محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1831228132
مدیریت بحران
واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: مدیریت بحران «تصمیمگیری در شرایط بحرانی»
ممكن است فكر كنید همین كه با بحران رو به رو شدید و مشكلات عملی و مسائلی كه آن را دربر گرفته است سرو سامان دادید ، برای شما كفایت میكند و همه چیز خاتمه یافته است .اما نه ، نمیتوانید به سادگی از عواقب و اثرات آن رها شوید. مدیریت بحران از جمله موقعیتهایی به شمار میرود كه در آن گاهی این احساس به انسان دست میدهد كه دنیا با او سر دشمنی دارد.
توجه كنید روشی كه برای سرو سامان دادن به یك بحران به كار میبندید ، نه تنها برعواقب ناشی از بحران مؤثر است بلكه تأثیر عظیمی در روحیه گروه ، همكاران شما و همچنین بر موقعیت شما در داخل این گروه به جا میگذارد. اینكه ۵ یا ۵۰۰ نفر را رهبری كردهاید ، تفاوت چندانی ندارد. ولی این چند ساعت عملكرد شما زمینهای را به وجود میآورد كه بسیار مشكل بتوان آن را در كوتاه مدت تغییر داد. اگر مسئله را به نحو نادرستی جمع و جور كرده باشید ، این بحران موجب لطمه خوردن به حرمت شما و از دست رفتن وفاداری و روحیه گروه و همكاران شما میشود. اما اگر مسئله را به نحو مطلوبی سر و سامان داده باشید ، موجب افزایش شدید علاقهمندی كاركنان و اعضای گروه و تقویت هویت سازمان و مستحكم شدن موقعیت شما میشود.
در ساعت سه بعد از نیمه شب یكی از شبهای اسفند ۱۳۶۴ سروان صداقت ، مسئول اداره گذرنامه فرودگاه مهرآباد مطابق شبهای كشیك در حال انجام وظیفه بود. در همین زمان ، یك خانم بیمار تبعه كشور آلمان در حالی كه بر روی برانكارد قرار داشت و در حالت اغما بسر میبرد به همراه سفیر كشور آلمان و یك پزشك ایرانی وارد قسمت ترانزیت فرودگاه مهرآباد شدند. بیمار در وضعیت خوبی نبود و پزشك معالجش در حالی كه پایه سرم را در دست داشت از او مراقبت میكرد. پس از ورود ، سفیر آلمان به سرعت خود را به سروان صداقت رساند و با كمك پزشك ایرانی كه مطالب او را ترجمه میكرد به وی گفت : این خانم یك ماه قبل ، از كوه سقوط كرده و نخاع شوكی وی آسیب دیده است. تا به حال سه بار در یكی از بیمارستانهای تهران مورد عمل جراحی قرار گرفته است و طبق تشخیص پزشكان نیاز به یك عمل جراحی دارد كه به علت فقدان وسایل و تجهیزات مورد نیاز انجام دادن آن در ایران میسر نیست. ما ترتیبی دادهایم كه بیمار ،امشب به محض رسیدن به فرودگاه فرانكفورت به بیمارستان منتقل شده ، تحت عمل جراحی قرار گیرد . به همین جهت از شما میخواهم كه به بیمار و پزشك همراهش اجازه داده شود با پرواز امشب ، تهران را ترك كنند. (گفتنی است براساس قوانین و مقررات ، هیج ایرانی یا خارجی بدون همراه داشتن گذرنامه معتبر حق خروج از كشور را ندارد ، به علاوه خارجیان ملزم هستند ۴۸ ساعت قبل از پرواز به اداره اقامت اتباع بیگانه مراجعه كرده ، اجازه خروج دریافت دارند.)
سروان صداقت كه با مسئلهای غیرعادی روبرو شده بود از سفیر درخواست كرد گذرنامه و سایر مدارك معتبر بیمار و همچنین مدارك مربوط به پزشك ایرانی را كه قرار بود همراه بیمار به كشور آلمان سفر كند ارائه دهد ، اما سفیر پاسخ داد كه در شرایط حاضر به هیچ وجه دسترسی به مدارك بیمار میسر نیست و تهیه گذرنامه معتبر برای خروج پزشك ایرانی نیز به علت كمبود وقت و استثنائی بودن مورد ، امكانپذیر نیست.
در آن شب ، تنها پرواز به سوی فرانكفورت متعلق به شركت هواپیمایی klm بود و تا ساعت ۲ بعدازظهر روز بعد هیچ پروازی به فرانكفورت انجام نمیشد. سروان در آن شب با بحران و مشكلی غیرمنتظره مواجه شده بود و نمیدانست چه كند. از یك طرف جان یك انسان مطرح بود و با یك تصمیم اشتباه ممكن بود به مرگش منجر شود و از طرفی با قوانین و مقررات محدودكننده مواجه بود كه با یك تصمیم اشتباه باید تبعات سنگین آن را میپذیرفت. سروان ابتدا به رئیس خود زنگ زد و از او كسب تكلیف كرد. رئیس وی از اینكه سروان در آن وقت شب او را از خواب بیدار كرده بود عصبانی شد و در پاسخ به وی گفت كه طبق مقررات عمل كند و بلافاصله گوشی را گذاشت. سروان صداقت طبق مقررات موجود در سازمان با مسئول رده بالاتر یعنی رئیس گذرنامه مركزی و سپس با رئیس شهربانی وقت و آنگاه با وزارت خارجه تماس گرفت . ولی هیچ موفقیتی به دست نیاورد. وقت به سرعت میگذشت و او فشار عصبی شدیدی احساس میكرد.
حال اگر شما در موقعیت بحرانی سروان بودید چه تصمیمی اتخاذ میكردید؟ و چگونه آن را توجیه مینمودید ؟
بحران چیست ؟
در پزشكی وضعیت بحران به وضعیتی اطلاق میشود كه ارگانیسم دچار بینظمی شده و به خطر افتاده است. بحران را میتوان شرائط غیرعادیدانست كه در آن مشكلات ناگهانی و پیشبینی ناپذیر پدید میآید نظیر آتشسوزی ، اغتشاش، زلزله، شورش، ورشكستگی، اعتصاب … و سایر مواردی كه به تصمیمگیری فوری نیاز دارد و درچنین شرایطی ، ضوابط ، هنجارها و قوانین مرسوم دیگر كارساز نیست.
امروزه با پیچیده شدن محیط و پویائی سریع آن ، هرلحظه امكان بروز یك بحران برای سازمان وجود دارد. در یك موقعیت بحرانی ، فرهنگ سازمان تغییر یافته و به سمت یك فرهنگ خلاق و متغیر گرایش پیدا میكند. این امر خود باعث ایجاد فرصتهایی جهت حفظ و تداوم حیات سازمان میشود. به عنوان مثال بحران مالی آسیای جنوب شرقی در چند سال پیش ، شوك بزرگی را برای اقتصاد این كشورها به همراه داشت ، اما تحقیقات نشان میدهد كه این بحرانها در عین حال فرصتهایی را به همراه داشتند كه منجر به شكوفائی اقتصاد آنان شد.
بنابراین هنگام مواجه با یك وضعیت نمیتوان مطمئن بود كه وضعیت مذكور یك محدودیت (تهدید) محسوب میشود یا یك موقعیت (فرصت). برای مثال گاهی فرصتهای از دست رفته ، در مراحل بعدی مسائلی را برای سازمان ایجاد میكنند ، همچنین گاهی هنگام مواجهه با یك محدودیت ، فرصتهای جدیدی ایجاد میشود. به همین دلیل برخی از مدیران بر این باورند كه در دل هر مسئله، فرصتی نهفته است.
با وقوع بحران ، واكنشهای روانی متعددی رخ میدهد كه عبارتند از : ناباوری ، وحشت ، قبول شكست ، قضاوتهای غلط ، اقدامات غیرمنتظره ، كوتهنظری ، هیجان زیاد و مقصر دانستن این و آن.
موارد فوق واكنشهایی هستند كه در ابتدای هر بحران از طرف افراد بروز میكند و علاوه بر آن ، هرچند كه ممكن است نوع بحرانها متفاوت باشند ولی همه آنها نقاط مشتركی دارند :
۱- نیاز به تصمیمگیری بدیع دارند.
۲- عدم واكنش سریع معمولاً پیامد نامطلوب دارد.
۳- راهحلها محدود هستند.
۴- زمان به نفع تصمیمگیران نیست.
۵- تصمیمات غلط ، عواقب وخیم دارند.
۶- شدت گرفتن غیرمنتظره رویدادها وضعیت بحرانی را تشدید میكند.
با توجه به مطالب ذكر شده هر مدیر یا مسئول ممكن است با این سؤال مواجه شود كه :
چگونه باید با بحران برخورد كرد ؟
برخورد با بحران از منظر تصمیمگیری :
واضح است كه واكنشها و نحوه تصمیمگیری افراد به هنگام بحران به چگونگی برداشت آنها از اوضاع وابسته است. طبیعی است كه هرچه برداشت از وضع پیش آمده جدیتر باشد و خطر بیشتری برای منافع خود و سازمان احساس كنند به همان میزان وضع را بحرانی میكنند.
به قول «چارلز هرمان» در چنین وضعیتی سه عامل نقش زیادی دارند. براساس این سه عامل سناریوهای مختلفی را میتوان ترسیم كرد :
الف- اینكه وضعی كه پیش آمده منافع خود ،گروه و سازمان را تا چه حد مورد تهدید قرار داده است.
ب- زمان لازم برای عكس العمل چقدر است .(فرصت)
ج- برای سازمان تا چه حد غیرمنتظره بوده است.(غافلگیری)
البته نباید از نظر دور داشت كه امروزه تصمیم سریع مدیران سازمانها ، تأثیر اساسی در موفقیت یا شكست آن سازمان دارد. وقتی كه مدیران با یك وضعیت بحرانی روبرو میشوند ، شناخت صحیح مسئله و ارائه راه حل مناسب در زمان معین میتواند فرصتهایی را برای سازمان بوجود آورد.
روانشناسی برخورد با بحران :
تصمیمگیران باید :
۱- برای محدود كردن عواقب سوء بحران و كنترل وضعیت ،تصمیمات فوری اتخاذ كنند ، آنگونه كه «میتنز برگ» میگوید : بحران در اثر وقوع ناگهانی و غیرمنتظره حادثه یا اتفاقی بوجود میآید كه توجه فوری به آن برای اخذ تصمیمی فوری ضروری است.
۲- اولین كسانی كه قرار است مطالب آنها را بشنوند شناسایی كرده و برای تأثیر بر آنها برنامه خاصی داشته باشند.
۳- روی حل مسئله تمركز كنند و به هیچ وجه تمركز خود را بر روی مسائل غیرواقعی نگذارند.
۴- روی خلاقیت تمركز كنند و آنگاه خواهند دید كه دنیای آنها پر از امكانات نامحدود است.
۵- از حداكثر انرژی خود برای پیدا كردن راه حل استفاده كنند.
«انسوف» در این مورد میگوید : در اثر تغییر و تحولاتی ،بقاء و حیات سازمان به مخاطره افتاده است و سازمان برای رهایی از نابودی باید فوقالعاده تلاش كند.
۶- عصبانی نشوند ، فریاد نكشند یا یك نفر را پیدا نكنند كه گناهان را به گردن او بیندازند.
۷- بحران را به یك فرصت تبدیل كنند.
۸- باید با گروههائی كه اهداف متضاد در حل بحران دارند برخورد كنند.
۹- باید از تفكر نیوتونی استفاده كنند :
الف- باید خود را در معرض موضوع قرار دهند.
ب- ذهنشان باید حساسیت نسبت به موضوع داشته باشد.
ج- ذهن خود را نسبت به موضوع بحران غنی كنند.
سناریوها و حالات مختلف بحران :
۱- وضعیت كاملاً بحرانی : در این وضعیت تهدید شدید ، زمان كوتاه و غافلگیری هست مثل زلزلههای مخرب یا بحران كره(۱). در این وضعیت هدفهای عمده به خطر افتاده و تهدیدات اساسی و فرصت برای تصمیمگیری نیز بسیار كم است و حادثه پیشآمده كاملاً غیرمنتظره بوده و همه را غافلگیر كرده است.
در چنین وضعیتی دیگر نمیتوان از روشهای معمول برای نشان دادن عكسالعمل استفاده كرد. مدیریت در چنین حالتی بیش از هر چیز به تجربه ، مهارت ، سرعت ، هوشمندی، خلاقیت و موقعیت سنجی نیاز دارد. از آنجا كه فرصت كافی برای جمعآوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات نیست باید هرچه سریعتر با توجه به اطلاعات موجود موضوع ارزیابی و نسبت به آن اقدام شود.
۲- وضعیت نوظهور :
تهدید شدید ، زمان بلند و غافلگیری ، در این وضعیت تهدید شدید است ، بحران پیش آمده هم كاملاً غیرمنتظره میباشد ولی فرصت كافی برای تصمیمگیری وجود دارد. مثل بحران تركیه/یونان(۲).
بدیهی است كه تصمیمگیران باید از این فرصت برای جمعآوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات و یافتن گزینه مناسب از میان راهحلهای گوناگون به بهترین وجه استفاده كنند.
۳- وضعیت بطئی (كند) و آرام : تهدید ضعیف ، زمان زیاد و غافلگیری ، در این حالت هم تهدید كم است و هم فرصت برای تصمیمگیری بسیار زیاد ولی حادثه غیرمترقبه است مثل سقوط خروشچف(۳) از حكومت شوروی سابق.
طبیعی است كه در چنین وضعیتی تصمیمگیران فرصت كافی برای جمعآوری اطلاعات و بحث و گفتگو دارند، بویژه آنكه چون تهدید هم جدی نیست افراد كمتر دچار اضطراب و دستپاچگی هستند و بهتر میتوانند تصمیمگیری كنند.
۴- وضعیت موردی یا تصادفی : تهدید ضعیف ،زمان كوتاه و غافلگیری ، در این حالت بحران پیش آمده تهدید اساسی بوجود نیاورده است ولی هم غافلگیری شدید است و هم زمان برای تصمیمگیری كوتاه ، مثل شورش مجارستان(۴). در چنین حالتی اگر تصمیمگیری درست انجام نشود بحران میتواند تشدید شده و تهدید زیادی را متوجه تصمیمگیران كند. غالباً چون تهدید زیاد نیست تصمیمگیران به آن توجه كافی نمیكنند در نتیجه بعداً گرفتار میشوند.
۵- وضعیت انعكاسی : تهدید شدید ، زمان كوتاه و پیشبینی شده. در این وضعیت تهدید شدید است و زمان عكسالعمل كوتاه ولی غافلگیری وجود ندارد چون از قبل ، وقوع حادثهای قابل پیشبینی بوده است. مثل محاصره برلن پایتخت آلمان در روزهای پایانی جنگ جهانی دوم. در چنین حالتی تصمیمگیران باید از قبل، خودشان را برای مواجهه با چنین بحرانی آماده كرده باشند تا بتوانند در زمان كوتاه تصمیمهای لازم را بگیرند.
۶- بحران تعمقی : تهدید شدید ، زمان بلند و پیشبینی شده . در این حالت تهدید شدید است ولی زمان كافی برای عكس العمل وجود دارد و هم بحران قابل پیشبینی بوده است مثل بحران بیكاری و بحران برلن(۵).
در این وضعیت تصمیمگیران هم میتوانند مقدمات كار را از قبل فراهم كنند تا غافلگیر نشوند و هم فرصت كافی برای جمعآوری اطلاعات و بحث و گفت وگو داشته باشند.
۷- وضعیت عادی و روزمره : تهدید ضعیف ، زمان بلند و پیشبینی شده . در چنین وضعیتی هم تهدید كم است و هم زمان برای تصمیمگیری زیاد است و هم بحران از قبل قابل پیشبینی بوده است . مثل عضویت چین كمونیست در سازمان ملل. این وضعیت بحرانی است كه افراد با آن هرچند یكبار درگیر میشوند و باید بتوانند طبق روال گذشته با آن مواجه شوند. از آنجا كه این نوع بحران هرچند یكبار تكرار میشود معمولاً روشهای مقابله با آنها از قبل پیدا شده است.
۸- وضعیت اداری و اجرائی :
تهدید ضعیف ، زمان كوتاه و پیشبینی شده . در چنین شرایطی تهدید كم است ، زمان عكسالعمل كوتاه و بحران قابل پیشبینی است. مثل درخواست كمك نظامی هندوستان . در این حالت چون تهدید شدید نیست و از قبل هم قابل پیشبینی بوده است باید مقدمات كار از قبل فراهم شده باشد تا در فرصت كوتاهی هم كه بحران بوجود آمده است بتوان بهترین تصمیم را گرفت.
پارادایم در بحران :
اما منظور از paradigm – الگو، مدل ، نمونه و بازی در بحران چیست ؟
در اثر بحران ، آیندهنگری به عنوان یكی از ابزارهای اصلی مدیریت مطرح میشود ،پارادایم یكسری از قوانین و مقررات مكتوب و نامكتوب است كه دارای دو رسالت عمده است : یكی آنكه محدودیتها را تعریف میكند و دیگر آنكه در این محدودیتها چگونه عمل بكنیم تا بتوانیم موفق باشیم.
پس باید آگاه بود كه بازیها عوض شده یا به عبارت دیگر پارادایمهای جدیدی مطرح میشوند كه برای موفقیت باید قوانین و مقررات پارادایم جدید را شناخت (هنر بازی كردن) لذا دیگر نمیتوان با الگوهای گذشته به تحلیل پارادایمهای جدید پرداخت.
«پیتر دراكر» در كنار خصوصیات یك مدیر خوب به «آیندهنگری» اشاره كرده و تأكید میكند : «یكی از مهمترین مهارتهای مدیران در دوران آشوب و بینظمی ، آیندهنگری است و آن را به دو قسم مطرح میكند محتوائی ، یعنی آینده چه چیز است و فرآیندی ،یعنی چگونگی استفاده از این چه چیزها.»
در گذشته مدیران بعد از اتفاق مسئلهای یا بعد از بروز مشكل اتخاذ تصمیم و از مدیریت رویداد پیروی میكردند و تا حدودی به سمت تشخیص موقعیت نیز حركت میكردند. اما امروزه مدیران باید از وقوع هرگونه بحران و مشكلی جلوگیری كنند و به سمت مدیریت آیندهنگری بروند.
«هنری كیسینجر» (۶)میگوید : غیرممكن است كه هفته دیگر ، بحرانی به وقوع بپیوندد چون برنامه من كامل است.
مدیریت در بحران :
با توجه به مطالبی كه گفته شد موضوعی كه در اینجا قابل طرح است چگونگی مدیریت در بحران است.
در هنگام بحران به علت آشفتگی ،ذهن درست كار نمیكند و تعقل صورت نمیپذیرد لذا احتمال اشتباه بسیار زیاد است و رفتارهای نامناسبی بروز میكند كه ممكن است باعث تشدید بحران شود.
در شرائط بحرانی گاهی لازم میشود فرد خود را كنترل كند و حتی در مواردی اگر عكسالعملی نشان ندهد بهتر از تصمیمات شتاب زده و هیجان آلود است. زیرا این عكسالعملها وضع را بدتر میكند.
با وجود این غالباً شرایط به نحوی است كه فرد را به عمل برمیانگیزد و به دلیل رفتارهای غیرعقلائی و رفتارهای نامناسب بحران تشدید میشود.
حفظ خویشتنداری و آرامش درتسلط بر اوضاع به هنگام بحران ، نقش مهمی دارد. به این علت مدیریت بحران كاری است مشكل كه به شجاعت و سرعت عمل نیاز دارد.
لازمه تصمیمگیری در بحران ، تجربه و مهارت كافی است ولی افزون بر آن ،مدیر باید اعتماد به نفس داشته و بتواند از شم خود استفاده كند.
شكلهای دیگر آن است كه در وضعیت بحرانی برای تعیین درستی و نادرستی تصمیم ، ضابطهای دردست نیست ، زیرا تنها نتیجه تصمیم است كه درستی یا نادرستی آن را تعیین میكند.
اما بد نیست در اینجا و در پایان این مقوله از تصمیم واقعی سروان صداقت در آن شب بحرانی آگاه شوید :
وی پس از آنكه از روسای بالاتر خود ناامید شد برای نجات جان بیمار و نیز جلوگیری از تبعات ---------- مسئله تصمیم گرفت به مسافر بیمار اجازه خروج بدهد ولی از خروج پزشك همراه جلوگیری كند و مراقبت از بیمار را به عهده خدمه هواپیما بگذارد.
او با این تصمیم از بحران و فشار عصبی رها شد و ضمناً تصمیمی گرفت كه بعدها آن را به عنوان یك تصمیم سنجیده و درست در آن شرایط سخت همواره به همكاران خود یادآور میشد.
(۱) پس ازشكست ژاپن در جنگ جهانی دوم (۱۹۴۵) كره كه از سال ۱۹۱۰ زیر سلطه آن دولت بود بوسیله آمریكا و شوروی سابق اشغال شد ، جنوب در اشغال آمریكا و شمال در اشغال شوروی قرار گرفت و هركدام دولتی دست نشانده در قسمت خود پدید آوردند. در سال ۱۹۵۰ میان دو كره جنگ درگرفت. قوای كره شمالی با سرعت فراوان پیشروی كرده و نزدیك بود رژیم كره جنوبی را سرنگون كنند ولی ژنرال «مك آرتور» معروف به «فاتح ژاپن» با صدها هزار سرباز آمریكائی توانست در بنادر كره شمالی پیاده شده و قوای كره شمالی را مجبور به عقبنشینی كند.
(۲) در بحران تركیه / یونان ، قسمتی از جزیره قبرس توسط نیروهای تركیه و به بهانه حمایت از تركهای قبرس اشغال شد.
(۳) خروشچف رهبر شوروی پس از استالین در سال ۱۹۶۴ توسط لئونیدبرژنف و دستیارانش از كار بركنار گردید.
(۴) درسال ۱۹۵۶ به دنبال حملات خروشچف به سیاستهای استالین ، آشوبهایی در مجارستان رخ داد كه منجر به انتخاب مجدد نخستوزیر بركنار شده (ایمرناگی) به نخست وزیری شد.
«ایمرناگی» ---------- جدیدی در پیش گرفت و برنامه خروج مجارستان از پیمان ورشو را اعلام كرد. نیروهای شوروی مداخله نموده و «ایمرناگی» را بركنار كردند. وی بعداً اعدام شد.
(۵) در دوران جنگ سرد آلمان به خاطر موقعیت استراتژیكی مهمش كانون برخورد شرق و غرب بود . جنگ پنهان و آشكار جاسوسان دو طرف در «برلن» غوغا میكرد و هر روز گروهی در آلمان شرقی به غربی میگریختند. برای پایان دادن به این ماجرا كه در سال ۱۹۶۱ دولت آلمان شرقی دست به ساختن دیواری میان دو پاره برلن زد. این دیوار مانع ارتباط برلن شرقی و دیگر قسمتهای آلمان غربی شد و از بسیاری جهات از گرفتاریهای حكومت آلمان شرقی كاست. ایجاد دیوار مزبور سرو صدای فراوانی را در رسانههای گروهی غرب برانگیخت.
(۶) وزیرخارجه اسبق آمریكا.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 108]
-
گوناگون
پربازدیدترینها