تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 12 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):زبان مؤمن در پس دل اوست، هرگاه بخواهد سخن بگويد درباره آن مى انديشد و سپس آن را...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803840100




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

پاسخ به سوالات بی جواب سریال Lost


واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: 1. برای ما که به دیدن سریال.های با سوژه.های تکراری و سطحی عادت داریم و شاهد سریال.هایی هستیم که از دست دادن حتی چند قسمت از آنها، موجب تأسف یا عقب افتادن از داستان سریال نمی.شود، سریال لاست پدیده.ای است شگفت.انگیز!، سریالی که هم می.تواند دوست.داران سریال.های حادثه.ای را راضی کند و هم کسانی را که دوست.دار ژانر علمی- تخیلی هستند و در این میان و با دیدن فصل.های مختلف این سریال کم کم متوجه خواهید شد که می.توانید تعبیرات و تفسیرهای فلسفی را هم از این سریال داشته باشید .
هفته.نامه شهروند ۶ صفحه را به مرور سریال گمشدگان اختصاص داده بود. توجه شما را به یکی از این مقالات جالب جلب می.کنم.
یكی از بهترین خصوصیات سریال «گم شدگان» در این است که بیننده.اش را ساعت.ها درگیر خود مى.کند. شاید این اتفاق براى ما افتاده که آن را به صورت سریال و هفته.اى یک بار دنبال نکرده.ایم. اما تعداد سایت.ها و هواخواهان سریال و حواشى.اش آن قدر هست که متوجه تأثیر آن براى تمامى مخاطبان.اش بشویم، حواشى.اى که اگر سریال را هفتگى دنبال کنید، بسیار از آن لذت خواهید برد، نکته.اى که در قسمت پیشین فاش شده و حالا همه درباره آن حرف مى.زنند و شما هم مى.توانید جزئى از این خیل عظیم نظر دهید و این احساس مشارکتى است بسیارلذت.بخش. «بازماندگان» به ازاى هر گره.اى که از خیل معماهایش مى.گشاید، چندین گره دیگر به آن مى.افزاید و خلق همین دنیاى کامل و سراسر رازآلود، تلاش جمعى هواخواهانش برای گفتگو و حل کردن معماهایش آن را واقعا به یکى از بهترین سریال.هاى تاریخ تلویزیون آمریکا بدل کرده که حقیقتا نه «خاندان سوپرانو»، نه «سه متر زیر زمین»، نه «شهر و رابطه»، نه «حرف لام» و نه حتى سریال سطحى و حادثه.اى اما خوش.ساخت «۲۴» به گرد پاى آن نمى.رسند. مى.توان بسمیارى از این نکته.ها و معماها را ندید، این که فونت فروشگاهى در یک سکانس دوبار تغییرکند، یا ساعت پشت سرفلان شخصیت در یک سکانس به طور نامرتب جلو عقب برود، تابلوى نقاشى روى دیوار شبیه فلان شخصیت باشد و… مى.توان این.ها را ندید و ندانست تمام رفتارهاى جان لاک بر اساس آراى جان لاک فیلسوف طراحى شده یا همین طور دزموند هیوم بر اساس دیوید هیوم، یا ارجاعات آشکار کتاب مقدس را نفهمید یا ارجاع ادبى آشکارتر را و شخصیت «سایر» و حرف زدن.اش و قرابت.اش با بافت جامعه آمریکایى، اما باز هم از آن لذت وافر بود.



گم شدن و فراموش کردن زندگى پیشین، که می.تواند شامل تغییر هویت فراموشى خطاهاى گذشته و آغاز کردنى دیگر باشد، این گم شدن تنها مکانى نیست و زمانى نیز هست: تئورى که در فصل سوم قوت گرفت و اینک مسجل شده است. در «مکانى» عجیب که هیچ کس از جاى آن مطلع نیست و در «زمانى» که وجود ندارد. چه کسى است که دوست نداشته باشد بى.زمان و گذر آن زندگى کند؟
با شروع فصل سوم و برخى نشانه.هایى که از آغاز در سریال گنجانده شده بود، بسیارى به فکر نظریه برزخ افتادند، نظریه برزخ با توجه به برخى دیالوگ.ها نظیر «تو جهان دیگه مى.بینمت» (دزموند به جک)، «مهم نیست قبل از این چه کار مى.کردیم، سه روز پیش همه.مون مردیم و یه فرصت دیگه مى خوایم.» (جک به کیت) براى مخاطبان مطرح شد و نیز مرگ آنها که بعد از حل مشکلات شخصیتى.شان اتفاق مى.افتاد. اما نظریه در اواسط فصل سوم ضعیف و در نهایت با قسمت شگفت.انگیز پایانى مردود شد. هر چند نویسندگان مجموعه و مجریان طرح این نظریه را از همان ابتدا بى.اساس مى دانستند. «دیمون لیندلوف» که از مجریان اصلى طرح است درباره این نظریه گفته بود: «این سریال راجع به آدم.هایى است که به طور استعارى در زندگى.شان گم شده.اند، همگى سوار یک هواپیما مى.شوند، سقوط مى.کنند و قدم به این جزیره مى.گذارند و این گونه به طور فیزیکى نیز در کره زمین گم مى.شوند. به مجردى که بتوانند به شکل استعارى خود را در زندگى.شان پیدا کنند، مى.توانند دوباره به جهان بیرون قدم بگذارند. زمانى که شما به کل مجموعه نگاه می.کنید، این گونه به نظر مى.رسد. منظور ما در تمام این مدت همین بوده است.» نظریه زمان نیز از دیگر نظریه.هایى هبود ک مطرح شد و البته نویسندگان باز آن را هم رد کردند، البته آنها تصمیم داشتند همه چیز را رد کنند و عجیب است که بعد از این انکار قسمت.هایى ساختند که شخصیت آشکارا در زمان سفر مى.کرد. نظریه زمان ابتدا در این حد بود که در این جزیره زمان به شکلى نیوتونى.اش تجربه نمى.شود. اما آن چه اکنون مطرح شده و خلاصه.ای از آن را در زیر مى.خوانید، بهترین و کامل.ترین نظریه.ایست که تاکنون راجع به «گم شدگان» مطرح شده و به بسیارى از سئوالات پاسخ مى.دهد . این نظریه از ابتداى سال ۱۸۰۰ شروع کرده و تا سال ۲۰۰۴ پیش مى.آید.



سالى که کشتى «بلک راک» به جزیره مى.خورد.
همان كشتی كه جك وکیت و جان و هرلى به رهبرى دانیل داخل.اش مى.روند تا دینامیت بیاورند. «بلک راک» یک کشتى حمل برده بوده که مقادیر زیادى نیز فلزات کانى با خود حمل مى.کرده است، فلزاتى که به شدت به جریان.هاى مغناطیسى حساس بوده.اند. جزیره نبز داراى همان جریان مغناطیسى قوى.اى است که در آخرین قسمت فصل دوم دیدیم، این جریانها کشتى را به سوى خود کشیدند و منجر به تصادف کشتى با جزیره شدند، کشتى که جریان شدیدى از نیروهاى مغناطیسى را متحمل مى.شده، در حین برخوردش با جزیره، حفره.اى در آن حباب نامرئى که جزیره را احاطه کرده بود، ایجاد مى.کند با مختصات «۵ ۲ ۳». همان مختصاتى که خانم دانیل و همراهان.اش را به جزیره مى.رساند و مى.بینیم آقاى «دانیل فاراداى» در فصل چهارم آن را نوشته بر کاغذ به خلبان هلى.کوپتر مى دهد و به او تأکید مى کند که تنها از این مختصات وارد و خارج شود. بعد از تصادف رهبران «بلک راک» از آن پیاده مى.شوند، یکی از آنها «آلوار هانسو» نام دارد و شروع به تحقیق روی نیروهاى مغناطیسى جزیره مى.کنند. نوادگان هانسو اوایل قرن بیستم (۱۹۰۰) دارماى ابتدایى را بنیان.گذارى مى.کنن. دارماى اولیه کار خود را با هدف بهتر کردن نژاد بشر آغاز مى کند (فیلم.هایى که در سریال مى بینیم.)، تحقیقى کوچک و ابتدایى که بعدتر به پروژه.اى عظیم و عجیب براى بررسى «سرنوشت» بدل مى.شود. در طول این تحقیقات و با کمک نیروهاى مغناطیسى جزیره موفق مى.شوند زمان و مکان را در اختیار خود بگیرند و به این ترتیب در سال ۱۹۶۰ ماشین زمان درست مى.کنند. از سال ۱۹۶۱ این ماشین قابل استفاده مى.شود، اما کسى که داخل آن برود تنها مى.تواند یک سال عقب برود یعنى زمان راه.اندازى ماشین. و هرگاه کسى در زمان عقب برود دیگر نمى.تواند جلو بیاید، در واقع به زمان زنجیر مى.شود و باید آن را دوباره زندگى کند و اگر کسى بیمارى.اى داشته باشد مثلا درسال ۱۹۶۵، وقتى با ماشین زمان به ۱۹۶۰ باز مى.گردد دیگر آن بیمارى را ندارد. مؤسسه دارما ابتدا براى آزمایش این ماشین از حیوانات استفاده کرد، حیواناتى نظیر «خرس قطبى»، که با محیط استوایى جزیره غریبه باشند، آنها را در زمان به عقب فرستاد و عادت.هاى آنها را تغییر داد تا ببیند آن.ها مى.توانند «زنده بمانند.» آنها درست از همان سیستمى استفاده مى.کردند که «دانیل فارادى» در سال ۱۹۹۶ با یک موش آن را انجام مى.داد (فصل ۴). خرس.های قطبى توانستند خود را با محیط منطبق کنند و به این ترتیب توانستند زنده بمانند. ساخت و راه.اندازى ماشین زمان به خاطر قدرتى که داشت سرى باقى ماند و حتى بسیارى از محققان خود مؤسسه دارما نیز از وجود آن بى اطلاع بودند. بعد از خرس.هاى قطبى نوبت انسان.ها بود که وارد ماشین زمان شوند. دارما مشتاق بود بداند آیا انسان.ها مى.توانند آینده.ای را که پیش از این برایشان نوشته شده، تغییر بدهند. اما این تجربه منتج به شکست شد و آینده افرادى که سوار ماشین مى.شدند، تغییرى نکرد.



گزینه بعدى درمان بیمارى بود، شرکت دارما مشتاق بود، ببیند که مى تواند بیمارى.ها را درمان کند؟ از این رو ویروسى بین مردان خودش که در جزیره بودند، پخش کرد و بعد ادعا کرد که درمان آن را یافته و گروهى حاضر شدند براى درمان بیمارى به مرهم دارما پناه ببرند و سوار ماشین زمان شدند، بى آنکه بدانند ماشین زمان چیست. آنها به گذشته رفتند و درمان شدند، اما کمى بعد توسط «دود سیاه» یا همان «هیولا» کشته شدند، چرا که هیولا یک «Physical means» است، یک واسطه فیزیکى که زمان به واسطه آن خود را تصحیح مى.کند. به این معنا که اگر قرار باشد فرد در آینده بمیرد، نمى.تواند از این سرنوشت فرار کند. دارمایى.ها براى نخستین بار با این «دود سیاه» مواجه مى.شدند، از ماشین زمان ترسیدند و آن عده از بازماندگان از ماشین زمان که اساسا نیز ویروس را نگرفته بودند، از دارما جدا شدند و دار و دسته کوچکى راه انداختند و دارمایى.ها نام «دیگران/دشمن» را بر آنها گذاردند. جیکوب و ریچارد جزو این دسته بودند.
1970 - 1985: مادر بن استخدام دارما شده و به جزیره مى.آید. او نیز بعد ازچندین سال کار کردن بر ماشین زمان، تسلیم توانایى.هاى ماشین مى.شود. او با ریچارد، رهبر دیگران ملاقات می.کند. ریچارد او را از مقاصد دارما مطلع می.کند . مادر بن به مرور از دارما متنفر می.شود، سوار ماشین زمان می شود و پانزده سال به عقب می.رود، یعنی زمانی که هنوز به جزیره نیامده است، به سال ۱۹۷۰ و به اورگون. او با راجر ملاقات می.کند، با او ازدواج می.کند و حامله می.شود، اما مشکلی وجود دارد او در سال ۱۹۸۵ بچه ندارد، زمان بن را جایگزین مادرش می.کند، بن تجسد مادرش است و همان کینه و میل به انتقام مادرش را در خود دارد. اندکی بعد از مرگ مادر بن، هوراس از راجر و پسرش می.خواهد به جزیره بروند، در واقع هوراس با دارما در ارتباط است و موظف بوده مادر بن را تحت نظر داشته باشد و بعد از مرگ مادر بن توجه دارما به پسرش جلپ می.شود و به جزیره رفتن آنها تنها به خاطر بن و اهمیت اوست، از این رو است که راجر بیچاره تنها یک کارمند ساده می.شود.بعد از مدتی بن مادر خود را در جزیره می.بیند و صدایش را می.شنود، این به خاطر این است که مادر بن در سال ۱۹۸۵ زنده بوده است، پس اگر به خاطر سفر به گذشته تحت هر شرایطی بمیرد، حقیقتا نمرده و «نیم مرده» محسوب می.شود. بن پس از مادرش با ریچادر برخورد می.کند، که درست در همان سن و سالی است که در سال۲۰۰۴، ریچارد در زمان سفر می.کند تا تنها بن را مجاب کند که دارما را نابود کند. چرا که ریچارد مادر بن را می.شناخته و از ماجرا آگاه است. بن به همراه ریچارد که در سال ۸۱ دیده تا سال ۲۰۰۷ پیش می.آید و ۳۷ ساله می.شود و تصمیم به براندازی دارما می.گیرد، به سال ۱۹۶۷ برمی.گردند، تا دارما را نابود کنند و این اتفاق نیز می.افتد. بن خیالش راحت است که تا ۲۰۷ زنده می.ماند و به همین خاطر در هشت قسمت فصل چهار از هیچ چیز نمی.ترسد. بن تا سال ۲۰۰۷ زندگی کرده و در این مدت نه از اوشنیک ۸۱۵ خبری بوده و نه از سرطانش.
1996: بن می داند كه عوامل دارما در همه جای جهان هستند از جمله پدر پنی، به این ترتیب تصمیم می.گیرد که جزیره را برای همیشه مصون نگه دارد، پس با کمک جیکوب و ریچارد جزیره را در یک لوپ زمانی قرار می.دهد و به این ترتیب جزیره همواره سال ۱۹۹۶ را تجربه می.کند. بن و ریچارد ماشین زمان را از دهلیز ارو به دهلیز سوان منتقل می.کنند و میخائیل با ذهن مهندسانه اش ماشین را با قدرت مغناطیسی جزیره که هر ۱۰۸ دقیقه باید تخلیه شود، منطبق می.کند و به این ترتیب جزیره مدام در سال ۱۹۹۶ می.ماند، جهان پیش می.رودو جزیره تکرار می.کند و تنها راه دستیابی به جزیره همان مختصات «۵ ۲ ۳» است. جایی بن به ریچارد می.گوید: «یادته زمانی که تولدها را جشن می.گرفتیم.» پس اگر همواره ۱۹۹۶ باشد دیگر لزومی بر گرفتن جشن تولد نیست. با ثابت ماندن زمان «سرنوشت» دیگر کاری از پیش نمی.برد. زمان حامله می.میرند و در واقع رحم.های بسیار سالخورده آنها در اثر ماشین زمان، سفر در آن و تکرار یک سال توانایی خود را از دست داده.اند، جیکوب نیز زمانی که می.خواسته جزیره را در حلقه زمانی قرار دهند مرده، اما حیات جیکوب تا سال ۲۰۰۷ این امکان را به او می دهد، تا روحش همچنان در ارتباط با ریچارد و بن بماند. در سال ۲۰۰۴، اوشنیک در جزیره سقوط می.کند و مسافران بی.انکه بدانند به سال ۱۹۹۶ برمی.گردند، به این ترتیب پدر جک زنده است، لاک دیگر معلول نیست و رز نیز سرطان ندارد.



- آزمایش دانیل فارادی با توپ در ابتدای فصل چهارم، اثبات اختلاف زمان جزیره و خارج آن است .
- بعد از انفجار دهلیز سوان، جزیره شروع به پیش آمدن در زمان می.کند.
- قواعد ماشین زمان تابع قواعد فیزیکی نیست و تابع قواعد سرنوشت است. سرنوشت از هر راه ممکنی استفاده می.کند تا نگذارد شما کاری کنید که آینده را عمیقا تغییر دهید.
-اگر فرزندی نداشته باشید، نمی.توانید به عقب بروید و فرزندی به دنیا بیاورید. سرنوشت اجازه نمی.دهد که حیات جدیدی وارد زندگی شود، مگر آنکه کودک یا مادر را جایگزین کس دیگری کند .
- در سفر به گذشته، تنها می توان چیزهایی را تغییر داد که تأثیری بر سرنوشت نداشته باشند، چیزهایی غیرعملی است که بر باورها تأثیر بگذارند، نه بر فعالیت.های روزمره.


2. نگاهی به سریال از بعدی دیگر اگر سازندگان و طراحان سریال LOST (گمشده) بخواهند این سریال را ملموس و فیزیکی تمام کنند تنها یک راه حل منطقی خواهند داشت وگرنه به دام مفاهیم ناملموس و خزعبل ماوراء الطبیعه می افتند که البته من هرگز فکر نمی کنم قصد سازندگانش این باشد. پدید آورندگان لاست با منحرف نمودن اذهان از جنبه فیزیکی، تماشاچیان را به سمت دنیای غیرفیزیکی و مهمل منحرف می کنند در حالیکه به نظر من آنها مجبورند تنها و فقط تنها توضیحات ذیل را در قسمت نهایی به تماشاچی بازگویند تا بلکه شش سال از وقت مردم دنیا را بابت دیدن این سریال به هدر نداده باشند.
اما آن راز منطقی و مهم چیست؟ جواب:بّعد چهارم هندسی!
راز اصلی نهفته در دل این سریال تنها با دید جهان چهار بعدی قابل حل است. ابتدا بگذارید با ذکر یک مثال کمی با این مفهوم بّعد آشنا شویم و سپس به سراغ لاست برویم.
فرض کنید دنیایی وجود دارد که ساکنان آن فقط دو بّعد دارند. یعنی فقط طول و عرض. یک صفحه کاغذ را در نظر بگیرید و در ذهنتان از ضخامت آن صرفنظر کنید.اکنون شما یک دنیای دو بعدی دارید! در این صفحه کاغذ تنها موجوداتی می توانند زندگی کنند که طول و عرض دارند. به چپ و راست و جلو و عقب حرکت می کنند و هیچ ایده ای راجع به بالا و پائین ندارند. من یکی از این موجودات را با نام X در شکل زیر نشان میدهم.



حال فرض کنید که این X دنیای دو بعدی ما دیگر ساکنان آن دنیا را چگونه خواهد دید. بله… درست است همه ساکنان را به صورت خط و یا نقطه می بیند. بیایید تصور کنید که این X ما چه تصوری می تواند از دنیای فراتر (در اینجا سه بّعدی) داشته باشد؟ صریح می گویم : هیچ!
وقتی بّعد ارتفاع در دنیای وی تعریف نشده است او چگونه می تواند درکی از دنیای سه بّعدی داشته باشد. مثلن اگر من X را با ضربه ای به دنیایش (صفحه کاغذ) صدا بزنم، او تنها یک صدا خواهد شنید بدون اینکه کسی را ببیند. اگر مؤمن باشد چه بسا که صدا را برآمده از عالم غیب بپندارد حالیا که من، همان مولد صدا، خود موجودی سه بعدی هستم و او را از بالا نگاه می کنم.
حال فرض کنیم یک موجود سه بعدی (یک پیرامید در شکل بالا) بخواهد خود را به X نشان دهد و از دنیایش عبور کند. در زمان T=0 او (X) هیچ چیزی نمیبیند (سمت چپ شکل بالا). به ناگاه در زمان T=1 یک نقطه میبیند (بخش میانی تصویر بالا) که ناگاه در پیش رویش ظاهر میشود و به مرور تا زمان T=2 او این نقطه را در حال رشد به سمت پاره خط AB می بیند(سمت راست شکل بالا). حال بگویید آیا او هرگز میتواند بفهمد که این نقطه ای که به یکباره ظاهر شده است و به مرور بزرگ و بزرگتر میشود و دست آخر ناپدید شده یک “پیرامید” است؟! البته که نه. او می تواند در نهایت خود را متوهم یا رابط با دنیای “از ما بهترون”! فرض کند که همچون پدیده ای شگفت انگیز را شاهد بوده است!
حال همین مفهوم را بسط دهیم به دنیای سه بعدی خودمان. یک موجود با بّعد بالاتر چگونه می تواند تصویری از خود به ما دهد؟ ما هرگز نمی توانیم آن موجود را تصور کنیم ولی سایه اش را چرا. سایه یک مکعب بر روی جهان دو بعدی یک موجود دو بّعدیست پس سایه یک مکعب چهاربعدی (تسراکت) باید در دنیای ما یک مکعب سه بعدی باشد.



حالا با این تفاسیر به لاست برمیگردیم. دراین سریال (که هفته دیگر تمام خواهد شد) ما با دو دنیای موازی طرفیم. یک دنیا که هواپیما در سال ۲۰۰۴ به آن (جزیره) سقوط می کند و یک دنیا که هواپیما به راه خود ادامه می دهد و در فرودگاه لوس آنجلس به زمین می نشیند. شاید خیلی بگویند این امر ممکن نیست، اما با درک دنیای چهاربّعدی به این نتیجه خواهید رسید که البته ممکن است. اما چه چیزی باعث تفکیک این دو دنیا از هم شده است: نیروی بسیار قوی الکترومگنتیک جزیره. که سایه اش در دنیای اول (بدون سقوط) غرق شده در دریاست و در دنیای دوم (پس از سقوط) زنده و پابرجاست.






این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 3020]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن