محبوبترینها
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکتهای مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه میتوانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدلهای [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1804115164
![archive](https://vazeh.com/images/2archive.jpg)
![نمایش مجدد: نقد های فیلم اخراجی 3 refresh](https://vazeh.com/images/refresh.gif)
نقد های فیلم اخراجی 3
واضح آرشیو وب فارسی:ایران ویج: نقد های فیلم اخراجی ۳
![](http://iranvij.ir/upload/images/7sn44t3s8o45t4j3lkg4.jpg)
فیلمی تازه از سری اخراجیها؛ دیگر تنها یک فیلم سینمایی نیست. سازندگاناش هم بعید میدانم چنین ادعایی داشته باشند. اخراجیها۳ یک بسته ایدئولوژیک، سینمایی، سیاسی، تجاری است. کم و بیش همه این وجوه را در خود جای داده و رعایت میکند. و این یک یادداشت کوتاه است درباره این چند وجه از یک فیلم پر سر و صدا. اخراجیها۳ به عنوان یک فیلم سینمایی: اجرای خوبی دارد. بهترین اجرای مسعود دهنمکی کارگردان بین باقی اخراجیها و مستندها و سریال تلویزیونیاش. از موادش خوب استفاده کرده و صحنههای شلوغ را به شکل قابل قبولی سامان داده و حال و هوای نسبتا یک دستی به این فیلم پر لوکیشن و بازیگر و سیاهی لشگر بخشیده است. اما تقریبا فیلمنامهای در کار نیست. این شاید به فروشاش لطمه بزند. حتی در حد اخراجیها۲ هم نتوانسته موقعیتهای پرشمارش را به بهانهای به هم وصل کند. فیلمی است که انگار از وسط ماجرا شروع و همان وسط، تمام میشود. طرح داستانی ضعیف تنها فرصتی است تا این موقعیتهای پرشمار را به هم وصل کند. انتخابات ریاست جمهوری زمینه ماجراست در شرایطی که این بار به جز حاجی گرینف، باقی اخراجیها فرصت چندانی برای ابراز وجود ندارند. اخراجیها۳ به عنوان یک محصول سیاسی: این سالمترین مسعود دهنمکی میان کارهایی است که تا به حال از او دیدهام. در همین کافه سینما چندی پیش قولی از او نقل کردیم درباره آقا زادههایی که آرمانخواهی جوانهای مملکت، چه سبز و چه حزبالهی را، فدای اهدافشان میکنند. دهنمکی در فیلماش در انتقال این پیام، موفق عمل میکند و محصول نسبتا یک دستی تحویل میدهد. این فرق میکند با قسمت اول اخراجیها که خندهاش را از تماشاگر بابت همان اعمال و حرفها و واکنشهایی میگیرد که قرار است در انتهای فیلم، نهیشان کند. این ریاکاری در فیلم سوم نیست. مشکل اصلی این جاست که دهنمکی در قسمت سوم فیلماش، آن چه را که رد میکند، به خوبی با تماشاگرش در میان میگذارد، اما قهرمان و شخصیت اصلیاش زیادی فانتزی و شعاری از آب درمیآید. مدل عملی سیاسی که پیشنهاد میدهد، به هیچ وجه به اندازه آن چه رد میکند، ملموس نیست. مسعود دهنمکی بین زمین و آسمان معلق مانده است. واقعگرایی ور منفی و آرمانخواهی فانتزی ور مثبت به هم نمیآیند. این میشود که «مرگ بر…» را محکمتر و موثرتر از «زنده باد…»ش میگوید. تماشاگرها هم انگار برای تماشای همان چیزی به سینما آمدهاند که در مسیر کلی فیلم با آن مخالفند. نه آن چه قرار است بپسندند. این همان کمبودی است که این روزها سینماگران ما از طیفها و گروههای مختلف با آن دست و پنجه نرم میکنند. این سینمایی است که یا اصلا قهرمان ندارد، یا قهرمان قابل پیشبینی و غیر موثر و کمتر ملموسی مثل اخراجیها۳ دارد. نکته مثبت فیلم اما این جاست که ترانه «ای ایران» زور چپان شده ته اخراجیها۲ را به متن داستان میآورد. حرفاش درباره کنار هم ماندن مردم ایران، در برابر تلاشهای گروهی برای جدا کردنشان از همدیگر را، با عمق بیشتری روایت میکند. اخراجیها۳ به عنوان یک بیزینس: این یک فیلم سیاسی است. اما قرار است خوب هم بفروشد. «اخراجیها» حالا دیگر به یک برند تبدیل شده که میتواند تماشاگران بسیاری را به سالنهای سینما بکشاند. پس بخش مهمی از عناصر تشکیل دهنده فیلم را، جزئیاتی شکل میدهد که به انتظار تماشاگران از مصرف این برند، پاسخ دهد. مثل هر فیلم دنبالهای موفق دیگری در هر کجای جهان. فرق اخراجیها۳ این است که صاحب دیدگاهی است در یک جامعه ملتهب و پر افت و خیز در مسیر تحول، که فروختن یا نفروختناش گذشته از عیار خود محصول، میتواند نمایانگر اقبال یا عدم اقبال مردم به گفتمان حاکم بر فیلم هم تعبیر شود. به خصوص وقتی داستان و شخصیت و شوخی آن چنانی هم، آن گونه که در قسمتهای قبلی مشاهده میکردیم، در قسمت سوم وجود ندارد. هر چه هست همان پیام است. کاش فرصتی بود و امکانی تا اخراجیها۳ را در سالنهای مختلفی در محلههای مختلف شهرهای مختلف کشورم میدیدم. از مواجهه با واکنش تماشاگراناش، خیلی چیزها دستام میآمد. امیر قادری/کافه سینما
![گروه اینترنتی |www.iranvij.ir www.iranvij.ir| گروه اینترنتی ایران ویج](http://www.iranvij.ir/group/img/up/1238060432.gif)
حواشی و نقل و نظرهای مختلف اطراف اخراجیها ادامه دارد. فرهاد جعفری نویسنده کتاب پرفروش کافه پیانو، یادداشتی نوشته درباره تماشای فیلم اخراجیها۳ که مسعود دهنمکی آن را در وبلاگاش نقل کرده است. جعفری کوشیده از نگاهی تازه به اخراجیها نگاه کند. بخشی از مطلب که ربطی به فیلم نداشت و یک اظهار نظر سیاسی بود، در نقل کافه سینما حذف شده است.
![](http://www.cinemanegar.com/files/articles/articles_914.jpg)
دیشب؛ به دعوت یکی از دوستانم رفتیم سینما و نشستیم به تماشای «اخراجیهای ۳». و به اتفاق تماشاگران انبوه این فیلم، آنقدر دست زدیم و خندیدیم در تمام مدت نمایش فیلم که حد ندارد. واقعیتش را بخواهید؛ هیچوقت از تماشای فیلمی در زندگیام، این اندازه لذت نبرده بودم. نه بهخاطر آنکه فیلم به لحاظ فنی یا ساخت؛ فیلم نوبر و کمنظیری باشد؛ نه. کسی از آقای دهنمکی توقع ندارد «نجات سرباز رایان» بسازد. بلکه بهلحاظ مضمون و محتوای فیلم میگویم. که بمبارانی از «پیامهای کاملاً آشکار و همهفهم» بود. آنقدر از دیدن «اخراجیهای ۳» به شوق آمده بودم که وقتی از سینما بیرون آمدیم به دوستم گفتم: میدانی اخراجیهای ۳، درحقیقت چیست؟!… بیانیهی «مراسم ختم الیگارشی صنفی ـ خانوادگی» و «اسلام سیاسی در ایران». در جا بهجای فیلم؛ دوستم که از واکنشهای بسیار مثبت تماشاگران و دستزدنها و ابراز شادیهاشان هیجانزده شده بود؛ برمیگشت و بهم میگفت: حالا برو «جدائی نادر از سیمین» را ببین! یک آروغ روشنفکری که پر است از غم و غصه و محنت. و تمام حرفش این است که ملتی شدهایم به لحاظ اخلاقی تباهشده و منحط. که همه به هم دروغ میگوئیم. انقدر که باید گذاشت رفت از این مملکت. همین». که بهش گفتم: اشتباه نکن. «جدائی نادر از سیمین» هم دارد بهنوبهی خودش، کار خودش را میکند. «اخراجیهای ۳» و «جدائی نادر از سیمین»؛ هردو؛ «دقیقاً در یک راستا» هستند. منتها «جدائی نادر از سیمین» دارد این واقعیت را به ملت گوشزد میکند که: «آموزگاران ناباب و نادرستی، ما را به لحاظ اخلاقی تباه کردند و به انحطاط کشاندند چون ما را هم مثل خودشان کردند». اما «اخراجیهای ۳» دارد به همان ملت، و از قول نظامیان میگوید: «بهخدا که ماهم مثل شما فریب این جماعت را خوردیم. بهخدا که دل ما از دل شما خونتر است از دست این جماعتِ دهرو دهرنگ که همهمان را به انحطاط و تباهی کشیدند. قبول! خودمان زائیدیمش، خودمان بزرگش کردیم، حالا خودمان هم باید بساطش را جمع کنیم. اما شما مردم و مخصوصاً جوانها، این یادتان باشد که ایران مال همهی شماست و باید با مهربانی و مودت و همکاری و همگرائی، ایران آینده را بسازید. نه اینکه دستهدسته شوید و همان اشتباهاتی را تکرار کنید که نسل ما دچارش شد و حالا؛ عاقبتش دامن همهمان را آلوده است و حیثیتی برای هیچکس و هیچچیز باقی نگذاشته». دوستم میگفت: سبزها میخواهند بههرقیمت شده، پشتِ «اخراجیهای ۳» را بهخاک بمالند و فیلم فرهادی را بلند کنند. حتا شنیدهام چندتا چندتا بلیط میخرند! خندیم و گفتم: دمشان گرم. هرچه پول بیشتری توی جیب هنرمندانشان بریزند؛ بهتر! جیب دهنمکی و فرهادی ندارد که! ● هنوز به تماشای «جدائی نادر از سیمین» نرفتهام تا ببینم استقبال مردم از این فیلم (در مشهد) چه اندازه است. فقط صف کمرونقتر آن را نسبت به «اخراجیهای ۳» در برابر یک سینمای نمایشدهندهی آن دیدم. اما در مورد «اخراجیهای ۳» باید بگویم: بعد از گذشت ۳۲ سال [و بعد از فیلم «زد» اثر کاستا گاوراس، و بعد از نمایش آخرین فیلم آمریکائی در سینماهای ایران (نگاه شیطانی به بازیگری ریچارد برتون) که شاهدِ استقبال فوقالعادهی مردم از فیلم و سینما بودم (آنقدر که موقع ورود به سالن سینما دیاموند در هنگام نمایش «نگاه شیطانی» در ۳۲ سال پیش، تقریباً زیر دست و پا له شدم)] برای نخستینبار بود که دیدم تا آخرین صندلی سینما دیاموند مشهد (هویزه) پر شده است! طوری که من و دوستم؛ با پردهی نمایش فقط سهچهار ردیف فاصله داشتیم و گردنمان خشک شد از بس سربالا به پرده نگاه کردیم. خلاصه که، حتا یک صندلی خالی برای نشستن پیدا نمیشد. فضای سالن هم شاهکار بود. پر از صدای دستزدن و سوتکشیدن و خندههای از ته قلب مردم. طوریکه اگر پیست رقص هم میداشت سالن، هیچ بعید نبود مردم بلند شوند و دستهجمعی شروع کنند به رقصیدن! ● از من میشنوید «اخراجیهای ۳» را از دست ندهید. همانطور که «جدائی نادر از سیمین» را هم از دست ندهید. ایندو؛ مکمل همدیگر هستند و شما را «علیه یک هدف»، متمرکز میکنند. افزونه ۱: این را یادم رفت بهتان بگویم که: از سینما که بیرون آمدیم؛ در پیادهروی خیابان دانشگاه مشهد؛ دوستم راجع به فیلم تازه حاتمیکیا صحبت کرد و گفت: «البته اگر فیلمش نمایش داده شود…». که نگذاشتم حرفش تمام شود. ایستادم و گفتم: تو مثل اینکه هنوز که هنوز است «پیام ۲۲ خرداد» را نگرفتهای ها! با تعجب پرسید: چطور مگر؟! گفتم: این یعنی چه که میگوئی “اگر به نمایش در آید”؟!… این سوسولبازیها و “اجازه پخش دارد و اجازه پخش ندارد”؛ مال حماسه دوم خرداد (!) و قبل از آن بود. بعد از «۲۲ خرداد» ما فیلمی نخواهیم داشت که ساخته بشود اما نمایش داده نشود! که خندید و گفت: راس میگی. حق با توست. یادم نبود. گفتم: نه! یادت بود. ولی هنوز «پیام ۲۲ خرداد» را درست و حسابی نگرفتهای! که کلی خندیدیم. کافه سینما به نقل از وبلاگ مسعود دهنمکی
![گروه اینترنتی |www.iranvij.ir www.iranvij.ir| گروه اینترنتی ایران ویج](http://www.iranvij.ir/group/img/up/1238060432.gif)
«آقای دهنمکی؛ هدف وسیله را توجیه نمیکند» وبلاگ «بسیج جهانی» در تازهترین پست خود از مسعود دهنمکی به خاطر استفاده از هر وسیلهای برای رسیدن به اهداف خود انتقاد کرده است. این وبلاگ نوشته که دهنمکی در فیلم اخراجیهای ۳ از کسانی استفاده که پیشتر آنها را قبول نداشته است. ****** متن خلاصه شده یادداشت وبلاگ «بسیج جهانی» چهارشنبه آخر سال بود که همراه یکی از دوستان میهمان اخراجیهای ۳ بودیم، درباره این فیلم میشود به چند نکته اشاره کرد: ۱- اخراجیها فاقد داستان بود و این عیب عمده فیلم مسعود دهنمکی از لحاظ شکلی است. ۲- فیلم تلاش کرده تا همه جریانهای سیاسی کشور را با یک چوب براند. شعارهای به کار رفته که از شعارهای مردم در انتخابات ۸۸ اقتباس شده هم احمدینژاد را مینوازد و هم کاندیداهای دیگر…. ۳- تکیه اصلی اخراجیهای ۳ بر روی گرینفهایی است که در دوران جبهه و جنگ همه کاره هیچ کاره بودند ولی امروز با افتخار به کاری که نکردهاند میخواهند همه کاره شوند! و دو سوال از آقای دهنمکی! آقای دهنمکی! آیا شما همچنان دهنمکی نشریاتی چون شلمچه و دوکوهه و… هستید؟ اگر با آن شناسنامه مشغول فعالیت هنری هستید باید به آن ارزشها که در آن دوران از آن سخن میگفتید وفادار باشید و به عنوان نمونه نباید از هر وسیلهای برای رسیدن به هدف استفاده کنید و اگر از سابقه به قول ضدانقلاب خشونت طلبی! و در واقع ارزشی خودتان توبه کردهاید صراحتا بگوئید و اعتراف کنید که با آن شیوه و اعتقادات نمیشود کار کرد. سوال دوم: آقای دهنمکی! زنان و دختران جوان با رعایت کدام نکات باید در سینمای اسلامی حضور داشته باشند؟ آیا اگر شما بخواهید فیلمی در مورد حضرت مریم مقدس بسازید میتوانید از آنجلینا جولی به این دلیل که بازی خوبی دارد در این نقش استفاده کنید؟
![گروه اینترنتی |www.iranvij.ir www.iranvij.ir| گروه اینترنتی ایران ویج](http://www.iranvij.ir/group/img/up/1238060432.gif)
یک یادداشت درباره اخراجیها۳: تعریفتان از ریاکار چیست؟ کدام حرفتان را بپذیریم؟! امیرعباس صباغ:اسمش نه نقد است، نه توهین، نه تسویه حساب و نه عقده گشایی و نه هیچ کدام از تعابیری که جناب ده نمکی در توصیف منتقدان خود به کار میبرند، اسمش را میگذارم یک گپ دو نفره و امیدوارم جناب ده نمکی این بار از در دیگری وارد شوند و گفتگویی از جنس گفتگوی سید مرتضی و ایران (که در فیلم میبینیم) را شاهد باشیم.
![](http://www.iranvij.ir/wp-content/uploads/2012/01/ekhrajiha3-02-caffecinema.com_.jpg)
جناب ده نمکی، سخنم با شماست، نه کاری با ساختار سینمایی (!) فیلمتان دارم، نه کاری با محتوای سیاسی آن و نه کاری به صحبتهای قبل از اکران فیلمتان، که اخراجیها را فیلمی دانستید که موضع انتقادیاش دامن تمامی جناحها را میگیرد (و امروز بعد از تماشای فیلم این جمله را به حساب شوخ طبعیتان میگذارم که فیلمی ساختهاید انتقادی از حوادث بعد از انتخابات و از سه شخصیت خاکستری که قطعا درصد سفیدی و سیاهی هرکدامشان متفاوت از هم است به دو شخصیت سیاه و یک شخصیت سفید رسیدهاید و…) حرف من با شما بر سر دو مفهوم است، اولی درباره ریاکاری و دیگری درباره سیاه نمایی. اگراخراجیها را درست درک کرده باشم نیت اصلی و حرف مشترک شما در تمامی این سه فیلم، به تصویر کشیدن ریاکاری و حمله به ریاکاران و دغل بازانی ست که به قول پایان اخراجیهای ۳، بعد از جنگ از بسیجیها هم بسیجیتر شدهاند، است. کدام حرفتان را باور کنیم، این تصویر کاریکاتوری و سخیف از اهالی دفاع مقدس چیست؟ چگونه باور کنیم تصویر جانبازی که در برنامه تلویزیونی، با هجو مداحی و روضه خوانی ترانه «آنقدر در میزنم…» را میخواند در پایان فیلم خونش از شارلاتان بازیهای حاجی گرینف و مهندس دباغ به جوش میآید و آنها را حبس میکند؟! چگونه باور کنیم تصویر احمقانهٔ اکبر عبدی و امین حیایی را که در قسمتهای قبل اخراجیها مدافعشان بودید و در اینجا تصویری اینچنین از آنها نشان میدهید: بیژن بزغاله (امین حیایی) در رویای سالی ده انتخابات است که با جیره خوری دو طرف دعوا امرار معاش کند و بایرام (اکبر عبدی) واسه نون به هر کاری تن میدهد حال میخواهد حضور در ستاد باشد یا خواندن ترانه سوسن خانم!… حال انتظار دارید اشکهای پایانی این دو در سوگ همرزمشان در انتهای فیلم به عمق جان تماشاگر نفوذ کند؟! انتظار دارید حرفهای بایرام در گفتگوی تلویزیونی تاثیرگزار باشد که ناگهان در میان لودگیهایش (که وی از بچه داخل شکم همسرش گرفته تا جومونگ، سوسانو سخن میگوید و چاقوی ضامن دارش را به دوربین نشان میدهد) ناگهان بگوید مردانگی را در روزهای جنگ دیده و دوست دارد هنوز آن روزها بود و… مساله دیگر، سیاه نمایی شما در اخراجیهای ۳ است، این را همه میدانیم که اغراق و بزرگ نمایی لازمه کار طنز است، اما شما سیاه نمایی را با بزرگ نمایی اشتباه گرفتهاید، سهوی یا تعمدی بودنش بماند میان شما و خدایتان، اما چگونه است که در فیلمی که قرار است انتقادی باشد بر رفتارهای اشتباه نامزدهای ریاست جمهوری، شما بجای نقد رفتار و عملکرد، ریشه و ماهیت مساله را میزنید و نامزدهای انتخاباتی را افرادی نشان میدهید که جز قدرت و ثروت به چیزی نمیاندیشند و به مردم تنها به چشم نردبانی برای بالارفتن خود مینگرند و از طرف دیگر اکثریت مردم (که کاراکتر «ایران» میتواند به نوعی نماد آنها باشد) افرادی فاقد درک و شعور نشان داده میشوند که در گمراهی به سر میبرند و از تشخیص حق و باطل عاجزند. حرف آخر هم از دیالوگهای اخراجی هاست، از قول یکی از بزرگان جنگ میگوئید که جنگ رو باید درست نشون داد و نه درشت، کاش در جایگاه یک کارگردان (ژورنالیست، تحلیلگر یا عضو هیات امنای دانشگاه هنر یا هر سمت دیگری که در آن مشغولید) همین یک جمله را خط قرمز خود قرار میدادید تا این برچسب از رویتان برداشته شود که در هر حوزهای که وارد میشوید اصل کنار میرود و حاشیه جانشیناش میشود. به قول سلحشور در «آژانس شیشهای» اصل مربی! اصل! حاشیه نچ…
سایت ایران ویج به عنوان یک رسانه حق انتشار خبر های روز را دارد و در این باره کاملا بی طرف است پست لطفا ایران ویج را طرفدار یا مخالف جایی ندانید . منتظر نظرات مخاطب های فهیم خودمان هستیم
۸ فروردین ۱۳۹۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایران ویج]
[مشاهده در: www.iranvij.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 351]
-
گوناگون
پربازدیدترینها