واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: پرونده آسیب های اجتماعی / (17) طلاق آتشی است که همه را گریبانگیر خود می کند تهران - خبرگزاری ایسکانیوز: طلاق ! بلایی خانمان سوز . . . ! اکثر زوج های جوان وقتی که همه راه ها را امتحان کرده می پندارند و درها را بسته ، باعث می شود تا فقط به طلاق فکر کنند برای اینکه به آزادی که می خواهند برسند. در حالی که این آزادی یک توهم است ، توهمی پوچ و خالی. چه زندگی سختی را پشت سر گذاشته باشی و چه زندگی راحت فقط به خاطر یک اشتباه کودکانه یا سوء تفاهمی کوچک به اینجا رسیده است آتشی است که خرمن خودت و دیگری را با تمام آمال ها و آرزو ها می سوزاند و در درجه اول اولین کسی که بیشترین خاکستری از او باقی می ماند طفل معصومی است که ناخواسته فقط به خاطر خودخواهی های دیگران پا یه این جهان گذاشته. اغلب افراد بزهکار یا دختران فراری از همین قشر هستند ، مادری که به ظاهر به خاطر دختر خود از همسرش جدا می شود و اصلا به جوانب عاطفی دختر خود توجه نمی کند و فقط فکر می کند که با محبت های مادرانه خود می تواند کمبود های فرزند خود را جبران می کند سخت در اشتباه است زیرا که اغلب کمبود های خود را به نوع دیگری رفع می کنند ، متاسفانه. . . نکته ای که در این وجود دارد این است که فرض می کنیم وقتی یک خانمی با مرد معتادی وصلت می کند امید دارد که می تواند همسر خود را ترک دهد و زندگی شیرینی را در کنار هم تجربه کنند، در صورتی که این فقط در حد یک رویا باقی می ماند و زندگی آن ها وارد خط دیگری می شود که زن ممکن است همه چیز خود را از دست بدهد که اغلب هم این قشر در سطح پایین شهر هستند البته نه به طور مطمئن. یا زمانی که مرد به علت خستگی زیاد رفتارش خواه ناخواه سرد می شود و برای طرف مقابل ایجاد شبهه می کند در بیشتر موارد دخالت والدین دو طرف بزرگترین معضل است زیرا آن حرف هایی که زده می شود حرمت شکنی کرده و باعث می شود تا راهی جز طلاق باقی نماند، زیرا که دیگر هیچ پرده ای از احترام بین زن و مرد باقی نمانده، اما باز هم می شود قابل حل باشد. بزرگترین معضل دیگری که قابل توجه است صیغه است، آقایی که بعد از چند سال زندگی با زن و بچه خود به اصطلاح دل به دیگری می سپارد تا به خاطر هوس های درونی خود تجدید فراش صیغه ای می کند خوب واقعا سوال های زیادی را به جای می گذارد. علت این کار مرد چیست، زن دوم به چه امیدی تن به این وصلت داده است. چیزی که اکثر خانم ها به این مقوله توجه نمی کنند این است آقایی که بعد از چند سال به همسر و بچه خود وفا نکرده از کجا معلوم است که بعد این خانم به سراغ دیگری نرود؟ ! انگیزه های زیادی برای طلاق گرفتن و یا طلاق دادن وجود دارد از جمله مواردی که ذکر شده؛ اما بعد از همه این مسائل باید به این توجه کرد که چرا با وجود اختلافاتی که بین زوجین وجود دارد و خانواده ها هم این موضوع را می دادند، فکر می کنند وجود یک بچه این اختلافات را حل می کند، در صورتی که نه تنها حل نمی کند بلکه بیشتر هم می کند و به اختلافات گذشته هم نیز دامن می زند... و موقع تمام شدن این زندگی در دادگاه یا هیچ کدام آن بچه را نمی پذیرند یا به اجبار است این انتخاب یا سر این موضوع که بچه تحت سرپرستی پدر یا مادر باشد اختلافات جدیدی صورت می گیرد! به راستی چرا؟ چرا همه ما آدم ها فقط به دنبال منفعت خود هستیم و اصلا به دیگری توجه نمی کنیم، چرا برای اینکه حق خود را بدست آوریم، آتشی برپا می کنیم که حتی خودمان را هم بسوزاند. کاش فقط اندکی فداکار بودیم.../ 146/110 "بیتا حقیقی پور"
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 252]