تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 13 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):عبادت هفتاد جزء است و بالاترین و بزرگترین جزء آن کسب حلال است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820579139




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

به بهانه سالروز تولد حضرت عيسي(ع)؛ اگر مسيح(ع) بخواهد كتاب بنويسد...


واضح آرشیو وب فارسی:قدس: به بهانه سالروز تولد حضرت عيسي(ع)؛ اگر مسيح(ع) بخواهد كتاب بنويسد...
* جواد نعيمي
آرام، رو به روي تاريخ نشسته اي كه دست مهربان نسيم، برگ ديگري از كتاب زمان بر مي گيرد و تو مي بيني كه نويسنده سرشت ها و سرنوشت ها، نام عيساي ناصري را با رنگي مقدس و زيبا بر جبين صفحه اي روشن از تقويم، نقاشي مي كند. شادمانه بر مي خيزي، بوسه اي به سمت آمدن او نثار مي كني و زير لب مي گويي: «السلام عليك يا روح ا...»
بوي خوش عنبر و عود، اوراق معطر يادنامه فرزانگان و فرهيختگان را در فضاي سينه ها منتشر مي سازد و تو لبخند شادماني بر لب دل مي نشاني. قلمي از نور خطي بر پيشاني سپيده مي كشد. سياهي مي گريزد و نسخه اي ديگر از كتاب عاطفه و ايمان و معنا، در شمارگاني وسيع انتشار مي يابد.
سر از جيب تفكر بر مي آوري و به آسمان مي نگري و به خاطره ابرها سفر مي كني كه نقش جاودانه و دل انگيز يادها را پيوسته در خويش، بزرگ و زنده نگاه مي دارند. و همان گاه مي انديشي كه اگر عيساي مسيح- درود خدا بر او- بخواهد كتابي بنگارد، چه طرحي را بر كدام زمينه خواهد چيد مطلع نوشته هايش چه خواهد بود؟ فرازها و فرودهاي كلامش چه ويژگي هايي خواهد داشت؟
نقطه اوج بيان و مقطع نهايي آن را چگونه تنظيم خواهد كرد؟ و نجواكنان با خويشتن خويش مي گويي: آيا نوشتارهاي عيسايي، دمنده روح بيداري در كالبد انسان امروزين خواهد بود؟ آيا آتش كلمات مسيح، ذهن افسرده بشريت را از رخوت پولادينه پرستش پول و پيمانه و پوچي رهايي خواهد داد؟ آيا دم عيسوي قادر خواهد بود كه بازدم معنا را در جام تهي انسانها فرو ريزد؟ و آيا او «هيرودت»وار به تكثير تاريخ مبارزه انسان با تلخ كامي ستم، بر خواهد خواست؟
دستي به زانوي انديشه ات مي گيري، افق دوردست را به نظاره مي نشيني و مي بيني كه او، آن باكره زاد، كلمات بكري را زمزمه مي كند! گوش مي سپاري. مي بيني در گاهواره سخن مي گويد تا همه كودكان حرفهايش را باز شنوند و بر اصالت تعاليم آسماني، بوسه تعظيم فرود آورند و نوازش تكريم را بياغازند.
لختي ديگر كه مي نگري كوردلاني را مي بيني كه با نوشته هاي او بينادل مي شوند و مردگاني را باز مي يابي كه به اعجاز كلام زندگي سازش بر پاي مي ايستند و در جستجوي روح خدايي خويش، همه سوي را مي كاوند.
و تو بار ديگر به بارگاه انديشه مي روي كه عيسي(ع) پيامبر مقدس را بر بلندترين برج جهان مي نگري. قامت كشيده، ستبر و، ستوار، ناقوس ها را براي همگان به صدا در مي آورد و پيروان خويش را مورد خطاب قرار مي دهد كه: بر دهان ابرقدرتهاي جهانخوار، خاك خواري بپاشيد! بر جاسوس هاي بيگانه، نفرين فراوان نثار كنيد !بر قداست ملكوتيان و معنويت روحانيان غبطه بخوريد ! مگذاريد كه شما را مرده بپندارند! اي مدعيان مسيحيان! سلاح صلاح را فرو مگذاريد و از دست منهيد!
و صداي مسيحايي اش اوج مي گيرد:
آي پدران روحاني! مردان كليسايي! سينه هاي فرياد ناك مظلومان و محرومان را دريابيد! صداهاي ياري خواهنده را نداي اجابت باشيد! از سالوس ستمگران و نيرنگ سياست بازان بهراسيد!
و باز مي انديشي كه او، آن جاودانه مرد، اگر دست به قلم ببرد، چه خواهد نوشت:
آيا از ستمي كه مدعيان پيروي از وي، بر تارك بشريت رقم مي زنند، گلايه نخواهد داشت؟
آيا نخواهد نوشت كه بيداران كجايند؟
آيا باران مهر خويش را به سنگ باران قهر بر سلطه گران ستم گستر بدل نخواهد كرد؟
آيا از كتاب او، واژه هاي سپيد عاطفه و محبت و عشق نخواهد تراويد؟
آيا واژه هاي او، از دروغ پردازي هاي پيروان دروغينش به خشم نخواهد آمد؟
آيا همه فصل هاي نوشته اش نويدبخش فصل بهاران زندگي نخواهد بود؟
آيا در كلام او شلاق و شورش و شرنگ و شرمساري، خودنمايي نخواهد كرد؟
آيا در فهرست اعلام كتابش از فلسطين و لبنان و افغانستان و عراق و بالكان و غزه ... نامي به ميان نخواهد آمد؟
آيا او به حال مردمان ديارهاي زير چكمه هاي ظالمان، دل نخواهد سوزاند؟
آيا او تلاش نخواهد كرد كه «حقوق بشر» را نقد كند؟
آيا آن بزرگمرد نخواهد كوشيد كه از حق پويان و حق گويان رفع اتهام كند؟
آيا او «آزادي» را معنا نخواهد كرد و مدعيان دروغين آزادي را به رسوايي نخواهد كشانيد و آيا تروريست هاي واقعي را به بشر معرفي نخواهد كرد؟
آيا مسيح، چهره پر آژنگ بشر را به قصد رهايي از شر «آژي دهاك»هاي غربي، مسخ نخواهد كرد؟
آيا ، واژه هاي خوب و پرمعنا را بيش از پيش آرايش نخواهد كرد؟
آيا بشارتهاي خويشتن خويش و مژده هاي آمدن پيام آور آخرين را در تورات و انجيل، براي بشر باز نخواهد خواند؟ و به تحريف گران آن بشارتها، دور باد از رحمت خداي را نخواهد گفت؟
آيا آن بزرگوار از همه پليداني كه به ساحت مقدس آخرين پيام آور مهرباني، مرد بزرگ آسمان، حضرت مصطفاي گل! جسارت و توهين روا مي دارند، اظهار برائت نخواهد كرد؟
آيا... آيا... آيا... اين همه، همچنان در ذهن تو مرور مي شوند و تو يك باره به خود مي آيي و مي نگري كه زير لب با خود چه زمزمه هايي داشته اي. به خويشتن مي گويي:
«كازانتراكيس» كيست؟ ... عيسي كه از صلب صليب نيست. او بشارت دهنده آخرين خورشيد آسماني ست.
به راستي اگر او اكنون بخواهد كتابي بنويسد، نام اثرش چيست؟...
 پنجشنبه 5 دي 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: قدس]
[مشاهده در: www.qudsdaily.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 81]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن