تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 12 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):كسى كه كارهاى خود را به خدا بسپارد همواره از آسايش و خير و بركت در زندگى برخوردار اس...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820087552




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

يهوديان آمريكا رئيس جمهور جديد را بهترين گزينه براى اسراييل مى داننداو با صهيونيست هاست


واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: يهوديان آمريكا رئيس جمهور جديد را بهترين گزينه براى اسراييل مى داننداو با صهيونيست هاست
ترجمه و تنظيم : سبحان محقق

اشاره

بسياري از مردم آمريكا، به ويژه يهوديان، معتقدند «باراك اوباما» قبل از آنكه اولين رئيس جمهور سياهپوست آمريكا باشد، نخستين رئيس جمهور يهودي اين كشور است! زيرا، با حمايت يهوديان خود را تا سمت رياست جمهوري بالا كشيد. بخشي از مطلب ذيل توسط خبرگزاري فارس گزارش شده و بخشي ديگر در پايگاه اينترنتي «اينفور ميشن كليرينگ هاوس» آمده است .

«آرنولد ژاكوب وولف»، خاخام قديمي ترين كنيسه يهوديان در شيكاگو و يكي از ليبرال هايي كه در منطقه «هايد پارك» ساكن بود، از طرفداران اوباما است. وي درباره اوباما مي گويد: اوباما به نوعي يك يهودي است. تفكر او، يهودي است. حتي كاريزماي او، جنبه يهودي دارد. من احساس مي كنم كه اوباما يكي از خود ما يهوديان است. خاخام وولف مي افزايد: اوباما بخشي از دنياي يهود است.

«آنرميكوا»، نماينده سابق شيكاگو در كنگره آمريكا، قاضي فدرال و مشاور «بيل كلينتون»، رئيس جمهور پيشين آمريكا مي گويد: من معتقدم كه پس از پايان دوره رئيس جمهور جديد آمريكا، مردم خواهند گفت كه اوباما اولين رئيس جمهور يهودي آمريكا بود.

ميكوا كه به مدت چندين دهه، از شخصيت هاي قدرتمند دموكرات در سطح ايالتي و ملي بود، يكي از تحسين كنندگان سناتور اوباما در سال 1990 بود؛ زماني كه وي تلاش كرد اوباما را به عنوان يك دانشجوي بسيار خوب و رئيس نشريه «بازبيني قانون هاروارد» در دانشگاه هاروارد به خدمت بگيرد. اما اوباما درخواست او را رد كرد وگفت كه قصد دارد به شيكاگو برود و براي احراز سمت هاي دولتي تلاش كند. از آن زمان تاكنون، حمايت و پشتيباني ميكوا از نامزد حزب دموكرات در انتخابات رياست جمهوري، كه سرانجام رئيس جمهور آمريكا هم شد، تغيير نكرده است. ميكوا يك يهودي ذي نفوذ شيكاگو و در همه حال، از حاميان سرسخت اوباما بوده است.

يكي از ناظران با سابقه يهودي در صحنه سياسي كه نخواست نامش فاش شود گفت: يهودي ها اوباما را تا اينجا رساندند. به هر زمان كه شما (در گذشته) نگاه كنيد، يهودي ها حضور داشته اند.

«جيمز بسر»، روزنامه نگار «واشنگتن پست» (كه به دولت واشنگتن نزديك است)، طي گزارشي در هفته نامه «نيويورك جوئيش ويك» ]هفته نامه يهودي نيويورك[ نوشت، اوباما به گونه اي عمل مي كند كه گويي كليدهاي خيابان «پنسيلوانيا 1600» در دستان يهوديان است (كاخ سفيد در خيابان پنسيلوانيا 1600 واقع شده است).

«پاول گرين»، استاد دانشگاه «روزولت» و كارشناس با سابقه سياسي، معتقد است: راي يهوديان به دليل ايالت هايي كه آنها حضور دارند، بسيار مهم است. در حالي كه يهوديان فقط سه درصد جمعيت راي دهندگان را تشكيل مي دهند، آراء آنها سهم بيشتري را در مقايسه با آراء ساير گروه ها دارد.

«لوين»، مشاور اوباما گفت: اوباما مي خواهد مردم بدانند كه وي چه سابقه اي داشته و چقدر به يهوديان نزديك است.

اوباما در سال 2004 به خبرگزاري «جوئيش تلگراف» گفت: برخي از طرفداران سرسخت من، از يهوديان شيكاگو هستند. اين گفته اوباما يك مبالغه نبود.

اوباما پس از فارغ التحصيلي از دانشگاه «كلمبيا»، براي اولين بار در سال 1985 به شيكاگو رفت و حدود سه سال به عنوان مؤسس يك انجمن در آنجا فعاليت كرد. در سال 1988 اوباما شيكاگو را به مقصد دانشكده حقوق هاروارد ترك كرد و در همان سال با «نيوتن مينو» لابي قدرتمند يهودي اسبق در ميان دموكرات ها ملاقات كرد. مينو به عنوان رئيس كميسيون ارتباطات مركزي «جان اف كندي»، رئيس جمهور اسبق آمريكا، مشغول به كار بوده و اكنون مشاور ارشد شركت «سيدلي آوستين» است.

«مارتا مينو»، دختر نيوتن مينو و استاد دانشگاه در دانشكده حقوق هاروارد بود. نيوتن مينو كه دختر خود را يهودي متعصب مي داند، گفت: مارتا در سال 1988 با من تماس گرفت و گفت كه بهترين دانشجوي وي مي خواهد تابستان خود را در شيكاگو بگذراند. مارتا از من خواست تا با او ملاقات كنم.

اوباما پس از ملاقات با نيوتن مينو، به عنوان كارآموز در شركت «سيدلي» مشغول به كار شد. وي در اين شركت با «ميشل رابينسون» آشنا شد و اين دو با هم در سال 1992 ازدواج كردند. مينو دومين دوره كارآموزي را به اوباما پيشنهاد كرد و به او گفت كه وي در آن شركت يك شغل دائم خواهد داشت. اما اوباما پيشنهاد او را رد كرده و گفت كه قصد دارد در يك سمت دولتي يا سياسي مشغول به كار شود.

اما از آن زمان تاكنون مينو و همسرش رابطه نزديك و دوستانه اي را با زوج اوباما داشته و از آنها در زمينه سياسي حمايت كرده اند.

نيوتن مينو گفت: ما اوباما را به بسياري از دوستان خود معرفي و حمايت هاي مالي بسياري را براي او جذب كرده ايم. اگر شما به دور و بر او نگاه كنيد دوستان يهودي بسياري را همراه او پيدا خواهيد كرد. اوباما ميانه بسيار خوبي با يهوديان و ارزش ها و منافع آنها دارد.

وي معتقد است: برخي از يهوديان از «هيلاري كلينتون» در برابر اوباما در رقابت هاي انتخابات مقدماتي رياست جمهوري آمريكا حمايت كردند. دليلش اين بود كه آنها اوباما را به خوبي نمي شناختند. آنها مدت ها بود كه به كلينتون ها وفادار بودند و نكته اين نبود كه آنها درباره اوباما نگرشي منفي داشته باشند. در اصل، آنها به جاي ديگري تعهد داشتند.

اوباما به همراه خانواده خود در «هايد پارك» شيكاگو سكني گزيد و سپس به عنوان يك سخنران معروف در دانشكده حقوق شيكاگو مطرح شد. آبنر ميكوا كه اوباما او را از دوراني كه در واشنگتن بود مي شناخت، در آنجا تدريس مي كرد. اوباما و ميكوا در آنجا دوباره به هم نزديك شدند و اوقات بيشتري را با هم مي گذراندند. ميكوا گفت: ما در آن زمان با هم صبحانه و نهار مي خورديم و درباره بسياري از مسايل به بحث و گفت وگو مي پرداختيم. اوباما در سال 1992 با تعدادي از حاميان آتي يهودي خود ملاقات كرد. يكي از آنها «ديويد اكسلراد» خبرنگار روزنامه «شيكاگو تريبون»، ديگري «هارولد واشنگتن»، مشاور ارشد شهرداران شيكاگو و «ريچارد دلي»، كه بعداً استراتژيست اوباما شد (از سال 2020 تاكنون)، بودند. يكي از افراد پشت صحنه كه از ابتداي عمر سياسي اوباما، نقش مهم و يا مهم ترين نقش را ايفا كرده است، «بتيلو سالتزمن»، فعال ليبرال يهودي است، فردي كه پدرش در كابينه «جيمي كارتر»، رئيس جمهور اسبق آمريكا، به عنوان وزير اقتصاد ايفاي نقش كرد. «فليپ كلاتزنيك»، پدر بتيلو، از جمله سران يهوديان صهيونيست بود. اين فرد نقش به سزايي را در برآورده كردن اهداف اسرائيل بازي كرد.

بتيلو كه در ستاد انتخاباتي بيل كلينتون نيز مشغول به كار بود، گفت: در آن زمان اين انديشه به ذهن من خطور كرد كه اوباما روزي رئيس جمهور خواهد شد. من به همسرم و بسياري از مردم ديگر گفتم كه او اولين رئيس جمهور سياهپوست آمريكا خواهد بود.

بتيلو اظهار داشت: من مطمئناً از كسي كه مخالف اسرائيل باشد، حمايت نمي كنم. اوباما در تمام مسائل مرتبط با اسرائيل مواضع مطلوبي دارد. او در اين زمينه مانند هيلاري كلينتون و شايد محكمتر و پيشروتر از او است.

بتيلو سالتزمن از اوباما در انتخابات سنا سال 1996 كه وي در آن برنده شد و همچنين در رقابت براي كنگره در برابر «رابي راش» در سال 2000 كه وي در آن شكست خورد، حمايت كرد.

او سپس در سال 2020 اوباما را به گروهي از زنان در شيكاگو كه «بانواني كه نهار مي خورند» ناميده مي شدند، معرفي كرد. بسياري از اعضاي اين گروه به حاميان اوباما تبديل شدند.

يك سال پس از آن بتيلو از اوباما خواست تا در راهپيمايي مخالف جنگ عراق كه سالتزمن خود آن را سازماندهي كرده بود، سخنراني كند. سخنراني اوباما در آن تظاهرات، بعدها معروف شد و اين سخنراني به محور فعاليت هاي اوباما براي حضور در رقابت هاي انتخابات رياست جمهوري در آمريكا تبديل شد.

سالتزمن تاكنون وقت خود را براي اوباما و حمايت از او اختصاص داده است. وي گفت: سفر اوباما به اسرائيل قبل از انتخابات رياست جمهوري، نشان داد كه او چقدر در اسرائيل مقبوليت دارد.

اوباما پس از اتمام كار خود در «پراجكت ووت»، در شركت حقوق مدني «ديويس، ماينر، بارن هيل و گالاند» كه توسط «جودسون ماينر» مديريت مي شد، مشغول به كار شد.

اوباما حدود 10سال براي شركت ماينر كار كرد. زماني كه وي تصميم به شركت در رقابت هاي سنا گرفت، به صورت نيمه وقت براي اين شركت كار كرد.

او بعدها به دليل صرف بيشتر وقت براي سنا، از شركت ماينر خارج شد. اما از آن زمان به بعد شركت ماينر كه اوباما از كارمندان آن بود، يكي از حاميان مالي و غيرمالي اوباما بوده است.

اوباما زماني كه در شركت ماينر مشغول به كار بود با ليبرال هاي بسياري آشنا شد. وي همچنين به هنگام تصدي خود در مجلس سنا، طرفداران زيادي از جمله «ايراسيلورستاين»، سناتور ايالت «ايلينويز» و يهودي ارتدوكس پيدا كرد كه اين دو مدتي را در يك دفتر در «اسپرينگفيلد» سپري كردند.

سيلورستاين گفت كه قبل از ملاقات وي با رئيس جمهوري جديد آمريكا، اوباما اطلاعات زيادي را از يهوديان ارتدوكس نداشت.

وي بارها با اوباما موضوع طرفداري از اسرائيل را مطرح كرد.

سيلورستاين اظهار داشت: من اوباما را مي شناسم و مي توانم شهادت بدهم كه او رويكردهايي به نفع اسرائيل دارد.

زماني كه اوباما براي حضور در سنا تلاش مي كرد، خاخام وولف كه در قديمي ترين كنيسه شيكاگو مشغول به فعاليت بود، حمايت هاي مالي قابل توجهي را براي اوباما جذب مي كرد.

همچنين، تعدادي از خويشاوندان اوباما يهودي هستند. خاخام «كيپرز فوني» در يكي از كنيسه ها در جنوب شيكاگو از خويشاوندان ميشل، همسر اوباما است. وي از حاميان اوباما براي شركت در انتخابات رياست جمهوري آمريكا بود. فوني همچنين با اوباما زماني كه او در سنا بود، همكاري بسيار نزديكي داشت.

فوني مي گويد: من معتقدم كه اوباما رابطه خوب و نزديكي با اسرائيلي ها و يهوديان دارد و اميدوارم كه يهوديان اين نكته را درك كنند كه آنها نبايد از اوباما بترسند.

«لستركراون»، رئيس يكي از انجمن هاي يهودي است كه به واسطه نيوتن مينو با اوباما آشنا شد. وي نيز از آن زمان تاكنون يكي از حاميان اوباما بوده است. «جيمز كراون»، پسر لستر، رئيس بخش مالي ستاد انتخاباتي اوباما در ايلينويز بود.

كراون گفت: من با اوباما بارها درباره اسرائيل صحبت كرده ام. او يكي از طرفداران سرسخت موضع دفاعي و امنيتي اسرائيل است.

وي كه قبل از ورود اوباما به عرصه سياست، او را مي شناخت، گفت: من مي دانم كه او كاملا طرفدار امنيت اسرائيل است.

«ژرميا رايت» كشيشي كه با اوباما مدت مديدي آشنا بود، اوباما وي را به دليل اظهارات ضداسرائيلي، محكوم و روابط خود با او را قطع كرد.

«جك لوين»، يك وكيل امور بين الملل و از حاميان اوباما معتقد است: من با اوباما سال ها درباره موضوعات مختلف كار كرده ام. اوباما يكي از حاميان سرسخت اسرائيل بوده و هست.

وي مي افزايد: رهبران يهودي در شيكاگو با تمام وجود از اوباما حمايت مي كنند، ما مي دانيم كه او بهترين گزينه براي اسرائيل است.

«آلن سولو»، رئيس سابق شوراي روابط انجمن يهوديان، كه سال هاست اوباما را مي شناسد، گفت: رويكرد كلي، بيانيه ها و رأي هاي اوباما درباره اسرائيل، نشان از موضع طرفدارانه او از تقويت روابط آمريكا- اسرائيل دارد. هيچ كسي نمي تواند اقدام خاصي را از اوباما بيابد كه ترديدهايي را درباره موضع او درباره اسرائيل به وجود آورد. مواضع اوباما با مواضع اكثريت جامعه يهوديان منطبق است.

انتصاب هاي اهانت آميز

«باراك اوباما»، رئيس جمهور منتخب (آمريكا) در نخستين انتصاب مهم دولت خود، يعني رئيس كاركنان دولتش (در كاخ سفيد)، «رام امانوئل» عضو كنگره را برگزيد؛ يعني فردي كه شهروند اسرائيل است و به عنوان يك نظامي، در ارتش اسرائيل خدمت كرده است و پدر وي، براساس گزارش روزنامه اسرائيلي هاآرتص، از عناصر و نيروهاي «آرگون» وابسته به «مناخم بگين» در دوران «نكبت» (سال هاي شكل گيري رژيم اسرائيل و آوارگي و كشتار مردم فلسطين) بوده است و پس از اينكه همرزم وي «لهي» كشته مي شود، او نام فرزندش را انتخاب مي كند- لهي عضو گروه تروريستي «اشترن » وابسته به «اسحاق شامير» بوده است، گروهي كه علاوه بر ارتكاب شرارت هاي مختلف عليه فلسطينيان، مسئول بمب گذاري معروف در هتل «كينگ ديويد» نيز بوده و دست به ترور «كنت فولك برنادت»، فرستاده صلح سازمان ملل هم زده است.

در واكنش فوري به انتشار اين خبر (انتصاب امانوئل)، سرمقاله روز بعد (از انتصاب) «عرب نيوز» (درجده) تحت اين عنوان، منتشر شد: «زياد به اوباما دل نبنديد، امانوئل رئيس ستاد كاركنان وي است و اين، پيام را مي رساند.» دراين سرمقاله به ايرگون به عنوان يك «سازمان تروريستي» (يك دادگاه آن را چنين ناميد) اشاره و نتيجه گيري مي شود: «علي رغم مبارزه طلبي هاي (ظاهري) اسرائيل (عليه اوباما)، تيم جديد احتمالا به مثل تيمي كه دارد (از كاخ سفيد) مي رود، طرفدار اسرائيل است.»

احتمال چنين چيزي هميشه مي رفت. اوباما در خلال مبارزات انتخاباتي خود، مرتبا نسبت به اسرائيل، اظهار تعهد بي قيد و شرط مي كرد، كه حائزاهميت ترين آن، اظهاراتي بود كه طي سخنراني خود در كنوانسيون ملي آيپك (كميته امور عمومي آمريكا- اسرائيل) بر زبان آورد، اظهاراتي كه «يوري اونري» فعال صلح طلب اسرائيلي، آنرا تحت عنوان «يك سخنراني كه ركورد را در چاپلوسي و تملق شكست» توصيف نمود. اين درحالي بود كه انتخاب شدن يك سياهپوست به عنوان رئيس جمهور آمريكا، هميشه اين تصور را به آساني به ذهن متبادر مي كرد كه وي در مقايسه با ديگر روساي جمهور اين كشور، راحت تر مي تواند استقلال كشورش را از سلطه اسرائيل اعلام نمايد.

درهرحال، يكي از بزرگترين فايده اي كه انتخاب باراك حسين اوباما براي آمريكا داشته، شكل گيري اين دورنما بود كه بالغ بر يك ميليارد مسلمان جهان، كه هم اكنون نگاهشان به ايالات متحده، تقريبا درهمه جا تنفرآميز و خصمانه است، از اين پس به سخنوري، زندگينامه، رنگ پوست و نام ميانه (حسين) خيره شوند، و مسلمانان يكبار ديگر باذهنيتي متفاوت به آمريكا بنگرند و فرصت ديگري به اين كشور بدهند تا خود را دوباره به چشمان و قلب هاي آنها عرضه كند (كاري كند كه مسلمانان سابقه بد آمريكا را ناديده بگيرند) و تصادفي نيست كه نيروهاي جهادي براي ضربه زدن به امپراتوري شيطان (آمريكا) راه ميان بر را انتخاب مي كنند و مشتاق هستند تا جان خود را هم فدا كنند.

تنفر و خصومت عميق دنياي اسلام نسبت به ايالات متحده، كه علتش هميشه به حمايت بي قيد و شرط آمريكا از تجاوزات هميشگي اسرائيل عليه مردم فلسطين مربوط مي شود، تا حدود زيادي مي تواند نقطه ثقل ابتدايي مشكلات سياست خارجي و «امنيت ملي» آمريكا را آشكارسازد، موردي كه درسال هاي اخير عارض اين كشور (آمريكا) شده است. چرا اوباما با اين پيشينه روشني كه دارد، در نخستين انتصاب مهم خود، بايد چنين پيام اهانت آميزي را براي جهان اسلام ارسال بكند؟ چرا او مي خواهد دنياي اسلام را از آرزوهايش (هرچند در حد متعارف) باز بدارد و از اولين فرصت خود استفاده مي كند و سيلي به صورت مسلمانان مي زند؟

هم اكنون همه جا شايعه شده است كه يك پيام توهين آميز ديگري (براي مسلمانان) در راه است؛ انتخاب «دنيس راس» مشهور به «فرستاده ويژه صلح خاورميانه»، به عنوان وزير خارجه. فردي كه بدنامي هاي اسرائيل را درمرحله نخست با خود دارد و در همه 12 سال مسئوليتش در دوران دولت (جرج) بوش نخست و (بيل) كلينتون، اطمينان مي داد كه سياست آمريكا در قبال فلسطينيان، يك ميليمتر از سياست اسرائيل منحرف نمي شود و مي گفت كاري مي كند كه هيچ پيشرفتي به سوي صلح صورت نگيرد.

راس، كسي است كه مسئوليت اتاق فكر «آيپك» در مؤسسه سياستگذاري خاور نزديك واشنگتن را برعهده داشته است.

در هرحال، از آنجا كه اگر انسان در شرايط تاريكي محض قرار گيرد و به دنبال كورسويي بگردد، كار سازنده اي كرده است، اكنون نيز مي توان اين كورسو را يافت و در پي آن بود. رهبري فلسطين چندين دهه است كه در انتظار اين بوده است كه بالاخره آمريكا كار درستي را انجام دهد (حتي اگر اين كار درست، اقدامي باشد كه آشكارا در راستاي منافعش تفسير شود و اسرائيل را وادار نمايد كه به قوانين بين المللي و قطعنامه هاي سازمان ملل، گردن نهد و به فلسطيني ها اجازه دهد يك دولت كوچك واقعي در بخش كوچكي از سرزميني كه روزگاري به آنها تعلق داشته است، داشته باشند (فراموش نكنيم كه اين نظر نويسنده غربي اين مقاله است، چيزي كه فلسطيني ها آن را مي خواهند، آزادي كل سرزمين فلسطين و تشكيل دولتي براساس آراي ساكنان اوليه واصلي - مسلمان، مسيحي و يهودي - است.م.)

به نظر مي رسد كه اين آرزو (ي فلسطينيان) هيچ با واقعيات جور در نمي آيد. آرزوهايي كه در گذشته هرگز با واقعيات (سياسي منطبق نبود و به نظر مي رسدكه) در آينده نيز منطبق نيست. بنابر اين، آنچه كه (از نگاه اوباما) سودمند است، اين است كه نبايد حتي هشت روز (و البته هشت سال ديگر) را هم تلف كرد و بايد طي اين مدت هم بازي نمود و بازي هاي احمقانه را ادامه داد تا زمين هاي بيشتري از فلسطينيان مصادره شود و شهرك ها و جاده هاي كنار گذر مختص يهوديان بيشتري ساخته شود، و همه به اين فريب ها دل ببندند كه اوباماي ظاهر فريب، كه ممكن است از خيلي از جنبه هاي ديگر قابل تحسين باشد، سرانجام (حتي در دور دوم رياست جمهوري خود كه ديگر براي انتخاب شدن دوباره نگراني ندارد) حقيقت را ببيند و دست به كاري درست بزند. اكنون ديگر براي خود فلسطينيان خيلي دير شده است كه طرح و ابتكار خودشان را ناديده بگيرند و به طرح (اوباما) متكي شوند و طرح جديدي را به عنوان «تنها بازي در شهر» بپذيرند.

علاوه بر آنچه گفته شد، اسرائيل در ماه فوريه (بهمن) انتخابات جديد كنست (مجلس) را خواهد داشت. براساس نظرسنجي هاو ارزيابي ها در مورد ساختار ائتلاف (حاكم در تل آويو)، «بنيامين نتانياهو» احتمالاً بيشترين شانس براي نخست وزيري بعدي را دارد و داراي موقعيت بهتري است. او كاملا به اين موضوع وفادار است كه با هرگونه تمايلي (هر چند فريب آميز هم كه باشد) براي ايجاد هر نوع «دولت» فلسطيني (چه دولت واقعي و چه صوري) مخالفت كند و يا وارد هرگونه مذاكراتي (حتي اگر پايان ناپذير و فريب آميز باشد) شود، مذاكراتي كه هرچند صوري باشد و در آن، درباره احتمال شكل گيري چنين دولتي سخن گفته شود. بازگشت او (نتانياهو) به قدرت، به طور مشخص، باب توهم «راه حل دو دولت» را مي بندد طرحي كه ديگر جايگاهي ندارد و يك افق دور از دسترس است.

اين مسئله باعث، تداوم و تقويت آزاديخواهي در تفكرات و آرمان هاي فلسطينيان خواهد شد. در چنين شرايطي است كه رهبران آنان (فلسطينيان) مي توانند پس از مدت ها، برگردند و با يك تحول پرهزينه و دردناك، به سمت اصول بنيادين گام بردارند و در پي ايجاد يك دولت دموكراتيك، غيرنژاد پرست و غير فرقه گرا در سراسر اسرائيل و فلسطين (همه فلسطين اشغالي) بر آيند، دولتي كه همه كساني كه در آن زندگي مي كنند، داراي حقوق برابر باشند. اين تنها هدف، مي تواند و بايد صرفاً با ابزار غيرخشونت آميز، مورد پي گيري قرار گيرد. كساني كه در پي اين هدف هستند، مي خواهند جنبش مصمم و قدرتمند شهرك سازي را به انفعال بكشند. اين جنبش كه مي خواهد همه سرزمين فلسطينيان را به چنگ آورد، در آن شهرك سازي كند و در تملك خود بگيرد (و بالاخره، اين سرزمين را از ساكنان بومي پاكسازي كند) بايد متوقف شود و آنها (صهيونيست ها) بايد از اين كار دست بكشند و آنجا را ترك كنند. به خاطر اقدامات آنها است كه اشكال مقاومت غيرخشونت آميز، حالت انتحاري (استشهادي) به خود مي گيرد...

هيچيك ازرؤساي جمهور آمريكا - كه كوچكترين همه آنها، باراك اوباما است - به راحتي نمي توانستند از نژادپرستي و آپارتايد حمايت و با دموكراسي و برابري حقوق شهروندان مخالفت نمايند. هيچكس در هيچ مكاني به آساني نمي تواند چنين كاري انجام دهد. اكنون ديگر نمي توان همه را با بازي هميشگي «روند صلح» گول زد و آن را بهانه اي براي به تاحير انداختن تصميمات (درست) كرد و در اين ميان شهرك سازي (صهيونيست ها) ادامه داشته باشد. دموكراسي و برابري حقوق، به سرعت و آسان به دست نمي آيد... هر چند اين اميد هم وجود دارد كه تغيير (رژيم) در اسرائيل - فلسطين (فلسطين اشغالي) هرچه سريعتر رخ دهد، با اينحال، واضح است كه بسياري از كساني (صهيونيست هايي) كه خودشان را «شهروند برتر» مي دانند، در زمان رسيدن به سرزمين موعود (زماني كه نظام اسرائيل تغيير مي كند)، ديگر زنده نيستند.
 دوشنبه 2 دي 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: کيهان]
[مشاهده در: www.kayhannews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 238]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن