واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: نقش رسانهها در پيروزي انقلاب اسلامي ستودني بود خبرگزاري فارس: عضو قديمي تحريريه روزنامه كيهان نقش رسانهها در زمان پيروزي انقلاب اسلامي را واقعاً ستودني ميداند و ميگويد: در آن برهه از زمان 12 بهمن تا 22 بهمن اتفاقات بسيار مهمي در تهران و شهرستانها توسط انقلابيون و رزمندگان عليه حكومت پهلوي رخ داد و رسانهها منعكس كننده آن اتفاقات بودند. به گزارش خبرنگار اجتماعي فارس، بنا داريم خاطرات و يادداشتهاي عكاسان و روزنامهنگاران را درباره انقلاب به قلم خودشان به مناسبت سيامين سالگرد پيروزي انقلاب بر روي خروجي فارس قرار دهيم. داود غرانوش عضو قديمي تحريريه روزنامه كيهان نقش رسانهها در زمان پيروزي انقلاب اسلامي واقعاً ستودني بود. در آن برهه از زمان 12 بهمن تا 22 بهمن كه طي اين 10 روز بسيار اتفاقات در تهران و شهرستانها توسط انقلابيون و رزمندگان عليه حكومت پهلوي رخ داد، رسانهها منعكس كننده آن اتفاقات بودند، مخصوصاً تظاهرات، ايستادگي مردم ايران مقابل سربازان رژيم جيرهخوار تا بن دندان مسلح، حمله به مراكز نظامي و امنيتي رژيم شاه و ... هر چند آن زمان ـ بهمن 1357 روزنامه كيهان در قبول و تحت نظر عوامل رژيم شاه بود و اگر در تهران نبودند اما توسط عواملشان از دور آن را نظارت ميكردند اما با اين حال باز هم خبرهايي در آن درج ميشد كه نشان دهنده اين بود كه ميتوان آزادي را در مطبوعات ديد. در بالا بر آن اشاراتي داشتم كه تظاهرات، مقابله به مثل مردم با سربازان جيرهخوار و ... كشتار مردم توسط سربازان همه در كيهان درج ميشد. به راستي كه رسانههاي نوشتاري در آن دهه ـ 12 تا 22 بهمن 1357 ـ نقش افشاگرانهاي داشتند و اگر هم ساواك كه ته ماندهاش در گوشه و كنار كشور با حمله به مردم حقطلب و آزاديخواه ديده ميشدند اما ميشد حدس زد كه ديگر بر مطبوعات كشور چنبره ندارند. به ياد دارم كه بنده توسط يكي از اعضاي شوراي سردبيري آن زمان كيهان، مأموريت داشتم تا برخي خبرها را كه از انقلابيون به واسطه نزديكي با آنها اطلاع داشتم و يا در جريان بودم، بدهم و دادم كه چاپ شد و سر و صدا هم كرد. مثلا حمله انقلابيون به يكي دو تا از پايگاهها و يا سربازخانههاي رژيم كه محرمانه بود اما منعكس شد. در كل رسانههاي آن زمان با توجه به اينكه دست پرورده رژيم بودند اما توانستند نقش مردمي خود را با ملت انقلابي ايران در جهت دادخواهي و حقطلبي سالها جور و ستم باز ستانند. همچنين به ياد دارم روز هجدهم بهمن سال 1357 را در آن روز باز هم ماموريت داشتم براي جمعآوري خبر دور و بر دانشگاه تهران باشم. حضورم در آن مكان مصادف با خيل سربازان گارد مخصوص بود كه سراسر خيابانهاي منتهي به دانشگاه را مانند زنجيري در ميان گرفته و كسي راهي به درون دانشگاه را نداشت. يعني دانشگاه «ثقل» انقلاب بود. مركزي كه دانشجويان و مردم حقطلب و دادخواه از آن جا به حركت در ميآمدند و پايههاي رژيم را هدف قرار ميدادند. در يك لحظه نگاهم به جواني 25 ساله افتاد كه ناگهان با دستهاي به هوا گرفته و شعار دادن عليه گارديها ما به سوي آنها رفت و با مشت گره كرده به آنان نهيب زد كه ديگر كشتار بس است و سربازان به ملت انقلابي ايران بپيوندند. اما گويا گارديها از مشت او وحشت داشتند چه رسد به اسلحه. وقتي سربازان او را تنها و تك ديدند، بدنش را آماج گلولهها قرار دادند و او را به شهادت رساندند و پيكرش را در آسفالت خيابان نقش بست. انتهاي پيام/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 324]