تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 13 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):افطارى دادن به برادر روزه دارت از گرفتن روزه (مستحبى) بهتر است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804083054




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گلیم در ایران


واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: تفاوت گلیم های ساده یا دوروی تولید شده در استان اردبیل درطرحها و نقش ها و گاه ابعاد و اندازه های آن است. مثلاً گلیم های ساده تولید شده در مغان به اصطلاح دراز و باریک با طولی در حدود ۳ تا ۵ متر و عرضی حدود یک متر است و معمولاً در دو قسمت بافته و از جهت طولی به نحو مخصوصی به هم دوخته می شود. ضمن آن که در مناطق عشایری استان بیشتر به استفاده از چله پشمی در تولید کار تمایل دارند و کمتر از نخ پنبه ای به عنوان چله یا تار استفاده می کنند. ● مقدمه
گلیم نوعی فرشینه است با بافتی ساده که با پشم و پنبه و در مواردی با پشم و موی بز بافته میشود. نخهای تاروپود یک در میان از زیر و روی یکدیگر میگذرند. مانند بافت سادهٔ یک سبد. گلیم بهعنوان یک صنعت دستی زنانه در مناطق عشایری و روستایی ایران رواج دارد. وسیلهٔ بافت گلیم مانند قالی براساس دارهای افقی یا عمودی است. این فرشینه بهدلیل ارزان بودن مصرف عمومی دارد. گلیم ایرانی برحسب مناطق گوناگونی که آن را میبافند، دارای شیوههای بافت و نقوش متنوع است.
● مواد اولیه گلیم
یکی از ویژگیهای گلیم، وفور مواد خام آن است و به همین دلیل در میان اقوام مختلف تولید میشود. مواد اولیه گلیم پشم گوسفند، پشم شتر، موی بز و اسب و پنبه میباشد.
از نزدیک به ده هزار سال پیش که انسان به دامپروری و اصلاح نژاد دام پرداخت، بهتدریج پشم گوسفند به الیاف بلند و نرمی که قابل ریسیدن بود، تبدیل شد.
خصوصیات پشم با مو، پنبه و ابریشم بسیار متفاوت است. گرههایی بر سطح الیاف پشم وجود دارد که هنگام ریسیدن به آن خاصیت درهم پیچیده شدن میدهد و پارچههای پشمی بهدلیل درصد بالای چربی، عایقی ممتاز است و خاصیت فرمپذیری عالی دارد.
چیدن پشم یک تا دوبار در سال انجام میشود و غالباً پس از پایان سرمای زمستان در ماههای فروردین و اردیبهشت، و یا پس از کوچ گله به مراتع تابستانی انجام میشود. در مناطق ساحلی و گرمتر مثل عربستان و جنوب ایران در ماه اسفند و در مناطق کوهستانی با آب و هوای سردتر مثل شمال شرقی ایران و افعانستان در خردادماه آغاز میشود. محصول پشم هر گوسفند از یک تا سه کیلو است و برای شستن آن گله را یا از درون نهر یا رودی عبور میدهند یا آن که پشم را چیده و سپس میشویند.
در مناطقی که پشم خوب تولید میشود، آمادهسازی نخ با مراقبتهای خاص همراه است. پشم را به دفعات میشویند و آب میکشند تا کاملاً پاکیزه شود و چربی آن به میزان دلخواه برسد.
برای افزودن به قدرت پاککنندگی آب و زدودن چربیهای سطحی، ترکیباتی شیمیایی مانند کربنات دوسود، پتاس و مواد قلیایی دیگر از جمله مواد گیاهی به آن اضافه میکنند. مرحلهٔ شستوشو نه تنها در زدودن مواد زاید و چرک بلکه در افزودن به قدرت رنگپذیری پشم نیز حائز اهمیت است. پس از شستوشو پشم را براساس رنگ و کیفیت، درجهبندی میکنند. امروزه به دلیل تجاری شدن و کاهش معیارهای تولید، مراقبتهای کمتری در مرحله درجهبندی پشم صورت میگیرد.
مرحلهٔ بعد شانه کردن پشم است که الیاف را از یکدیگر جدا و یکدست میکنند. رایجترین ابزار این کار یک قطعه چوب با ردیفی از میلههای فلزی است که در زمین نشانده میشود. پشم را به دفعات از داخل میلهها عبور میدهند و الیاف کوتاه از بلند جدا میشود.
مرحله ریسندگی چنانچه با دستگاه انجام شود با صرفهتر است و امروزه در بسیاری از قالیها و گلیمها از آن استفاده میشود. این پشم به هیچ وجه مناسب نیست، زیرا دستگاه ریسندگی پشم را نازک، شکننده و کوتاه میکند و حالت انعطافپذیری آن را از بین میبرد. رایجترین شیوه ریسندگی، با دوک نخریسیاست. دوک دارای صفحه گردی از چوب یا سفال است، که نوع متداول آن دارای میله مخروطی چوبی یا فلزی است که در میان صفحه گرد یا چهاروش چوبی فرو رفته است. ریسندگی به شکل اشتغالی خودکار و غیرارادی شکل میگیرد و چوپانان حتی هنگام مراقبت از گله و زنان در ساعات فراغت و در هر حالتی که بتوانند نخریسی را همزمان با کارهای دیگر انجام میدهند.
از موی بز، شتر و اسب نیز در گلیمبافی استفاده میشود. این مو، گاه همراه با پشم گوسفند دوباره ریسیده میشود تا ریشههای ظریفی به تار گلیم بدهد.
موی شتر دوکوهانهٔ آسیای مرکزی خودبخود ریزش میکند. این نوع مو را همراه با پشمی که از گردن و گلوی حیوان چیده میشود، در گلیم بافتهای عشایری افغانستان، بلوچستان و شرق ایران به وفور استفاده میکنند.
موی دم و یال اسب در منگولهها و ریشههای تزئینی گلیم بافتها، استفاده میشود.
در بیشتر دشتهای حاصلخیز آسیای مرکزی و آفریقای شمالی پنبه خودبخود میروید. در عصر حاضر کشاورزان پنبه را برای تجارت کشت میکنند. اختصاصات و امکانات پنبه از پشم بیشتر است. پنبه به وفور کشت میشود و الیاف آن بسیار مستحکم است. آنرا با قطر کم میتابند تا برای بافتها ظریف مناسب باشد. قسمت اعظم تارهای بافندگی از نخ پنبه فراهم میشود. پنبه برخلاف پشم سفید شفافیت اولیهاش را از دست نمیدهد. اما رنگ را بهخوبی پشم جذب نمیکند.
در دورهٔ صفوی در کارگاههای صحنه و سنندج، گلیم ابریشمی تولید میشود؛ اما امروز جز در منطقهٔ قیصری در آناتومی، از ابریشم در بافت گلیم استفاده نمیشود. بافندههای عشایر و صحرانشین علاقه زیادی به تزئین گلیم بافتهایشان دارند که با زینتآلات کمیاب و غیرعادی مانند الیاف فلزی و مصنوعی، مُهره، صدف و سکه انجام میگیرد.
● رنگها
انواع رنگ و ترکیببندیهای گوناگون آن از مهمترین عناصر زیبایی و کیفیت گلیم بشمار میرود و به گرایی طرحها نیز میافزاید. جذابترین رنگها از عناصر طبیعی بدست میآید. در گلیمبافی استفاده از رنگهای هماهنگ اهمیت بسزایی دارد و بافندههای عشایری و روستایی از استعداد فوقالعادهای در ترکیب رنگها برخوردارند. گاه بافنده با سلیقهٔ خود رنگی غیرعادی در گلیم میگنجاند و تضاد جالبی ایجاد میکند و گاه برعکس تأثیر نامطلوبی بر بیننده میگذارد. رنگهایی که بافندههای عشایری و روستایی میپسندند، تفاوت فاحشی با رنگهای دلخواه غربی دارد. بافندههای عشایر، از درخشندگی طبیعت اطرافشان الهام میگیرند.
چگونگی همنشینی رنگها در ایجاد هماهنگی بین طرح و رنگ نقش مهمی دارد. رنگهای طبیعی سازگاری بیشتری و هماهنگی بهتری باهم دارند. اما رنگهای شیمیایی که به سهولت بکار میرود مشکلاتی نیز دارد. خالص نبودن رنگ طبیعی نخستین علت زیبایی و برتری آن بر رنگهای شیمیایی است. در قرمز طبیعی، آبی و زرد نهفته است؛ اما قرمز شیمیایی، فقط ماده رنگی قرمز در بر دارد.
رنگ در تعیین قدمت گلیم و منشأ آن نیز میتواند سودمند واقع شود.
● انواع گلیم
شهرت بافندگان گلیم در جهان اسلام، بیشتر برای تولید کفپوش، دیوار آویز و منسوجاتی است که در اتاقهای خواب نشیمن، راحتی و زیبایی ایجاد کند. گروههای زیادی نیز طی سالیان متمادی بر بافت انواع دیگری از وسایل تزئینی مشغول بودهاند. جهیزیه دختران چادرنشین علاوه بر قالی، ساکها و خورجینهای گلیم بافتی که نقش اساسی در ذخیره و حملونقل مواد غذایی دارد، پوششهای تزئینی که در مراسم عروسی روی اسب و شتر میاندازند، نیز بود. تولیدات مهمتر شامل منسوجات رسمیتری چون سفره و ... بود که بیشتر مورد توجه قرار داشت.
۱) انواع گلیم از لحاظ ابعاد: ( گلیم معمولی . گلیمچه . دست گلیم )
۲) تقسیم بندی گلیم ازنظرجنس تارو پو گلیم پنبه ای. گلیم پشم و پنبه. گلیم ابریشمی)
۳)تقسیم بندی گلیم از نظر محل استفاده: ( گلیم مسجدی . گلیم معمولی)
۴) تقسیم بندی گلیم از نظر نوع بافت: ( گلیم یک رو. گلیم دو رو. گلیم سوزنی)
۵) انواع گلیم از نظر محل بافت: ( گلیم بلوچی . گلیم کردستان)
● نقش های متداول در گلیم
نقش چشم خروسی. نقش شطرنجی . نقش جناغی . نقش های خلاصه شده . اشیاء
مهمترین مناطق گلیم بافی در ایران
گلیم سنه، گلیم بیجار، گلیم شاهسون ، گلیم زرند ، گلیم های ورامین و گرمسار ، گلیم قشقایی ، گلیم بختیاری ،گلیم منطقه خراسان .
● بافندگی
دارهای گلیمبافی بسیار ساده است. اما سادگی آنها ارتباط چندانی با نوع بافتی که بهوسیله آنها تولید میشود ندارد. بافتهای پیچیده نیز با دارهای ساده انجام میشود.
بافندگی بنا بر سنت ، به عهدهٔ زنان است. مردان اغلب در برپا کردن دارها و چلهکشی با زنان همراهی میکنند. اخیراً مردان بسیار جوان نیز در بافتن گلیم برای فروش مشارکت دارند. در گلیمبافی بیشتر از دارهای خوابیده استفاده میشود. هر قبیله و منطقه از ابزارآلات مختلفی استفاده میکند. ابزار بافندگی را بافنده یا در خانه خود میسازد یا از بازارهای محلی تهیه میکند. شانهها برای کوبیدن پودها و ترتیب فاصلهٔ تارها بکار میرود و تماماً از چوب و یا از دندانههای بلند فلزی ساخته میشود. کجو و هاف (چوبی برای جدا ساختن بیشتر تارها) را از چوب صاف و صیقلی میسازند. قیچی و چاقو را یا آهنگرهای محلی میسازند، یا پیشهوران سیار.
هدف اصلی بافندهٔ گلیم همزمان با آفرینش نقشهای زیبا و رنگارنگ با نخهای پشمی نمایان بر سطح گلیم، پدید آوردن زیراندازی محکم و بادوام است.
سادهترین نوع بافت، بافت متعادل است که تاروپودها از زیر و روی یکدیگر رد شده و درهم بافته میشود. این نوع بافت معمولاً تکرنگ است و جنبهٔ تزئینی ندارد. این بافت گاهی روی کنارههای غیرتزئینی قالیهای گلیم باف، گره باف و در آستر خورجینها دیده میشود.
▪ بافت متعادل
▪ بافت پودرو
در بافت پود رو تعداد پودها بیش از تارهاست و تارها دیده نمیشود و رنگ این نوع گلیم را پودها تعیین میکند. این شیوه بطور گسترده در گلیمبافی مناطق مختلف جهان استفاده میشود. این نوع بافت در کنارههای گلیم دیده میشود.
بافت تار رو یا جاجیمباف، عکس پود رو است. از شیوههای دیگر بافت گلیم، اُریبباف است. بافت چاکدار شیوۀ دیگری است که بسیار متداو لاست و تا حدود ۲۰ سال پیش تنها شاخص گلیمها بوده است. شیوههای بافت بسیار متنوع و پیچیدهای در بافت گلیم وجود دارد مثل گلیم باف با پود معلق، جاجیمباف با تار معلق، پیچباف، بافت چرخان، گلیمباف جفت قلاب و ...
▪ بافت اریب
▪ بافت چاک دار
از مهمترین عوامل در استحکام و کیفیت و زیبایی گلیم، پرداخت نهایی است. شیوهٔ بستن انتهای پودهای منقطع، استحکام شیرازهها و نوع رنگی که در آنها بکار میرود، بافت و تزئین کنارههای عرضی گلیم، نحوهٔ بستن ریشهها و وجود زیورآلات اضافی همگی به تکمیل دستباف میانجامد.
نقش اعتقادات، باورها و فرهنگ بومی در نگارههای گلیم
از قرن هشتم میلادی، در سرزمینهایی که گلیم بافته میشدند، نوعی نگرش واحد در خلاقیت هنری و فنی پدید آمد که از پذیرفتن دینی واحد در میان مسلمانان نشأت میگرفت. پیش از آن ”شمنگرایی“، ”جاندارگرایی“، یهودیت، مسیحیت، بودیسم و غیره متداول بوده است. این دین نوین استفاده از برخی نگارهها و شیوههای بازنمایی را که مربوط به باورهای گذشته بود، منع یا تشویق میکرده است. در کشورهای بافنده گلیم، دین اصلی اسلام، مسیحیت و بودیسم بود و نمادهای مربوط به این ادیان عمیقاً در افکار خلاقهٔ بافندگان نفوذ کرده است.
اغلب حیوانات شاخ دار به منظور بازنمایی بز نقش می شوند:
نخستین ترکیب اشکال در طرح، در تصویرهای نمادین تاتوییسم ”یین - یانگ“ تجلی یافته است. بعدها فلسفهٔ تصوف، اعتقاد به تعادل را در همه چیز گسترش داد. بنیانگذاری مراکز تصوف در شمال غربی ایران از سدههای چهارده و پانزده میلادی به بعد بوده است. همزمان با آن در شمال غربی ایران تجدید حیاتی در عرصه هنر و صنایع دستی ایجاد شده؛ و تفکرات صوفیانه نفوذ عمیقی در طراحی آنها برجای گذاشت.
اسلام در بازنمایی صورت و پیکر محدودیتهایی نشان داد و از طرف نسبت به تکرار انحناها، و زوایا و اعداد علاقه نشان داد. نقش و نگارههای این دوران رابطه مستقیمی با دین دارد.
خرافات، نمادهای تصویری و اعتقادات مربوط به نگارههای گوناگون، نسل به نسل تغییر مییابد و پیچیدهتر میشود و جزئی از افسانهها و فرهنگ بومی میگردد. معانی اصلی از میان میرود و نگارهها باقی میمانند.
▪ نگاره شتر در زمینه گلیم شاهسون ایرانی :
مفهوم این نگاره لابیجاری قرن هاست که از یادها رفته است.اما طبق افسانه ها نماد خوش اقبالی و باعث وفور نعمت در شکار و برداشت محصولات است.نقش چشم مانند در مرکز برای دفع چشم زخم و نقوش تیر مانند در دو طرف آن به شکار اشاره می کند.
این نقش و نگارهها سه نوع کارآیی دارند: یا باورهای خانوادگی و قبیلهای هستند؛ یا طلسمهایی برای دفع چشم زخم و بختگشایی و یا مربوط به آگاهیهای زیباشناختی بافنده.
▪ نقش پیکر مرد درگلیم قزوینی:
از رایجترین نقشها برای دفع چشم زخم، ترنج قرمز رنگ در مرکز دستبافت است، با خطوطی که به رنگ سرمهای، که تمرکز نیرو را در طلسم نشان میدهد. این نوع نگاره در خرقه و یا عبا نیز بافته میشود. در تمام مراحل بافندگی، آگاهی نسبت به دنیای ارواح حکفرماست و نقشهایی برای دفع شیاطین بر ابزارآلاتی چون شانهها و دوکهای نخریسی حکاکی میشود.
طاووس دو سر که متعلق به گلیم های پیچ بافی شاهسون و بختیاری است و در مناطق دیگر نیز تقلید می شود. این گلیم شاهسون خمسه نمایانگر افکار صوفیانه و نمادی از جهان دو جانبه و آینه وار است.
دارایی صحرانشینان در خیمهها، حیوانات، وسایل آشپزی، لباسها، دستبافت، آداب و رسوم، باورها و خرافاتشان خلاصه میشود.
سکونت دائمی این مردم در روستاها و تغییر شیوهٔ زندگی ناگزیر سنتهای قبیلهای را که رابطهای تنگاتنگ با کوچ داشته، به فرهنگ بومی ثابت روستایی تبدیل کرده است. طی نسلها اعتقادات پر رمز و راز از مادران به دختران رسیده و بر روایتهای برجا مانده از اجداد، داستانها و خرافات جدیدی نیز افزوده شده است.
آرزوها و خواستهای روستائیان به مرور تغییر کرد و انباشت سرمایه از طریق مالکیت زمین و کالا بر نیاز به خوشبختی و سعادت افزود و گلیم بهوسیله نگارهها و نمادهای طلسمگونه زمینهای مناسب جهت ابراز آرزوها و امیال بافندگان گردید. این اشکال در نگارههای بیارتباط گلیمهای قشقایی و در نقوش بهم پیوسته و مکرر دستبافتهای شاهسون بلوچ دیده میشود.
● عیوب حین بافت گلیم
۱) عیب سر شدن
۲) نخ نما شدن
۳) پرز دادن
۴) تصحیح پودگذاری
۵) ریش شدن چله ها
الف) ناصافی سطح نخ چله به علت تاب زیاد
ب) ناصاف بودن لبه و نوک تیغه های دفتین
ج) تماس تیغه های دفتین با چله ها
د) استفاده از چله های تهیه شده با الیاف کوتاه
۶) پارگی چله ها
۷) ناصافی پودها.
● گلیمهای جدید
زوال کیفیت و اصالت گلیمها تأثیر زیادی بر تجارت گلیمهای جدید نگذاشته است. مقایسهٔ نمونههای قدیمی و جدید، تنزل ترکیببندی هنری، استانداردهای فنی و کیفیت رنگ را بهخوبی نشان میدهد. تا اواخر قرن نوزدهم تمام عناصر مورد نیاز برای تهیهٔ گلیمهای نفیس با رنگهای مرغوب در محیط زندگی در دسترس بود. اما در میانه قرن بیستم تمام عوامل فوق دیگر موجود نبودند.
بافندگان گلیم بهمنظور بوجود آوردن توازن بین عرضه و تقاضا و تطبیق با تحولات تحمیلی، مجبور به استفاده از رنگهای شیمیایی شدهاند و نحوهٔ زندگی سنتی خود را تغییر دادهاند. بعضی از این رنگها بدون هیچ دلیلی در نقاط مختلف کم رنگ میشوند.
گلیم بهخاطر توجه جهانگردان غربی و هجوم آنها و اینکه این دستبافتها هم جنبهٔ یادگاری دارند و هم تزئین، تبدیل به تجارت پرسود بینالمللی شد و به ایجاد توازن بین عرضه و تقاضا سرعت بخشید. با افزایش مصرف، تولیدات روستایی دیگر پاسخگوی تقاضا نبود و برای همین در شهرها نیز کارگاههایی برپا شد که اصالت کارگاههای روستایی را ندارند. تغییرات اقتصادی و اجتماعی که در پی مدرنیزه شدن پدید آمد تأثیری بسیار منفی بر این منسوجات باقی گذاشت. در حال حاضر مهارتهای بافندگی با سرعتی زیاد و نتایجی قابل پیشبینی بهسوی تجاری شدن در حرکت است.
بازرگانان و مصرفکنندگان نیز بهدلیل افت کیفی، بیشترین توجه را روی قالیهای جدید معطوف کردهاند که استانداردها و طرحهای قبل از صنعتی شدن را داراست.
بهطورکلی گلیمهای جدید به سه گروه، قابل تقسیم است: بعضی از گلیمها هنوز توسط جادرنشینان و روستائیان برای مصارف محلی بافته میشود؛ و علیرغم استفاده از رنگهای شیمیایی و ترکیب مواد خام غیرمتداول، باز انعکاسی از تاریخچهٔ قبیلهای و خانوادگی در آن مشاهده میشود.
گلیمهای زیادی نیز بهمنظور سود تجاری و بنابر تقاضای مصرفکنندگان غربی با تقلیدی بیمایه از طرحها و سبکهای سنتی بافته میشود. اینها سه دستهٔ ارزان، معمولی و گران دارند و بیشترین بازار در دست این گروه است.
سومین گروه یعنی گلیمهای ”آنتیک جدید“ بهترین کیفیت را دارد و قیمت بالا. رنگهای ثابت بهدلیل استفاده از رنگهای طبیع، از ویژگی این گلیمهاست.
مهارت رنگرزان باعث شده که تشخیص رنگهای شیمیایی از طبیعی در مواردی بسیار مشکل باشد. این گلیمهای آنتیک جدید، کیفیتهای گوناگونی دارند و این امر در مرغوبیت بافت آنها و ترکیببندیهای پیچیدهشان مشهود است.
صحنه و شیراز از مراکز اصلی بافت گلیمهای جدید در ایران است. در حال حاضر بعضی از چادرنشینان و نیمه چادرنشینان، گلیمهای مرغوبی برای استفاده شخص میبافند. تولید گلیمهای تجاری جدید در صحنه و شیراز، در کارگاههایی با طرحهای دولتی صورت میگیرد. اما کیفیت مواد در این نوع پایین و رنگها تند و خشن است، البته اندازهٔ گلیمها مناسب است. ترکیببندیها و ظاهر کلی گلیمها، فاقد ویژگیهای سنتی و طرح و خط آزادانهای است که معمولاً در دست بافتهای مردمانی یافت میشود که در طبیعت زندگی میکنند.
● گلیم ایران
پس از قرن هیجدهم و نوزدهم، کلکسیونرهای غربی فرش بهجای استفاده از ترکیه، کلمهٔ پرشیا را برای مشرق زمین بکار بردند. این سرزمین که بنام ایران قرار گرفت با فرشهای گرانقیمت و تجملی که برای قصرهای ایران بافته شده بود، رفته رفته توجه ثروتمندان اروپایی را جلب کرد. و به عنوان اشیایی مُد روز و شرقی جزء لاینفک خانههای بزرگ آنها شده و بهتدریج با افزایش حجم تقاضا، شبکهای از دلالان و فروشندگان فرش ایران و بازارهای دنیا پدید آمده اما گلیمهای ایرانی بهخاطر سادگی در مواد، بافت و طرح چندان مورد توجه اروپائیان و امریکائیان قرار نمیگرفت. اما کنجکاوی و اشتیاق گروه کوچکی از جمع آورندگان و فروشندگان آگاه غربی، راه ورود گلیمهای ایرانی را در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ به مغرب زمین باز کرد. اما باز هم تعداد محدودی از گلیمها در نمایشگاههای هنری و بومی در معرض نمایش قرار گرفت. اما کیفیت قوی طرح و رنگ در گلیمهای قشقایی و لر که مربوط به جنوب و جنوب غربی ایران بود، کار خود را کرد و بسیاری از علاقمندان گلیم را برای تزئین و دیوارآویزهای بزرگ بکار گرفتند. و این علاقه رو به فزونی گذاشت و در طول بیست سال اخیر انواع بسیار گوناگونی از گلیمهای ایرانی وارد کشورهای غربی شد.
اما تحولات گوناگون شصت و چند سال اخیر در سرزمینهای بافنده گلیم، آثار نامطلوبی بر تولید سنتی این نوع دستبافت باقی گذارد؛ که بیشتر در گلیمهای جدید دیده میشود، که بنا بر تقاضای خریداران غربی بافته میشود. کارهای سفارشی و تولیدات انبوه تجاری، تمایل و نیاز را به بافت گلیم به سبک قبیلهای و روستایی از بین برده است. گلیمهای ایران نسبت به گلیمهای ترک و آفریقای شمالی از تنوع و گوناگونی بیشتری برخوردار است. تعداد قبایل و ریشههای متفاوت آنها در ایران بسیار است.
در طول قرنهای متوالی، سلطنتها و دولتهای گوناگون با فتوحات تاخت و تازهای خود و بیرون راندن اهالی بومی و جایگزین کردن انسانهایی از کشورهای دوردست، چون مغولستان و یونان، نوعی هرج و مرج در بافت سنتی کشور پدید آوردند. اغتشاشاتی که در اثر نفوذ فرهنگهای مختلف و جابجایی قبایل چادرنشین در مرزهای ملی و بینالمللی پدید آمده موجب شد تا تخمین ریشهٔ اصلی بعضی قبایل مشکل شود و خریداران ترجیح دهند برای تشخیص محل دقیق بافت گلیمها، آنها را مستقیماً از بافنده خریداری کنند. نامگذاریها نیز مشکلات بیشتری در این رابطه ایجاد کرده است. مثلاً یک گلیم میتواند بنام قبیلهای که در آن بافته شده، شهری که در آن پیدا شده، یا سبکی که در بافت آن بکار رفته نامگذاری شود. از طرفی بافندگان این گلیمها ممکن است با افراد قبایل دیگر ازدواج کنند و ریشهٔ قبیلهای مشخصی نداشته باشند.
▪ نگاهی به گلیم قشقایی
قوم قشقایی به عنوان یکی از ایلات بزرگ ایران تاثیر به سزایی دررشد بافته های داری سرزمین ایران داشته اند تاثیر پذیری به جای انها از اقوام دیگر و تغییر زیبای نقشمایه های برگرفته به گونه ای که در بعضی موارد تولد نقشی را باعث شده اند که اصالتی خاص به نقشهای آنها داده است از ویژگیهای به سزای این اقوام است . این در حالی است که جدا از بر گرفتن نقشمایه ها خود عاملی برای انتقال نقشمایه ها ی تولد یافته به اقوام فارس ولر و عرب همسایه خود بوده اند.
▪ گلیم بافی سمنان
گلیم به عنوان نخستین زیرانداز بشر، دارای سابقه تولیدی بسیار طولانی است. بافت گلیم اگر چه به گونه بسیار ساده آغاز شده، اما در طول سالیانی که از عمر آن می گذرد، هنرمندان ایرانی در تکمیل ان نقش فوق الاده چشمگیر ایفا کردهاند و توانستهاند آن را به عنوان محصولی برخوردار از ارزش های هنری و مصرفی توامان حتی روانه بازارهای خارجی کنند. گلیم که در مقایسه با قالی دارای شیوه بافتی آسانتر است و به همان نسبت قیمت ارزانتری دارد، هنری در انحصار روستا نشینان و عشایر بشمار میآید. روستاهای شهرستان گرمسار، سمنان و روستاهای کندو، خیج و رضاآباد شاهرود از مراکز تولید اصلی گلیم در استان سمنان هستند.
▪ گلیم بافی اردبیل
با توجه به مواد اولیه فراوان و آشنایی اغلب صنعتگران هنرمند روستائی استان اردبیل به بافت گلیم، این رشته از صنایع دستی در بسیاری از شهرها و روستاهای این استان رواج داشته و از معروفیت خاصی برخوردار است. به طور مثال می توان از گلیم نمین یا عنبران گرمی و خلخال نام برد. نوعی از گلیم مناطق مزبور که به "مسند" شهرت دارد و معمولاً در اندازه ۵/۱ × ۱ متر بافته می شود، دارای کیفیت بالائی است و بافندگان سلیقه و هنر زیادی را در بافت و ترکیب رنگ و طرح آن به کار می برند. گلیم های مسند، گلیم های دورو است. نوع دیگر زیرانداز "ورنی" یا گلیم سوماک است که مهمترین مراکز تولید آن مناطق عشایری و روستایی مغان، بیله سوار، پارس آباد و مشکین شهر است. طرحها و نقش های زیادی رامی توان در گلیم های تولیدی مناطق اردبیل مشاهده نمود، از جمله نقش های لچک و ترنج و لچک تکرار شوند.
تفاوت گلیم های ساده یا دوروی تولید شده در استان اردبیل درطرحها و نقش ها و گاه ابعاد و اندازه های آن است. مثلاً گلیم های ساده تولید شده در مغان به اصطلاح دراز و باریک با طولی در حدود ۳ تا ۵ متر و عرضی حدود یک متر است و معمولاً در دو قسمت بافته و از جهت طولی به نحو مخصوصی به هم دوخته می شود. ضمن آن که در مناطق عشایری استان بیشتر به استفاده از چله پشمی در تولید کار تمایل دارند و کمتر از نخ پنبه ای به عنوان چله یا تار استفاده می کنند.
گلیم های تولیدی خلخال در اندازه ۵/۱ × ۳ متر مربع است و طرح گلیم نیز معمولاً با یک یا چند ترنج و یک حاشیه همراه است و متن زمینه از یک رنگ است و خرده نقشی ندارد.
ـ ورنی :
ورنی که گاه به آن گلیم سوزنی نیز گفته می شود، نه تنها یکی از گلیم های معروف اردبیل بلکه یکی از شاخصترین "سوماک" های ایران است. این نوع زیرانداز در آثار پژوهشگران خارجی به نام "سوماک" معروف است و منسوب به شهر "شوماخی" در قفقاز است، ضمناً در میان عشایر جمهوری های آذربایجان و ترکیه نیز ورنی با نقش هایی کم و بیش شبیه ورنی اردبیل و به همین نام شهرت دارد. بافت "ورنی" در ایران تنها در بین ایلات و عشایر استانهای آذربایجان شرقی و اردبیل رواج دارد و روستائیان استانهای مذکور نیز به دلیل آمیختگی با این عشایر به بافت این نوع گلیم زیبا و منحصر به فرد می پردازند. "ال سون" ها و نیز عشایر "ارسباران" عمده ترین تولید کنندگان ورنی هستند. تفاوتی که در بافت گلیم و "ورنی" وجود دارد این است که در گلیم، بافت به صورت گره های منقطع انجام می شود و نقوش آن توسط پود شکل می گیرد و تار بوسیله پود کاملاً پوشیده می شود، در حالیکه در بافت ورنی ایجاد طرح و نقوش بر سطح آن توسط پودگذاری اضافی حاصل می شود و تار و پود هر دو پوشیده است. پود اضافی، که پود اصلی خوانده می شود، مانند پود گلیم به صورت ساده از بین تارها عبور نمی کند، بلکه به دور تار حرکت پیچشی و غیره منقطع دارد. متداول ترین مصارف ورنی شامل خورجین، مفرش(رختخواب پیچ یا فرمش) و زیراندازهایی است که غالباً در اندازه های ۳/۱×۱ متر و ۵/۱×۱ متر روی دارهای عمودی بافته می شود. بافندگان ورنی از نقش هایی چون گوزن, آهو , گرگ, سگ گله, بوقلمون, مرغ و خروس, شغال, روباره, پرندگان محلی و ... به گونه ای بسیار زیبا و به صورت هندسی استفاده می کنند.
▪ گلیم بافی کردستان
مبدأ مشهورترین گلیم های کردستان, سنه است که در حال حاضر شامل سنندج و اطراف آن می شود. این منطقه از مراکز مهم تولید قالی و گلیم های کردستان به شمار می آمده است.
سنه از زمان سلطنت صفویان پایتخت کردستان بوده است و تأثیر صفویان در گلیم های به جای مانده از قرون هجدهم, نوزدهم و اوایل قرن بیستم به وضوح دیده می شود. گلیم های قبایل سنجابی و جاف تحت تأثیر آویزهای زربافت و قلاب دوزی شده صفوی است. گلیم های سنه چه از نظر فنی و چه از لحاظ زیبایی شناسی با دیگر گلیم هایی که توسط قبایل و چادرنشینان کرد بافته شده, تفاوت دارد. در بافت آنها نوعی ذوق هنری دیده می شود و بیش از گلیم های دیگر به فرش های گره دار ایرانی شبیه است.
به طور کلی گلیم ها را از نظر ترکیب بندی می توان به سه دسته تقسیم کرد:
۱) تکرار مکرر طرح های گل دار و یا یک طرح گل دار که از میخ یا داربستی آویزان شده و توسط حاشیه ای باریک و یا مجموعه ای از حاشیه ها احاطه شده است. نگاره ها شامل برگ, پیچک, ساقه و گل است.
۲) در این گروه گل ها ظریف تر شده و ترنجی مجزا در مرکز آن قرار دارد. طرح این گلیم ها بسیار شبیه قالی های گره داری است که تجار فرش تهران به آن «براتی» می گویند. براتی مضمونی پیچیده و مرکب از گل های کوچک, بته و کندوی عسل است که تصویر یک باغ را به یاد می آورد.
۳) سجاده هایی که به علت داشتن محراب پیازی شکل از سجاده های دیگر کشورها متمایزند.
اندازه بافت گلیم ها اکثراً کوچک است, اما بعضی از آنها بزرگ و تقریباً مربع شکل است. این گلیم ها اکثراً دارای بافت هایی چاک دار است, اما اضافه کردن پودهای ضمیمه و پودهای منحنی از مشخصاتی است که معمولاً در دیگر گلیم های کرد یافت نمی شود.
رنگ ها غالباً آبی, قرمز و سفید است و گاهی از رشته های فلز نیز در آنها استفاده شده است. تارها معمولاً نخی است و تارهای پشمی به ندرت در آنها به کار می رود. پودها غالباً از رشته های بلند پشمین, فلزی, ابریشمی و اخیراً پلی کروم ابریشمین درست می شود. ریشه ها را که امکان صدمه دیدن آنها بسیار زیاد است, به شکل دسته تارهای گره دار می بندند و اگر به اندازه کافی بلند باشد, مجدداً گره خورده و به شکل توری و شبکه درمی آورند.
گلیم های سنه به خاطر ظرافت و زیبایی خود شهرت خاصی دارد. در ده ساله اخیر, با این که از ظرافت سابق آن کاسته شده, اما هنوز دارای کیفیتی مطلوب است. بعضی از گلیم های سنه در گذشته توسط خانم ها به صورت دیوار آویز یا پوشش مخصوص در حمام به کار می رفته است. گلیم های سنه, گلیم های بسیار نفیس است که ارزش واقعی آنها توسط کلکسیونرها در مزایده های دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ م شناخته شده است.
▪ گلیم های بیجار :
بیجار که یکی از شهرهای تجاری حاشیه ای کردستان است, دارای گلیم مخصوص به خود است. بعضی از این گلیم ها نسخه های ساده گلیم های سنه با پشم زبر و رنگهای تند است و بعضی دیگر دارای بافت های چاک دار پشمین و تارهای نخی است. گلیم های بیجار معمولاً طویل و باریک است و در آن از ترنج های رنگین مثلثی و یا لوزی شکل استفاده می شود. بیشتر گلیم های منطقه دارای دو حاشیه بوده و از دیگر ویژگی های بعضی از گلیم ها, بافت انسان و حیوان در متن یا حاشیه های آنها است. طرح حیوانات نیز در متن این گلیم ها, اهمیت گله های گوسفندان و بزها را نشان می دهد. که به عنوان ثروت قابل حمل به آن تکیه می کنند. البته حیوانات دو سر از ویژگی کارهای تزئینی کردها, من جمله در کیف ها است.
▪ گلیم شاهسون بیجار:
شاهسون های بیجار در قرن هجدهم از دشت مغان مهاجرت کرده و در روستاهای مابین زنجان و قزوین در نزدیکی بیجار و شمال همدان مستقر شدند. اهالی این منطقه ترک زبان هستند و استقلال خود را کاملاً حفظ کرده اند. بسیاری از نگاره هایی که در گلیم های شاهسون بیجار به چشم می خورد, از مناطق دیگر آمده است. با آن که بسیاری از گلیم ها با طرح های پود رو و پودهای چرخان تزئین می شود, اما در عین حال اسلوب بافت چاک دار همراه با پشم و نخ نیز در آنها به کار می رود.






این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 500]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن