تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 15 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هيچ كس جز با اجراى حدود و احكام خدا خوشبخت نمى‏شود و جز با ضايع كردن آن بدبخت نمى‏...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804568727




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

آمریکا تعریف جدیدی از پیروزی ارائه می‌دهد


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: بین الملل > آسیای میانه و قفقاز  - خبر در گفتگو با محمد رضا بهرامی سفیر سابق ایران در افغانستان جوانب مختلف راهبرد جدید اوباما در قبال افغانستان را ارزیابی کرده است.  سرانجام پس از ماهها انتظار، باراک اوباما رئیس جمهوری ایالات متحده با اعلام راهبرد جدید آمریکا در افغانستان زمان دقیق اعزام 30 هزار سرباز تازه نفس آمریکایی به افغانستان را اعلام کرد . نیروهای آمریکایی در حالی بزودی عازم افغانستان می شوند که بر اساس راهبرد جدید اوباما از سال 2011 فرایند خروج نظامیان آمریکا نیز  از افغانستان آغاز خواهد شد. آیا اوباما با اعلام همزمان افزایش نیروهای نظامی و همچنین تعیین زمان برای خروج نظامیان این کشور از افغانستان خواسته است نظر جریانات مختلف داخلی آمریکا را تامین کند؟ یا اینکه او بدنبال راهی برای خروج آبرومند آمریکایی ها از افغانستان است؟ یا شاید هم راهبرد جدید آمریکا تنها راه حل جامع پیش روی باراک اوباما بوده است ؟ خبر در گفتگو با محمد رضا بهرامی سفیر سابق ایران در افغانستان جوانب مختلف راهبرد اوباما در قبال افغانستان را ارزیابی کرده است. برخی صاحب نظران معتقدند مهمترین ویژگی راهبرد جدید آمریکا در افغانستان تعیین زمان برای خروج نیروهای امریکایی از افغانستان است . ارزیابی شما از این راهبرد چیست؟  اولین نکته ای که به نظر می رسد در این متن مورد اشاره  قرار گرفته این است که رئیس جمهور آمریکا تاکید می نماید که مبارزه با تروریسم در دولت گذشته این کشور از مسیر خود خارج شده و وی بنا دارد که آنرا به مسیر واقعی خود برگرداند . مفهوم این موضوع از نظر من این است که مبنای تحرکات نظامی سالهای گذشته نیروهای خارجی در این منطقه علیرغم تبلیغاتی که صورت می گرفت موضوعی غیر از مبارزه با تروریسم بوده و اهداف دیگری مورد نظر مقامات آمریکائی قرار داشته است . پذیرش این موضوع موجب ایجاد این ابهام می گردد که چه ضمانتی وجود دارد که این اتفاق مجددا تکرار نگردیده  و هزینه های بیشتری به کشورهای منطقه تحمیل نشود .   در مورد راهبرد جدید  آمریکا در قبال افغانستان نیز باید گفت که این دومین برنامه این کشور طی سال جاری است که درباره افغانستان اعلام می شود . این امر نشان دهند میزان اهمیت مساله افغانستان در سیاست خارجی آمریکا در این دوره از یک طرف و همچنین ناکارآمدی راهبرد  قبلی آمریکا است . این راهبرد که با تاخیر سه ماهه اعلام می شود دارای چندین مشخصه برجسته  است. محور اول اعزام سی هزار نیروی جدید آمریکا به افغانستان است که قرار است در شش ماه اول سال 2010 صورت پذیرد . در عین حال رئیس جمهوری آمریکا از ناتو و کشورهایی که در افغانستان نیرو دارند خواسته است که بین 5تا 10 هزار نفر به تعداد نیروهای خود در افغانستان بیفزایند  . نکته ای که در این رابطه قابل توجه می باشد این است که این دومین بار ظرف سال جاری است که آمریکا مبادرت به اعزام نیروی نظامی به افغانستان می نماید و این از نظر من توسل به گزینه نظامی و تاکید بر نظامی گری است . نتیجه استفاده از این رویکرد در گذشته نشان از ناکارآمدی آن داشته است و مشخص نیست چه تاکتیکی قرار است در این دور مورد استفاده قرار گیرد که آن را کارآمد سازد ، ضمن اینکه  عکس العمل ابتدائی نیروهای شورشی در افغانستان نیز نسبت به آن کاملا منفی بوده است . در مورد همراهی اعضای ناتو با این راهبرد و تامین نیروهای مورد توقع آمریکا برای حضور در افغانستان باید کمی منتظر ماند . هر چند دبیر کل ناتو در اظهار نظری امکان تامین 5 هزار نفر نیرو توسط سایر اعضای ناتو را پیش بینی نموده اما آلمان هر گونه اعزام نیروی جدید را به بعد از اجلاس بین المللی افغانستان در 28 ژانویه موکول نموده و پاسخ ابتدائی فرانسه نیز در این رابطه منفی بوده است . باید توجه داشت که آلمان و فرانسه بیشترین نیروی نظامی را در افغانستان پس از آمریکا و انگلیس دارا می باشند .    محور دوم که در این متن جدید بیشتر از گذشته تاکید شده است توجه ایالات متحده به بازسازی و آموزش پلیس و ارتش و نیروهای امنیتی افغانستان است و به همین جهت 5 هزار نفر از 30 هزار نفری که قرار است اعزام شوند مربی آموزشی هستند و صرفا در این بخش مورد استفاده قرار خواهند گرفت. در این خصوص فرمانده آمریکائی نیروهای ناتو در افغانستان نیز متعاقب اعلام راهبرد جدید از تلاش مضاعف در این راستا صحبت نموده است . باید توجه داشت که این موضوع در توافق بعمل آمده در اجلاس بن در سال 2001 و همچنین در راهبرد اولیه رئیس جمهور فعلی آمریکا که در ماه مارس سال جاری میلادی اعلام شد نیز وجود داشته و مورد تاکید بوده ، هر چند نسبت به آن توجه لازم بعمل نیامده است . محور سوم اشاره به بحث پایان ناپذیر بودن حضور آمریکا در افغانستان و اعلام آغاز خروج این نیروها از ماه جولای سال  2011  از افغانستان است  البته خروج نظامیان آمریکایی از افغانستان به شرایط امنیتی زمان مذکور مشروط شده و بعنوان یک اصل قطعی تلقی نشده است .  محور چهارم راهبرد جدید موضوع واگذاری مسئولیتهای امنیتی به دولت افغانستان می باشد که در این متن جدید مورد تاکید قرار گرفته و در عین حال این موضوع توسط برخی دیگر از کشورهائیکه در افغانستان نیروی نظامی دارند نیز مطرح گردیده است . مفهوم این موضوع در واقع همان بومی سازی امنیت در افغانستان می باشد . پروژه ای که قرار بوده ظرف 8 سال گذشته عملی گردد اما متاسفانه تلاشهای لازم در این خصوص صورت نپذیرفته است . همچنین در این متن  بنظر می رسد آمریکائیها سعی کردند تعریف جدیدی از پیروزی در جنگ افغانستان ارائه داده ، از شعارهای گذشته فاصله گرفته و اهداف دست یافتنی تری مورد تاکید قرار دهند . به این معنا که تنها از تمرکز بر سرکوب نیروهای القاعده صحبت کردند و درباره طالبان صحبت از تضعیف و ممانعت از رویکار آمدن مجدد شده است .  این در حالی است که در گذشته و حتی در راهبرد اول رئیس جمهور آمریکا در ماه مارس سال جاری میلادی  سرکوب جدی نیروهای شورشی و از جمله طالبان نیز در دستور کار آمریکائی ها قرار داشت. از سوی دیگر در این متن از تلاشهای دولت افغانستان در راستای جذب این نیروها حمایت شده که در واقع این را می توان چراغ سبزی برای پذیرش این نیروها از سوی آمریکا تلقی نمود . به هر حال این راهبرد جدید شامل مجموعه ای از رویکردها می باشد اما به نظر می رسد که گرانیگاه آن کماکان تکیه بر نظامی گری است ، رویکردی که در گذشته ناکارآمدی خود را نشان داده و بعید است بتواند آمریکا را از بحران فعلی افغانستان بصورت مناسب خارج نماید . همچنین در این متن به نقش کشورهای منطقه (البته به استثنای پاکستان که بحث خاص خود را دارد )و تاثیری مثبتی که می توانند داشته باشند توجه ای نشده است. اعلام زمان برای خروج نظامیان امریکا از افغانستان نشانه چیست ؟ آیا  اوباما با اینکار بدنبال یافتن فرمولی برای برون رفت آبرومندانه از بحران افغانستان است؟  در یک نگاه کلی پاسخ به این سوال مثبت است و باید توجه نمود که نفس این موضوع چنانچه تعهدی واقعی بوده و در چارچوب یک برنامه مشخص صورت پذیرد مثبت تلقی می گردد ، البته  مطالعه برخی تحولات مبین دخیل بودن عوامل دیگری نیز در این رابطه می باشد . به نظر من اعلام این موضوع در وحله اول می تواند نوعی تعیین ضرب العجل برای نظامیان آمریکائی تلقی شود که هر آن چه می توانند و مورد ادعایشان است در این فاصله زمانی به انجام برسانند، در مرحله بعدی نوعی فشار به دولت افغانستان محسوب می شود که فرصت زیادی برای استفاده از نیروهای خارجی به منظور مقابله با شورشی ها نداشته و باید سریعتر با اصلاحات لازم توانمندی دولت را ارتقاء دهند ، همچنین پاسخی به افکار عمومی آمریکا محسوب می شود که از درگیر بودن در جنگ افغانستان ناراضی می باشند ضمن اینکه منتظر نتیجه عملی شعار تغییر رئیس جمهور آمریکا هستند ، و در نهایت باید به این نکته توجه نمود که با تاکیدی که دولت دمکرات آمریکا بر موضوع افغانستان از ابتدا نموده بود و با توجه به بن بست و وضعیت نامناسبی که در افغانستان با آن مواجه می باشند علاقمندند به قیمتی تا قبل از فرارسیدن مبارزات انتخاباتی دور آتی ریاست جمهوری آمریکا  وضعیت موجود در افغانستان را تغییر و مانع از تاثیر منفی آن بر نظر رای دهندگان آمریکائی شوند .  اوباما در راهبر جدید خود توجه جدی به پاکستان نکرده است . بنظر شما چه دلیلی برای این امر وجود دارد؟ در راهبرد  قبلی رئیس جمهور فعلی آمریکا در قبال افغانستان ،دو کشور پاکستان و افغانستان در یک مجموعه قرار گرفته و حتی نماینده ای برای هر دو مشخص و تعیین گردید . در آن راهبرد لحن برخورد با پاکستان تا حدودی تند و توام با تهدید به دلیل نوع رابطه بخشی از نیروهای امنیتی پاکستان با نیروهای شورشی در افغانستان بود .اما  در  راهبرد جدید لحن آمریکا نسبت به پاکستان تغییر کرده است و از همکاری های استراتژیک آمریکا و پاکستان و کمک های سیاسی ، اقتصادی و نظامی به این کشور به منظور مقابله با بی ثباتی اقتصادی و رفع مشکلات موجود سخن به میان آمده است. شاید این تغییر لحن بدلیل دلخوری هایی که مقام های اسلام آباد خصوصا نظامی های این کشور طی ماههای اخیر از رفتار آمریکایی ها ابراز داشته اند بوده است. با توجه به حضور افراطیون در پاکستان و لزوم مقابله با جریان افراط در استراتژی آمریکا نمی توان پذیرفت که امریکا بدلیل دلخوری مقامات اسلام آباد لحن خود در قبال پاکستان را تغییر داده است؟ اگر این را بپذیریم باید قبول داشته باشیم که نحوه برخورد پاکستان با افراطیون مورد رضایت آمریکا بوده است؟   قاعدتا با این موضوع موافقم که تغییر نمی تواند صرفا بدلیل دلخوری مقامات اسلام آباد صورت گرفته باشد . در مورد پاکستان به نظرم باید به چند نکته توجه نمود ، پاکستان دومین کشور مسلمان به لحاظ جمعیت است ، برخوردار از سلاح هسته ای است ، درگیر تنش طولانی مدت با هند است ، خواستگاه اولیه بسیاری از گروههای تند رو در این منطقه بوده و هست ، گفته می شود رهبران القاعده در بخشهای مرزی این کشور با افغانستان حضور دارند ، عقبه قابل اطمینان نیروهای شورشی افغانستان است ، به لحاظ اقتصادی در وضعیت نامناسبی قرار داشته و اصولا کشوری کمک گیرنده از نظر اقتصادی است ، با مشکلات مختلفی از جمله انرژی ، بیکاری ، گرانی و مهمتر از همه ناامنی ایجاد شده از سوی گروههای افراطی داخلی مواجه می باشد..  اما بنظر نمی رسد که مفهوم تغییر لحن آمریکا رضایت کامل از همه آنچه در آن حوزه جغرافیایی انجام گرفته ،باشد. انتقاد اخیر نخست وزیر انگستان در مورد کمک بخشی از سازمان های امنیتی پاکستان به افراطیون افغانی و همچنین بر اساس آنچه در رسانه ها آمده رساندن پیام رئیس جمهور آمریکا در سفر مشاور امنیت ملی این کشور  به رئیس جمهور پاکستان  مبنی بر لزوم کنترل بخشی از نیروهای امنیتی پاکستان نشانگر نارضایتی ها از عملکرد این بخش در پاکستان است . البته این وقایع در لایه های پنهان تعاملات این کشورها با هم قرار دارد و در لایه های آشکار همانطور که گفته شد لحن نسبت به پاکستان تغییر نموده است .  مجموع این تحولات این ذهنیت را ایجاد می نماید که مقامات آمریکا با هدف عبور از بحران افغانستان متوسل به راهکارهائی شوند که در دهه 80 میلادی مورد استفاده قرار داده و تحولات افغانستان را از زاویه پاکستان مورد ارزیابی قرار دهند . این موضوع با توجه به روند رو به رشد توسعه ناامنی ها توسط نیروهای شورشی افغانستان بویژه در سال جاری و تاثیر آنان در ایجاد بی ثباتی و تحت فشار قرار گرفتن نیروهای خارجی در این کشور پر رنگ تر شده است. وقوع احتمالی این اتفاق نه تنها بحران افغانستان را حل نمی نماید بلکه منجر به پیچیده تر شده موضوع و عدم مهار افراط گرائی و بالمال تروریسم خواهد گردید.




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 501]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن