واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: ارم نیوز : دختر جوان گفت : محمد.رضا ديوانه من بود. او مي.خواست هر طور شده با هم ازدواج كنيم اما پدر و برادرانم مخالف اين كار بودند. هر چه اصرار محمد رضا هم بيشتر مي.شد برادران و پدرم نيز مخالفت بيشتري با اين وصلت از خود نشان مي.دادند.
راز قتل جوان عاشق همچنان در ابهام باقي ماند. 6 سال پيش فردي به نام محمد رضا در جريان يك نزاع به شدت مجروح و اقدامات درماني براي وي موثر نيفتاده و فوت كرد.
به گزارش تهران امروز، با شروع تحقيقات پليسي كارآگاهان دريافتند محمد رضا با سه برادر و پدر دختري به نام شيما اختلاف شديد داشته كه علت اين كشمكش هم مخالفت اين افراد با ازدواج مقتول و شيما بوده است. پليس بلافاصله بازجويي از اين مظنونين را در دستور كار قرار داد ولي دليل محكمي براي دست داشتن اين افراد در جنايت اخير پيدا نكرد.
چنئد ماه بعد در حالي كه اين پرونده در اداره آگاهي در حال خاك خوردن بود شيما نزد پليس آمده و گفت مي.داند چه كساني محمد رضا را از سر راه برداشته.اند.
شيما انگشت اتهام را به سوي برادران و پدر خود نشانه گرفت و گفت: محمد.رضا ديوانه من بود. او مي.خواست هر طور شده با هم ازدواج كنيم اما پدر و برادرانم مخالف اين كار بودند. هر چه اصرار محمد رضا هم بيشتر مي.شد برادران و پدرم نيز مخالفت بيشتري با اين وصلت از خود نشان مي.دادند.
سرانجام پدر و برادرانم كه مشاهده كردند محمد رضا كوتاه بيا نيست قراري با او چيده و وي را سر همان قرار از پا درآوردند. اين.ها قاتلان محمدرضا، خواستگارمن هستند. آنها پس از اين جنايت هم از منزل گريخته و معلوم نيست به كجا رفته.اند. با اين سرنخ بلافاصله اين 4.مرد تحت تعقيب قرار گرفته ولي هيچ نشانه.اي از مخفيگاه آنها به دست نيامد.
تا اينكه 4 سال بعد دو تن از برادران به نام حامد و مهران با پاي خود به آگاهي آمده و به قتل محمد اقرار كردند. اين اعترافات كافي بود تا پرونده هر دو متهم به شعبه 74 دادگاه كيفري استان تهران فرستاده شد و اين دو نفر امروز مورد محاكمه قرار گرفتند.
در ابتداي جلسه نماينده دادستان اتهامات حامد و مهران را محرز خوانده و از دادگاه تقاضاي صدورحكم قانوني را كرد. سپس از اولياي دم خواسته شد تا به جايگاه مخصوص بيايند.
مادر مقتول با درخواست قصاص متهمين گفت: اين.ها پسر جوان مرا كشتند. محمد رضا شيفته شيما شده بود اما برادرانش موافق اين وصلت نبودند. روز حادثه حامد با پسرم تماس گرفت و با وي قراري گذاشت. به محمد.رضا گفتم مواظب خودش باشد اما او اطمينان داد كه اتفاقي نمي.افتد و قرار است تنها با برادران شيما حرف بزند. پسرم ديگر برنگشت و من مطمئنم حامد او را به قتل رساند ه است.
سپس قاضي از حامد خواست از خود در مقابل اتهامش دفاع كند. حامد در حضور دادگاه مسئوليت قتل را كه در جلسه بازجويي گردن گرفته بود رد كرده و اين طور گفت: من نه محمد رضا را كشتم نه تماسي با او گرفتم. شب حادثه در خيابان ايستاده بودم كه متوجه نزاع بين برادرم با مقتول شدم. به سرعت به سمت آنها رفتم اما هر دو پا به فرار گذاشتند. موتور مقتول روي زمين افتاده بود آن را برداشته و به تعقيب آنها پرداختم. كمي جلوتر محمد رضا خونين روي زمين افتاده بود با مشاهده او حواسم پرت شد و محكم به ماشيني كه از روبه.رو مي.آمد برخورد كردم. مجروح روي زمين افتادم و ديگر چيزي نفهميدم.
در اين لحظه قاضي پرسيد اما شما بارها به قتل محمد رضا اقرار كرده.اي و اين حرف.ها مورد تاييد خواهرت هم قرار گرفته است چه توضيحي در اين باره داري؟
حامد هم با رد اعترافات خود بار ديگر تكرار كرد كه دستي در اين جنايت نداشته و برادر ديگرش مهران خود بايد پاسخگوي كارهايش باشد.
دادگاه در همين نقطه به پايان رسيد و ادامه رسيدگي به آن به وقت ديگري موكول شد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 162]