واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: سر مشق لحظه های من !دنیای رابطه ی مادرها و دخترها(1)
همانگونه که میدانیم نقش مادر در تربیت فرزندان، اهمیّت و حساسیت ویژهای دارد و در رقم خوردن سرنوشت فرزندان بسیار تعیین کننده است. وجود مادر، گرمی بخش کانون خانواده و روشنگر راه زندگی سعادتمندانه ی اعضای آن است. آنچه در این بخش مورد بررسی قرار میگیرد، تحلیل چگونگی رابطه ی مادران و دختران است که از ویژگیها و ظرافتهای خاصی برخوردار میباشد. همه ی ما در توصیف رابطه ی مادر و فرزند بر این باوریم که باید تلاش کنیم زیباترین، والاترین و با معناترین گل واژهها را در گنجینه ی کلمات بیابیم تا بتوانیم تجلّی اوج محبّت و عشق و فداکاری و ایثار را بر عریضه ی حال ترسیم نماییم و در روایت رابطه ی خاص مادرها و دخترها فراتر رفته، همه ی صمیمیّتها، همدلیها و همرازیها را نیز در آیینه ی وجودشان بخوانیم. «مادر» این باغبان شکوفههای حیات، معناگر همه ی خوبیها، سرچشمه ی محبّت، اسوه ی صبوری و ایثار و منبع سخاوت و احسان، همیشه دوست میدارد در مدار رابطهها، شمع وجودش گرمابخش حیات فرزند و روشنگر صراط او باشد.«مادر» دوست دارد مشاور و همراز همیشه ی فرزندان در نوجوانی و بزرگسالی آنان باشد.«مادر» زمانی میتواند گرمترین، موثرترین و متعالیترین رابطهها را با فرزند خود داشته باشد و نیازهای عاطفی و روانی ایشان را به شایستگی تأمین کند، که خود از سالمترین و شایستهترین رابطهها با همسر خویش برخوردار باشد.«مادر» زمانی میتواند گرمابخش وجود فرزندان و تأمین کننده ی نیازهای روانی آنان باشد که خود از امنیّت خاطر و آرامش روان و نشاط درون در پرتو حسن رابطه با همسر بهرهمند باشد. «مادر» زمانی میتواند در حسن ایفای نقش مادری و رسالت پرورشگری موفّق باشد که کانون خانوادهاش از آفات زبان و آسیبهای روان، چون؛ تحقیر، تهدید و توهین، دروغ و غیبت، تهمت و افترار و پرخاش و پرخاشگری مصون باشد. «مادرانی» که صمیمیترین و مطلوبترین رابطهها را با فرزندان دارند، آنانی هستند که همسری فهیم و بصیر و مهربان و منطقی دارند و یا فرزندان ایشان از فیض وجود پدر محرومند و مادر نقش پدری را نیز بر عهده دارد. آنگاه که فرزندان از نعمت وجود مادری پرعطوفت و با محبّت و در عین حال منطقی، استوار و پرصلابت در موقعیّتهای مختلف زندگی و در فراز و نشیبهای حیات بهرهمند هستند، از بیشترین آرامش روان و بالاترین اعتماد به نفس برخوردار میباشند .در حالیکه شهادت، رحلت و فقدان پدر نمیتواند تأثیر ناخوشایندی بر فرایند رشد و تحول مطلوب شخصیّت آنان داشته باشد. بلکه گاه در این شرایط به لحاظ مسوولیت مضاعفی که مادر احساس مینماید، زمینه رشد مطلوب شخصیّت فرزندان بهتر فراهم میگردد.
به سخن دیگر، نقش مادر، این منبع حیات روان، در تربیت فرزند فوقالعاده مهم و تعیین کننده است. چنانچه شخصیّت رشد یافته و مطلوب و محبوب مادر در دورههای گوناگون رشد و تحول کودکان و نوجوانان، همواره آمیزهای از عطوفت و محبّت و منطق و استواری باشد، فرزندان، به رغم فقدان پدر، فارغ از تحمّل کمترین محرومیت و در کمال سلامت و آرامش روان و پویایی اندیشه، در کانون خانواده پرورش مییابند. ویژگی های رابطه ی مادران و دختران: امّا رابطه مادر با دختر از ویژگیها، ظرافتها و حساسیّتهای خاصی برخوردار است. «مادرها» در صفحه ی وجود دختران خردسال خویش خاطرهها و تجربیّات خوشایند و ناخوشایند زندگی گذشته ی خود را مرور میکنند و با همه ی وجود میکوشند که تجارب ناگوار و ناکامیهای احتمالی را از سر راه دختران خویش بردارند. گاهی برخی از مادران به صورت ناخودآگاه و یا آگاهانه در جبران بعضی از محرومیّتها و ناکامیهای زندگی گذشته ی خود سعی میکنند باورها و رفتارهای قابل توجهی را در شخصیّت در حال تحول و تکوین دختران خویش بارور و متبلور سازند، و گاهی در این رهگذر، چه بسا از حد اعتدال تجاوز کرده، از فرزندان خود انتظارات و توقعاتی دارند و یا وی را به طریقی تربیت و هدایت مینمایند که هیچگونه تناسبی با ویژگیهای سنی، بلوغ فکری، نیازهای روانی و ضرورتهای شرعی ندارد. برجستهترین ویژگی رابطه ی مادر و دختر در این است که به طور کلی همانندسازی دخترها با مادرها بسیار چشمگیرتر و عمیقتر از پسرها با پدرهاست. چرا که دخترها در دورههای مختلف رشد، بهخصوص سنین پیشدبستانی، در کانون خانواده، که در آن بهطور مستقیم و غیرمستقیم، پایدارترین یادگیریها صورت میپذیرد، فرصت تقلید و یادگیری از رفتارهای کلامی و غیرکلامی الگوهای همجنس بزرگسال را بیش از پسر بچهها دارند. پدرها اغلب اوقات خارج از خانه هستند و در بیشتر موارد در سنین دبستان نیز این گونه است و پسرها کمتر توفیق حشرو نشر با الگوهای مطلوب همجنس را مییابند. از اینرو رابطه ی مادر و دختر در گستره ی پایدار و زیبای پیوند عاطفهها، تکوین باورها و اندیشهها و پدیدآیی رفتارها، قابل درک و تعمق است. و آنگاه که دختر خانمها با تجاربی از رابطههای خوشایند و دوست داشتنی با مادر، در سن مدرسه، خانه را به قصد دبستان ترک میکنند، عموماً در محیط کلاس بیشترین سازش یافتگی اجتماعی را از خود نشان میدهند، به راحتی با معلّم و مربی ارتباط برقرار میکنند و بالطّبع دامنه ی توجّه و تمرکز و ظرفیت یادگیری ایشان نسبت به همسالانی که از تجارب زیبا و گیرای ارتباط با مادر محروم بودهاند، به طور قابل ملاحظهای بیشتر است. مادرانی که به حسن رابطه معتقد هستند، با زبان تشویق و تأیید و منطق و تکریم با دخترها رفتار میکنند و در این رویه همیشه ثابتقدم هستند. آنان موثرترین شیوه ی دوستپروری را نیز تجربه مینمایند و دختران این مادرها در سنین نوجوانی و آغاز جوانی و هنگام گذر از دوران کودکی و پیوند با دنیای بزرگسالان و نیاز فراوان به دوستان همدل و همراه، «مادر» را به عنوان دوست و همدم و همراز خود انتخاب میکنند. مادرانی که با حفظ پرجاذبهترین رابطهها و رفتارهای معقول و مملو از صمیمیّت، صداقت، شفقت، استواری، صلابت و اعتماد به نفس موفّق به جلب اعتماد و اطمینان و پرورش احساس محبّت دختران نوجوانشان شدهاند، در جایگاه محرمترین و شایستهترین دوست برای آنان قرار گرفتهاند. در سایه چنین رابطه زیبا و ارتباط متقابل، دخترها از بالاترین سطح بهداشت روانی، احساس خودارزشمندی و اعتماد به نفس بهرهمند میشوند و با مصونیّت از آسیبپذیریهای رفتاری و کژرویهای اجتماعی، از مطلوبترین شرایط تحصیلی برخوردارگردیده، جوانههای خلاقیّت در شخصیّت پویای آنان شکوفا میشود.«مادر»، مهمترین و غنیترین الگوی رفتاری برای دختر است. زمانی که مادری فهیم و مهربان، با رفتار پرجذبه، منطقی و متعالی خود در برقراری رابطهای گیرا و غنی و دوست داشتنی با دختر خویش توفیق مییابد، در کنار ایفای رسالت خطیر مادری، پایههای دوستی، مروّت و صمیمیّت را در دورههای اوّلیه ی رشد فرزند پی میریزد و یکی از فطریترین و ضروریترین نیازهای دوران نوجوانی او را به شایستگی تأمین میکند. در واقع در نتیجه ی وجود این فرهنگ متعالی و نظام تربیتی کارآمد، مادر، بهطور غیرمستقیم مساله ی مهم همسرپروری و مادرپروری را مد نظر قرار داده است. به کلام دیگر، وقتی که مادر، این الگوی همیشه ی نیکو برای فرزند به ویژه دختر، به عنوان مرجعی قابل اطمینان، دوستی قابل اعتماد، همراهی همدل، محرمی همراز و شخصیّتی استوار مطرح میشود، دختر وی آیین همسرداری و مرام مادری و فرزندپروری را نیز به نیکی میآموزد و حریم خانه، کلاس درس زندگی میشود. مادران دلسوز و صبور که در کمال عطوفت و مهرورزی، شخصیّتشان به زیور اندیشه و تفکر و تعقل آراسته است، همگی اذعان دارند که باورها و رفتارهای متعالی مذهبی، همچون نماز، عفاف و حجاب، صداقت و درستی، حلم و شکیبایی و خوش خلقی و گشادهرویی تأمین کننده ی آرامش روان و زمینهساز بستر مطلوب شکوفایی شخصیّت و رویش خلاقیّتها و نوآوریها و بروز و ظهور جلوههایی از زندگی عاقلانه و خردمندانه است. از اینرو برای تأمین سلامت روان، پویایی ذهن و رشد معقول و مطلوب فردی و اجتماعی و سعادت دنیوی و اخروی فرزند از هیچ کوششی در جهت پرورش احساس مذهبی و متبلور شدن رفتارهای متعالی مذهبی در شخصیّت و وجود آنان دریغ نمیورزند. ادامه دارد... منبع:بر گرفته از کتاب روانشناسی رابطه ها- با تغییر و تلخیص نویسنده : دکتر غلامعلی افروز :دوستش بدارید تا مهربانی را بیاموزد قدم جلوتر از دختران شما هم موثرید !!والدین همراه
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 390]