تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 12 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله، هرگز بدگويى كسى را نمى‏كردند، سرزنش نمى‏نمودند و در ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803889123




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مديريت سرمايه اجتماعى ناتوى فرهنگى و چگونگى مقابله با آن


واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: مديريت سرمايه اجتماعى ناتوى فرهنگى و چگونگى مقابله با آن
محمدعلى برزنونىبررسى شواهد و مستندات نظام كنونى بين المللى نشان مى دهد كه رويكرد سخت افزارى و تهديدهاى سخت و نظامى رفته رفته رو به محاق مى رود. آگاهى ملت ها و دسترسى به اخبار، از طريق گوناگون، انحصار كسب اخبار از خبرگزارى هاى هميشگى را بيرون مى برد. در اين عرصه كه انفجار اطلاعات، لحظه به لحظه، روابط ملل را دگرگون مى كند، رويكرد نرم افزارگرايى اتخاذ شده است. استعمار نوين جاى خود را به استعمار فرانوين داده است. امپرياليسم تلاش مى كند با همان تركيب پيمان آتلانتيك شمالى كه ناتوى نظامى را با محوريت تهديد سخت و با رويكردى ميليتاريستى تشكيل داده بود، ناتويى نوين را ترسيم كند كه با تكيه بر قدرت نرم خود و با محوريت تهديد نرم و سيطره فرهنگى و با رويكردى مبتنى بر ليبراليسم، لائيسم و سكولاريسم، به ريشه ها و باورهاى ملل جهان و خصوصا ملل مسلمان حمله برده و با از بين بردن هويت ملى، آنها را به سوى اضمحلال فرهنگى سوق دهد. استيلاى فرهنگى كه در مجارى پنهان و آشكار حركت تخريبى خود را آغاز كرده و ادامه مى دهد، مقدمه ساير استيلاها است.ناتوى فرهنگى همان شبيخون فرهنگى است. مقابله با اين شبيخون، آگاهى و آمادگى بسيار مى طلبد و خودباورى عمومى و دشمن شناسى براى طى اين مسير خطرناك و پيچيده لازم است.در يك بررسى ساده مى توان اهداف اصلى غرب از ناتوى فرهنگى را به شرح زير مطرح كرد:ـ عرفى سازى حكومت هاى كشورها به ويژه كشورهاى اسلامىـ ايجاد چنددستگى، تقابل، تضارب و اختلاف و شكاف در جهان اسلام و در نهايت جنگ بين قواى اسلامى ـ مادى سازى فرهنگ و جايگزين كردن آن به جاى فرهنگ بومى ملت هاى اسلامى كه با داشتن فرهنگ جهاد و شهادت، سد مقاومى در برابر نفوذ فرهنگ غرب و استيلاى آمريكا استـ جلوگيرى از نفوذ رقبا و تسلط بر اقتصاد بازار ـ تجزيه دنياى اسلام و جلوگيرى از اتحاد آنهاـ مبارزه با بيدارى اسلامى به ويژه فشار بر طرفداران اسلام سياسى و انقلابى، استراتژيست هاى آمريكا بر اين بيدارى در جهان اسلام به ويژه در خاورميانه، نام تهديد سبز نهاده اند كه در واقع به جاى تهديد سرخ توسط كمونيست بودـ منزوى كردن جمهورى اسلامى ايران، به عنوان سرمنشا بيدارى اسلامى در ميان ملل مسلمانـ فراموشى آرمان بزرگ ملت فلسطينـ ايجاد امنيت مطلق براى رژيم صهيونيستى و رسميت يافتن اسراييل در جهان و گسترش نفوذ آن از مغرب تا اندونزىـ كنترل و دسترسى آسان به نفت منطقه ثروتمند و استراتژيك خليج فارس. مايكل كلر استاد مطالعات صلح و امنيت جهانى در كالج هامپشايرو و نويسنده كتاب جنگ بر سر منابع، هدف ايالات متحده را از حضور در منطقه خليج فارس، تسلط بر منابع نفت آن به عنوان يك اهرم قدرت دانسته است نه فقط يك منبع سوخت. او گفته است: تسلط بر منطقه خليج فارس به معناى كنترل كردن اروپا، ژاپن و چين است. اين كار به ما قدرت كنترل باز و بستن شير نفت را خواهد داد.ـ تسلط بر منطقه استراتژيك خاورميانه. خاورميانه از يك منطقه مهم در ساختار نظام دوقطبى به منطقه محورى و مركزى در نظام جهانى تبديل شده است كه نظم جهانى با عنايت به رخدادهاى اين قسمت از كره خاكى، تعريف، استقرار و استمرار مى يابد.تهديداتاينك ناتوى فرهنگى با بهره گيرى از ابزارهاى قدرت نرم، در حوزه تهديد نرم ورود پيدا كرده است. تهديد نرم بيرونى با آسيب هاى درونى همراه شده است. تهديد نرم در عرصه هاى مختلفى تماميت ايران عزيز را مورد هجوم قرار داده است. تهديد چيست؟ به نظر صاحب اين قلم، تهديد مرحله اى از آسيب در محيط اجتماعى، سياسى، اقتصادى و فرهنگى است كه جنبه امنيتى بيابد. براى مثال ورود مواد مخدر نوعى آسيب در عرصه فرد و در مرحله بعد، جامعه است.وقتى پديده اعتياد در جامعه رواج يابد، درجه آسيب بالاتر مى رود و نوعى بحران را پديد مى آورد. در اين مرحله مواد مخدر تهديدى براى امنيت ملى جامعه محسوب مى شود. به ويژه اين كه پاى دشمنان خارجى نيز در ميان آيد. در واقع تهديد عامل عامد دشمنانه بيرونى ادامه دارد، اما آسيب، ضعف درونى است. همان طور كه در بحث از انواع استعمار گفتيم، ظهور تهديد در سه عرصه است:۱ـ تهديد سخت كه با هجوم نظامى، لشكركشى اشكار و اشغال سرزمين همراه است۲ـ تهديد نيمه سخت كه هجوم امنيتى، سلطه سياسى و اشغال حاكميت را به دنبال دارد۳ـ تهديد نرم كه هجوم فرهنگى، سلطه فرهنگى و سلطه بر ملت ها است.نكته مهم اين كه دشمن در تهديد نرم، كارى مى كند كه تهديد، آسيب جلوه كند و داخلى تلقى شود و نه تهديد بيرونى.تهديد نرم همان تهديد فرهنگى، اخلاقى، علمى، هنرى، رسانه اى و امثال آن است كه از سويى ريشه درتوان و قدرت رسانه اى، تبليغى و مطامع استكبارى دشمنان ما و از سوى ديگر ريشه در آسيب پذيرى هاى جامعه ما دارد. دشمنان ما به هيچ عنوان تحمل ما را نداشته و به دنبال نابودى فكر، ارزش ها، آرمان ها و همه منابع و امكانات ما هستند. ما نيز به دليل نياز به تعامل حاصل از ارتباطات و علوم و معارف بشرى و نياز به تحول و نوآورى و همه نيازهاى انسانى اعم از طبيعى و فطرى آن، در معرض آسيب هاى جدى و اساسى هستيم، دائما تهديدهاى غيرفيزيكى و نرم افزارى متوجه ما است. در واقع در تهديد فرهنگى، امنيت فرهنگى، عقيدتى، اخلاقى و به تعبير جامع تر امنيت دينى ما مورد تهديد است كه از آن به عنوان تهديد نرم ياد مى شود.دشمن تلاش دارد كه با پوشش نيازهاى فكرى، علمى، تربيتى ما مقاصد خود را دنبال كند و لذا امنيت فرهنگى ما را به مخاطره مى اندازد.پاسدارى از اين امنيت، نظام مقابله ويژه اى با هدايت و فرماندهى مخصوص به خود را مى طلبد كه وظيفه آن نظام، تعيين آسيب پذيرى هاى نرم، تهديدها، باورهاى مورد هجوم، باورهاى دشمنان و نيز بررسى راه هاى مقابله و خنثى سازى و دستيابى به قدرت نرم و هنجارسازى است.ظهور تهديد نرم را در عرصه هاى گوناگون زير مى توان مشاهده كرد:۵-:۱ عرصه سياستدر اين عرصه تلاش در بالكانيزه كردن كشورها دارند. كشورهاى تحت عنوان ملت سازى خرد و كوچك مى شوند. تلاش ديگر اينان در اين عرصه گلوباليزه كردن است. براى اين منظور حذف قلمروها تحت عنوان جهانى سازى صورت مى پذيرد. تلاش ديگر نيز وايتكانيزه كردن است به صورتى كه رهبرى دينى را از مردمى جدا سازند. اقدام ديگر دموكراتيزه كردن است. تلاش مى شود با ايجاد دولت هاى به اصطلاح ملى! پروژه خود را دنبال نمايند. همراه با اين اقدامات، مى توان پديد آوردن سازمان هاى مردم نهاد يا سمن (N.G.O) را به عنوان گروه هاى مرجع مطرح كرد.۵-:۲ عرصه اقتصادحركت اول در اين عرصه، انديشه سازى اقتصادى است. با پذيرش دانشجو و تربيت آنان بر انديشه هاى اقتصادى در سطح نخبگان تاثير مى گذارد و همراه با آن با تزريق كتب خاص و ترجمه هاى گزينشى، روند غربى سازى را دنبال مى كنند. ضمن اين كه بر توليد در كشورها نيز تاثير مى گذارند. در واقع در نگاه آنان، توليد كالاى اقتصادى و علم اقتصاد ممنوع! اما توليد كالاهاى بى ارزش آزاد! همراه با اين اقدامات، در رواج روحيه مصرف گرايى با تبليغ كالاهاى مشترك كوشش بسيار صورت مى گيرد.۵-:۳ عرصه فرهنگدر اين عرصه، با تاثير بر افكار با تبليغ ايده هاى مشترك در حوزه: اول: اعتقادات مشترك، پلوراليزم، ليبراليزم و اومانيزم،دوم: اطلاعات مشترك، بمباران اطلاعاتى غلط و بى ارزش و البته جهت داده شده تلاش مى كنند تا بر علايق و تسخير قلوب تاثير گذارند. همان كارى كه با آندلس ( اسپانياى فعلى) كردند و به اعتراف خودشان، با ابزار زن و شراب آن را از مسلمانان گرفتند.مصاديق كفر جديد در عرصه فرهنگ به شرح زير است:الف: سوداگرايى: اصالت سود و نفع گرايىب: دنياگرايى: اصالت زندگى دنيوىج: لذت گرايى: اصالت لذت يعنى بيشترين لذت براى بيشترين افرادد: پوزيتيويسم: بى معنايى مفاهيم حياتى و اخروىه: ليبراليسم: آزادى فردى بى حد و حصر در امتحان كردن همه چيز و بى بند و بارى در حوزه شخصىو: بى اخلاقى گرى اجتماعى و ترويج بى بند و بارىز: فرديت افراطىح: فمينيسم: بدين معنى كه هر چيز را از نگاه جنسيت ديدن و در يك كلام تبليغ براى رفع حيا از سطح اجتماعط: سوداگرى اقتصادىى: توده گرايى مذموم همراه با آگاهى هاى جهت داده شده و سوگيرى شده در جهت منافع غربنتيجه اين مصاديق، آزادى بالاترين بهره بردارى لذيذانه فردى از منافع بدون توجه به ديگران است.عرصه هاى تهديد نرم فرهنگى با توجه به تحليل ارائه شده در ايران در عرصه هاى دوگانه به شرح زير رخ مى نمايد:اول: حوزه عقايدبا تبليغ مخدوش بودن اصل متون دينى به قرائت پذيرى متون دينى حكم مى رانند. حتى درمرحله بالاتر دريافت پذيرى حقيقت وحى حتى از سوى پيامبر اعظم (ص) را مطرح مى كنند و در نتيجه تبيين ناپذيرى حقيقت دين توسط ديگران را اعلام مى دارند.دوم: حوزه اخلاقدر حوزه اخلاق، به نسبيت اخلاق، نسبيت ارزش ها و نسبيت عدالت و … حكم مى دهند. منظور از اطلاق در حوزه اخلاق اين است كه اصول خصلت ها و رفتارهاى زشت و زيباى اخلاقى، گستره جهانى و جاودانه دارند و شامل همه افراد وهمه زمان ها و مكان ها در هر شرايط يا اطلاق و فراگيرى آن است. به ديگر بيان مراد از مطلق گرايى اخلاقى، پاى فشردن بر اين باور است كه اصول و گزاره هاى اخلاقى وابسته به هيچ امرى خارج از ذات موضوعات اخلاقى نيستند بلكه مجموعه عناصر موجود در ذات موضوع، آن را متصف به خوبى يا بدى اخلاقى مى كند نه حوادث و شرايطى خارج از آن نظير زيست محيطى، اجتماعى، فرهنگى، اقتصادى، روانى و ذوقى و … پس عفت پيشگى، احترام گزاردن به ديگران و … هميشه خوب است و هم جنس گرايى و بى حرمتى به سايرين هميشه بد.(ديلمى :۱۳۷۹ ۳۸)در بيانى دقيق تر، مطلق بودن اخلاق به اين معنا است كه دست كم، برخى اصول ثابت اخلاقى وجود دارند كه مبناى ارزش گذارى هاى ثابت و عام در افعال انسان ها هستند و اين اصول، وابسته به تمايل فرد يا جامعه و تغيير شرايط زمانى و مكانى نيستند (مصباح :۱۳۸۱ ۱۷۱)اما منظور از نسبيت در حوزه اخلاق اين است كه خصلت ها و رفتارهاى زشت و زيباى اخلاقى، ويژگى نسبيت دارند و تنها براى زمان و دورانى خاص يا مكان وجامعه اى ويژه و براى شرايط مشخص معنا و اعتبار دارند. به ديگر سخن، مراد از نسبيت، وابستگى شىء به امر يا امورى متغير و خارج از ذات آن است. نسبيت در اخلاق بدين معنا است كه هيچ يك از ارزش ها، اصول و احكام اخلاقى ثابت نيستند و همه گزاره هاى اخلاقى به اختلاف زمان، شرايط و نظر شخصى خاص يا همه افراد يا توافق جامعه قابل تغييرند(مصباح :۱۳۷۹ ۳۹ و ۱۷۱) پس نسبيت گرايى اخلاقى به مفهوم وابستگى اخلاقى به عناصرى متغير و خارج از حقيقت مفاهيم اخلاقى است و براساس شرايط زمانى و مكانى متفاوت است. هم جنس گرايى در يك جامعه، خوب و در جامعه اى ديگر بد است.اين نسبيت گرايى ريشه در معرفت شناسى دارد كه معتقد به قضاوت اخلاقى موقت و منطقه اى و نه جاودانه و فرامنطقه اى است. براساس اين نظر، رجحان اخلاقيات در ملل مختلف، امرى ذوقى و متناسب با بستر فرهنگى آن است.مكاتبى كه سودگروى اخلاقى و نفع شخصى فرد را معيار اخلاق دانسته ( مطهرى، بى تا: ۲۴۵-۲۴۳) يا مكاتبى كه از اصالت لذت مادى شخصى دم مى زنند ( مصباح يزدى :۱۳۶۷ ۱۸۵) يا آنان كه با سخن گفتن از اخلاق عرفى، آن را صرف آداب و رسوم هنجارشده و مقبول ميان اكثريت جامعه معرفى مى كنند، ( پويمن، بى تا: ۳۲۶) هر كدام به نوعى به دامن نسبيت گرايى اخلاقى درغلتيده اند.نتايج و پيامدهاى پذيرش نسبيت در حوزه اخلاق و ارزش هاى اخلاقى بسيار ويرانگر و البته غيرقابل قبول است:الف: بى ثمر شدن احكام اخلاقى و تربيتى: افراد انگيزه اى براى اخلاقى بودن ندارند و از انجام هيچ عمل غيراخلاقى احساس ناراحتى وجدان و شرمسازى نخواهند داشت؛ چرا كه آن عمل ممكن است در فرهنگ و جامعه اى ديگر اخلاقى و مجاز باشد. در نتيجه، تربيت نيز معنايى نخواهد داشت.(روبيژيك، بى تا ۳۰۵)ب: سلب مسئوليت اخلاقى و حقوقى: مسئوليت به معنى در معرض بازخواست بودن است كه با وظيفه و تكليف تلازم دارد. با پذيرش نسبيت گرايى اخلاقى، مسئوليت در برابر خدا، جامعه و وجدان از بين مى رود. در نتيجه موجب بى خاصيت شدن مفاهيمى نظير وجدان عمومى، اعتماد به ديگران و عناوين خير و شر و … مى شود( تكاثر/۸ و صافات ۲۴)ج: نفى داورى اخلاقى و پيدايى شكاكيت اخلاقى: مى توان به قبح راستگويى و نيز حسن آن حكم داد و اين بسته به بسترهاى فرهنگى يا سليقه هاى خاص استد: تساوى خادمان و خائنان: خدمت و خيانت، اصلاح و افساد، خيرخواهى و شرارت و … جايگاه واحد خواهند داشت و تحسين و تقبيح آن بى معنا است.ه: نفى كمال و جاودانگى دين: هدف عالى دين، تتميم مكارم اخلاقى است. قبول تغييرپذيرى و عدم ثبات احكام اخلاقى، به معناى عصرى شدن تعاليم دينى و موقتى بودن آنها و در نتيجه، انكار كمال و خاتميت آن است.(مطهرى :۱۳۶۳ ۱۸۵)و: عدم امكان پديد آمدن نظام اجتماعى: پيدايى هرگونه نظامى مبتنى بر وجود يك رشته اشتراكات و مقبوليات عام و مطلق است.ز: پذيرش مطلق اصل تساهل و تسامح در عمل: بنا بر اين اصل، هيچ كس حق مداخله در كار ديگرى و ممانعت او از انجام كار دلخواهش را ندارد. بر اين اساس، جلوگيرى از هرگونه فساد و تباهى ممنوع است ، بنابراين نابود ساختن افراد، جوامع و تباه ساختن زمين مجاز است. قرآن كريم لازمه عدم دفع و منع مردم را فساد و تباهى زمين دانسته است: «ولو لا دفع الله الناس بعضهم ببعض لفسدت الارض»۶- راهبردهاراهبردهاى ناتوى فرهنگى ويژه جهان اسلام و نيز جمهورى اسلامى ايران با استفاده از برترى هاى سياسى، اقتصادى و فناورى هاى نوين ارتباطاتى، اطلاعاتى و رسانه اى براى ساختارشكنى و جايگزينى ساختار مطلوب در راستاى تثبيت منافع غرب در جهان اسلام به شرح زير است:۶-:۱ تخريب بنيان هاى فكرى و اعتقادى و مخدوش كردن چهره تابناك دين مبين اسلام و چهره مبارك پيامبر اعظم (ص) از طريق رمان ها، فيلم ها و كاريكاتورها و معرفى كردن دين اسلام به عنوان طرفدار خشونت و تروريسم.۶-:۲ فشار به جمهورى اسلامى ايران براى تغيير استراتژى و تلاش براى تعديل و مهار قدرت نرم جمهورى اسلامى ايران در منطقه۶-:۳ فعال كردن گسل هاى قومى ـ مذهبى در محيط ملى كشور و نيز ايجاد اختلاف، چنددستگى و تقابل و نهايتا درگيرى بين اقوام و مذاهب گوناگون هم در بعد ملى و هم در سطح جهان اسلام۶-:۴ اعمال محدوديت و فشار اقتصادى مانند قطعنامه ۱۷۳۷ و بعدى و تهديدات در اين زمينه۶-:۵ تخريب چهره كشورهاى مستقل ونيز جمهورى اسلامى ايران در محيط جهانى و منطقه اى با زدن برچسب ناخوشايند، توهين آميز و ناپسند به كليت كشور و حتى افراد صاحب نفوذ در جهان اسلام با انتخاب نام هايى با بار هيجانى و شديد براى تاثيرگذارى بر نگرش مخاطبان. مفاهيمى نظير محور شرارت، تروريست، بنيادگرايى اسلامى، انتخابات فرمايشى، ارتجاع مذهبى، نظام سركوب گر، رژيم توتاليتر، آپارتايد مذهبى و … بخشى از آنها است.۶-:۶ توليد قدرت مجازى ( تهديدزا) از جمهورى اسلامى ايران براى امنيت جهانى و منطقه اى ۶-:۷ القاى وجود اجماع جهانى نسبت به نظرات آنها در جهان با استفاده از حربه جنگ روانى و نياز مردم به همرنگى و تمايل آنان به در اكثريت بودن براى القاى پيام هاى عملياتى روانى خود۶-:۸ القاى تهديد خطر هلال شيعى براى كشورهاى منطقه خاورميانه۶-:۹ ايجاد ابهام و ترديد در اذهان مردم با ارائه اخبار و اطلاعات ناقص، شبهه انگيز و اغلب نادرست در زمينه رهبران ونهادهاى جمهورى اسلامى براى القاى ناكارآمدى جمهورى اسلامى ايران و ايجاد شك و شبهه در مورد ارزش هاى دينى و هنجارهاى مذهبى.۶-:۱۰ هدايت افكار عمومى با برنامه ريزى، تصويرسازى خبرى، انگاره سازى تصويرى و ذهنى و ايجاد فضاى ساختگى در راستاى اهداف خود۶-:۱۱ فشار سياسى و ديپلماتيك عليه جمهورى اسلامى ايران۶-:۱۲ تهديد نظامى و ارعاب توسط شوراى امنيت۶-:۱۳ حمايت از جريانات و چهره هاى فرهنگى وابسته در داخل ايران و نيز روشنفكرهاى وابسته در كشورهاى اسلامى۶-:۱۴ القاى گسست بين حاكميت جمهورى اسلامى و نخبگان كشور ايران۶-:۱۵ ناموفق جلوه دادن تجربه مديريتى ـ سياسى نظام جمهورى اسلامى ايران و القاى ناكارآمدى نظام اسلامى در مديريت جامعه:۷ مقابله با ناتوى فرهنگىبا هجمه متحد و برنامه ريزى شده غرب عليه مبانى و ارزش هاى ايرانى و اسلامى چگونه بايد مقابله كرد؟ طبعا تهديد فعلى، نظامى نيست بلكه تهديدى كاملا نرم افزارى از جنس فرهنگى است. دشمن به وضوح قصد از بين بردن هويت ملى و استحاله فرهنگ بومى ما را براى استحمار و در نهايت سيطره دارد. ابزارهاى غرب در اين استحاله فراوان است.ماهواره ها، فيلم ها، راديوها، تلويزيون ها، داستان ها، برخى از سايت هاى اينترنتى و نيز از طريق نفوذى هايى كه در بدنه كشور ما رسوخ كرده اند. دشمن با ناتوى فرهنگى خويش در عصر استعمار فرانوين، مى كوشد عموم ملت ها را مرعوب خويش سازد يا با فرآيند متقاعدسازى از طريق طرح هاى فريب، مقاومت و بيدارى ملت ها را بى اثر سازد.۷-:۱ افزايش قدرت نرمبراى مقابله با ناتوى فرهنگى چه بايد كرد؟ در اين نوشتار كوتاه، نمى توان به راهكارهاى بسيار اشاره كرد. براى مقابله با اين جبهه گشوده شده در برابر دين اسلام و ملل مسلمان، علاوه بر بيدارى و هوشيارى، بالا بردن آگاهى هاى اطلاعاتى در اين زمينه، روى آوردن به فناورى هاى نوين ارتباطى و تبليغى و … موارد ديگرى كه در عصر انفجار اطلاعات لازم است. در اين شرايط پيچيده فرهنگى و رسانه اى در عرصه استعمار فرانو، تبيين شيوه هاى مقاومت فرانو نيز يك ضرورت است. به ديگر بيان، استعمار نو، مقاومت فرانو را نيز مى طلبد. در اين عرصه بايد سخن از مقاومت فرهنگى با توليد انبوه و مناسب فرهنگى و به كارگيرى سلاح علم و قلم در ميدان جنگ فرهنگى به ميان آورد.بدون ترديد ظهور انقلاب اسلامى به راهبرى پير عرفان معاصر، احياگر ميراث عظيم اسلامى در جريان امروز، مرد قرن، حضرت امام خمينى (ره) كه به رغم سيطره ظاهرى تمدن مادى غربى در جهان امروز، انقلابى را به نام دين و حكومتى را با حاكميت دين برقرار ساخت، خود از جمله مظاهر جدى قدرت نرم جمهورى اسلامى ايران محسوب مى شود.قدرت نرم افزارى اين انقلاب مبارك در مقابل چهره سخت افزارى تمدن جديد صف آرايى كرد و در نهايت با پيروزى شكوهمندانه، كارت هاى برنده بازى بسيارى را در اختيار ملت خداجوى ايران نهاد. همين بيدارى موجب بيدارى سراسرى اسلامى در كشورهاى مختلف شد و حتى شاهد بيدارى ملل مستضعف در قلب قاره آمريكا هستيم. انقلاب مبارك اسلامى ما مولود قدرت نرم و مبتنى بر آن بود.حضرت امام خمينى (ره) با استفاده از قدرت مردم و با تكيه بر ايمان مردم و ظهور واژه هايى جديد نظير مستضعفان، جنگ بين فقير و غنى، نبرد ميان راحت طلبى و جهاد، نظم قديم را از بين برد و نظم نوينى را در جهان معاصر حاكم كرد كه منبع قدرت آن، ايمان توده هاى مردمى بود.پيوند عرفان و معنويت و سياست در اين انقلاب چنان بود كه تز جدايى دين از سياست را طرد كرد. عرفان امام با حماسه او پيونده خورد. از سوى ديگر، نگاه ويژه او به نقش مردم به عنوان قوه اجراى مقاصد مدبرانه عالمان دينى، اعتقاد راسخ و صادقانه امام به نقش مردم را در جامعه نشان مى داد. همان نگاهى كه در دوران رهبرى نظام اسلامى نيز بر آن تاكيد تام و تمام داشت و ميزان را راى ملت خواند. او از نگاه داخلى گذر كرد. انقلاب خود را انقلاب اسلامى ناميد و نه انقلاب ايرانى! او رويكردى بين المللى و جهانى داشت و با اين رويكرد جهانى كه حكايت از ماموريت ويژه پيامبرانه براى تمام جهان داشت، جاى خود را در دل ملت هاى محروم مستضعف باز كرد. پاسدارى او از ارزش هاى انسانى و اسلامى همراه با ارائه شجاعانه و روايت نوين از نظريه كهن ولايت فقيه او را رهبرى براى تمام عصرها و نسل ها كرد. تكيه و تاكيد آگاهانه حضرت امام بر عدالت اجتماعى فرمان قسط قرانى را كه يكى از اهداف بعثت پيامبران بزرگوار بود، تداعى مى كرد. او اسلام مجسم و مجسمه اسلام بود. او معنويت را با سياست و عدالت همگام ساخت و آنها را به عنوان ابزار مهم قدرت نرم خويش براى پيروزى انقلاب و تداوم آن به كار برد. همان نگاه و باور، باز هم بايد به مدد آيد و در مقابل تهديدات نرم دشمن، به خنثى سازى آنها رو آورد و امنيت فرهنگى را براى جامعه به ارمغان آورد. علاوه بر افزايش قدرت نرم و تاثيرگذارى هنجارى كه در بند قبلى مطرح شد، در يك بررسى ساده مى توان راهكارهاى زير را نيز در اين زمينه موثر دانست:۷-2: باور هجوم و بالا رفتن حساسيت فرهنگىبراى مقابله با اين موضوع بايد ابتدا اين هجوم باور شود. فراموش نكنيم كه سال ها طول كشيد كه دولتمردان ما باور كنند چيزى به نام تهاجم فرهنگى كه از سوى مقام معظم رهبرى عنوان شد، وجود دارد. اين باور بسيار مهم است و هم اكنون اين فهم در بدنه فرهنگى و دانشگاه ما وجود ندارد. ضريب حساسيت عمومى و دغدغه متوليان فرهنگى بايد بالاتر رود و از حركت هاى كند و بطئى و به اصطلاح لاك پشتى به حركت هاى نهادينه، برنامه ريزى شده و منسجم روى آورد. ناتوى فرهنگى جدى است و دشمن با ابزار نرم خويش به تهديدات فرهنگى روى آورده است.
 يکشنبه 28 مهر 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 221]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن