واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: تا روزی که من زنده هستم و حتی امیدوارم اگر هم زنده نبودم این حشرات کارشان توسط گروه ادامه پیدا کند و کار در همین قالب شخصیتهایی که ساختیم و... اینبار حشرات مینوازند این روزها را میتوان روزهای خوبی برای تئاتر عروسکی در ایران دانست. پس از اجرای موفق «خانه برنارد آلبا» توسط زهرا صبری و همچنین در حالی که نمایش عروسکی «ماکوندو» به کارگردانی آزاده انصاری هنوز مورد توجه مخاطبان است، «کنسرت حشرات» به کارگردانی «مریم سعادت» به تالار اصلی مجموعه تئاترشهر آمده است. «کنسرت حشرات» که به نوعی محصول سالها فعالیت و تدریس مریم سعادت در حوزه نمایش عروسکی به حساب میآید، کنسرتی است از جنس نمایش عروسکی است که شاید آغازی باشد برای ورود کارگردانان با سابقه تئاتر عروسکی به این حوزه. تلفیق آهنگ و نمایش تماشای نمایشی با تلفیق آهنگ و نمایش، اتفاقی است که در نمایش کنسرت حشرات رخ داده و بازتاب خوبی هم داشته. به همین دلیل روند شکلگیری، کار و رسیدن به این اجرا مسئلهای بود که مریم سعادت زمان آن را مربوط به 6 سال قبل میداند: «من با افرادی که در این کار حضور دارند، سالهاست که کار میکنم. این افراد گلچین شده چندین دانشکده هنری هستند که من در آنجا درس بازیگری نمایش عروسکی میدادم. ما نزدیک به 6 سال است که داریم با هم کار میکنیم و وقتی با روحیه و اخلاق هم آشنا شدیم و من قابلیت آنان را کاملا شناختم، تصمیم گرفتم که این کنسرت را راه بندازم و اولین اجراهای آن را با بودجه خودمان 4 سال پیش شروع کردیم. کم کم به فرهنگسراها دعوت شدیم، به افتتاحیهها و اختتامیهها و... دعوت شدیم تا این کنسرت را اجرا کنیم و تا این لحظه حدود هزار و اندی اجرا داشتهایم. اما باید بگویم که از ابتدا، اجرا این شکل و گستردگی را نداشت. کار تنها با 5 آهنگ اجرا میشد و شکل نمایشی نداشت، اما در حال حاضر علاوه بر زیاد شدن آهنگها کار کمی شکل نمایشی هم پیدا کرده و این به سبب شناخت بچهها از هم بوده است. شاید همین شناخت باعث شد که جنبههای نمایشی بیشتری در آهنگها و اجرای آنها به وجود بیاید.» آهنگسازی برای کودکان، پیچیده و خاص آهنگسازی برای کودکان در تئاتر کودک، کار آسان و راحتی نیست اما نمایش کنسرت حشرات با عنوانی که دارد، دربرگیرنده این موضوع است. موضوعی که بسیار در جذب مخاطب خوب عمل میکند. در این بین ارتباط بین آهنگساز، کارگردان و مخاطب باید طوری شکل بگیرد که بتواند تاثیر گذار باشد. ارتباطی که سعادت، بسیار از آن راضی است: «ما با آهنگساز هم سابقه همکاری طولانی داشتیم. او هم در گروه ما بود که سالها با هم کار کودک میکردیم. کار آهنگسازی کودک برای کسانی که دستاندرکار آن هستند خیلی بد تفهیم شده و در آن سهلانگاری زیادی اتفاق میافتد، این در حالی است که آهنگسازی برای کودکان همان پیچیدگیها و دقت نظرهای آهنگسازی بزرگسال را دارد و کمی هم حتی خاصتر و پیچیدهتر است. تازه باید در نظر داشت که مخاطب ما بیشتر مخاطب نوجوان است که اصولا کار برای آنها سختتر است چرا که دوران نوجوانی دورانی کوتاه است که به نوعی دوران گذار به حساب میآید.» شوخی با عروسك شاید جالب باشد بدانید جنبههای نمایشی این تئاتر بعدا به قصه اضافه شده و اگر نبود به شكل موزیكال اجرا میشد. اما سعادت تعمدا این نمایش را از حالت سیر داستانی خارج كرده وخواهان اجرای كنسرت صرف آن نبوده است: «راستش من به هیچ عنوان نمیخواستم کار از حالت کنسرت خارج شود. اما در فکرش هستم که برای برنامههای آینده اگر باز هم امکان کار بود «کنسرت حشرات» را صاحب وجوه داستانی هم بکنم. ببینید اصلا در حال حاضر دیگر این کار خودش برای خودش ماجرا دارد، یعنی از دل همین اجراها ماجرا و داستان خلق میشود. الان آرام آرام این حشرات دارند شناخته میشوند و قرار است که همین کنسرت بعدها تبدیل شود به رویارویی با حشراتی که از خارج میآیند و موسیقی غربی اجرا میکنند و تقابلی بین موسیقی ما و موسیقی غربی ایجاد شود. البته خیلی مسئله را جدی نگیرید، درست است کار جدی است و موسیقی حرف خودش را میزند اما ما میخواهیم که با عروسکهایمان شوخی کنیم و مردم را شاد کنیم. آن وقت دیگر کار حتماً قصهدارمیشود، من اصلاً قصد نداشتم که یک تئاتر عروسکی به شکل ساختار کلاسیک آن کار کنم. من میخواهم کاری باشد که تازه وقتی مردم به خانه رفتند فکر کنند که یک نمایش بوده است. آنها روی صحنه یک کنسرت میبینند، همین. این حشرات گروهی هستند که قرار است کار و نمایش و کنسرت آنها ادامه داشته باشد. تا روزی که من زنده هستم و حتی امیدوارم اگر هم زنده نبودم این حشرات کارشان توسط گروه ادامه پیدا کند و کار در همین قالب شخصیتهایی که ساختیم و خواهیم ساخت، ادامه داشته باشد.» عروسكهای سیاه تکنیکها و شیوههای به کار رفته در این كار تفاوتی با كارهای عروسكی سابق ندارد و از شیوهای قدیمی در نمایش استفاده شده كه سعادت هم به آن اشاره دارد: «برای چنین کاری راحتترین و سریعترین شیوه کار سیاه است که ما هم همین شیوه را به کار بردیم. یعنی صحنه و لباس عروسکگردان سیاه باشد و عروسکها رنگی و هر عروسک را با توجه به قامت آن، دو نفر بگردانند. این تکنیکی قدیمی است که ما در این کار از آن استفاده کردیم. تنها چیزی که اضافه شد، ایدههای کوچکی بود مثل پرواز کردن سر عروسک از یک نقطه به نقطه دیگر صحنه که آنها هم همه در جهت کنسرت بود. به طور کلی ما یک خط قرمز داشتیم و آن، خروج از هویت وکلیت یک کنسرت بود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 259]