تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 29 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):مهدى مردى است از ما، از نسل فاطمه.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816871238




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

دختر جوان: سه برادر و پدرم قاتل خواستگار من هستند!


واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: ارم نیوز : دختر جوان گفت : محمد.رضا ديوانه من بود. او مي.خواست هر طور شده با هم ازدواج كنيم اما پدر و برادرانم مخالف اين كار بودند. هر چه اصرار محمد رضا هم بيشتر مي.شد برادران و پدرم نيز مخالفت بيشتري با اين وصلت از خود نشان مي.دادند.
راز قتل جوان عاشق همچنان در ابهام باقي ماند. 6 سال پيش فردي به نام محمد رضا در جريان يك نزاع به شدت مجروح و اقدامات درماني براي وي موثر نيفتاده و فوت كرد.

به گزارش تهران امروز، با شروع تحقيقات پليسي كارآگاهان دريافتند محمد رضا با سه برادر و پدر دختري به نام شيما اختلاف شديد داشته كه علت اين كشمكش هم مخالفت اين افراد با ازدواج مقتول و شيما بوده است. پليس بلافاصله بازجويي از اين مظنونين را در دستور كار قرار داد ولي دليل محكمي براي دست داشتن اين افراد در جنايت اخير پيدا نكرد.

چنئد ماه بعد در حالي كه اين پرونده در اداره آگاهي در حال خاك خوردن بود شيما نزد پليس آمده و گفت مي.داند چه كساني محمد رضا را از سر راه برداشته.اند.

شيما انگشت اتهام را به سوي برادران و پدر خود نشانه گرفت و گفت: محمد.رضا ديوانه من بود. او مي.خواست هر طور شده با هم ازدواج كنيم اما پدر و برادرانم مخالف اين كار بودند. هر چه اصرار محمد رضا هم بيشتر مي.شد برادران و پدرم نيز مخالفت بيشتري با اين وصلت از خود نشان مي.دادند.

سرانجام پدر و برادرانم كه مشاهده كردند محمد رضا كوتاه بيا نيست قراري با او چيده و وي را سر همان قرار از پا درآوردند. اين.ها قاتلان محمدرضا، خواستگارمن هستند. آنها پس از اين جنايت هم از منزل گريخته و معلوم نيست به كجا رفته.اند. با اين سرنخ بلافاصله اين 4.مرد تحت تعقيب قرار گرفته ولي هيچ نشانه.اي از مخفيگاه آنها به دست نيامد.

تا اينكه 4 سال بعد دو تن از برادران به نام حامد و مهران با پاي خود به آگاهي آمده و به قتل محمد اقرار كردند. اين اعترافات كافي بود تا پرونده هر دو متهم به شعبه 74 دادگاه كيفري استان تهران فرستاده شد و اين دو نفر امروز مورد محاكمه قرار گرفتند.

در ابتداي جلسه نماينده دادستان اتهامات حامد و مهران را محرز خوانده و از دادگاه تقاضاي صدورحكم قانوني را كرد. سپس از اولياي دم خواسته شد تا به جايگاه مخصوص بيايند.

مادر مقتول با درخواست قصاص متهمين گفت: اين.ها پسر جوان مرا كشتند. محمد رضا شيفته شيما شده بود اما برادرانش موافق اين وصلت نبودند. روز حادثه حامد با پسرم تماس گرفت و با وي قراري گذاشت. به محمد.رضا گفتم مواظب خودش باشد اما او اطمينان داد كه اتفاقي نمي.افتد و قرار است تنها با برادران شيما حرف بزند. پسرم ديگر برنگشت و من مطمئنم حامد او را به قتل رساند ه است.

سپس قاضي از حامد خواست از خود در مقابل اتهامش دفاع كند. حامد در حضور دادگاه مسئوليت قتل را كه در جلسه بازجويي گردن گرفته بود رد كرده و اين طور گفت: من نه محمد رضا را كشتم نه تماسي با او گرفتم. شب حادثه در خيابان ايستاده بودم كه متوجه نزاع بين برادرم با مقتول شدم. به سرعت به سمت آنها رفتم اما هر دو پا به فرار گذاشتند. موتور مقتول روي زمين افتاده بود آن را برداشته و به تعقيب آنها پرداختم. كمي جلوتر محمد رضا خونين روي زمين افتاده بود با مشاهده او حواسم پرت شد و محكم به ماشيني كه از روبه.رو مي.آمد برخورد كردم. مجروح روي زمين افتادم و ديگر چيزي نفهميدم.

در اين لحظه قاضي پرسيد اما شما بارها به قتل محمد رضا اقرار كرده.اي و اين حرف.ها مورد تاييد خواهرت هم قرار گرفته است چه توضيحي در اين باره داري؟

حامد هم با رد اعترافات خود بار ديگر تكرار كرد كه دستي در اين جنايت نداشته و برادر ديگرش مهران خود بايد پاسخگوي كارهايش باشد.

دادگاه در همين نقطه به پايان رسيد و ادامه رسيدگي به آن به وقت ديگري موكول شد.






این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 160]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن