كردند! یك روز هم همین ملت ساعت 2 بعدازظهر، امام اعلام كرد كه مردم بروند پاوه را از دست دشمنان خارج كنند. مرحوم شهید چمران به خودمن گفت: به مجرد اینكه پیام امام از دیوار پخش شد ما كه آنجا در محاصره دشمن بودیم، احساس كردیم كه دشمن دارد شكست می خورد. بعد از چند ساعت هم سیل جمعیت به سمت پاوه راه افتاد. من ساعت چهار و پنج همان روز در خیابان به طرف منزل امام می رفتم دیدم اصلا اوضاع دگرگونه است. همین طور مردم در خیابانها سوار ماشینها می شوند و از مراكز سپاه و مراكز مربوط به اعزام جبهه، به جبهه ها می روند. این همان مردمند؛ اما فكر و محتوای ذهن تغییر پیدا كرده است؛ آرمان پیدا كردند؛ به هویت خودشان واقف شدند؛ خود را شناخته‌اند. همین طور باید پیش برود.(بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار خانواده های شهدا و ایثارگران استان سمنان 18/8/85)منبع:خبرگزاری فارس 





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 303]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن