تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 13 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):دانش پيشواى عمل و عمل پيرو آن است. به خوشبختان دانش الهام مى‏شود و بدبختان از آ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820451731




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي صبح امروز ايران


واضح آرشیو وب فارسی:بازتاب آنلاین: گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي صبح امروز ايران
روزنامه‌هاي صبح امروز ايران در سرمقاله‌هاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته‌اند كه گزيده برخي از آنها در زير مي‌آيد.


* كيهان
روزنامه كيهان در يادداشت روز خود با عنوان «خطا كرديم» به قلم محمد ايماني آورده است:
يكم: خطا كرديم
كار دشواري است اما بايد اعتراف كرد. اعتراف كنيم بسياري از ما در شناخت ميزان عداوت و كينه توزي دشمنان خطا كرديم. خطا كرديم اگر از ياد برديم كه 55سال پيش همين دشمنان به خاطر چپاول منابع غني ايران به ويژه نفت چگونه حاضر شدند كودتا عليه نهضتي ملي راه بيندازند و با كمك شماري از مطبوعات و احزاب و اوباش، ديكتاتوري ذليل اما خودكامه را به حكومت بازگرداندند تا راه غارت يك كشور جهان سومي براي 25سال ديگر هموار شود. خطا كرديم اگر خيال كرديم آنها هم ولو دشمن، به اصول و قواعد اخلاقي و انساني پايبندند و خيانت و جنايت نمي كنند. خطا كرديم اگر خيال كرديم آنها 50 يا 80 يا 100سال پيش مزدور خودفروخته يا جاسوس جاه طلب در ايران استخدام مي كردند اما امروز در پس آن همه تجربه از اين ترفند غيرانساني صرف نظر مي كنند. خطا كرديم اگر خيال كرديم 150-100سال پيش آنها روي نقطه ضعف هاي روحي و شخصيتي رجال براي به اسارت گرفتن يك ملت حساب ويژه باز مي كردند و امروز از اين شيوه شيطاني غافلند. خطا كرديم اگر خيال كرديم نسل ميرزا آغاسي، ميرزا آقاخان نوري، حسن تقي زاده، يحيي دولت آبادي، ذكاءالملك فروغي، قوام السلطنه، وثوق الدوله، اسدالله علم، حسنعلي منصور يا هويداها كاملا منقرض شده است.
ما خطا كرديم اگر خيال كرديم پيروزي انقلاب يعني پايان كار و آغاز دوره تن آسايي و راحت باش. خطا كرديم اگر خيال كرديم بازگشت اصولگرايان به حاكميت پس از طي شدن يك دهه پرمرارت حاكميت تجديدنظرطلبان يعني اتمام دشمني ها و سنگ اندازي ها، و پيگيري بي دردسر پروژه عدالت و كرامت براي ولي نعمتان انقلاب. اشتباه كرديم اگر خيال كرديم با جماعتي نجيب طرفيم كه اگر با راي اعتراضي مردم حكم عدم كفايت گرفتند و از حاكميت اخراج شدند، به قول خودشان به قواعد بازي دموكراسي احترام مي گذارند و راي مردم را محترم مي شمارند تا «دولت ملي» بتواند اصلاح گري و خدمتگزاري كند. خطا كرديم كه باورمان شد از دست دادگان «شركت سهامي قدرت» و «امتيازخواران ويژه» به همين سادگي فرش قرمز براي دولت و مجلس منتخب مردم پهن مي كنند تا تحول و اصلاح عدالت محور را پيش ببرند. خطا كرديم اگر تصور كرديم عدالت نه جنگي تمام عيار با جماعت ويژه خوار و تبعيض طلب بلكه حركتي آسان و تخته گاز در اتوباني 6بانده است. ما تاريخ را از خاطر برديم كه چگونه اصراركنندگان به علي بن ابيطالب عليه السلام براي پذيرش حكومت، به سال نكشيده، در شمار اولين دشمنان او درآمدند و اولين جنگ را همان امتيازطلب ها به او- كه سر تغيير و به سامان آوردن امور از مدار خارج شده را داشت- تحميل كردند. ما مسئله را آسان گرفتيم و فراموشي آنچه نبايد از خاطر برد، بر محنت امروزمان افزود.
دوم: خونش مباح است!
اصولگراياني كه احمدي نژاد تنها نماد و نشانه اي از آنهاست خونشان مباح است، بي ترديد! آبرو و شخصيت شان كه جاي خود دارد. احمدي نژاد كه نوك پيكان و رزمنده خط مقدم جبهه اصولگرايي است خونش مباح تر است. چرا؟ اينكه پرسيدن ندارد. پيش از اينكه اصولگرايي مجددا سرلوحه شعارهاي كشور شود، قول و قرارهاي نانوشته- و بعضا نوشته- بسياري عملياتي شده بود. اجنبي سود هنگفت و اصلي را مي برد و مهره هاي او هم ريزه خواري سفره اش را مي كردند. كسي هم نمي پرسيد آقا زدوبند با شركت نفتي نروژي يا هلندي- انگليسي به قيمت چند ميليون دلار رشوه ناچيز چرا؟ يا فروش 20سال گاز كشور به قيمت 17.5دلار (14برابر زير قيمت جهاني) به طرف اماراتي در ازاي رشوه هاي عجيب و غريب براي دلالان دولتي و غيردولتي به چه قيمت؟ اگر هم يكي مانند رئيس فراكسيون دوم خرداد باورش مي شد بايد از آزادي و مصونيت پارلماني استفاده كند و مثلا بگويد مديريت وزارت نفت فاجعه است يا برخي تخلفات در شركت پتروپارس صورت گرفته و كسي پاسخگو نيست، چنان حالش را سر جا مي آوردند كه يك هفته بعد به جاي توضيح ماجرا فقط شعر برايتان بخواند؛ هركه را اسرار حق آموختند- مهر كردند و دهانش دوختند! مگر اعلمي ديگر عضو فراكسيون دوم خرداد را به خاطر انتقاد از عملكرد فاجعه بار وزارت نفت دادگاهي نكردند و او نگفت «مصونيت نمايندگي يعني كشك! بيش از آن كه براي خود متاثر باشم، براي دولت و روزنامه هاي اصلاح طلب متاثرم كه ادعاي حمايت از مصونيت نمايندگي داشتند.» مگر كهرام نماينده دوم خردادي اهواز نگفت «وزارت نفت در مدت 5 دقيقه قرارداد يك ميليارد دلاري نفتي را در شوراي اقتصاد تصويب و سپس مراحل اجرايي آن را طي مي كند. هيچ چشمي در مجلس ناظر بر قراردادهاي نفتي نيست.» و مگر آن عضو شيرين زبان فراكسيون مشاركت خاطر همه را آسوده نكرد كه «ما نمايندگان مجلس علاوه(!) بر وظيفه نمايندگي چقدر وقت و حوصله و تخصص داريم كه بر قراردادهاي نفتي نظارت كنيم»؟! حالا توقع داشتيد آقاي وزير نفت در گفت وگو با روزنامه آفتاب يزد(2مرداد 1380) راحت نباشد در گفتن اين عبارت كه «با تصميم شوراي اقتصاد مقرر شد قانون انجام مناقصه درباره واگذاري فاز يك حوزه نفتي پارس جنوبي به شركت پتروپارس ترك شود.» امتياز دادن هاي بي شمار به نورچشمي ها و شركاي سياسي در پروژه هاي اقتصادي همان و تاخيرها و تخلف ها همان.
آيا خون و آبروي دولتمردان و نمايندگان و روزنامه نگاران و دانشگاهيان و منتقداني كه بخواهند چراغي روشن كنند يا با تخلفات در حوزه نفت و گاز و بانك و گمرك و ماليات و تسهيلات رودر رو شوند، مباح نيست؟ آيا خون احمدي نژاد و دولت او و مجموعه حاميان اصولگراي اين دولت، و خون و آبروي اصولگرايان مجلس مباح نيست كه چرخه تعطيل شده فناوري هسته اي را در نگاه حيرت زده دشمنان، دوباره به گردش درآوردند و طعم شيرين پيروزي استراتژيك را در كام آنها به تلخي زهر كردند، نبايد ريخت؟ مگر به سالوادور آلنده يا مصدق كه فقط داعيه ملي كردن صنايع و معادن و نفت را داشتند رحم كردند كه حالا به احمدي نژاد و اصولگراياني رحم كنند كه داعيه حكومت ملي و نهضت جهاني عليه تبعيض و چپاول دارند. مگر مي شود رگ حيات آنها را فشرد و جان و آبرو را به كف نگرفت؟ زماني اين عبارت عبرت آموز را آقاي عباسعلي نورا- نماينده مجلس پنجم- گفته بود كه؛ وقتي تحقيق و تفحص درباره يكي از قراردادهاي نفتي را شروع كرديم، يكي از دوستان دلسوز من در سازمان بازرسي سراغم آمد و با لحني دلسوزانه گفت فلاني سراغ اين قبيل پرونده ها نرو! پورسانت و رشوه و پول چايي و هديه اي كه در اين قبيل زدوبندها مي دهند لااقل چند ميليون دلار است و با اين مبالغ هنگفت هم مي توانند پول بدهند تا اوباش تو و بستگانت را زير چرخ هاي اتومبيل ببرند و هم مي توانند آدم ها و روزنامه ها و گروههايي را بخرند كه تو را ترور شخصيت كنند و از حيزّ انتفاع ساقط نمايند.
نه، احمدي نژاد و دولتمردان همراه او قديس نيستند همچنان كه نمايندگان مجلس اصولگرا. خطا و قصور و حتي تقصير هم داشته اند. اما اين مجموعه، يك جرم بزرگ به گردنشان است كه اگر مرتكب آن نمي شدند، همين گردن كلفت هاي خارجي و داخلي متعرضشان نمي شدند هيچ كه حلوا حلوا هم مي كردند. مگر براي بعضي هاي ديگر نكردند و نمي كنند؟ مگر جنايتكاري چون بوش كه در اين 8 ساله روي هيتلر و استالين را سفيد كرد، مقارن با تروريست و ناقض حقوق بشر خواندن جمهوري اسلامي، مدال حقوق بشرخواهي و اصلاح طلبي بر سينه طايفه اي بدعاقبت و خودباخته نمي نشاند؟ كم گناهي نيست سازش پذيري و ناآشنايي به قواعد معامله با صاحبان زور و زر و نفوذ در دنيا. كم گناهي نيست بلد نبودن يا تن ندادن به قواعد و فرمول هاي رايج در بازي سياست. كم گناهي نيست بازگرداندن روح اميد و اعتماد به نفس و تلاش سازنده و پاكدستي و نوكري به كشور و دولت در حالي كه دشمن خيال مي كرد پروژه انهدام حاكميت و انحلال وحدت و اقتدار ملي با موفقيت تمام در حال نهايي شدن است. آيا از چنين مجموعه اي نبايد انتقام كشيد و آنچه زيبنده خود است نثار او كرد؟! ما كه مي دانيم درد جماعتي كه به دروغ دم از وضعيت بحراني و اورژانسي كشور و ضرورت نجات آن يا تشكيل دولت ائتلافي ملي(؟!) مي زنند كجاست؟ و البته آن درد را نمي توان گفت. انهم ليطلبون حقا هم تركوه و دما هم سفكوه. و چرا به رجايي اقتدا نكنيم كه مغضوب منافقين شد چون امام عدالت(ع) را مقتداي خويش ساخته و مانند معلمي دل سوخته از عمق جان مي سرود؛ «روا بود كه حق برملا شود- اگرچه در رهش جان فدا شود.»
سوم: شكوه از دشمن؟!
گفتا ز كه ناليم كه از ماست كه برماست. از كه بايد شكايت كرد؟ دشمنان عدالت و فضيلت و انسانيت؟ يا فرصت طلباني كه جهان را چراگاهي بزرگ فرض مي كنند؟ يا جاه طلباني كه حاضرند فضيلت ها را قرباني كنند تا شايد جايي- ولو در صفحه روزنامه و سايتي يا حلقه گپ و بحثي- بر صدر نشينند؟
جز از خود شكايت نمي توان كرد، هرجا كه از دشمن غافل شديم و او را دست كم گرفتيم، يا در گفتن و برملا كردن دشمني ها و خيانت ها چندان كوتاهي كرديم كه زبان اهل عداوت يا خيانت دراز شد و ما به جاي تهاجم، منفعلانه رفتار كرديم. خود را بايد سرزنش كنيم اگر فروع به جاي اصول نشست و گلاويز شدن با دوستان مهم تر از ديدن عداوت ها و خيانت ها شد چندان كه مرز دو جبهه ناپيدا گرديد و فضا براي فتنه گران فراهم آمد. اگر چنين كرده ايم حتما محتاج پشيماني و توبه ايم، كه كارزارهاي بزرگ تر در پيش است.
____________
* جمهوري اسلامي
روزنامه جمهوري اسلامي در سرمقاله خود با عنوان «طرح صيانت و نگراني هاي موجود» آورده است:
ديروز مطلبي در روزنامه ها به چاپ رسيد كه خبر از « تشكيل ستادي براي صيانت از حريم امنيت عمومي و حقوق شهروندان » مي‌داد. خبر اين بود : رئيس جمهور در نامه اي به وزير كشور دستور تشكيل ستادي درخصوص صيانت از حريم امنيت عمومي و حقوق شهروندان با هماهنگي و با حضور همه دستگاه هاي ذيربط را صادر كرد. به گزارش گروه دريافت خبر خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) دكتر محمود احمدي نژاد در اين نامه با تاكيد بر حفظ حرمت و كرامت مردم و استفاده از شيوه هاي مناسب فرهنگي و تنظيم رابطه كريمانه و محبت آميز بين مجريان و عموم مردم اظهار اميدواري كرد : همه دستگاه ها و نهادها باهماهنگي كامل و صرفا با تصويب اين ستاد نسبت به انجام برنامه هاي لازم اقدام و گزارش هاي منظم به ستاد و رئيس جمهور ارايه شود. رئيس جمهور همچنين در اين نامه با بيان اين كه « صيانت از حريم امنيت عمومي و حقوق شهروندان از مهمترين مسئوليت هاي دولت است » تصريح كرده است : انجام اين مهم جز با حضور موثر و مديريت جامع وزارت كشور ممكن نيست . ضروري است با تشكيل يك ستاد هماهنگ با حضور همه دستگاه هاي ذيربط از جمله وزير ارشاد وزير آموزش و پرورش رئيس سازمان صدا و سيما فرمانده نيروي مقاومت بسيج فرمانده نيروي انتظامي معاون رئيس جمهور در امور جوانان مشاور فرهنگي رئيس جمهور مشاور ارشد رئيس جمهور معاون دانشجويي وزير علوم معاون دانشجويي وزير بهداشت معاون تربيتي وزير آموزش و پرورش معاون فرهنگي وزير كشور رئيس دانشگاه الزهرا(س ) رئيس دانشگاه صنعتي شريف نماينده شوراي فرهنگي و اجتماعي زنان و حداقل 5 نفر صاحبنظر دانشگاهي در امور اجتماعي و فرهنگي نسبت به برنامه ريزي هماهنگي و مديريت ميداني عمل نماييد » .
ظاهر اين خبر از چند جهت بسيار پسنديده و قابل تحسين است .
اول آنكه داراي عنوان زيبا و ارزشمدارانه ايست . اقدام براي « صيانت از حريم امنيت عمومي و حقوق شهروندي » براي هر ايراني خوشايند است . همه ميخواهند امنيت داشته باشند و در جامعه اي زندگي كنند كه هيچگونه ناامني در آن نباشد و حقوق شهروندي با تمام جزئيات رعايت شود بويژه آنكه سخن از كرامت انساني و محبت نيز به ميان آمده است .
دوم آنكه هماهنگي و حضور كليه دستگاه هاي ذيربط در ستادي كه براي اجراي اين برنامه در نظر گرفته شده يك نقطه قوت است . قطعا مجموعه اي كه در نظر گرفته شده مي تواند با همه جانبه نگري تلاش موفقي در تحقق اهداف مورد نظر بعمل آورد.
سوم آنكه وجود چند وزير و افرادي از سطوح بالاي مسئوليت در اين ستاد 21 نفره نقطه قوت ديگري است كه تضمين اجرائي تصميمات آنرا بالا مي برد و اميد به نتيجه بخش بودن آنرا افزايش مي دهد.
و چهارم آنكه وجود « حداقل 5 نفر صاحبنظر دانشگاهي در امور اجتماعي و فرهنگي » از نظر فكري و كارشناسي نيز به اين ستاد غنا مي بخشد و نگاه كارشناسانه را در برنامه ها و تصميمات آن تضمين مي كند.
اينها مولفه هاي خوبي براي خوشبين بودن به نتايج كار ستاد صيانت از حريم امنيت عمومي و حقوق شهروندان هستند و در ظاهر آنرا به يك اميد تبديل مي كنند. اما با اندكي تامل در باطن اين طرح چند سئوال سر بر مي آورند كه فقط با داشتن پاسخ هاي روشن و بدون ابهام به آنها مي توان به اهداف واقعي اين طرح پي برد.
سئوال اول اينست كه در كار نيروي انتظامي كه با عزم راسخ مشغول اجراي طرح ارتقا امنيت اجتماعي بود ودر اين زمينه توفيقات زيادي به دست آورده بود چه اشكالي وجود داشت كه خارج ساختن اين طرح از دست اين نيرو و سپردن آن به يك ستاد 21 نفره ضرورت پيدا كرد
نيروي انتظامي همواره از عدم همكاري بعضي دستگاه ها با اين طرح و حتي وجود كارشكني هائي در برابر آن گله مند بود اما با عزم راسخ آنرا دنبال مي كرد و معتقد بود قدرت اجراي آنرا دارد. نتايج عملكرد نيروي انتظامي نيز بيانگر همين واقعيت بود و اين اميد را در مردم پديد آورده بود كه اين طرح به اهداف مورد نظر برسد. باتوجه به اين نكته اين سئوال پررنگ تر و برجسته تر مطرح مي شود كه آيا بهتر نبود به جاي تشكيل ستاد جديد با تقويت نيروي انتظامي و قطع كارشكني ها اجازه داده مي شد همان طرح ادامه يابد و اين تجربه موفق در نيمه راه رها نشود
سئوال دوم اينست كه موضوع اصلي طرح « صيانت از امنيت عمومي و حقوق شهروندان » چه كساني هستند
لابد جواب اينست كه امنيت به همه شهروندان مربوط مي شود و حقوق همه شهروندان بايد تامين گردد و لذا جائي براي اين سئوال كه موضوع اصلي اين طرح چه كساني هستند باقي نميماند.
اما بدون تعارف و مجامله بايد اعلام كنيم كه عامه مردم مشكلي از نظر حقوق شهروندي ندارند و عده قليلي هستند كه امنيت عمومي را به خطر مياندازند و بايد با آنها برخورد گردد و جلوي ناهنجاري هائي كه توسط آنها پديد مي آيد گرفته شود. افراد شرور عناصر لاابالي كساني كه مظاهر فساد اخلاق هستند و با رفتارها و پوشش هاي خلاف قانون و خلاف شئون اجتماعي مشغول آلوده كردن جامعه مي باشند امنيت عمومي را به خطر مي اندازند و حقوق شهروندان را ضايع مي كنند. با توجه به اين واقعيت اين سئوال مطرح مي شود كه ستاد 21 نفره « صيانت از امنيت عمومي و حقوق شهروندان » ماموريت دارد امنيت و حقوق آن اكثريت قريب به اتفاق را تامين كند يا اين اقليت مخل نظم اجتماعي را
بهيچوجه درصدد متهم كردن طرح و ستاد نيستيم اما قويا اعتقاد داريم كه بايد با صراحت و شفافيت كامل به اين سئوال پاسخ داده شود چرا كه اگر هدف تامين امنيت و حقوق اكثريت باشد كه با طرح نيروي انتظامي حاصل است و اگر هدف اين باشد كه جانب آن اقليت شرور و مخل گرفته شود در اهداف آن ترديدهاي جدي پديد مي آيد.
سئوال سوم به گستردگي ستاد مربوط مي شود. درعين حال كه اين گستردگي از نظر ظاهر پرجاذبه است از نظر عملي دست و پاگير است . دولتي كه شوراها را كنار مي گذارد چون معتقد است از طريق هسته هاي كوچك تصميم گيري و اجرا كارها را بهتر مي تواند سامان بدهد چگونه براي كاري كه بيش از هر چيز به تمركز در تصميم گيري و اجرا نيازمند است يك ستاد 21 نفره تشكيل مي دهد اگر اين 21 نفر براي اظهارنظر باشند مدت ها طول مي كشد تا نقطه نظرات خود را مطرح نمايند كما اينكه در اجرا نيز وجود اينهمه « ذيربط » موجب پديد آمدن ادعاها و يا لااقل ايرادهائي خواهد شد كه كار را مشكل يا ناممكن ميسازد.
قطعا تامين امنيت عمومي و حقوق شهروندان خواست همه مردم است و همه بايد مسئولان را براي تحقق اين هدف ياري نمايند اما نمي توان نگراني هاي موجود را نيز ناديده گرفت .
_________________
*مردم سالاري
روزنامه مردم سالاري در سرمقاله خود با عنوان «صهباي غدير و استقبال نور» به قلم الهام نظام جو آورده است:
غدير برترين عيد عالم است و مرتفع ترين نقطه آفرينش بشريت در مدرسه خلقت براي نيل به مقام عبوديت خداوند و تحصيل شناخت و معرفت.
غدير پاسخ تمامي سفسطه هاي جدايي دين از سياست است، غدير عيد آناني است كه از خم ولايت صهباي ولا نوشيدند و سرمست از سبوي عشق مولايند، غدير جشن امتي است كه تكامل رسالت نبوي و دين حنيف را در امامت مي دانند آنان كه از درياي غدير جرعه اي ننوشيدند همواره در عطش معرفت خواهند سوخت و از دين جز كالبدي خشك و بي رمق و نمايشي ملالآور بهره اي نخواهند داشت. گويي علي(ع) آمده است و پيامبران همه معلمين مختلف اين كلاس هاي متفاوت بوده اند تا مقدمات معرفت را بياموزند و قابليت و ظرفيت بشريت را براي ظهور حضرت خاتم مهيا سازند و پيامبر خاتم(ص) آمده است تا در آخرين مراحل و بالاترين سطوح انسان را تزكيه كند.
همه پيامبران پيشين آمده اند و بعثت پيامبر خاتم(ص) را به عنوان عالي ترين معلم بندگي مژده دادند و اكنون اين معلم خود دست اشارت به سويي ديگر دارد و تكميل رسالت خود را در گرو امري ديگر مي شمارد; اين امر ولايت است و ضمير آن اشاره، علي(ع) است. پيش از اين
پيامبر(ص) در منزلت و فضيلت علي(ع) بسيار داد سخن داده است گويي كه پيامبر(ص) آمده است براي بيان ولايت علي(ع) گويي تمام رسالت پيامبر(ص) ابلاغ ولايت علي(ع) است. همچنان كه در تمامت عمر شريف خويش بارها به مردم فرموده است كه صراط مستقيم علي است، حقيقت محض علي است، مدرك و ميزان و كعبه و مقصود و امام، علي است.
اما در اين روز در عيد غدير اين حقيقت به عنوان عصاره رسالت پيامبر(ص) و برترين وصيت او در بزرگترين اجتماع آن روز و رسمي ترين شكل ممكن مطرح مي گردد. با بيان و تصريح و تثبيت اين معنا يعني جانشيني علي(ع) است كه دين كمال مي يابد و نعمت بر بشر تمام مي شود و خداوند به رضايت مي رسد.
راستي با شكوه تر و عيد تر از روزي كه خورشيد رضايت خداوند در آن طلوع مي كند چه روزي است؟
_____________________
*رسالت
روزنامه رسالت در سرمقاله خود با عنوان «پاسخ عسكر اولا‌دي به محسن رضايي » به قلم حبيب الله عسكر اولادي آورده است:
بسمه‌ تعالي
برادر ارجمند جناب آقاي محسن رضايي دامت افاضاته
سلام‌عليكم
نامه سرگشاده جنابعالي را از طريق سايت‌هاي خبري و رسانه‌ها ملاحظه كردم. ضمن تشكر از دلسوزي جنابعالي نكاتي را از باب آنچه حضرتعالي «قضاوت عجولانه» درخصوص دولت وحدت ملي يا دولت ائتلافي ناميديد، تقديم مي‌دارم.
-1 نظريه‌پرد ازي در مورد نوع مدل رقابت و رفاقت سياسي در جمهوري اسلامي چه در عرصه ملي و چه در عرصه جناحي امري ميمون و مبارك ا ست
اگر اين نظريه‌پردازي معطوف به كارآمدي نظام و رعايت حقوق سياسي ملت باشد بايد به ديد خريداري به آن نگاه كرد و اعتنايي جدي به آن نمود.
-2 اينكه «دولت ائتلافي كارآمد و متعهد» با «دولت وحدت ملي» چه تفاوت‌هايي دارند و جنابعالي مرزهاي اين دو دولت را چگونه توصيف مي‌نمائيد مهم است. همان طور كه در نامه خود تصريح فرموديد: «كشور در شرايطي نيست كه دولت وحدت ملي پيگيري شود» لذا جنابعالي با بنده و آقايان باهنر و حبيبي در نفي آن در شرايط كنوني هم عقيده‌‌ايد. لذا به نظر مي‌رسد «قضاوت عجولانه‌اي» در نفي آن صورت نگرفته است. ما اكنون در شرايط عادي بسر مي‌بريم. بحراني در كار نيست تا نياز به تشكيل دولت وحدت ملي باشد.
-3 اگر نمودار رقابت در انتخابات رياست جمهوري را طي سه دهه گذشته درست ترسيم كنيم مي‌بينيم كه بعد از انتخابات دوره اول رياست جمهوري از يك رقابت يك ضلعي به دو ضلعي و از آنجا به يك رقابت چند ضلعي رهنمون شديم. انتخابات دور نهم رقابتي‌ترين انتخابات بودكه به شكل چند ضلعي برگزار شد. مردم نيز در يك مشاركت وسيع نهايتا راي خود را در مورد يكي از نامزدهاي مطرح اعلام كردند.
سخن از «وحدت» و «ائتلاف» درخصوص نوع چينش اعضاي هيئت دولت بعد از انتخابات به نظر مي‌رسد. ناديده گرفتن حقوق سياسي فردي است كه انتخاب شده و مورد اعتماد مردم قرار گرفته است.
همچنين سخن از «وحدت» و «ائتلاف» چه درون جناح و چه بيرون از آن قبل از برگزار ي انتخابات نيز اگر مقدور يا مطلوب بود حتما به نتيجه مي‌رسيد و نيازي به بگو مگوهاي سياسي و چالش‌هاي برنامه‌اي يا غير برنامه‌اي نبود، خرد جمعي در درون جناح يا بيرون جناح به يك فرد مي‌رسيد و انتخابات تقريبا به صورت رفراندوم برگزار مي‌شد.
به نظر مي‌رسد وقتي انتخابات رياست جمهوري در يك فرد يا دو فرد متعين نيست انتخابات به طور طبيعي از حالت يك ضلعي و دو ضلعي خارج مي‌شود و لذا ناظر يك انتخابات پرشور چند ضلعي با حضور علائق و سلايق گوناگوني كه هركدام دغدغه كارآمدي نظام و پيشرفت كشور را دارند، خواهيم بود.
در چنين شرايطي عقلانيت سياسي حكم مي‌كند به منتخب مردم احترام بگذاريم و رقابت‌ها را در درون جناح‌ و برون جناح پايان يافته تلقي كنيم و دوره رفاقت و همكاري را آغاز كنيم، نه اينكه با رويكرد سهم‌خواهي خود را آماده حضوري مجدد در ميدان قدرت نمايم.
البته اگر رئيس دولت براساس يك عقلانيت سياسي و سعه‌صدر و بلندنظري همان رقبا را دعوت به همكاري كرد امري مطلوب است. اما اگر نكرد نمي‌توانيم او را متهم به برهم زدن «وحدت ملي» يا «ائتلاف ملي وجناحي» كنيم.
همچنين اگر او دعوت به همكاري كرد نبايد به گونه‌اي برخورد شود، يك دولت با چند رئيس جمهور داشته باشيم،‌ قطعا با چنين رويكردي نه نتها وحدت و ائتلافي صورت نمي‌گيرد بلكه برعكس شاهد ناكارآمدي هم خواهيم بود.
-4 ما دولت نهم را خالي از اشكال و انتقاد نمي‌دانيم ما رئيس محترم دولت نهم را معصوم نمي‌دانيم. اما شهادت مي‌دهيم او در شكل‌گيري كابينه خود به اندازه‌ فهمي كه از وحدت ملي و ائتلاف داشت از همه نيروها استفاده كرد. اما بعضي از نيروهايي كه به كار گرفته شدند آزمون خوبي در همگرايي و همكاري با رئيس جمهور از خود نشان ندادند. هرچند ممكن است رئيس جمهور نيز در مديريت و همكاري با آنها خطاهايي داشته باشد.
اكنون در درون كابينه نهم و نيز در بدنه اجرايي دولت كساني حضور دارند كه صد در صد با رئيس جمهور همراه نيستند و اين حكايت از سعه نظر رئيس جمهور در به كارگيري نيروها دارد.
به نظر مي‌رسد نقد تلويحي جناب عالي به رئيس جمهور در خصوص «عدم ‌جمع‌گرايي»، «خودمحوري»، «تكروي»، «عدم استفاده از همه ظرفيت‌ها و نخبگان» خالي از اشكال نباشد.
آنچه به بنده و آقايان باهنر و حبيبي نسبت داده شده بود اين بود كه؛ [ما معتقديم «كشور نه با اين رئيس جمهور و سياست‌هاي آن قابل اداره كردن است و نه احمدي‌نژاد قابل اصلاح!» و با همين اعتقاد به روحانيت مبارز رفتيم براي شكل‌گيري دولت وحدت ملي]!
خوب اين گزاره صد در صد خلاف واقع و يك جفا به ما و رئيس جمهور منتخب مردم است. ما به طور جد اعتقاد داريم خدمات و كارآمدي دولت اگر از دولت‌هاي پيشين بيشتر نباشد قطعا كمتر نيست.
ما معتقديم دولت اكنون گفتمان امام و انقلاب را مديريت مي‌كند و رئيس دولت از اينكه از ارزش‌هاي انقلاب و امام دفاع كند جدي است و خجالت نمي‌كشد.
ما معتقديم دولت كنوني در خدمت به مردم ركوردهاي جديدي را بويژه در حوزه پيشرفت علمي و اقتصادي به جاي گذاشته كه بي‌سابقه است. لذا ناديده گرفتن خدمات دولت نوعي جفا به انقلاب و مردم است.
-5 صورت مسئله رقابت در انتخابات رياست جمهوري دهم بايد مورد بازخواني دقيق قرار گيرد. به نظر مي‌رسد با صورت مسئله رقابت در انتخابات رياست جمهوري نهم در درون اصولگرايان و بيرون اصولگرايان متفاوت است.
برخي با القاي اين مطلب كه دولت نهم هيچ دستاوردي نداشته است با سياه‌پردازي درصدد اثبات عدم كارآمدي اصولگرايان در مديريت قوه مجريه هستند تا در داخل اين شكاف تنور انتخاب انتخابات را گرم كنند و نان راي خود را بپزند.
آنها با تئوري دلفريب «دولت وحدت ملي» يا « دولت اسلامي كارآمد و متعهد» به ميدان آ‌مدند و با سربازگيري از خودي‌ها در صدد بازسازي آرايي هستند كه در چند انتخابات آن را از دست دادند.
هيچ عقل سليمي با وحدت ملي و ائتلاف و كارآمدي وتعهد مخالف نيست اما بايد ديد جغرافياي طرح اين بحث چيست و زير عناوين زيبايي اين چنين چه اتفاقي مي‌افتد.
كساني كه اين تئوري پردازي‌ها را باب كرده‌اند، در «ائتلاف » و «وحدت» سهم همه را در قدرت مي‌بينند الا سهم دكتر محمود احمدي‌نژاد و آراي ميليوني كه مردم به او داده‌اند! احمدي‌نژاد اكنون به عنوان يك رجل سياسي و مذهبي در سپهر سياست انقلاب و ايراني يك واقعيت انكارناپذير است آيا به عقيده شما اين جفا به مردم نيست با طرح دولت ائتلافي و يا وحدت ملي حضور او را در صحنه تخفيف دهند يا به كلي حذف كنند. به نظر مي‌رسد ما دولت وحدت ملي را بايد در سر انگشت هدايت راي مردم جستجو كنيم و دولت ائتلافي كارآمد و متعهد را در همكاري و همياري با رئيس جمهور منتخب و تدبير صحيح امور ببينيم. لذا بايد تن به يك رقابت اخلاقي و جدي و در عين حال چند ضلعي داد تا مردم با آراي خود درتوليد و توزيع قدرت نقش اول را ايفا كنند. اين نقش را نمي‌توان از مردم گرفت و به تكنوكراتها و بوروكرات‌ها و نخبگاني سپرد كه هر كدام بر حسب منافع خود در يك يا چند ستاد انتخاباتي سازماندهي شده‌اند.
-6 از خداوند متعال براي جناب‌عالي توفيق خدمت به اسلام و مسلمين آرزومندم و براي خودم و دوستانم در حزب موتلفه اسلامي وجبهه بيرون خط امام و رهبري توفيق عمل به وظيفه مسئلت دارم.
__________________
*صداي عدالت
روزنامه صداي عدالت در سرمقاله خود با عنوان «نفت 5 دلاري و منتقدان سياسي»آورده است:
با پايين آمدن بهاي نفت در بازارهاي جهاني كه بي سابقه ترين سقوط قيمت ها در تاريخ "طلاي سياه" بوده است، آينده اقتصادي كشورهاي صادركننده نفت كه معيشت عمومي شان به نفت بستگي تمام دارد، در كانون توجه محافل سياسي و رسانه اي جهان قرار گرفت. در اين بين، ايران به دليل مسايل بين المللي مرتبط با پرونده هسته اي و تقابل موجود بين تهران و واشنگتن، بيش از هر كشور ديگري سوژه مباحث مرتبط با اين قضيه شد به گونه اي كه با سقوط قيمت ها، بسياري از تحليلگران و سياستمداران غربي و رسانه هاي آنان، بر اين نكته تاكيد و تصريح كردند كه با شكسته شدن قيمت نفت، مقاومت ايران نيز شكسته خواهد شد و در آينده اي نه چندان دور بايد شاهد بالا آوردن پرچم سفيد تسليم از سوي ايراني هايي باشيم كه طي سالهاي اخير، مقاومت همه جانبه اي براي حفظ دستاوردهاي هسته اي شان داشته اند. در چنين فضايي، محمود احمدي نژاد، رييس جمهور ايران طي اظهاراتي اعلام كرد كه اگر قيمت نفت به 5 تا 8 دلار هم برسد قادر به اداره كشور هستيم و سپس در سخنان تكميلي اش اين را هم اضافه كرد كه ذخاير ارزي كشور، پاسخگوي نيازهاي سه ساله كشور نيز هست و لذا بدون فروش نفت هم مي توان در اين دوره بحراني، كشور را اداره كرد. در پي اين اظهارات، موجي در ميان منتقدان داخلي سياست هاي احمدي نژاد به راه افتاد مبني بر اينكه نمي توان كشور را با نفت 5 دلاري اداره كرد. منتقدان همچنين مي گفتند و مي گويند: دولتي كه نتوانست با نفت 150 دلاري اقتصاد كشور را سروسامان دهد، چگونه مي خواهد با نفت 5 دلاري مملكت داري كند؟ و سخناني از اين دست... اين را قطعا خود احمدي نژاد هم كه در طول حدود 40 ماه گذشته مستقيما درگير اداره قوه مجريه و مصايب آن بوده است، به خوبي مي داند ولي سوال اينجاست كه چرا چنين سخناني را بر زبان خود آورد تا زبان طعنه و كنايه منتقدانش بر وي گشوده شود ‏‎.‎واقعيت اين است كه سخنان احمدي نژاد درباره نفت 5 دلاري، كاربرد خارجي داشت و او، اين سخنان را در فضاي تشريح شده در ابتداي اين نوشتار اظهار داشت تا اين پيام را به غربي ها برساند كه ايراني ها تسليم نخواهند شد و آنقدر ذخيره دارند كه به خاطر كاهش بهاي نفت، انرژي هسته اي را نيز از دست بدهند.به واقع اين سخن ، بخشي از جنگ رواني ايران در مقابل جنگ رواني غرب بوده است. با اين حال، گروه هاي منتقد دولت، بدون توجه به كاركردهاي خارجي اين اظهارات، آن را دستاويزي براي حمله به رييس جمهور كردند! دولت نهم و شخص احمدي نژاد، حتما بايد نقد شوند و بي رحمانه هم نقد شوند ولي نبايد در نقدها، حريم منافع ملي را درنورديد و سخناني كه براي كاربرهاي خارجي اظهار مي شود را به حوزه داخلي آورد و با معيارهاي داخلي آنها را سنجيد. قطعا سياستمداراني كه احمدي نژاد را به خاطر اين سخنان به نقد و طعنه مي نوازند، خود بهتر از هر كس ديگري مي دانند كه او، سخن از نفت 5 دلاري را در فضاي تعاملات بين المللي ايران در موضوع هسته اي گفته بود. با اين حال، چون تقوا، گوهر گم شده بسياري از سياستمداران- چه راست و چه چپ- است، ولو به بهاي هزينه زايي براي كشور هم كه شده ، به آن ابعاد داخلي مي دهند و اين درحالي است كه در اين دولت موضوعات متعددي براي نقد وجود دارد. كاش ياد بگيريم "يا منصفانه نقد كنيم يا حكيمانه سكوت" كه اين هر دو ، بهتر از "تاختن هاي افسار گسيخته" يا "تمجيدهاي متملقانه" است.‏
__________________
*قدس
روزنامه قدس در سرمقاله خود با عنوان «مؤلفه هاي نفي و اثبات جمهوري اسلامي»به قلم غلامرضا قلندريان آورده است:
حضرت آيةا... خامنه اي رهبر معظم انقلاب اسلامي صبح ديروز در جمع هزاران نفر از دانشجويان پرشور دانشگاه علم و صنعت، با تبيين ويژگيها و كاركردهاي جنبش دانشجويي، دانشگاه را محل جوشش و اوج گيري دائم دو جريان حياتي «علم و تحقيق» و «آرمانگرايي و آرمانخواهي» خواندند و تأكيد كردند: «اگر ملت و مسؤولان شاخصهاي اصلي هويت اسلامي نظام را حفظ كنند، هيچ دشمني قادر به آسيب رساندن به اين كشور نخواهد بود.»
شاخصهاي اصلي هويت اسلامي در بيان مقام معظم رهبري بر دو محور مهم نفي و اثبات استوار است كه در ادامه به طور اجمال به آنها پرداخته مي شود.
- مؤلفه هاي نفي: نفي استثمار، نفي سلطه پذيري، نفي تحقير ملتها از جانب قدرتهاي سياسي دنيا، نفي وابستگي سياسي، نفي نفوذ و دخالت قدرتهاي مسلط و نفي سكولاريسم اخلاقي و اباحي گري.
جبهه استكبار به رهبري آمريكا و شبكه صهيونيسم بين الملل در تدوين مكانيسم مناسبات جهاني، روابط مبتني بر امردهي و امربري را تعقيب مي نمودند تا از اين رهگذر بتوانند ايده هاي امپرياليستي خود را از طريق رابطه استثماري پيگيري كنند و اين رابطه اتفاق نمي افتد، مگر اينكه كشوري سلطه كشور ديگر را پذيرفته باشد.
ابرقدرتها در دنياي تعاملات به دليل برخورداري از امكانات و امتيازهاي مادي، براي بهره كشي از واحدهاي تحت ستم خويش با اعمال سلطه، بازيگران ضعيف و فاقد توانمنديهاي سياسي و اقتصادي را مجبور به پذيرش خواسته هايشان مي نمودند.
رد هرگونه سلطه پذيري از سوي انقلاب اسلامي توانست اين كشور را از يك مستعمره به يك واحد مستقل و برخوردار از عزت به جهانيان معرفي نمايد. اين در حالي است اعمال سلطه آمريكا بر ايران تا آنجا پيش رفت كه كاپيتولاسيون را به اين ملت تحميل نمود كه با خروش امام راحل افشا گرديد. وجود سلطه از سوي كشورهاي زياده خواه، افزون بر تحقير ملتها، وابستگيهاي سياسي و اقتصادي را براي آنها به ارمغان آورد.
وابستگي سياسي كه ايران را به يكي از ايالتهاي آمريكا تبديل نموده بود و حضور مستشاران آمريكايي كه با بهره مندي از مصونيت قضايي، ايران را عرصه تاخت و تاز رفتارهاي ناهنجار در حوزه هاي گوناگون قرار داده بودند، با پيروزي انقلاب اسلامي از اين سرزمين رخت بربست و جمهوري اسلامي ضمن طرد سيطره كشورهاي بيگانه بويژه آمريكا، توانست به الگويي براي ديگر كشورها نيز تبديل شود.
غلبه اعمال اراده خارجي بر بوميان بويژه در ايران، بستر سكولاريسم اخلاقي و اباحي گري را ايجاد نمود كه گفتمان انقلاب اسلامي همه رسوبهاي فكري و نظري وابستگي را با همه مشتقات آن، به زباله دان تاريخ سپرد.
اذعان به اين نكته خالي از لطف نيست كه ديدگاه هاي برخي نحله هاي سياسي داخل كه مرز شفافي با مطامع بيگانگان ترسيم ننموده اند، همواره در آستانه انتخابات با اقبال قدرتهاي مخالف انقلاب اسلامي روبرو مي گردد، به نحوي كه حتي جرج بوش رئيس جمهور آمريكا با صراحت حمايتش را از آنها اعلام مي دارد.
- مؤلفه هاي اثباتي:
اثبات هويت ملي و ايراني، ارزشهاي اسلامي، دفاع از مظلومان جهان و تلاش براي فتح قله هاي علم و دانش.
اثبات هويت ملي و ارزشهاي اسلامي توانست ايران را با وجود كاستيهاي موجود به عنوان كشوري توانمند در منطقه خاورميانه معرفي كند. در بدو پيروزي انقلاب اسلامي به دليل نبود امكانات و وجود مشكلات عديده داخلي و معضلات امنيتي، پاره اي از تحليلها، حياتي كوتاه را براي آن تصور مي نمودند؛ به همين دليل كشورهاي فرامنطقه اي با تحريك عنصر وابسته منطقه اي خويش (صدام) جنگي را بر اين مرز و بوم تحميل نمودند كه خروجي آن پيروزي و سربلندي ملت ايران گرديد.
گفتني است، كاركرد آنچه از آن با عنوان اثبات هويت اسلامي تعبير مي شود، صرفاً در درون مرزهاي اين كشور محصور و محدود نگرديد، بلكه با افق ديد وسيع و گسترده بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران، به عنوان الگو جهت ديگر كشورها و گروه هاي اسلامي مطرح گرديده است.
بدون ترديد، عظمت اين انقلاب محصول فكر رهبري است كه ويژگيهاي وي شخصيت بي نظيري از ايشان در ميان رهبران جهان ساخته است.
انقلاب اسلامي ايران به عنوان حقيقتي زنده و ماندگار، بازتاب انديشه نوراني ابرمردي به شمار مي رود كه ديدگاه هاي او نه تنها مردم ايران، بلكه جغرافياي جهان اسلام و مستضعفان را نيز دربر گرفته است، به گونه اي كه امروزه بيداري ملتها را مي توان مرهون ايده امام خميني(ره) به شمار آورد. او توانست با تكيه بر انديشه ناب اسلام، تحولي عميق و ماندگار در جهان اسلام به يادگار بگذارد. امروز پويايي و پايايي مبارزات ملتهاي تحت ستم، بويژه مردم مظلوم فلسطين، شاهدي از اين مدعاست. ايشان از جنبه نظري و عملي، شالوده انديشه اي را بنا نهاد كه حاصل آن پيوند عميق و ناگسستني بين دين و سياست شد.
پيشرفت در عرصه علمي، يكي از مهمترين تأكيدهاي مقام معظم رهبري است كه همواره جوانان و اهل علم را در دانش اندوزي تشويق و ترغيب مي نمايند. امروز در جهان سخن از موج سوم به ميان مي آيد و عده اي از انديشمندان بر اين باورند كه اكنون در موج سوم دانايي محوري مهمترين عامل ارزيابي وزن و جايگاه كشورها در مناسبات جهاني است و اگر كشوري از سطح معقولي از پيشرفت دانش برخوردار نباشد، نمي تواند وزن قابل قبولي در تعاملهاي بين المللي داشته باشد.
جوانان اين كشور توانستند با توجه به اعمال محدوديتهاي سياسي و حقوقي فراوان عليه ايران در پروژه هسته اي، با كسب موفقيتهاي شگرف، دشمن را در ديپلماسي هسته اي، به عقب نشيني وادار نمايند.
اكنون آنچه در ديدگاه دشمنان انقلاب اسلامي اهميت ويژه دارد، عقب نشيني جمهوري اسلامي از اين دو مؤلفه نفي و اثبات است. بر اساس باور آنها، اگر ايران از اين دو مؤلفه كوتاه بيايد، مشكلات و ادعاهايي كه عليه اين كشور مطرح مي شود، از بين خواهد رفت.
بدين ترتيب، مي توان اذعان نمود جمهوري اسلامي با بهره گيري از مؤلفه هاي قدرت محور خود كه به دو شكل نفي و اثبات ظهور و بروز نموده است، اكنون با روحيه استقلال طلبي و نفي وابستگي به قدرتهاي بزرگ، نه تنها مواضع خود را از استحكام بيشتري برخوردار كرده، بلكه به عنصر الهام بخش براي ديگر بازيگران سياسي تبديل گرديده است؛ لذا از ديگر كشورهاي اسلامي نيز انتظار مي رود با اهتمام به مباني مشترك در آموزه هاي اعتقادي، با اجتناب از غفلت، ضمن زدودن رسوبهاي فكري وابستگي، استقلال خويش را از ابرقدرتها اعلام نمايند تا بتوانند در دفاع از مسلمانان، گامي عملي بردارند.
 دوشنبه 25 آذر 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: بازتاب آنلاین]
[مشاهده در: www.baztabonline.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 125]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن