تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 18 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):سزاوار است هر يك از شما در دهان و بينى زياد آب بچرخاند، چرا كه اين كار، مايه آمرزش...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805669999




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

امام سجاد(ع)؛ پاسدار نهضت كربلا


واضح آرشیو وب فارسی:شبكه خبر دانشجو: امام سجاد(ع)؛ پاسدار نهضت كربلا
حضرت علي بن الحسين امام سجاد (ع) در روز پنجم شعبان يا 15جمادي الاول سال 38 هجري در مدينه چشم به جهان گشود.


پدر بزرگوارشان امام حسين (ع) سوّمين پيشواي شيعيان جهان بوده و مادر مكرمه آن حضرت بي بي شهربانو دختر يزدگرد سوم است.

اين بزرگوار در واقعه كربلا 23 سال داشته و تنها پسر به يادگار مانده حضرت امام حسين (ع) و وارث آل محمد(ص) مي باشند.

هنگاميكه امام حسين (ع) تنها ماند به هرسوكه نگاه كرد براي خود يار و ياوري نديد، صدا زد : هَل مِن ذَابٍّ يَذُبُّ عَن حَرَمِ رَسُولِ اللهِ آيا كسي هست كه ازحرم رسول خدا (ص) حمايت ودفاع كند ؟ اين سخن آنچنان جگرسوزبود كه وقتي بانوان حرم آن راشنيدند صداي گريه آنها بلند شد در اين هنگام امام سجاد (ع) كه سخت بيمار و در بستر بود برخواست و با زحمت از خيمه اش بيرون آمد بقدري ناتوان بود كه نمي توانست شمشير خود را حمل كند.

ام كلثوم ازحضرت سجاد (ع) خواست كه به خيمه برگردند، اما امام سجاد(ع) فرمودند: اي عمّه مرا رها كن تا در ركاب پسر رسول خدا(ص) با دشمن بجنگم.

فاضل دربندي در اسرارالشهاده مي نويسد: امام حسين (ع) مانند باز شكاري به طرف امام سجاد(ع) آمد و او را به خيمه اش برد و به او فرمود: پسرم مي خواهي چه كني؟ امام سجاد(ع) عرض كرد: پدرجان نداي تو رگ هاي قلبم را بريد و آرامش را از من ربوده خواستم به ميدان آيم و جانم را فدايت كنم.

امام حسين(ع)فرمود: پسرم تو بيمار هستي و جهاد بر تو واجب و روا نيست تو حجّت و امام شيعيان من هستي تو پدر امامان و سرپرست يتيمان و بيوه زنان هستي و بايد آنها را به مدينه برساني و نبايد زمين از حجّت و امام و نسل من خالي بماند، سپس امام حسين( ع ) با امام سجاد(ع ) وداع كرد، او را در آغوش گرفت و گردن به گردن او گذاشت و گريه سختي كرد و به اين ترتيب با او خداحافظي نمود.

حضرت امام سجاد( ع ) در طول زندگي مصائب و رنج هاي بيشماري را متحمل شدند، در ماجراي كربلا سخت ترين شكنجه ها و ستم ها به ايشان روا داشته شد، غم جانسوز از دست دادن پدر و برادران و عموها، اسارت خواهران و عمه ها و ...، دوران امامت اين امام همام 35 سال و مصادف با دشوارترين دوران ظلم و خفقان امويان( ازيزيد تا وليدبن عبدالملك) بود كه بر اين ايشان بسيار سخت گذشت.

آن بزرگوار بسيار عبادت مي كردند و به زين العابدين ( زينت عبادت كنندگان ) مشهور بودند.

صحيفه سجاديه كه يك دوره كامل جهان بيني و خداشناسي و انسان شناي عميق است مشتمل بر پنجاه و چهار دعاي حضرت مي باشد.

امام سجاد ( ع ) سرانجام در 12محرم (به قولي 18 يا 25) سال 95 ه. ق درسن 57 سالگي توسط ششمين خليفه اموي وليدبن عبدالملك مسموم و به شهادت رسيدند.

مرقد شريف و نورانيشان در مدينه و قبرستان بقيع در كنار امام حسن مجتبي ( عليه السلام ) است.

سخنراني كوتاه و پرشور امام

امام با جمعي انبوه كه بيشتر آمده بودند تماشاي اسيراني كه بيگانه از اسلام معرفي شده بود ، اشاره كرد كه سكوت كنند و همه ساكت شدند ! آنگه پس از ستايش و درود خداوند فرمود:

مردم آنكس كه مرا نمي شناسد خود را معرفي مي كنم . من پسر حسين (ع) پسر علي بن ابيطالبم من پسر شهيدي هستم كه حرمت او را شكسته وزنانش را اسير ساخته و آنان را غارت كرديد. من به خود مي بالم كه پدرم را به ناحق وبيگناه سر بريدند. مردم ! شما را بخدا سوگند آيا مي دانيد كه به پدرم چه نوشتيد ؟ مي دانيد كه نخست با او پيماري ياري بستيد ؟ آنگاه او را با نيرنگ و خدعه به قتل رسانديد. مرگ بر شما ، نابود باشيد كه به چه كار زشت و پستي دست زديد ... در قيامت چه خواهيد گفت ؟ روزي كه پيامبر به شما بگويد : كه فرزندانم را كشتيد و حرمتم را در هم شكستيد ، از امت من نيستيد با چه رو به او نگاه خواهيد كرد ؟

اين سخنان كوتاه و جانگداز در آن محيط خفقان و ارعاب ، طوفاني بپا كرد و چنان در عمق روح و جان مردم كوفه نفوذ كرد كه مي گريستند و همديگر را ملامت مي كردند و از همانجا شعارها بر ضد حكومت و به نفع امام حسين (ع) داده شد و همه اعلام آمادگي كردند و به يزيد و دستيارانش لعنت فرستادند.

اين خطبه كوتاه پرده سياه تحريف را كنار زد و ماهيت امام حسين (ع) و چهره دشمنان را نشان داد و هنوز خطبه تمام نشده بود كه بانگ از مردم برخاست و همه گريه كنان همديگر را ملامت مي كردند و مي گريستند ومي گفتند : بخدا تباه شديد ونمي دانيد !!

امام در برابر هيجان مردم فرمود: خدا رحمت كند كسي را كه پندم را بشنود و وصيتم را بكار بندد.

همگي بيكباره فرياد زدند كه : همه ما فرمانبرداريم و همه حرمت ترا نگاه مي داريم، ما با دشمنان شما پيكار مي كنيم يزيد را مي گيريم و بدست شما مي سپاريم آنچه مي خواهي امر كن تا انجام دهيم ما از كساني كه بر شما ستم كرده اند بيزاريم .!

حضرت كه قصدش بيداري افكار و شناساندن و آگاهي مردم بود و مي دانست شرايط و اوضاع آماده قيام نيست و با قدرت و موقعيت دستگاه حاكمه، هر شورش و انقلابي در نطفه خفه مي شود و هنوز تا روشنگري افكار توده، راهي بس دراز در پيش است و بايد مركز خلافت را كه در چنبر استعمار فكري گرفتار است و در آتش جهل بني اميه مي سوزد ، روشن گردد و...

پس در برابر هيجان ، آنان را به نفاق و كار شكني هاي شان سرزنش كرد و گفت:

مردم نيرنگ باز كوفه حاشا كه ديگر فريب شما را بخوريم ؛ مي خواهيد با من بسان پدرم رفتار كنيد؛ هنوز جراحتي كه بر دل داريم، بهبود نيافته است و... نه ما را ياري كنيد و نه به جنگ مان برخيزيد ....

ايمان امام سجاد (ع):

حضرت سجّاد در دعاي ابوحمزة ثمالي مي گويد: بك عرفتك وانت دللتني عليك وعويني اليك ولولا انت لم أدرما انت.

«تو را به خودت شناختم و تو دلالت نمودي مرا بر خودت و دعوت نمودي به خودت و اگر نبودي، ترا نمي شناختم.»

اين گونه كمات منتهاي ايمان را مي رساند و اين همان ايمان شهودي است كه اميرالمؤمنين مي فرمايد: لو كشفت لي الغطاء ما ازددت يقينا.

«اگر بر فرض محال ممكن بود خدا را بر اين چشم ظاهري ديد و مي ديدم بر يقين من كه الآن به ذات مقدس حق دارم افزوده نمي شد.».

علم امام سجّاد (ع):

حضرت سجاد مي گويد: «اگر نمي ترسيدم كه مردم در حق ما غلوّ كنند، وقايع را تا روز قيامت مي گفتم.»

تقواي امام سجاد (ع):

حضرت سجّاد مي فرمود: «خداوند را معصيت مي كني و ادعا مي كني كه او را دوست داري، به جان من اين ادعا از عجايب امور است، اگر راستي خدا را دوست داشتي او را اطاعت مي كردي، زيرا محّب هميشه مطيع محبوب است.»

در اين اشعار نيز امام سجاد مي گويد محال است كه خداوند را معصيت كنم، زيرا او را دوست دارم.

عبادت امام سجاد (ع):

عبادت و سجده امام سجاد به حدي بود كه به زين العابدين و سجّاد ملقّب شد.

از رسول اكرم روايت شده كه روز قيامت خطاب مي شود: «كجا است زين العابدين؟» و مي بينم كه فرزندم علي بن الحسين جواب مي دهد و مي آيد. از امام باقر روايت شده كه: «پدرم را مي ديدم كه از كثرت عبادت پاهاي او ورم كرده، و صورت او زرد، و گونه هاي او مجروح، و محل سجدة او پينه بسته بود.»

سخاوت، فتوت و رأفت امام سجّاد (ع):

راوي مي گويد: در محضر امام صادق (ع) بوديم كه از مناقب اميرالمؤمنين (ع) صحبت شد و گفته شد هيچ كس قدرت عمل اميرالمؤمنين را ندارد و شباهت هيچ كس به اميرالمؤمنين، بيشتر از علي بن الحسين نبوده است كه صد خانواده را اداره مي كرد. شبها گاهي هزار ركعت نماز مي خواند.»

از طريق اهل تسنن روايت شده است كه چون حضرت سجاد شهيد گشت روشن شد كه آن حضرت صد خانواده را بطور مخفي اداره مي كرده است.

زهد امام سجّاد (ع):

امام سجاد (ع) به اصحاب خود سفارش مي فرمود: «اي ياران من، برادران من، مواظب خانة آخرت باشيد من سفارش دنيا را به شما نمي كنم زيرا شما بر آن حريص هستيد و به آن چنگ زده ايد. آيا نشنيده ايد كه حضرت عيسي به حواريون مي گفت: دنيا پل است، از روي آن بگذريد و به تعميرش نپردازيد! چه كسي روي موج آب خانه مي سازد؟ موج دريا اين دنيا است، به آن دلبستگي نداشته باشيد.»

شجاعت امام سجّاد (ع):

اگر گفتار امام سجاد (ع) را در مجلس ابن زياد و در مجلس يزيد و مخصوصاً خطبة آن بزرگوار را در مسجد شام در نظر بگيريم شجاعت اين بزرگوار بر ما روشن مي شود.

سياست امام سجّاد (ع):

امام سجاد عليه السلام در مدت سي و پنج سال پاسدار شيعه بود. مورخين معتقدند كه تدبير امام سجّاد، مدينه را و بسياري از شيعيان را از دست كساني چون يزيد و عبدالملك مروان نجات داد.

حلم امام سجاد (ع):

درباره امام سجاد گفتاري نقل شده است و ايشان فرمودند: «بر كسي گذشتم كه به من بد مي گفت. بدو گفتم كه اگر راست مي گويي خداوند متعال مرا رحمت كند، و اگر دروغ مي گويي خدا تو را بيامرزد!»

تواضع امام سجاد (ع):

آن حضرت با فقرا مي نشست، با آنان غذا مي خورد، از آنان دلجويي مي كرد، به آنان لطف داشت و پناه آنان بود، براي آنان كار مي كرد و از آنان پذيرايي مي نمود، و دربارة آنان به ديگران سفارش مي كرد.

تاريخ نويسان اقرار دارند كه امام سجاد (ع)، دوست داشت فقيران، يتيمان و بينوايان سر سفره‌اش باشند و با آنها بنشيند، غذا براي آنها آماده كند و حتي غذا در دهن آنان بگذارد.

فصاحت و بلاغت امام سجّاد (ع):

فصاحت به معني خوب سخن گفتن، مجاز، كنايه، لطايف و مثال ها را به كار بردن است و بلاغت سخن خوب گفتن، بجا سخن گفتن، از طول كلام بي فايده پرهيز داشتن است.

امام سجّاد صحيفة كامله سجاديه را به جهان عرضه داشت. صحيفه اي كه چون آن نيامده و نخواهد آمد. صحيفه اي كه در ضمن دعا، معارف اسلام، سياست اسلام، اخلاق اسلام، اجتماعيات اسلام، حقانيت شيعه، حقانيت اهل بيت، انتقاد از ظلم و ظالم، سفارش به حق و حقيقت، و بالاخره يك دوره معارف اسلامي را آموزش مي دهد. صحيفه اي كه محققين اسم آن را اخت القرآن، انجيل اهل بيت، زبور آل محمد نهاده اند. صحيفه اي كه ابلهي با فصاحت ادعا كرد كه مي تواند چون آن بياورد چون قلم به دست گرفت و نتوانست، دق كرد و مرد.

جهاد امام سجاد (ع):

امام سجّاد گرچه در كربلا كشته نشد اما وجودش، بقايش و اسارتش عامل بقاي اسلام بوده است. قيام ابي عبدالله الحسين (ع) درختي بود كه در كربلا كاشته شد و آبياري و به ثمر رساندن و نگاهداري از آن به دست امام سجاد (ع) به دست زينب كبري انجام گرفت.

تدبير امام سجاد در اسارت، گريه هاي امام سجاد در مدينه، نوحه خواني و روضه خوانيهاي آن حضرت در مدت سي و پنج سال سخنرانيش، به موقع جهادي بود فوق العاده مفيد و ثمربخش كه تحليل سياسي تاريخ، اين مطالب را نشان مي دهد.

عفو و جوانمردي امام سجّاد (ع):

درباره امام سجّاد منقول است كه: فرماندار مدينه كه دل امام سجاد را خون كرده بود، از طرف عبدالملك مروان معزول شد و امر شد كه او را به درختي ببندند و مردم بيايند و به او توهين كنند. امام سجاد (ع) اصحاب خود را خواست و سفارش فرمود كه مبادا به او توهين شود! امام سجاد نزد او رفت و او را دلداري داد و نزد عبدالملك مروان وساطت او را كرد كه از اين خواري نجات يابد.
 جمعه 20 دي 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: شبكه خبر دانشجو]
[مشاهده در: www.snn.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 250]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن