تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 18 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):براى بهشت درى است‏بنام (ريان) كه از آن فقط روزه داران وارد مى‏شوند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805577040




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مصاديق استكبار و روان شناسي مستكبران از نگاه امام خميني


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: مصاديق استكبار و روان شناسي مستكبران از نگاه امام خميني
خبرگزاري فارس: حضرت امام خميني در نگاهي ژرف به عدم محدوديت در بروز و ظهور خوي استكباري اشاره مي كنند و به جلوه ها و مصاديقي از استكبار اشاره مي نمايند و گروه هايي از مستكبران را معرفي مي كنند.


اسلام و انقلاب هاي سرچشمه يافته از آن در همه اعصار و زمان ها در معرض عداوت و تهاجم مستكبران قرار داشته است و هم اينك اين روند تداوم دارد.

درباره مستكبران بايد توجه داشت كه اولا اين دشمنان منحصر به افراد و گروه هاي محدود و مشخص نمي شوند و نيز در يك يا دو كشور خلاصه نمي گردند كه شامل جبهه اي متشكل از افراد و گروه ها و احزاب مختلف معاند و همچنين با وسعت و گستردگي حضور همه كشورهايي است كه با اسلام و نهضت جهاني آن مخالفند و به همين دليل نام و عنوان «استكبار جهاني» براي آن تناسب دارد.

ثانيا تقابل و دشمني استكبار با اسلام از دوران رسالت پيامبر اكرم (ص) آغاز گرديد و با طي مراحل نهضت جهاني اسلام بر شدت عناد و دشمني هاي اين جبهه عليه اسلام افزوده شد و در نقطه مقابل پيامبر اكرم (ص) و ياران و اصحاب آن حضرت از ابتداي ماموريت هاي الهي رسول خدا كه از نيرو و امكانات كمتري برخوردار بود تا آن زمان كه سپاه نيرومند اسلام شكل گرفت همواره در معارضه و مبارزه با عناصر و گروه ها و قدرت هاي استكباري به سر مي بردند.

ثالثا جبهه استكبار متشكل از نيروهاي كفر و شرك و نفاق بوده و مي باشند و اين نيروها هر كدام با ارتباط تنگاتنگ و مستمري كه با هم داشته و دارند در مقابل دين خدا و نهضت هاي رهايي بخش اسلامي در هر عصر و زمان صف آرايي كرده اند.

قرآن كريم در آيات متعدد از خطر استكبار و افكار و عقايد و عملكردهاي باطل مستكبران سخن به ميان مي آورد و آگاهي و معرفت مي آفريند.

در نگاه آيات الهي مستكبران به دليل داشتن صفت زشت و خطرناك احساس علو و برتري و بزرگ و عظيم پنداشتن خود از اطاعت و پرستش خالق و هستي بخش يكتا امتناع مي ورزند و اين در حالي است كه چنانچه لازم بدانند و ضرورت افتد براي پنهان نمودن ماهيت خود وفريب مردم به زبان اظهار ايمان به خدا مي كنند:

«الهكم اله واحد فالذين لايومنون بالاخره قلوبهم منكره و هم مستكبرون لاجرم ان الله يعلم مايسرون و ما يعلنون انه لا يحب المستكبرين»

«معبود شما خداوند يكتاست و آنان كه به خدا و عالم آخرت ايمان ندارند (اگر چه به زبان اظهار ايمان كنند) در قلب و دل منكر مبدا متعال مي باشند و از اطاعت حكم خدا استكبار و عصيان مي ورزند. محققا خدا بر باطن و ظاهر آنها آگاه است (و به كيفر اعمالشان مي رساند و) او هرگز مستكبران را دوست نمي دارد.» (1)

از ديدگاه قرآن كريم اگر چه مستكبران به نفي دين و معاد مي پردازند و در تقابل با تعاليم و قوانين الهي بر مي خيزند لكن به زيان خويش عمل مي كنند و استكبار و عصيان آنان به محروم شدن از سعادت ابدي مي انجامد (2) بنابراين مبارزه با اسلام و احكام و قوانين مقدس آن را اساطير و افسانه هاي پيشينيان ناميدن (3) نه تنها حقايق الهي را تغيير نمي دهد و از گسترش آن جلوگيري نمي كند كه راه رشد دين مبين و نمايان شدن حقيقت تعاليم رسول الهي را تثبيت مي نمايد و حيات و زندگاني جاودان آخرت را در حالي نصيب اهل ايمان مي سازد كه اهل استكبار هيچ بهره اي از آن به دست نخواهند آورد. (4)

انقلاب اسلامي ايران از آنجا كه از پشتوانه عظيم فكري و فرهنگي اسلام بهره مي برد و خاستگاه اصلي آن تعاليم مقدس قرآني مي باشد طبيعي است كه در نگرش به عناصر و گروه ها و نيز دشمنان اسلام در سطح داخلي و خارجي از واژه ها و تعابيري كه در متن فرهنگ و معارف دين ريشه دارد بهره مي برد تا به اين وسيله در جريان شناسي حق و باطل و همچنين نماياندن ماهيت دشمنان داخلي و خارجي بهتر و عميق تر به معرفت آفريني و آگاهي بخشي هاي فكري و اجتماعي و سياسي در ميان توده هاي مردم جامعه به ويژه نسل جواني كه از همه سو در معرض القائات مسموم قرار مي گيرد بپردازد.

شايد به جرات و با جزم و استحكام بتوان اذعان نمود كه در ميان رجال سياسي و گردانندگان نهضت اسلامي ايران تنها حضرت امام خميني بود كه در سطحي كلان ـ و نه در اظهاراتي قليل و گذرا كه از برخي از سازمان دهندگان انقلاب اسلامي به ياد داريم ـ به اين رويكرد براي بهره وري از مفاهيم قرآني درباره دشمنان و با همان ادبيات خاص و بسيار عميق و پيام رساني كه وحي الهي به كار مي برد متمايل گشت و تا پايان عمر مبارك خويش در بيانات و پيام هاي خويش بر اين شيوه اصرار فراوان ورزيد.

در رهنمودهاي حضرت امام خميني در اين باره دقت و تعمق روا مي داريم و درس و پيام مي گيريم.

1 ـ «مستكبرين منحصر نيستند به سلاطين منحصر نيستند به روساي جمهور منحصر نيستند به دولت هاي ستمگر. مستكبرين يك معناي اعمي دارد. يك مصداقش همان اجانب هستند كه تمام ملت ها را ضعيف مي شمرند و مورد تجاوز و تعدي قرار مي دهند. يك مورد هم همين دولت هاي جائر سلاطين ستمگر كه ملت هاي خودشان را ضعيف مي شمرند و به آنها تعدي مي كنند دست تعدي به ملتها دراز مي كنند. چنانچه در اين پنجاه و چند سال شما مبتلا بوديد و ما هم مبتلا بوديم و همه ملت مبتلا بودند. ملت را ضعيف مي شمردند و ملت را از روي استكبار نظر مي كردند و به ملت تعدي مي كردند و تجاوز مي كردند.» (5)

حضرت امام خميني در اين رهنمود ژرف به عدم محدوديت در بروز و ظهور خوي استكباري در عناصر اشاره مي كنند و به جلوه ها و مصاديقي از استكبار اشاره مي نمايند و گروه هايي از مستكبران را معرفي مي كنند.

در نگاه ژرف و برخاسته از تعاليم قرآني امام خميني سلاطين و پادشاهان كه با حكومت هاي خود كامه سلطنتي برخي از جوامع و ملت ها را به زير سلطه خود درآورده اند و چنان كه شاهد هستيم اين سيطره جهنمي را در راستاي حمايت از قدرت هاي بزرگ استكباري و در مسير تامين منافع آنان بر ملت مظلوم خويش گسترده اند از جمله مصاديق مستكبرين به شمار مي روند.

همچنين آن دسته از سران كشورها كه با روش هاي استعمار نو و با تحميق توده هاي مردم و ايجاد انحراف در افكار عمومي با شعارهاي دروغين دموكراسي و آزادي و حقوق بشر انتخابات را به نفع حزب خود ساماندهي مي كنند و بر اريكه قدرت قرار مي گيرند و ملت را در برابر عملي انجام شده و اجتناب ناپذير قرار مي دهند از ديگر نمونه ها و مصداق هاي عناصر و نيروهاي استكباري محسوب مي شوند.

و نيز در نگاه امام خميني دولت هاي ستمگر با هر فكر و سياست و برخاسته از هر نظام سياسي و حكومتي به دليل گستردن دامنه هاي ظلم و جور و به اسارت و بردگي درآوردن توده هاي محروم از مصاديق بارز مستكبرين به شمار مي روند و فرقي نيست بين ظلم و ستم دولت هاي جائر در بلوك غرب و در بلوك شرق و حتي تفاوتي وجود ندارد بين دولت هاي مستكبري كه راه الحاد و بي ديني مي پويند با دولت هاي ظالم و مستكبري كه در كشورهاي مسلمان نشين به نام دولت به اصطلاح اسلامي ! مردم خويش را به بند مي كشند و گوش به فرمان قدرت هاي استكباري جهان مي باشند و به صورت نيروهاي دست آموز و مهره هاي چيده شده در نظام و سيستم حكومتي همه منافع ملي را به كام دشمن مي ريزند و استقلال وطن را به بهاي اندك چرب و شيرين دنياي دون به دشمنان سرسخت دين و ملت و كشور مي فروشند.

2 ـ «صداقت و راستي» و در كنار آن «خلوص و يكرنگي» دو صفت از خصال و صفات زيباي حضرت امام خميني محسوب مي شوند. اين دو خصلت ملكوتي توانست به همراه ظهور وبروز ساير خصال و صفات پاك و زلال در اين شخصيت الهي انقلاب اسلامي را به پيروزي برساند و همه ناممكن ها را ممكن سازد.

يكي از جلوه هاي ظهور اين دو خصلت زيبا را هنگامي به نظاره مي نشينيم كه اين پيشواي محبوب در بيان مصاديق مستكبرين هيچ تبيين و توضيحي را درباره وسعت مصاديق آن فرو نمي گذارد و بارها به صراحت به امكان بروز خوي استكبار در داخل ايران و در افراد و عناصر وابسته به نظام و انقلاب هشدار مي دهند.

امام خميني به هيچ وجه «حقيقت» را به مسلخ نمي بردند و حاضر نمي شدند از بيان جلوه هاي مختلف تعاليم و ارزش ها و هنجارهاي برخاسته از وحي الهي و سيره و روش پيامبر اكرم (ص) و ائمه اطهار(ع) مسامحه و سهل انگاري نمايند و از آنچه كه لازم مي دانستند در مسئوليت عظيم ولايت و رهبري امت اسلامي انجام دهند قصور ورزند.

بيان ذيل از امام خميني درباره امكان ظهور خوي استكباري در برخي از افراد و عناصر وفادار و وابسته به انقلاب و نظام به وضوح نشان مي دهد كه اين پيشواي الهي چگونه خالصانه و صادقانه در تبيين مفهوم و مصاديق «استكبار» ژرف انديش و جامع نگر مي باشند. حضرت امام اين رهنمودها را در ادامه تبيين مصاديق استكبار مطرح مينمايند:

«امروز روزي است كه خداي تبارك و تعالي به ما آزادي و استقلال مرحمت فرموده است و ما را با اين آزادي و استقلال امتحان ميكند. ما را آزادي مرحمت فرموده است كه ببيند در اين آزادي ما چه مي كنيم. ما مستقل شديم و خداوند به ما اين مرحمت را فرمود تا ماچه بكنيم: آيا ما هم از مستكبرين باشيم يا از مستضعفين هر فرد ميشود كه مستكبر باشد و مي شود مستضعف باشد... هيچ فرق نيست مابين من طلبه و اين آقايان اهل علم و شمايي كه از عشاير محترم هستيد و بازاري و ارتشي و اداري و همه. همه ما الان در تحت مراقبت هستيم مراقبت شديد امتحان الهي نعمت ها گاهي براي امتحان است تا آن اشخاصي كه نالايق اند آن اشخاصي كه فرصت طلب اند اينها كارهاي خودشان را بكنند و مستحق عذاب شوند آنهايي كه لايقند آنهايي كه شريفند آنها هم كارهاي شرافتمندانه خودشان و خدمت به هموطن خودشان را بكنند تا سعادتمند باشند. بسيار مشكل است بسيار مشكل است كه از اين امتحاني كه خداي تبارك و تعالي ما را در معرض آن قرار داده است از عهده برآييم و بسيار مراقبت مي خواهد.» (6)

در تاريخ انقلاب اسلامي به ويژه دوران پس از پيروزي مصداق هايي از عناصري كه خوي استكباري در وجود آنان به ظهور و بروز درآمد را مشاهده كرديم. اينان در همان حال كه نام مسلمان داشتند و ادعاي ديانت و حمايت از انقلاب و نظام و امام و روحانيت مي كردند در تعارض و تقابل با همه موجوديت دين و انقلاب برآمدند و تا آنجا پيش رفتند كه در برابر ذخاير ارزشمند انقلاب و بازوان تواناي امام يعني مبارزان دلسوخته اي چون حضرت آيت الله خامنه اي شهيد مظلوم آيت الله بهشتي و آيت الله هاشمي رفسنجاني قرار گرفتند و با ايجاد جنگ رواني به ترور شخصيت والاي معنوي و سياسي و مبارز آنان پرداختند و حتي تلاش كردند مردم را در مقابل آنان قرار دهند و تئوري استعماري جدايي مردم از روحانيت را به حيطه عمل درآورند! بني صدر يكي از اين عناصر مستكبر است كه خود را به آمريكا فروخت و در خدمت سران اين رژيم استكباري درآمد. قطب زاده از ديگر عناصر خود فروخته و مستكبر است كه تا تصميم خائنانه كودتا عليه نظام اسلامي و بمباران جماران براي به شهادت رساندن حضرت امام پيش تاخت. اين خطر به صورت بالقوه امروز نيز وجود دارد و فردا نيز وجود خواهد داشت و مراقبت و پرهيز از قلدري و روحيه استكباري مي طلبد...

3 ـ سومين موضوعي كه حضرت امام خميني در تبيين ماهيت استكبار و معرفي سران كشورهاي استكباري به آن مي پردازند روانشناسي عناصر سياسي مستكبر و خودخواه است.

پس از فتح لانه جاسوسي آمريكا در 13 آبان سال 1358 و دستگيري جاسوس هايي كه به اسم ديپلمات در آن به فعاليت عليه انقلاب و نظام و كشور اسلامي مي پرداختند جيمي كارتر ـ رئيس جمهور وقت آمريكا ـ سخناني گفت كه حضرت امام خميني آن را دستمايه تبيين جلوه هايي از روحيه بيمار او قرار داد و اين گونه به روان شناسي اين عنصر مستكبر و خودخواه پرداخت:

«آقاي كارتر در يك كلامي گفته است كه چنانچه اين اشخاص ديپلمات را كه در اين لانه جاسوسي هستند بخواهند بازداشت داشته باشند و آنها را محاكمه كنند خشم جهانيان برانگيخته مي شود... مستكبرين جهان را از آن ديد خاص استكباري خود و آن بيماري روحي كه در آنها هست نگاه ميكنند و اين بيماري موجب اين شده است كه توده هاي بزرگ ملتها را اينها از جهان حساب نمي كنند! آقاي كارتر خودش و عده اي كه... آنهايي كه سران دولتهايي هستند كه ديگران را وادار به جور و تعدي ميكنند اين ديد امثال ايشان اين است كه همه ملتها چيزي نيستند! آني كه جز جهان است عبارت است از يك عده معدودي امثال كارتر و دارودسته او و آنهايي كه در ساير جاها هم مع الاسف جز دارودسته او شده اند همه جهان را عبارت از اين مي دانند! اين ديد مستكبرين است كه ساير قشرهاي بزرگ ملتها را آنهايي كه دريايي هستند كه كارتر و امثالش قطره است در مقابل آن درياها آنها را اينها نمي بينند يعني اين بيماري اسباب اين شده است كه آنها را نبيند از اين جهت وقتي كه در اريكه رياست جمهور نشسته و با آن ديد بيمارگونه نگاه ميكند... مي گويد كه چنانچه اين ديپلمات ها رالله اينها را ديپلمات حساب مي كند اينهايي كه جاسوسيشان به حسب شواهد ثابت شده است اينها را ديپلمات حساب مي كند و جهان را هم عبارت از همان كه خودش مي بيند حساب مي كند!» (7)

تعابير و شرح و تبيين امام خميني در روان شناسي سران سياسي مستكبر ـ كه با زيبايي و ژرف نگري خاصي صورت مي گيرد ـ به واقعه 13 آبان و سخنان جيمي كارتر درباره جاسوسان آمريكايي محدود نميشود. آشنايان به امور سياسي و به ويژه آنان كه از ذهنيت ها ـ كه آموخته هاي سياسي هستند و جايگاه خاص و محدود خود را دارند ـ پا را فراتر مي نهند و به نظاره دقيق و عميق حالات و رفتارها و عملكردهاي سران استكبار مي نشينند و «تحليل ذهني» را مستند به «مشاهده عيني» مي نمايند به وضوح ديده و مي بينند كه سران دولت استكباري آمريكا از 13 آبان سال 1358 تاكنون با همان نگرش بيمار گونه به دنيا تمام سياستهاي خود را بنيان نهاده و برنامه ريزي كرده اند و آنچه در رفتار و عملكردهاي آنها متجلي گرديده است پژواك و انعكاسي از افكار مريض و روان هاي عليل اين مدعيان آزادي و دموكراسي و حقوق بشر مي باشد!

راستي آنچه به وضوح و همچون روز روشن در فلسطين لبنان عراق و افغانستان به وقوع پيوسته و مي پيوندد خوي استكباري سران دولت آمريكا و حاميانش را به نمايش نمي گذارد و استناد روح هاي بيمار آنان را به حمايت و طرفداري دارودسته هايشان و اين استنادها و اظهارات را همه جهان ! ناميدن آيا دليل و برهاني آشكار بر تداوم خوي تفرعن قدرتهاي استكباري در جهان امروز نمي باشد !

در سال گشت 13 آبان 1358 كه روز ملي مبارزه با استكبار جهاني نام گرفته است و البته داراي ريشه هايي چون خروش عظيم امام خميني عليه قانون استعماري كاپيتولاسيون در 4 آبان 1343 و اعلاميه شديد عليه سيطره آمريكا بر ايران و سپس دستگيري اين پيشواي الهي و تبعيد ايشان در 13 آبان 1343 مي باشد رهنمودهاي سياسي امام خميني كه از نظر گذشت بسيار مهم و زير بنايي مي باشد و شناخت و بينش سياسي عميقي را نهادينه مي سازد.

درس و پيام اول كه مصاديق مستكبرين شامل سلاطين و پادشاهان نظام هاي حكومتي سلطنتي روساي جمهور جبار و مستكبر با شعارهاي اغواگرانه آزادي و دموكراسي و حقوق بشر و دولتهاي ظالم و ستمگر در سطح جهان مي باشند.

همچنين درس و پيام دوم يعني امكان بروز و ظهور عيني روحيه استكباري در برخي از عناصر مدعي ديانت و حمايت از انقلاب و نظام اسلامي در اثر نفسانيت هاي سياسي و جناحي و عدم خودكاوي هاي لازم به منظور شناخت نواقص و كاستي ها و تلاش براي رفع آنها.

و نيز درس و پيام سوم يعني روان شناسي مستكبران نظام هاي سياسي و حكومتي دنيا به ويژه آمريكا و انگليس و اسرائيل كه همه جهان را در اثر روحيه بيمارشان حامي و طرفدار خود مي پندارند و ملتهاي آزاده و استقلال طبي چون ملت ايران و مردم لبنان و فلسطين را نمي بينند! و به حساب نمي آورند! زاد راه و توشه مسير نسل امروز و فرداست كه مسئوليت صيانت از اسلام و انقلاب و نظام اسلامي و دستاوردهاي آن را كه «استقلال» و «آزادي» از عظيم ترين آنهاست به دوش مي كشند.

پاورقي:

1 ـ قرآن كريم سوره نحل (16) آيات 22 و 23

2 ـ سوره فرقان (25) آيه 21

3 ـ سوره نحل (16) آيه 24

4 ـ سوره قصص (28) آيه 83

5 ـ صحيفه امام موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني جلد 7 ص 488 و 489

6 ـ همان مدرك ص 489 و 490

7 ـ همان مدرك جلد 11 ص 88 و 89
...............................................................................
منبع: جمهوري اسلامي
انتهاي پيام/
 سه شنبه 21 آبان 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 155]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن