واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: سينما - در مسير تجربههاي تازه
سينما - در مسير تجربههاي تازه
مازيار معاوني:اگرچه از روز اول انتشار خبر توليد پانزدهمين فيلم كارگردان 47 ساله و سرشناس سينماي ايران، ابراهيم حاتميكيا، فهرست بازيگراني كه تعدادي از آنها لقب ستاره بودن را نيز در كنار اسم خود داشتند توجه همگان را برانگيخت و اين سوژه از فرط تكرار به سرعت نخنما شد اما بايد اعتراف كنم كه تا لحظهاي كه تصوير خود حاتميكيا را (كه نقش كارگردان داستان در سكانس اول فيلم را بازي ميكرد) نديدم كاملا فراموش كرده بودم كه در حال تماشاي فيلمي از او هستم و حضور مهناز افشار، محمدرضا شريفينيا و از همه غيرقابل انتظارتر سيامك انصاري در سكانسهاي آغازين فيلم موجب شده بود كه از فضاهاي شناخته شده آثار حاتميكيا فاصله بگيرم. واقعيت اين است كه از بس فضاهاي ناآرام و ملتهب جنگي يا به گونهاي مرتبط با جنگ را از زمان نمايش اولين ساخته حاتميكيا كه به سال 1365 و به فيلم هويت برميگردد تا همين دو سال پيش كه باز هم فيلم حوزه جنگ و يا دفاع مقدس به نام پدر او روي پرده بود، در آثارش ديده بوديم كه به ذهنمان هم خطور نميكرد او روزي بخواهد حرفي بزند كه در آن اثري هرچند كمرنگ هم از جنگ هشت ساله با عراق نباشد. حتي در فيلم ارتفاع پست (1381) كه او هسته اصلي قصهاش را بر يك ماجراي هواپيماربايي استوار كرده و از خطوط مرزي فاصله گرفته بود باز هم ميشد همان تم ناآرام هميشگي را در جايجاي كار حس نمود. اما بالاخره ميل به تجربه ميدانهاي تازه سينمايي در او اتفاق افتاد و حاتميكياي باهوش و باتجربه كه به واسطه بيش از دو دهه حضور در بطن سينماي ايران به زيروبم، نوسانات و ذائقه روز مخاطبان كاملا آشناست بسيار بهجا و بهموقع همان راهي را پيش گرفت كه پيش از او فيلمساز فقيد سينماي دفاع مقدس يعني زنده ياد رسول ملاقليپور نيز در پيش گرفته بود.
با اين تفاوت كه ملاقليپور تا روزي كه بود به سينما وفادار ماند و از همكاري با تلويزيون سرباز زد در حالي كه حاتميكيا پس از مجموعه داستاني نسبتا موفق خاك سرخ (1381) كه باز هم به جبهه و جنگ برميگشت تغيير مسيرش به لحاظ مضمون را از مديوم تلويزيون و با سريال حلقه سبز (1386) آغاز كرده و در ادامه فيلم روي اكران دعوت را بدون بازيگر هميشگي فيلمهايش پرويز پرستويي و با استفاده از بازيگراني كه تا به حال دوربين او را تجربه نكرده بودند روانه پرده سينماها كرد. اگر آثار جنگي او از نمادها و نشانههايي مانند پلاك رزمندگان كه حكم امضاي هميشگي او را داشت، صحنههاي جنگ و گريز با دشمن و يا نمايش آثار مستقيم و بلاواسطه جنگ بر زندگي كاراكترهاي فيلمهايش مملو بود اما در ساليان اخير او بيشتر سعي كرده با هدفگيري تابوهايي مانند مقوله پيچيده و غامض اهداي عضو (حلقه سبز) يا سقط جنين (دعوت) بهجاي جنگ با دشمنان بيروني و مشخص با باورهاي غلط و زيرساختهاي فرهنگي كه بهزعم او در جامعه امروز ايران درست جانيافتادهاند مبارزه كند. در واقع با نگاه دقيقتر در مييابيم كه اگرچه ظاهر بيروني ساختههاي اخير حاتميكيا تغيير كرده و مضاميني مانند مقاومت يك بازيگر مطرح سينما در برابر بچهدار شدن (مهناز افشار در فيلم دعوت) جاي دختري تنها كه انتظار بازگشت برادر اسيرش را ميكشد (نيكي كريمي در بوي پيراهن يوسف) اما نفس ماجرا يكي است و حاتميكيا همچنان با همان روحيه مبارزهجويانه به فتح سنگرهاي جديدي كه بنا به اقتضاي زمانه در اين دوران بيشتر فرهنگي- اجتماعي هستند ميانديشد.
چنان كه خود او در مصاحبه اخيرش تاكيد كرده كه هدفش از انتخاب موضوع سقط جنين تنها اين بوده كه كاري كند كه از اين به بعد خانوادهها با آرامش و درايت بيشتري به اين مسئله بغرنج انديشيده و در ارتباط با آن عمل كنند. ساختار فيلم دعوت اپيزوديك است و اگرچه معمولا فيلمهاي اپيزوديك به علت ساختار منقطع خود در جذب مخاطب آنچنان موفق نيستند ولي حاتميكيا يا به خاطر امكان طرح سوژههاي بيشتر و يا به علت سنجش ميزان توانايياش در ژانري كه با ژانر هميشگياش تفاوتهاي آشكاري دارد اين قالب را براي دعوت انتخاب نموده كه البته احتمال گزينه اول خيلي بيشتر است. او در قالب پنج اپيزود كه در عين داشتن يك فصل مشترك عمده به نام سقط جنين، داستانهايي مجزا دارند علل و ريشههاي منجر به سقط جنين را در پنج خانواده كه داراي پنج خاستگاه فرهنگي و پنج توان اقتصادي متفاوت ميباشند به تصوير كشيده است.
اپيزود نخست فيلم با داستان مقاومت يك ستاره سينما (با بازي مهناز افشار) در برابر بچهدار شدن به خاطر تضاد آن با زندگي حرفهاياش آغاز شده و حاتميكيا زيركانه زندگي خانوادگي سوپراستارهايي را كه به هر حال همكار و همصنفش محسوب شده و حرف و حديثهاي بسياري درباره زندگي خانوادگي سستبنيان آنها وجود دارد و معمولا ازدواج و جداييهاي متعددي را هم در زندگي آنها شاهد هستيم به عنوان سوژه اصلي اين اپيزود انتخاب كرده و ناكامي اكثريت آنان در برقراري توازن ميان زندگي هنري و زندگي شخصي و زن و فرزندداري را به چالش كشيده است. نكتهاي كه در اين اپيزود كمي توي ذوق ميزند انتخاب سيامك انصاري به عنوان بازيگر نقش مقابل مهناز افشار است كه با توجه به سابقه طولاني او بهعنوان بازيگر كمدي تا حدودي جديت حاكم بر فضاي قصه را مخدوش ميكند. چند سال پيش مسعود كيميايي هم چنين اشتباهي را در فيلم حكم مرتكب شده و يكي از نقشهاي جدي كار را به سعيد پيردوست سپرد و البته پس از انتقادات عنوان كرد كه چون تلويزيون نميبيند چنين خطايي را مرتكب شده است.
با اين اوصاف احتمالا حاتميكيا هم چندان به برنامههاي تلويزيوني علاقهمند نيست. اما در اپيزودهاي بعدي دعوت شاهد هستيم كه كارگردان تنها به قشر روشنفكر و متمولتر جامعه قناعت نكرده و در اپيزودهاي بعدي به ترتيب يك زوج تهيدست كه كارشان باز كردن لوله است و متاسفانه بازي بازيگر خوبي مثل محمدرضا فروتن تحتالشعاع درست ادا نمودن لهجه ملايري قرار گرفته كه نهتنها باورپذير در نيامده كه از كيفيت بازي او نيز كاسته است و يك زن سنتي در يك خانواده كاملا متوسط و به قول معروف كارمندي، يك پزشك متخصص زنان كه در پشت ظاهر متفاوتش از قربانيان قصه، خود نيز يك قرباني محسوب ميشود و يك زن درمانده از طبقه ضعيف جامعه كه قرباني هوسرانيهاي يك آدم به ظاهر معتقد شده را به تصوير كشيده و آيينهاي تمامنما از ريشههاي سقط جنين در جامعه امروز ايران ترسيم مينمايد. رفت و برگشتهاي دوربين از درون زندگي شخصي هر كدام از كاراكترهاي قصه به نماي باز و البته تكراري كلانشهري پر از دود و آلودگي و ساختمانهاي سر به فلك كشيده و تاكيد بر فصل زمستان در تمام اپيزودها ميتوانند حاكي از اين باشند كه تمام اين داستانكهاي ظاهرا متفاوت در يك شهر و يك فضا و در يك مقطع زماني مشخص اتفاق افتاده و انسانهايي از اقشار مخالف جامعه بدون اينكه از حال يكديگر باخبر باشند در حال دست و پنجه نرم كردن با يك معضل فرهنگي و اجتماعي مشترك هستند. از ديگر نكاتي كه جلب توجه ميكند توازن حاكم بر ريتم كلي كار است كه درآوردن چنين ريتمي كه احساس خستگي را به تماشاگر آنهم در يك اثر اپيزوديك منتقل نكند كار سادهاي نبوده است. در مجموع دعوت، اثري قابل تامل و سرآغازي تازه براي فيلمسازي است كه ميخواهد حرفهايي تازه زده و جولانگاههاي جديدي را بيازمايد.
يکشنبه 28 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 53]