تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 6 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):خدا داناست به هر رازى كه مردم در دل نهان داشته اند، و به نجواى آهسته رازگويان و به هر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

بهترین وکیل تهران

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

خرید یخچال خارجی

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

سلامتی راحت به دست نمی آید

حرف آخر

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

کپسول پرگابالین

خوب موزیک

کرکره برقی تبریز

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

سایت ایمالز

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1812830271




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گفتاري از مقام معظم رهبري فرهنگ سند چشم‌انداز 1404


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گفتاري از مقام معظم رهبري فرهنگ سند چشم‌انداز 1404
خبرگزاري فارس: به مناسبت روز 13 آبان سال‌روز ابلاغ سند چشم انداز بيست ساله‌ي جمهوري اسلامي ايران در افق 1404، پايگاه اطلاع رساني دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب (khamenei.ir) اقدام به انتشار ويژه‌نامه‌اي با عنوان «نگاه ايراني» با محوريت سند چشم انداز نموده است.مطلب زير از اين ويژه نامه انتخاب شده است.


* برنامه‌ريزي
وقتى برنامه وجود دارد، بايد همه به عنوان چارچوبِ كار بپذيرند. تمام دستگاه‌هاى دولتى و مجلس و قضايى و نظامى، بايد اين كار برايشان ارزش باشد و مسابقه براى اين‌كه بخش‌هاى گوناگون برنامه، حتّى زودتر از زمان پيش‌بينى شده تحقق پيدا كند، راه بيافتد. يكى از خصوصيات برنامه، «زمان» است كه بايد در وقت يا زودتر از وقت، تحقق پيدا كند.
سخنرانى در ديدار مسؤولان و كارگزاران نظام68/11/9

{اگر} اين رودخانه‌ى فياض مواج را به حال خود رها كنيد؛ روى آن فكر نكنيد؛ براى آن برنامه‌ريزى نكنيد و قدر آن را ندانيد. نتيجه چه مى‌شود؟ نه تنها مزارعى خشك خواهد شد و باغستان‌هايى از بين خواهد رفت، بلكه خود اين آب هم هدر خواهد رفت. در بهترين شكل، آب اين رودخانه وارد آب‌هاى شور خواهد شد و هرز خواهد رفت. شكل ديگرش اين است كه به باتلاق و مركز تجمع انواع و اقسام آفت‌ها تبديل شود. شكل بدترش اين است كه به يك سيل تبديل شود و همه‌ى دستاوردهاى ملت را تخريب كند. اگر برنامه‌ريزى و دقت و كار نشد، اين نتايج را به دنبال خواهد داشت.
ديدار با جوانان و فرهنگيان در مصلاى رشت 80/2/12

* توسعه‌يافتگي
ما دنبال چه نوع توسعه‌يى هستيم؟ اين نكته‌ى اساسى، در بحث‌هاى اقتصادى و غيراقتصادى جارى است. كسانى دنبال اين هستند كه حرفى را پرتاب كنند و ذهن مردم را از مسائل اصلى دور نگه دارند: مدل چينى، مدل ژاپنى، مدل فلان. مدل توسعه در جمهورى اسلامى، به اقتضاى شرايط فرهنگى، تاريخى، مواريث و اعتقادات و ايمان اين مردم، يك مدل كاملاً بومى و مختص به خود ملت ايران است؛ از هيچ‌جا نبايد تقليد كرد؛ نه از بانك جهانى، نه از صندوق بين‌المللى پول، نه از فلان كشور چپ، نه از فلان كشور راست؛ هرجا اقتضايى دارد. فرق است بين استفاده كردن از تجربيات ديگران، با پيروى از مدل‌هاى تحميلى و القايى و غالباً هم منسوخ.
سخنراني در ديدار نمايندگان هفتمين دوره‌ى مجلس شوراى اسلامى 83/3/27

بايد توجه كنيم كه ما هم توسعه محوريم، هم عدالت‌محور. ما طبق برخى از سياست‌هايى كه امروز در دنيا رايج است و طرفداران زيادى هم دارد، نيستيم كه صرفاً به رشد توليدات و رشد ثروت در كشور فكر كنيم و به عدالت در كنار آن، فكر نكنيم؛ نه، اين منطق ما نيست. نوآورى نظام ما همين است كه مى‌خواهيم عدالت را با توسعه و با رشد اقتصادى در كنار هم و با هم داشته باشيم و اين‌ها با هم متنافى نيستند. ما ديدگاهى كه تصور كند اين‌ها با هم نمى‌سازند و يا بايد اين را انتخاب كرد يا آن را، قبول نداريم. اين نكته بايد در همه‌ي موارد، هم در كاهش حجم دولت، هم در مسأله‌ى خصوصى‌سازى، هم در نگاه كلى به مسائل اقتصادى و هم در تقسيم منابع ميان بخش خصوصى و بخش تعاونى و بخش دولتى رعايت شود.
ديدار با رئيس جمهور و اعضاى هيأت دولت83/6/4

* هويت اسلامي و انقلابي
ملت ايران احساس هويت مي‌كند؛ هويت اسلامى كه هويت ايرانى هم نشأت‌گرفته‌ى از همين هويت اسلامى است. احساس مي‌كند كه ايران اسلامى همان هويت گمشده‌اى است كه بايستى اين ملت دوباره آن را به‌دست بياورد و بر اساس او، آرمان‌هاى خود را معين و برنامه‌ريزى كند و تلاش و مجاهدت خود را شكل دهد. اين كارى است كه ملت ما به‌خوبى انجام داده است و دارد انجام مي‌دهد. من اين آيه‌هاى يأسى را كه بعضى پى در پى تكرار مي‌كنند، مطلقاً قبول ندارم و آن‌ها را انكار مي‌كنم. من با اطلاع از مسائل گوناگون كشور بزرگ و ملت عظيم‌الشأنمان بالعيان مى‌بينم كه اين ملت و جوانان اين ملت با گذشت زمان و تقريباً سه دهه از آغاز پيروزى انقلاب، نسبت به مبانى انقلاب عميق‌تر، پخته‌تر و مجرب‌تر شده‌اند.
سخنان در ديدار مردم شهرستان كازرون 87/2/16

چه كار مى‌خواهيم بكنيم؟ اين دگرگونى‌اى كه مى‌خواهيم ايجاد كنيم، به چه معناست؟ جاى آنچه كه مى‌خواهيم دگرگون كنيم، چه مى‌خواهيم بگذاريم؟ اين‌ها مهم است. و در اين راه، كار و تلاش، شرط اول است. پس، ثبات اجتماعى باقى مى‌ماند؛ به خاطر اينكه ريشه‌ها و اصالت‌ها و ساختارهاى اصلى و هويت ملى محفوظ است. هويت ملى هم كه مى‌گوييم، مليت در مقابل دين نيست، بلكه هويت ملى هر ملت، مجموعه‌ى فرهنگ‌ها و باورها و خواست‌ها و آرزوها و رفتارهاى اوست. يك ملت مذهبى، يك ملت موحد، يك ملت مؤمن و يك ملت معتقد به پاكان درگاه الهى و اهل بيت پيغمبر است؛ اين جزو فرهنگ و هويتشان است؛ هويت ملى كه مى‌گوييم، شامل همه‌ى اين‌ها هست؛ اين‌ها را حفظ كنيم. حالا براى تغيير بخش‌هاى غلط، كارهاى غلط و راه‌هاى غلط، تلاش و پويايى لازم است.
ديدار با دانشجويان 85/8/18

* مردم‌سالاري ديني
مردم‌سالارى در نظام اسلامى، مردم‌سالارى دينى است؛ يعنى به نظر اسلام متكى است؛ فقط يك قرارداد عرفى نيست. مراجعه به رأى و اراده و خواست مردم، در آن‌جايى كه اين مراجعه لازم است، نظر اسلام است؛ لذا تعهد اسلامى به‌وجود مى‌آورد. مثل كشورهاى دمكراتيك غربى نيست كه يك قرارداد عرفى باشد تا بتوانند به‌راحتى آن را نقض كنند. در نظام جمهورى اسلامى، مردم‌سالارى يك وظيفه‌ى دينى است. مسؤولان براى حفظ اين خصوصيت، تعهد دينى دارند و پيش خدا بايد جواب دهند. اين يك اصل بزرگ از اصول امام بزرگوار ماست.
سخنراني در اجتماع زايران حرم امام خميني(ره) 81/3/14

امروز بهترين چيزى كه ممكن است ما بتوانيم براى تصحيح اخلاق و رفتار و منش خودمان- يعنى مسؤولان كشور- ملاك قرار دهيم، مردم‌سالارى دينى است؛ همين چيزى كه بارها گفته‌ايم و تكرار شده است. نبايد اشتباه شود؛ اين مردم‌سالارى به ريشه‌هاى دمكراسى غربى مطلقاً ارتباط ندارد. اين يك چيز ديگر است. مردم‌سالارى دينى دو چيز نيست؛ اين‌طور نيست كه ما دمكراسى را از غرب بگيريم و به دين سنجاق كنيم تا بتوانيم يك مجموعه‌ى كامل داشته باشيم؛ نه. خود اين مردم‌سالارى هم متعلق به دين است.
سخنراني در ديدار مسؤولان و كارگزاران نظام 79/9/12

در منطق اسلام، اداره‌ى امور مردم و جامعه، با هدايت انوار قرآنى و احكام الهى است. در قوانين آسمانى و الهى قرآن، براى مردم شأن و ارج معين شده است؛ مردم هستند كه انتخاب مى‌كنند و سرنوشت اداره‌ى كشور را به دست مى‌گيرند. اين مردم‌سالارى، راقى‌ترين نوع مردم‌سالارى‌اى است كه امروز دنيا شاهد آن است؛ زيرا مردم‌سالارى در چارچوب احكام و هدايت الهى است. انتخاب مردم است، اما انتخابى كه با قوانين آسمانى و مبراى از هرگونه نقص و عيب، توانسته است جهت و راه صحيحى را دنبال كند.
مراسم تنفيذ حكم رياست‌جمهورى حجت‌الإسلام سيدمحمد خاتمى 80/5/11

در نظام اسلامى- يعنى مردم‌سالارى دينى- مردم انتخاب مى‌كنند، تصميم مى‌گيرند و سرنوشت اداره‌ى كشور را به وسيله‌ى منتخبان خودشان در اختيار دارند؛ اما اين خواست و انتخاب و اراده در سايه‌ى هدايت الهى، هرگز به بيرون جاده‌ى صلاح و فلاح راه نمى‌برد و از صراط مستقيم خارج نمى‌شود. نكته‌ى اصلى در مردم‌سالارى دينى اين است. اين هديه‌ى انقلاب اسلامى به ملت ايران است. اين تجربه‌ى جديد و جوانى است؛ اما تجربه‌ى قابل تأمل و پيگيرى و قابل تقليدى است براى همه‌ى كسانى كه دلشان براى فضيلت‌ها و جامعه‌ى پاك و پاكيزه‌ى انسانى مى‌تپد و از جرائم و رذائل اخلاقى و رواج زشتي‌هاى خلقيات بشرى رنج مى‌برند.
مراسم تنفيذ حكم رياست‌جمهورى حجت‌الإسلام سيدمحمد خاتمى 80/5/11

*عدالت اجتماعي
آنچه در دنيا كمياب است- كه اين‌همه دشمنى را به خودش جذب كرده- حكومت ارزش‌هاى دينى است؛ پيدا شدن دين است؛ يعنى اصرار بر تحقق عدالت اجتماعى. اين‌كه ما مى‌گوييم، شعار نيست؛ حقيقت و هويت ماست. ما اگر دنبال عدالت اجتماعى نباشيم، وجود ما پوچ و بيهوده است و جمهورى اسلامى معنى ندارد. بايد عدالت اجتماعى را تحقق ببخشيم؛ بايد ارزش‌هاى اسلامى را در جامعه پياده كنيم؛ بايد جامعه را، جامعه‌ى دينى و اسلامى كنيم.
ديدار با مسؤولان نظام 83/8/6

عدالت به معناى يكسان بودن همه‌ى برخورداري‌ها نيست؛ به معناى يكسان بودن فرصت‌هاست؛ يكسان بودن حقوق است. همه بايد بتوانند از فرصت‌هاى حركت و پيشرفت بهره‌مند شوند. بايد سرپنجه‌ى عدالت گريبان ستمگران و متجاوزان از حدود را بگيرد و مردم به اين، اطمينان پيدا كنند.
ديدار با مردم شاهرود 85/8/20

بديهى است كه بدون معنويت و بدون عقلانيت، عدالت تحقق پيدا نمي‌كند؛ اين را قبلاً هم عرض كرده‌ايم. اگر معنويت نشد، عدالت تبديل مي‌شود به ظاهرسازى و رياكارى؛ اگر عقلانيت نشد، عدالت اصلاً تحقق پيدا نمي‌كند و آن چيزى كه انسان تصور مي‌كند عدالت است، مى‌آيد و جاى عدالت واقعى را مي‌گيرد. بنابراين معنويت و عقلانيت در تحقق عدالت شرط است. اما بدون عدالت، پيشرفت مفهومى ندارد و بدون پيشرفت هم عدالت مفهوم درستى پيدا نمي‌كند؛ بايد هم پيشرفت باشد و هم عدالت. اگر بخواهيد الگو بشويد و اين كشور براى كشورهاى اسلامى الگو بشود، بايستى گفتمان حقيقى و هدف والايى كه همه براى او كار مي‌كنند، اين باشد.
ديدار رئيس‌جمهوري و اعضاى هيئت دولت87/6/2

آنچه كه در اين بين بايستى با وسواس و دقت دنبالش باشيد، مسأله‌ى «عدالت اجتماعى» است كه با رشد و توسعه هم سازگار است. بعضى اين طور تصور مى‌كردند- شايد حالا هم تصور كنند- كه ما بايستى دوره‌اى را صرف رشد و توسعه كنيم و وقتى كه به آن نقطه‌ى مطلوب رسيديم، به تأمين عدالت اجتماعى مى‌پردازيم. اين فكر اسلامى نيست. «عدالت» هدف است و رشد و توسعه مقدمه‌ى عدالت است. آن روزى كه در كشور عدالت اجتماعى نباشد، اگر بتوانيم بايد آن روز را تحمل نكنيم. اگر مى‌بينيد كه در كشور هنوز تفاوت و فاصله‌ى طبقاتى وجود دارد و هنوز كسانى در فقر و محروميت هستند، به خاطر اين است كه مسؤولان كشور بيش از اين نمى‌توانند. خرابى‌اى كه در ساليان طولانى به وجود آمده، عميق‌تر و بيشتر از آن است كه در طول اين مدت كوتاه بشود آن را برطرف كرد، والا اگر بتوانيم يك روز هم نبايد تحمل كنيم.
ديدار با رئيس‌جمهور و هيأت وزيران 74/6/8

* آزادي‌هاي مشروع
اسلام، آزادى را امر فطرى انسان مى‌داند. بله؛ يك حق است، اما حقى برتر از ساير حقوق؛ مثل حق‌ حيات، حق‌ زندگى كردن. همچنان كه حق‌ زندگى كردن را نمى‌شود در رديف حق‌ مسكن و حق‌ انتخاب و... گذاشت- برتر از اين حرف‌هاست، زمينه‌ى همه‌ى اين‌هاست- آزادى هم همين‌طور است. اين، نظر اسلام است. در اسلام، «آزادى» ريشه‌ى الهى دارد. خود اين، يك تفاوت اساسى است و منشأ بسيارى از تفاوت‌هاى ديگر مى‌شود. بنابر منطق اسلام، حركت عليه آزادى، حركت عليه يك پديده‌ى الهى است؛ يعنى در طرف مقابل، يك تكليف دينى به‌وجود مى‌آورد. تفاوت ديگر اين است كه آزادى در تفكر ليبراليسم غربى، با «تكليف» منافات دارد. آزادى، يعنى آزادى از تكليف نيز. در اسلام، آزادى آن روى سكه‌ى «تكليف» است. اصلاً انسان‌ها آزادند، چون مكلفند. اگر مكلف نبودند، آزادى لزومى نداشت؛ مثل فرشتگان بودند.
مراسم فارغ‌التحصيلى گروهى از دانشجويان دانشگاه تربيت مدرس 77/6/12

آزادى، هم دادنى است، هم گرفتنى است، هم آموختنى است. «آزادى دادنى است» يعنى چه؟ يعنى مسؤولان حكومت‌ها اجازه ندارند حق طبيعى آزادى- يعنى آزادي‌هاى قانونى- را از كسى سلب كنند. البته اين لطفى نيست كه حكومت‌ها مى‌كنند؛ بايد آزادى را بدهند و اين يك وظيفه و تكليف است. «آزادى گرفتنى است»، يعنى هر انسان آگاه و باشعورى در جامعه بايد با حق آزادى و حدود خودش آشنا باشد و آن را مطالبه كند و بخواهد. و اما «آزادى آموختنى است»، يعنى آزادى آداب و فرهنگى دارد كه بايد آن را آموخت. بدون فرهنگ و ادب آزادى، اين نعمت بزرگ براى هيچ‌كس و هيچ جامعه‌اى- چنان كه شايسته است- فراهم نخواهد شد. اگر در جامعه، ادب آزادى وجود نداشته باشد و افراد چگونگى استفاده‌ى از آن را ندانند، مطمئن باشند آزادى را- كه براى يك جامعه‌ى فعال و كوشا و پيشرو يك ضرورت است- از دست خواهند داد و از نظر اسلام اين براى يك جامعه فاجعه است... با آزادى نبايد بازى كرد. كسانى كه نام آزادى را مى‌آورند، ولى به فرهنگ آزادى مطلقاً پايبند و متعهد نيستند، به آزادى ضربه مى‌زنند. اين‌ها طرفدار آزادى نيستند. اين‌ها به آزادى خيانت مى‌كنند. آزادى نبايد وسيله‌ى قانون‌شكنى و تيشه زدن به ريشه‌ى نظام جمهورى اسلامى باشد.
پرسش و پاسخ در جمع دانشجويان و اساتيد دانشگاه صنعتى امير كبير79/12/9

آزادى درست و آزادى معقول، مهم‌ترين هديه‌ى دين به يك ملت و به يك جامعه است. به بركت آزادى است كه انديشه‌ها رشد پيدا مى‌كند و استعدادها شكوفا مى‌شود. استبداد، ضد استعداد است. هرجا استبداد باشد، شكوفايى استعداد نيست. اسلام، شكوفايى انسان‌ها را مى‌خواهد. منابع عظيم انسانى بايستى مثل منابع طبيعى استخراج شوند، تا بتوانند دنيا را آباد كنند. بدون آزادى مگر ممكن است؟ با امر و نهى مگر ممكن است؟ بنابراين، اين فكر هم غلط است كه كسانى اين‌گونه فكر كنند. اين دو دسته‌ى غرب‌گرايان و احتياط‌كنان- اين‌طورى اسمشان را بگذاريم- در واقع بدون اين‌كه خودشان بدانند، با هم هم‌دستى مى‌كنند تا مفهوم «آزادى» را كاملاً از حوزه‌ى اسلامى خارج كنند؛ در حالى كه چنين چيزى نيست و مفهوم «آزادى» يك مفهوم اسلامى است.
مراسم فارغ‌التحصيلى گروهى از دانشجويان دانشگاه تربيت مدرس 77/6/12

* حفظ كرامت و حقوق انسان‌ها
امروز در بعضى از گفته‌ها و اظهارات، راجع به شأن و شخصيت و شرف و كرامت انسان در جامعه حرف زده مى‌شود. اين بلاشك از اصول اسلامى است؛ اما كدام نقض كرامت انسانى بالاتر از اين‌كه انسانى، رئيس عائله‌اى، پدر خانواده‌اى، در جامعه‌اى كه در آن همه‌چيز هم هست، نتواند اوليات زندگى فرزندان خودش را تأمين كند؟! كدام تحقير از اين بالاتر است؟! كدام نقض شخصيت و شرف و كرامت انسانى از اين بالاتر است؟! صبح تا شب كار كند، آخرش به من يا به شما يا به آن مسؤول ديگر نامه بنويسد كه من دو ماه است به خانه‌ام گوشت نبرده‌ام! يك‌وقت در جامعه گوشت و ميوه نيست، من و شما هم نمى‌خوريم؛ يك‌وقت در جامعه امكانات رفاهى نيست، من و شما هم استفاده نمى‌كنيم؛ يك وقت ايام عيد كه مى‌شود، فرزندان من و شما هم لباس نو بر تن نمى‌كنند. در اين حالت كسى احساس سرشكستگى نمى‌كند- البلية إذا عمت طابت- اما وقتى همه‌چيز هست، وقتى كسانى در جامعه با استفاده از فرصت‌هاى نامشروع توانسته‌اند براى خودشان آلاف و الوف و زندگي‌هاى تجملى فراهم كنند، وقتى طبقاتى در جامعه هستند كه برايشان پول خرج كردن هيچ اهميتى ندارد، جمع كثيرى از مردم كه در بين آن‌ها رزمندگان و عناصر نظامى و كارمندان دولت و معلمان و روستاييان و مردم مناطق محروم و دور و مناطق جنوب هستند، نتوانند نان و پنير بچه‌هايشان را فراهم كنند، كدام شكستن شخصيت و شرف انسانى از اين بالاتر است؟! شما مى‌خواهيد جواب چه كسى را بدهيد؟ شما مى‌خواهيد دل چه كسى را خوش كنيد؟ شما مى‌خواهيد چه كسى از شما راضى باشد؟
ديدار با نمايندگان دوره‌ى ششم مجلس شوراى اسلامى 79/3/29

…شاخص دوم، اعتقاد راسخ و صادقانه به نقش مردم است؛ هم كرامت انسان، هم تعيين‌كننده بودن اراده‌ى انسان. در مكتب سياسى امام، هويت انسانى، هم ارزشمند و داراى كرامت است، هم قدرتمند و كارساز است. نتيجه‌ى ارزشمندى و كرامت داشتن اين است كه در اداره‌ى سرنوشت بشر و يك جامعه، آراء مردم بايد نقش اساسى ايفا كند.
مراسم پانزدهمين سالگرد ارتحال امام خمينى(ره) 83/3/14

* امنيت اجتماعي و قضايي
امنيت، يكى از اساسى‌ترين و اصلى‌ترين نيازهاى يك ملت و يك كشور است. مهم‌ترين مشكل براى يك كشور وقتى به‌وجود مى‌آيد كه در محيط كار، در محيط زندگى، در محيط تحصيل و در فضاى عمومى جامعه، مردم احساس امنيت نكنند. اين‌جاست كه مغزهاى فعال، دست‌هاى توانا و سرانگشتان ماهر، هيچ‌يك نخواهند توانست مسؤوليت مهمى را كه هر كدام بر دوش دارند، به انجام برسانند. در فضاى امنيت است كه هم تلاش علمى، هم تلاش اقتصادى، هم روحيه و نشاط و هم همه‌ى فعاليت‌هاى يك كشور مى‌تواند به‌درستى برنامه‌ريزى شود و با دقت دنبال گردد و به نتايج خود برسد.
مراسم فارغ‌التحصيلى جمعى از پرسنل نيروى انتظامى 79/7/18

امنيت مقوله‌اى است كه هم كاملاً واقعى و ملموس و هم بسيار گسترده‌ است. وقتى امنيت وجود دارد، ممكن است كسى آن را احساس نكند؛ مثل سلامتى كه وقتى هست، شما آن را احساس نمى‌كنيد؛ اما به مجرد اين‌كه خداى نكرده سرتان درد گرفت، آن‌گاه مى‌فهميد كه سلامتى يعنى چه. فرمود: «نعمتان مكفورتان الصحة و الأمان». به مجرد اين‌كه گوشه‌اى از امنيت مخدوش شود، اثر آن در زندگى مردم منعكس مى‌گردد. بنابراين امنيت، كاملاً عينى و واقعى است و با ذهنيات نمى‌شود آن را تأمين كرد. اين فلسفه‌بافي‌هاى ذهنى‌اى كه گاهى مشاهده مى‌شود، باب محافل روشنفكرى، يا حداكثر باب جلسات كارشناسى است كه بنشينند راجع به ابعاد ذهنى يك مسأله بحث كنند. مردم واقعيت امنيت را مى‌خواهند؛ آن هم در همان پهنه‌ى گسترده؛ يعنى امنيت در محيط كار، در خانه، براى بچه‌هايشان در مدرسه، براى بچه‌هايشان در ميدان فوتبال، امنيت براى جاده‌ها، روستاها، شهرها و خيابان‌ها. تأمين امنيت، بارى كاملاً سنگين و بسيار جدى است و اين بار متوجه شماست.
سخنراني در ديدار اعضاى شوراى تأمين استان‌ها 79/11/25

براى ايجاد امنيت بايد هدف‌گذارى كنيد؛ بر اساس هدف‌گذارى، برنامه‌ريزى كنيد؛ بر اساس برنامه‌ريزى، عمل كنيد؛ بعد عمل خودتان را اندازه‌گيرى كنيد؛ آن‌هم نه اندازه‌گيرى زبانى، بلكه اندازه‌گيرى با شاخص. در مقام حرف، همه مى‌توانند بگويند ما امنيت را برقرار كرديم، يا ناامنى مستقر است؛ اما شما با آمارهاى دقيق و صحيح، اول براى خودتان مشخص كنيد تا بفهميد كجاى راه و كجاى ميدان قرار داريد.
سخنراني در ديدار اعضاى شوراى تأمين استان‌ها 79/11/25

مسأله‌ى امنيت قضايى هم كه در برخورد و مراجعه و مواجهه با دستگاه قضا، مردم احساس امنيت كنند، بسيار مهم است. اين نگاه بسيار دقيق و حساس و جستجوگر را در درون قوه‌ى قضاييه مى‌طلبد. بحمدالله ما در قوه‌ى قضاييه، قضات پاكدامن، شريف، دانا، مسلط بر كار و باوجدان خيلى داريم. الحمدلله بدنه‌ى قوه‌ى قضاييه، بدنه‌ى بسيار خوبى است؛ منتها در هر مجموعه‌اى بايد هميشه انسان اين بيم را داشته باشد كه آدم‌هاى سست بنياد، سست عقيده و سست عمل حضور دارند. از اين احتمال نبايد صرف‌نظر كرد؛ بايد دائم مثل دوربينى كه با نورافكن محوطه‌اى را جستجو مى‌كند، چشم‌هاى جستجوگر مسؤولان عالى‌ قوه، در داخل قوه‌ى قضاييه جستجو كند؛ آن‌گاه امنيت قضايى به معناى واقعى كلمه به‌وجود آيد. اگر امنيت قضايى به‌وجود آمد، امنيت سياسى، امنيت اجتماعى، امنيت اقتصادى، امنيت اخلاقى و امنيت فرهنگى هم به وجود خواهد آمد.
ديدار با مسؤولان، قضات و كاركنان قوه‌ى قضاييه 82/4/7

* سرمايه اجتماعي
جمعيت جوان و با استعداد ما، يك فرصت ديگر است. مايه‌ى تأسف است كه بعضي‌ها از كثرت افراد جوان در كشور ما به‌عنوان يك نعمت ياد نمى‌كنند؛ در حالى‌كه اين بزرگ‌ترين سرمايه است. اين‌همه جوان تشنه‌ى كار و فعاليت، چيز بسيار باارزشى است.
ديدار با مسؤولان و كارگزاران نظام 82/5/15

تكيه‌ى نظام اسلامى به قدرت مردم است. قدرت مردم هم با ايمان آن‌هاست؛ اگر مؤمن باشند، دفاع خواهند كرد؛ اما اگر پايه‌ى ايمان سست شد، اين پشتيبانى و اين دفاع به مرور از بين خواهد رفت. بنابراين چيزى كه ايمان و اعتقاد راسخ مردم را هدف گرفته است، نبايد دست‌كم گرفت.
سخنراني در ديدار اعضاى مجلس خبرگان 80/6/15

* سامان دفاعي مبتني بر بازدارندگي
اگر اين ملت مى‌خواهد در مقابل تهديدها با قدرت بايستد، بايد بخش‌هاى مختلف، حركت سازنده را ادامه دهند و نيروهاى مسلح ارتش جمهورى اسلامى ايران و سپاه پاسداران، در بخش‌هاى گوناگون، روزبه‌روز خود را تقويت كنند. ملتى كه نمى‌تواند از خودش دفاع كند، دشمن را نسبت به خود جرى و گستاخ خواهد كرد. ما بايد بتوانيم از خودمان دفاع كنيم تا دشمن احساس كند كه به اين ملت نمى‌شود زور گفت و بر آن چيزى را تحميل كرد... عزيزان من! اين نكات را به گوش بگيريد! كار را- به فضل پروردگار- با قدرت به پيش ببريد. روزبه‌روز بر كيفيت خودتان بيفزاييد و بدانيد: هركس كه براى كيفيت ارتش يا ساير نيروهاى مسلح تلاش كند، حركت انقلابى و حسنه انجام داده است. هركس هم در جهت از دست رفتن كيفيت در ارتش يا ديگر نيروهاى مسلح تلاش كند، به سود دشمن كار كرده و دل او را شاد نموده است.
سخنراني در مانور بزرگ ولايت 75/3/3

دوران هشت‌ساله‌ى جنگ و دو سال حالت نه جنگ و نه صلح در زندگى ملت ما، تجربه‌هاى بسيار كم‌نظير و كمياب و آموزنده‌اى هستند؛ از آن‌ها بايد درس گرفت و نبايد آن‌ها را فراموش كرد. روزبه‌روز و ساعت‌به‌ساعت آن ساليان دشوار، براى ما درس است؛ اما در عين استفاده از آن تجربه‌ها، امروز همه‌ى ابتكار و تلاش و مديريت مديران نيروهاى مسلح- چه ارتش و چه سپاه- بايد در ايجاد يك نظم و ترتيب و كيفيت بخشيدن و آماده‌سازى كامل نيروهاى مسلح صرف بشود، تا همواره قدرت دفاعى ملت در چشم دشمنان و همچنين در چشم دوستان- كه از قدرت جمهورى اسلامى احساس قدرت مى‌كنند- در اوج قدرت باقى بماند.
سخنرانى در جمع دانشجويان و فارغ‌التحصيلان دانشگاه علوم نظامى 69/7/14

* نهاد مستحكم خانواده
مسأله‌ى مادرى، مسأله‌ى همسرى، مسأله‌ى خانه و خانواده، مسائل بسيار اساسى و حياتى است. در همه‌ى طرح‌هايى كه ما داريم، بايستى «خانواده» مبنا باشد. يعنى شما اگر بزرگترين متخصص پزشكى يا هر رشته‌ى ديگرى بشويد، چنانچه زن خانه نباشيد، اين براى شما يك نقص است. كدبانوى خانه شما بايد باشيد؛ اصلاً محور اين است. اگر بخواهيم تشبيه ناقصى بكنيم، بايد به ملكه‌ى زنبور عسل تشبيه كنيم.

كانون خانواده، جايى است كه عواطف و احساسات بايد در آن‌جا رشد و بالندگى پيدا كند؛ بچه‌ها محبت و نوازش ببينند؛ شوهر كه مرد است و طبيعت مرد، طبيعت خام‌ترى نسبت به زن است و در ميدان خاصى، شكننده‌تر است و مرهم زخم او، فقط و فقط نوازش همسر است- حتى نه نوازش مادر- بايد نوازش ببيند. براى يك مرد بزرگ، اين همسر كارى را مى‌كند كه مادر براى يك بچه‌ى كوچك آن كار را مى‌كند؛ و زنان دقيق و ظريف، به اين نكته آشنا هستند. اگر اين احساسات و اين عواطف محتاج وجود يك محور اصلى در خانه- كه آن، خانم و كدبانوى خانه است- نباشد، خانواده يك شكل بدون معنا خواهد بود.
ديدار با اعضاى شوراى فرهنگى، اجتماعى زنان و جمعى از زنان پزشك متخصص 70/10/4

تبرج، يعنى همان خودنمايى زنان در مقابل مردان، براى جذب و فتنه‌انگيزى. اين، يك نوع فتنه است و خيلى اشكالات دارد. اشكالش فقط اين نيست كه اين دختر جوان، يا اين پسر جوان به گناه مى‌افتند- اين اوليش است؛ شايد بتوانم بگويم كوچك‌ترينش است- دنباله‌اش به خانواده‌ها مى‌رسد. اساساً آن‌گونه رابطه‌ى بى‌قيد و شرط و بى‌قيد و بند، براى بناى خانواده سم‌ مهلك است؛ چون خانواده با عشق زنده است. اصلاً بناى خانواده با عشق است. اگر اين عشق- عشق به زيبايى، عشق به جنس مخالف- در صد جاى ديگر تأمين شد، ديگر آن پشتوانه‌ى قوى‌اى كه استحكام خانواده بايد داشته باشد، از بين خواهد رفت و خانواده‌ها متزلزل مى‌شود و به همين وضعى درمى‌آيد كه امروز متأسفانه در كشورهاى غربى هست؛ به‌خصوص در كشورهاى اروپاى شمالى و امريكا.
گفت و شنود در ديدار جمعى از جوانان به مناسبت هفته‌ى جوان 77/2/7

* به دور از فقر و تبعيض

«اللهم أغن كل فقير. اللهم اشبع كل جائع. اللهم اكس كل عريان». اين دعا فقط براى خواندن نيست؛ براى اين است كه همه خود را براى مبارزه با فقر و مجاهدت در راه ستردن غبار محروميت از چهره‌ى محرومان و مستضعفان موظف بدانند. اين مبارزه، يك وظيفه‌ى همگانى است. در آيات قرآن مى‌خوانيم: «أرأيت الذى يكذب بالدين. فذلك الذى يدعّ اليتيم؛ و لايحض على طعام المسكين». يكى از نشانه‌هاى تكذيب دين اين است كه انسان در مقابل فقر فقيران و محرومان بى‌تفاوت باشد و احساس مسؤوليت نكند.
خطبه‌هاى نماز عيد فطر 81/9/15

مردم به دنبال عدالت و رفع شكاف طبقاتى و رفع فقر بودند. اين هم يكى از ارزش‌هايى بود كه مردم دنبالش بودند. اين مقوله‌ى ديگرى غير از عدالت است. در جامعه، كسى يا مجموعه‌اى در اوج غنا و برخوردارى؛ اما يك عده‌ى ديگر از اوليات زندگى محروم. اين چيزى است كه هركسى از آن مشمئز مى‌شود و آن را نمى‌پسندد. مردم به دنبال رفع شكاف طبقاتى و نزديك كردن فاصله‌ها بودند. ما مثل كمونيست‌ها ادعا نمى‌كرديم كه همه بيايند نان‌خور دولت شوند و ما به همه حقوق مساوى بدهيم؛ نه. اما شكاف طبقاتى به اين صورت و با اين عمق، براى مردم و انقلابيون مسلمان و براى رهبر آن‌ها قابل قبول نبود.
خطبه‌هاى نماز جمعه‌ى تهران 79/2/23

مشروعيت من و شما وابسته به مبارزه با فساد، تبعيض و نيز عدالت‌خواهى است. اين، پايه‌ى مشروعيت ماست. الان درباره‌ى مشروعيت حرف‌هاى زيادى زده مى‌شود، بنده هم از اين حرف‌ها بلدم؛ اما حقيقت قضيه اين است كه اگر ما دنبال عدالت نباشيم، حقيقتاً من كه اين‌جا نشسته‌ام، وجودم نامشروع خواهد بود؛ يعنى هرچه اختيار دارم و هرچه تصرف كنم، تصرف نامشروع خواهد بود؛ ديگران هم همين‌طور. ما براى عدالت و رفع تبعيض آمده‌ايم. ما آمده‌ايم جامعه را از مواهب الهى خودش- كه مهم‌ترين مواهب الهى در عدالت وجود دارد- و همچنين مواهب اخلاقى و معنوى برخوردار كنيم. البته معناى اين حرف اين نيست كه ما از زندگى دنيايى مردم غفلت كنيم.
ديدار با اعضاى هيأت دولت 82/6/5

* محيط زيست مطلوب
نگاه اسلام به طبيعت و محيط- اعم از جان‌دار و بي‌جان- عاطفى، اخلاقى، معنوى و هدايت‌گرانه است و برخوردارى از مواهب طبيعى نيز بر پايه‌ى اصولى متين، عادلانه، حكيمانه، متوازن و سازنده استوار گرديده است. هدف متعالى اسلام برخوردار ساختن همه‌ى نسل‌ها از نعمت‌هاى الهى و ايجاد جامعه‌اى سالم و به‌دور از فاصله‌ى طبقاتى و مستعد براى رشد و شكوفائى است و الزمات شرعى براى حفظ تعادل و توازن در استفاده از مواهب طبيعى با پرهيز از زياده‌روى و مقيد به عدم اضرار به غير فراهم آورده است.
پيام به مناسبت برگزارى همايش حقوق محيط زيست ايران 82/3/20

براى ما مسأله‌ى محيط زيست يا حفظ منابع طبيعى، مسأله‌اى تجملاتى و درجه‌ى دو نيست؛ يك مسأله‌ى حياتى است. در تلاش ما براى توسعه‌ى كشور، اولويت بايد در اين بخش باشد. تكيه هم بايد روى اين بخش باشد. حتى گرايش به صنعت بايد با توجه به اين بخش باشد تا كشور بتواند استفاده كند؛ تا ما كه كشورى هستيم به‌طور طبيعى از طبيعت خوب و مناسب برخوردار- به‌هرحال امكانات اقليمى هست و آنچه تخريب شده است، به‌دست بشر تخريب شده است- بتوانيم از اين امكانات استفاده كرده و آن‌ها را زياد كنيم و نگذاريم آن منابع از بين برود.
سخنان در ديدار وزير و مسؤولان جهاد سازندگى در هفته‌ى منابع طبيعى 77/12/14
شيوه‌هاى ناصحيح و غير عادلانه در تعامل با طبيعت و آلوده ساختن محيط زيست در كشورمان نشان‌دهنده‌ي فقدان آگاهي‌هاى زيست‌محيطى و ضعف ‌ساز و كارهاى قانونى در صيانت از محيط زيست و جلوگيرى از آلوده ساختن آن است. براى از بين بردند اين نقيصه‌ى بزرگ و اساسى بايد آگاهى افراد نسبت به مسائل زيست محيطى افزايش يابد و مديريت‌هاى كلان در ايجاد ساختار مناسب همراه با الزامات قانونى براى رعايت حقوق عمومى تلاش كنند و انگيزه‌ها و حساسيت‌ها را براى مقابله با آلاينده‌ها بالا ببرند.
پيام به مناسبت برگزارى همايش حقوق محيط زيست ايران 82/3/20

* روحيه تعاون و سازگاري اجتماعي
روح همكارى و هميارى در ميان ملت ما- كه سنت قديمى و دستور عالى اسلام است- چيز بسيار ارزشمندى است؛ آن را حفظ كنيد و به‌خصوص در ايام عيد و ايام ماه مبارك رمضان، آن را بيشتر اهميت بدهيد. روحيه‌ى مردم‌دوستى، روحيه‌ى ايثار و از خودگذشتگى، براى ديگران فكر كردن و كار كردن، روحيه‌اى است كه ملت ما را به نتايج و غايات اين حركت خواهد رسانيد.
پيام به ملت شريف ايران، به مناسبت حلول سال نو70/1/1

از لحاظ ساخت و ارتباطات اجتماعى مردم در زمينه‌ى اقتصاد و بقيه‌ى موارد، ارتباط مردم با يكديگر، بايد ارتباطات سالم، قوى و نشان‌دهنده‌ى پيشرفت و شكوفايى باشد؛ بايد استعدادها در آن جامعه بشكفد. همه‌ى انسان‌ها بتوانند در آن با توان خداداده‌ى خود در پيشبرد اهداف زندگى، به يكديگر كمك و با هم همكارى كنند.
ديدار با مردم شاهرود 85/8/20

{مردم بايد} وحدت و يگانگى و همدلى ميان خود را هم يك اصل مسلم و تخلف‌ناپذير بدانند. بدانيد اين ملتى كه اراده و ايمان خود را معيار كار خود قرار داده و به كار گرفته است، اين ملتى كه هويت خود را شناخته و به آن تكيه كرده است، سرنوشت او جز عزت و سربلندى و اقتدار روزافزون، چيز ديگرى نيست. در راه رسيدن به اين قله‌ى پرشكوه، بايد همه با هم همكارى كنند؛ همه به يكديگر نيروى بيشتر بدمند: «و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر».
ديدار با نظاميان 85/8/20

* مفتخر به ايراني بودن
ما ايرانى هستيم و بايد ايرانى بمانيم. ما مسلمانيم و بايد مسلمان باشيم. آن‌ها بيشتر از ما علم دارند؛ خوب، ما مى‌رويم علمشان را ياد مى‌گيريم؛ چرا بايد عادات و فرهنگ و رفتار و آداب معاشرت آن‌ها را ياد بگيريم؛ اين چه منطق غلطى است؟ چون آن‌ها به دليلى بايد چيزى به نام كراوات دور گردنشان ببندند- كه البته ما نمى‌گوييم شما چرا كراوات مى‌بنديد؛ كراوات مال آن‌هاست- آيا ما هم بايد از آن‌ها تقليد كنيم؟ منطق ما براى اين‌كار چيست؟ چرا ما لباس و رفتار و آداب معاشرت و حرف زدن و حتى لهجه‌ى آن‌ها را تقليد كنيم؟ من گاهى مى‌بينم در تلويزيون گزارشگر ما از فلان نقطه‌ى دنيا دارد به زبان فارسى گزارش مى‌دهد و مطلب مربوط به ايران است اما زبان فارسى را طورى حرف مى‌زند مثل اين‌كه يك انگليسى دارد به زبان فارسى حرف مى‌زند! اين، ضعف نفس و احساس حقارت است؛ چرا من بايد به‌خاطر ايرانى بودنم احساس حقارت كنم؟ من به زبان خودم افتخار مى‌كنم؛ من به فرهنگ خودم افتخار مى‌كنم؛ من به وطن و كشور و گذشته‌ى خودم افتخار مى‌كنم؛ چرا بايد از آن‌ها تقليد كنم؟ براى تقليد از آن‌ها دليلى ندارم.
ديدار با جوانان، معلمان و دانشجويان دانشگاه‌هاى استان همدان 83/4/17

شما هرجا نگاه مى‌كنيد، تبليغات قوم‌گرايى و مبالغه در اين مسأله را مشاهده مى‌كنيد. اگر كاوش كنيد، دست دشمن را در آن‌جا خواهيد ديد. دشمن اين را مى‌خواست؛ اما غافل بود كه ملت ايران پيش از همه چيز، ايرانى است. ترك و فارس و كرد و عرب و بقيه‌ى اقوام ايرانى، افتخار مى‌كنند كه فرزند «ايران اسلامى» هستند كه پرچم اسلام را در دنيا بر افراشته است.
سخنراني در جمع مردم اروميه75/6/27

* جنبش نرم‌افزاري و توليد علم
بنده چند سالى است كه مسأله‌ى نهضت نرم‌افزارى را در محيط علمى كشور مطرح كرده‌ام. اين، يعنى چه؟ يعنى ما نبايد به فراگيرى قانع باشيم؛ بايد هدف تحقيق و آموزش ما توليد علم باشد؛ يعنى رسيدن به آن‌جايى كه نوآوري‌هاى علمى در فضاى موجود بشرى، از آن‌جا شروع مى‌شود. ما از لحاظ استعداد، نسبت به كسانى كه دانش را در دنيا توليد كردند، گسترش دادند، پيش بردند و بر اساس دانش، فن‌اوري‌هاى پيچيده را به‌وجود آوردند، كمبود نداريم. البته توليد علم به معناى اين نيست كه ما ترجمه و فراگيرى را نفى كنيم؛ نه، آن هم لازم است، بلكه من مى‌گويم در ترجمه و فراگيرى نبايد توقف كرد.
ديدار با جمعى از استادان دانشگاه‌هاى سراسر كشور 82/8/8

توليد علم- يعنى شكستن مرزهاى علم و پيشرفت كردن- با تحصيل علم و تبحر در علم تفاوت دارد؛ ما اولى را نياز داريم. نه اين‌كه به دومى نياز نيست، اما دومى كافى نيست. اين‌كه نوشته و تحقيق و فرآورده‌ى ذهن دانشمندان در زمينه‌ى علوم مختلف- چه علوم انسانى، چه علوم تجربى- بيايد و خوب دانسته شود و همين‌ها محور تشخيص و معرفت‌ نهايى انسان شود، چيز مطلوبى نيست. ما مى‌بينيم كه در زمينه‌هاى مختلف، تحقيق و پژوهش و رسيدن به نظريه در دنياى مادى و دنياى غرب، مبناى قابل قبول و مورد اعتمادى نبوده؛ به‌خصوص در زمينه‌ى علوم انسانى، كه در علوم تجربى و در فناورى هم اثر خودش را نشان مى‌دهد. نگاه اسلام به انسان، به علم، به زندگى بشر، به عالم طبيعت و به عالم وجود، نگاهى است كه معرفت نوينى را در اختيار انسان مى‌گذارد.
سخنراني در ديدار اساتيد دانشگاه‌ها 83/9/26

يك ملت، با اقتدار علمى است كه مى‌تواند سخن خود را به گوش همه‌ى افراد دنيا برساند؛ با اقتدار علمى است كه مى‌تواند سياست برتر و دست والا را در دنياى سياسى حائز شود. اقتصاد هم به دنبال اين‌ها به دست مى‌آيد؛ پول تابع توانايى‌هاست. امروز اين‌طورى است؛ علم را مى‌شود به پول تبديل كرد و از لحاظ اقتصادى هم قوى شد. اين، جايگاه علم است.
ديدار با اساتيد و دانشجويان دانشگاه امام صادق(عليه‌السلام)84/10/29

نبايد ما در مسئله‌ى علم، واگن خودمان را به لوكوموتيو غرب ببنديم. البته اگر اين وابستگى ايجاد بشود، يك پيشرفت‌هايى پيدا خواهد شد؛ در اين شكى نيست؛ ليكن دنباله‌روى، نداشتن ابتكار، زير دست بودن معنوى، لازمه‌ى قطعى اين چنين پيشروى‌اى است؛ و اين جايز نيست. بنابراين، ما بايد علم را خودمان توليد كنيم و آن را بجوشانيم. هر پله‌اى از پله‌ها كه انسان در مدارج علم بالا برود، او را آماده مي‌كند براى برداشتن گام بعدى و رفتن به يك پله‌ى بالاتر. اين حركت را بايستى ما از خودمان، در درون خودمان، با استفاده‌ى از منابع فكرى و ذخائر ميراث فرهنگى خودمان ادامه بدهيم و داشته باشيم.
ديدار جمعى از برجستگان و نخبگان علمى و اساتيد دانشگاه‌ها 87/7/3

* الهام‌بخش، فعال و مؤثر در جهان اسلام
امروز دنياى اسلام احساس مى‌كند به يكپارچگى احتياج دارد. سران اسلامى بايد همت كنند. ما در جمهورى اسلامى وظيفه‌ى سنگينى بر دوش داريم. امروز چشم دنياى اسلام به ملت ايران است. هر حادثه‌اى كه در ايران به‌وجود آيد- اعم از حوادث مثبت يا منفى- ملت‌هاى مسلمان به سوى آن گردن مى‌كشند و با دقت آن را مورد مطالعه قرار مى‌دهند؛ از آنچه نشانه‌ى پيروزى و موفقيت ملت ايران است، عميقاً شادمان و از آنچه از آن احساس خطر شود، به‌شدت نگران مى‌شوند. اين امروز تقريباً در همه‌جاى دنياى اسلام- به‌خصوص ميان قشرهاى آگاه و روشنفكر- عمومى است.
خطبه‌هاى نماز عيد فطر81/9/15

* اصول عزت، حكمت و مصلحت
عزت و حكمت و مصلحت، يك مثلث الزامى براى چارچوب ارتباطات بين‌المللى ماست. عزت: «الاسلام يعلو و لايعلى عليه»، «لن يجعل الله للكافرين على‌المؤمنين سبيلاً». ما نمى‌خواهيم عزتمان را با تكيه بر نژاد و ناسيوناليسم و حرف‌هايى كه متأسفانه همه‌ى دنيا با تكيه به آن‌ها دور خودشان يك حصار مى‌كشند، ثابت كنيم... نه! ما براى خودمان، عزت را بر اساس اعتقاد و ايمان توحيدى- كه خاصيت و شاخصه‌ى تفكر اسلامى است- و دل بستن به خدا و محبت به بندگان و خلايق الهى و لزوم خدمت به آن‌ها قايليم. هر ملتى ذخيره‌اى دارد. ملت ما هم ذخاير خيلى فراوانى دارد؛ ذخاير فرهنگى، پرونده‌ى بسيار درخشان در صحنه‌ى علم جهانى، در صحنه‌ى سياست جهانى، در صحنه‌هاى گوناگون. ما بناى فخرفروشى نداريم. اگر خوبى، براى خودت هستى؛ اگر پولدارى، براى خودت هستى؛ اگر قدرتمندى، براى خودت هستى؛ ارتباطاتت با ما، ارتباطات و علايق انسان با انسان است. بنابراين، عزت يعنى تحميل هيچ‌كس را قبول نكردن.

حكمت، يعنى حكيمانه و سنجيده كار كردن. هيچ‌گونه نسنجيدگى را نبايد در اظهارات ديپلماتيك و هرآنچه كه مربوط به سياست خارجى و ارتباطات جهانى است، راه داد. همه‌چيز بايد سنجيده باشد. آدم نبايد هرچه به دهانش آمد، بگويد. بايد ملاحظه كنيم كه آيا اين سخن با موازين منطق و خرد منطبق است، يا منطبق نيست. اگر منطبق نيست، آن را كنترل كنيم. بايد حكيمانه برخورد كنيم. فقط در حرف زدن نيست؛ در معاشرت‌ها و برخوردها هم بايد حكيمانه برخورد كرد. البته حكمت، به معناى نگفتن نيست. بعضى مى‌گويند حالا كه حرف نسنجيده نبايد زد، پس چرا بايد حرف زد؟! گويى كه هيچ‌ كار سنجيده نمى‌شود كرد! نه، اگر گفتيم ما بايد حكيمانه كار كنيم، معنايش اين نيست كه پس كار نكنيم، تماس نگيريم، حركت نكنيم، حرف نزنيم، مبادا غيرحكيمانه درآيد!

مراد، مصلحت شخص من و شما نيست، كه اگر ما اين اقدام را كرديم، ممكن است برايمان گران تمام بشود. نه، گران هم كه تمام بشود، مگر ما كه هستيم؟ اگر كارى به مصلحت كشور و به مصلحت انقلاب است، ولى به مصلحت شخص من نيست، گو مباش؛ چه اهميتى دارد؟ مصلحت، يعنى مصلحت انقلاب، و اين مصلحت همه‌جانبه است؛ يعنى از رفتار شخصى ما شروع مى‌شود.

سخنراني در ديدار با مسؤولان وزارت امور خارجه و سفرا و كارداران جمهورى اسلامى ايران70/4/18
................................................................
منبع:پايگاه اطلاع رساني مقام معظم رهبري
انتهاي پيام/
 سه شنبه 14 آبان 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 189]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن