تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 10 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):سفره هايتان را با سبزى، زينت دهيد ؛ زيرا سبزى با بسم اللّه الرحمن الرحيم، شيطان...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1819500276




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

تقسیم جنسیتی جامعه


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: شهرزاد نیوز: برای اثبات لزوم مشارکت زنان در جامعه علمی هم می‌توان استدلالات اجتماعی آورد و هم استدلالات اقتصادی. تفاوت عمده بین جامعه اطلاعاتی و جامعه علمی، تمرکز جامعه علمی بر گسترش مهارت‌ها و توانایی‌های انسانی و کسب و بهره‌وری از دانسته‌هاست. استفاده از تکنولوژی اطلاعاتی برای تبادل و کسب دانش، کلید راهنمای این جامعه علمی است. می‌دانیم که در جهان، تقسیم جنسیتی بزرگی در دسترسی و بهره‌گیری از تکنولوژی‌های اطلاعاتی و ارتباطی وجود دارد. گزارش سال 2005 "ابریکوم"*، با عنوان "زنان در جامعه اطلاعاتی" نشان می‌دهد که مشارکت زنان در جامعه اطلاعاتی، به ویژه در کشورهای فقیر دنیا، فرسنگ‌ها از مردان عقب‌تر است. این امر مهمی است، زیرا شاهدیم که گروه‌های ممتاز به آسانی به این تکنولوژی دسترسی دارند و از آن بهره‌برداری می‌کنند، زیرا که این تکنولوژی به آن‌ها سودهای تصاعدی می‌رساند و به این ترتیب از امتیازات هر چه بیشتری برخوردار می‌گردند (بریجز، 2001). با توجه به اشاعه تکنولوژی‌های اطلاعاتی و ارتباطی و تأثیر عظیم آن‌ها بر جوانب متعدد اجتماعی و اقتصادی زندگی، این هراس وجود دارد که عاملی وخیم‌کننده گردد و حاشیه‌ای شدن زنان، به ویژه زنان فقیر کم سواد را تشدید سازد. این تقسیم جنسیتی در رابطه با جامعه علمی حدت می‌یابد، زیرا شامل نه تنها دستیابی به تکنولوژی‌های اطلاعاتی و ارتباطی است، بلکه همچنین به سایر عناصر کلیدی– علوم، تکنولوژی و ابتکار – می‌باشد و مشارکت زنان، در تمام این زمینه‌ها در بسیاری از کشورهای جهان به قهقرا می‌رود. ما در این جا تأکید "آمارتیا سن" بر برابری جنسیتی به عنوان عامل افزایش توان بشر و تقویت فرصت‌ها برای مردان و زنان را تکرار می‌کنیم. برای مثال، "چشم‌انداز 2020 / مأموریت 2007" درهند نیمی از 2 / 1 کارمند علمی که در مراکز اطلاعاتی کار خواهند کرد، زنان خواهند بود. به گفته سازمان ملل، "قدرت‌یابی زنان" مستلزم درک این مسئله است که زنان در دستیابی به آموزش و منابع با محرومیت روبرویند و این که "قدرت‌یابی و استقلال زنان و بهبود موقعیت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و بهداشتی آنان به خودی خود اهمیت بسیاری دارد و برای دستیابی به توسعه انسانی بی‌وقفه و مستمر ضروری است." این توسعه با پنج عامل تعریف می‌شود: عزت نفس؛ حق و امکان تصمیم‌گیری؛ حق و امکان دستیابی به فرصت‌ها و منابع؛ حق و قدرت اعمال کنترل بر زندگی خود، هم در خانه و هم در خارج از آن؛ توانایی تأثیرگذاری بر راستای تغییرات اجتماعی جهت خلق نظم عادلانه‌تر اجتماعی و اقتصادی، در سطح ملی و بین‌المللی (شبکه اطلاعات جمعیتی سازمان ملل). جهت نیل چنین رویکردی، استدلالات گوناگونی برای توسعه و تشویق مشارکت عادلانه زنان در جامعه علمی وجود دارد که شامل شناخت مزایای آن در توسعه اجتماعی و اقتصادی می‌باشد. 1 – تواناسازی عوامل فعال: با حمایت از زنان به عنوان عوامل فعال در توسعه، آن‌ها خواهند توانست درآمد، بهداشت و تولید مواد غذایی را بهبود بخشند که به نفع خانواده و کل جامعه می‌باشد. 2 – تضمین حقوق انسانی: زنان باید از جامعه علمی به طور عادلانه بهره ببرند. 3 – تقویت ظرفیت انسانی: زنان، منبع بهره‌برداری نشده ظرفیت انسانی برای توسعه یک جامعه علمی در سطح ملی هستند. 4 – مشارکت در توسعه اقتصادی: ارتقای ظرفیت‌های اقتصادی زنان در رشد اقتصاد ملی نقش خواهد داشت. 5 – بسیج زنان برای رقابت‌پذیری ملی: افزایش حضور زنان در کارهای علمی و تکنولوژیکی و دانش، رقابت‌پذیری رشته‌های تجاری و خلاقیت و ابتکار سیستم‌های ملی را افزایش می‌دهد. 1 – زنان، عامل فعال در توسعه آمارتیا سن، برنده جایزه نوبل، با تکیه بر فعال بودن و قابلیت‌های زنان بر محوری بودن زنان در جامعه علمی تأکید می‌کند. او رهبری زنان را عنصری حیاتی در توسعه تلقی می‌کند و خاطرنشان می‌سازد که گسترش توانایی‌های زنان نه تنها بر آزادی و رفاه خود زنان می‌افزاید، بلکه بر زندگی دیگران نیز اثرات متعددی دارد. زنان برای تحقق نیازهای خود به تکنولوژی اطلاعاتی و ارتباطی نیاز دارند و باید در تعیین اولویت نیازها و نحوه طراحی و بهره‌برداری، این امر در نظر گرفته شود. مشارکت زنان در جامعه علمی، مزایای متعددی برای رفاه اجتماعی – افزایش منفعت کلی برای جامعه – دارد. از جمله این مزایا، می‌توان چنین برشمرد: -دستیابی زنان به اطلاعات و دانش بیشتر، سلامت آن‌ها را بهبود می‌بخشد و از تعداد کودکان می‌کاهد، و به این وسیله توانایی کسب درآمد بالا می‌رود (کار و هویر، 2001). -افزایش دستیابی زنان به منابع اطلاعاتی و دانشی، با توجه به نقش سه گانه آن‌ها (نقش‌های بازتولیدی، تولیدی و اجتماعی) به خانواده و جامعه نفع می‌رساند (هویر و میتر، 2003). -اطلاعات و دانش بیشتر نرخ تولد را کاهش می‌دهد که به نوبه خود بر رشد اقتصادی و افزایش درآمد تأثیر مستقیم دارد (ستیگلیتز 1998). -مزایای اقتصادی – اجتماعی ناشی از تکنولوژی اطلاعاتی و ارتباطی شامل افزایش درآمد و قدرت اقتصادی، عدم تبعیض، ارتقای جایگاه اجتماعی و تصاویر مثبت رسانه‌ای، ارتقای موقعیت و اعمال نظر در خانه، و افزایش اعتماد به نفس و پتانسیل بسیج‌شدن و افزایش دستیابی به آموزش می‌باشد (رجوع کنید به هافکین و هویر، 2006). 2 – حقوق بشر طبق کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان و پلاتفرم عمل پکن، دولت‌ها موظفند اقداماتی جهت تضمین حقوق زنان و دستیابی به منابع اقتصادی که جهت کاهش فقر ضروری‌ هستند، اتخاذ نمایند، از جمله: -برابری جنسیتی در تمامی زمینه‌های اشتغال -حقوق برابر در زمینه تملک، عقد قرارداد و استقراض در حوزه‌های خصوصی و عمومی -دستیابی برابر به بازار، اعتبارات و تکنولوژی -شرایط زیستی برابر – شامل مسکن، بهداشت و آب تأیید حق زنان نسبت به منابع اقتصادی و تکنولوژیکی توسط دولت‌ها و سازمان ملل، دولت‌ها را مستلزم می‌سازد به مثابه بخشی از تعهدات قانونی و سیاسی خود نسبت به ملت، از امکان مداخله و مشارکت کامل و فعال زنان در جامعه دانش حمایت کنند. دولت‌های آگاه در خواهند یافت که تحقق این تعهد، بیشتر، گامی ضروری به سوی توسعه اقتصادی و رقابت‌پذیری است تا استلزامی قانونی. 3 – ساختن توانایی بشر برای جامعه علمی اگر به جوامع دانش همچون مکان‌هایی بنگریم که در آن برای کنش متقابل، خلق و تبادل دانش جدید، از تکنولوژی‌های اطلاعاتی و ارتباطی استفاده می‌شود، پس هنگامی به یک جامعه علمی دست می‌یابیم که گروه‌های گوناگونی، از جمله متخصصان، کاربران عادی اطلاعات و آماتورها بتوانند با یکدیگر کنش داشته باشند، فرا بگیرند و با استفاده از تکنولوژی اطلاعاتی دانش تولید کنند. در بسیاری از کشورها، توانایی زنان در مداخله و مشارکت در جامعه علمی بلا استفاده و رشد نیافته مانده است، که شاخص آن تقسیم جنسی و مشارکت زنان در نیروی کار فنی می‌باشد. این زمینه‌ای است که اقدام در آن، نه تنها برای زنان بلکه برای توسعه تکنولوژی و اقتصاد ملی مفید خواهد بود. "شورای اینتر آکادمی" استدلال می‌کند که برای جامعه علمی، وجود نیروی کار علمی و فنی ورزیده ضروریست و بدون این کار، کشورهای فاقد توانایی در کاربرد پیشرفت‌های علمی و تکنولوژی نوین در صنایع و شرایط ملی خود (کاهش فقر، توسعه، بهداشت) نسبت به کشورهای توانا، دچار عقب‌ماندگی اقتصادی و اجتماعی خواهند شد (شورای اینترآکادمی، 2004). نگرانی نسبت به کمبود کادر علمی و فنی اکنون در بسیاری از کشورها مشهود است و افزایش زنان شاغل در این زمینه‌ها، یکی از راه حل‌های آن است. برای مثال، در اروپا تقاضای رشد یابنده‌ای برای دانشمندان زبده و کارگران فنی ماهر جهت انگیختن پیشرفت‌های علمی و نوآوری‌های تکنیکی وجود دارد. در عین حال، بسیاری از جوانان علاقه خود را به این زمینه‌ها از دست می‌دهند و تعداد فارغ‌التحصیلان رشته‌های علمی و مهندسی رو به کاهش است. طبق تحقیقات اتحادیه اروپا، حضور زنان در زمینه تحقیقات صنعتی در کشورهای عضو اتحادیه، و نیز سایر کشورهای "توسعه و همکاری‌های اقتصادی"، مانند ژاپن، نیوزیلند، استرالیا و کانادا، ناکافی است. تعداد دانشمندان و مهندسان زن در بخش صنعتی کم است و تعداد زنانی که این مشاغل را رها می‌کنند، بیش از سایر بخش‌هاست. دلیل منطقی دیگر برای لزوم افزایش زنان در حیطه دانش، مسئله تنوع است: گستردگی و تنوع نیروی کار جذابیت‌های بیشتری برای بازارها و مشتریان ایجاد می‌کند. اشتغال بیشتر زنان بر تنوع می‌افزاید، شیوه‌های ارتباطی را تغییر می‌دهد، نوآورهای بیشتری به بار خواهد آورد و رقابت‌پذیری را بهبود خواهد بخشید (کمیسیون اروپا، 2003). علاوه بر آن، "کاتالیست" در تحقیقی در سال 2004 درباره بازدهی ارزش خالص و کل بازدهی به سهامداران در 353 مورد از 500 شرکت موفق دریافت که تنوع جنسیتی و کارآیی مالی با هم ارتباط دارند. طبق نتایج این تحقیق، شرکت‌های دارای تعداد بیشتر زنان در تیم مدیران سطح بالا، نسبت به شرکت‌های دیگر کارآیی مالی بهتری دارند. همچنین این تحقیق خاطر نشان می‌سازد که استخدام، حفظ و پیشرفت زنان، شرکت را از مزیت بخش ماهر و آموزش دیده جمعیت مستعد بهره‌مند می‌سازد. زنان در زمینه خرید تصمیم‌گیرنده‌اند و نفوذ دارند، بنابراین شرکت‌های دارای کارکنان زن در برآوردن نیازهای مشتریان تواناتر هستند. سرانجام، گروه‌های متنوع برخوردار از مدیریت مناسب نسبت به گروه‌های غیر متنوع، سیاست‌های تجاری متنوع‌تری اتخاذ می‌کنند (کاتالیست، 2004). 4 – مشارکت در رشد اقتصاد ملی به گفته بانک جهانی، "سرمایه‌گذاری در زمینه برابری جنسیتی و قدرت‌یابی زنان، سیاست اقتصادی هوشمندانه‌ای است": برابری جنسیتی بیشتر، به بهبود بارآوری اقتصادی یاری می‌رساند. (صفحه 3 – گزارش 2007 مراقبت جهانی بر "اهداف توسعه هزاره"). بانک جهانی می‌افزاید که دستاوردهای تاکنونی از نظر فرصت‌های اقتصادی موجود برای زنان بسی عقب‌تر از ظرفیت‌های اقتصادی زنان است. این ناکارآیی ناشی از این واقعیت است که مشارکت زنان در بازار کار و درآمدها با کاهش فقر و تسریع رشد با این فرض که مردان، کودکان و جامعه در کل و نیز زنان از قدرت اقتصادی خود بهره‌مند می‌برند، ارتباط دارد. "در مجموع، شواهد تجاری به نفع بسط فرصت‌های اقتصادی زنان روز به روز آشکارتر می‌گردد؛ این چیزی نیست جز سیاست اقتصادی هوشمندانه. (بانک جهانی، 2006)" در برخی از کشورها، زنان در مشارکت در رشد جامعه علمی جایگاه خوبی یافته‌اند. در کشورهای متعددی زنان در بخش شرکت‌های کوچک و متوسط و اقتصاد غیررسمی سهم بسیاری دارند. سازمان ملل متذکر می‌شود که اشتغال غیر رسمی زنان در رشته‌های تعاونی، خودیاری و سنتی "منبع اقتصادی مهمی" می‌باشد (سازمان ملل، 2006). فعالیت‌های تجاری زنان همچون منبعی پر اهمیتی در رشد اقتصادی به رسمیت شناخته شده است – که نه تنها ایجاد اشتغال را به همراه دارد بلکه راه حل‌های مختلفی برای معضلات مدیریتی، سازمانی و تجاری ارائه می‌کند (سازمان همکاری‌ها و توسعه اقتصادی، 2004). در کشورهای کم درآمد و متوسط، گرایش آن است که زنان به جای استخدام شدن، بیشتر در زمینه خود اشتغالی به کار بپردازند و در شرکت‌های کوچک و متوسط مشغول به کار شوند (آلن و دیگران، 2006). در اکثر مناطق جهان، خوداشتغالی بخش عمده اشتغال زنان در رشته‌های غیر کشاورزی را تشکیل می‌دهد، در حالی که نرخ آن در مورد مردان مساوی یا کمتر از زنان است. برای مثال، در آفریقای شمالی، درصد خود اشتغالی در مشاغل غیر کشاورزی برای زنان 72 درصد و برای مردان 60 درصد است، در حالی که در صحرای آفریقا، این نرخ برای مردان و زنان تقریباً مساوی و به ترتیب 71 و 70 درصد می‌باشد (چن و دیگران، 2005). وزرای بازرگانی "سازمان همکاری‌ها و توسعه اقتصادی" همچنین دریافته‌اند که خود اشتغالی یکی از مهم‌ترین فرصت‌های شغلی زنان، به ویژه در اقتصادهای در حال توسعه می‌باشد (سازمان همکاری‌ها و توسعه اقتصادی، 2004). 5 – هزینه‌های استفاده ناکارآمد از منابع انسانی عدم قدرت اقتصادی زنان، از سوی دیگر، نه تنها رشد اقتصادی و کاهش فقر را به مخاطره می‌اندازد، بلکه تأثیرات منفی دیگری نیز، از جمله آموزش مناسب کمتر و عواقب بهداشتی برای کودکان و گسترش سریع‌تر ایدز دارد (بانک جهانی، 2006). به نظر شورای اینترآکادمی، قصور در بهره‌گیری از توانایی زنان "کشورها را از ذخایر مهمی از استعداد محروم" کرده است – و در نتیجه این جوامع نمی‌توانند از توانایی‌ها و پتانسیل‌های زنان بهره گیرند. اما به جز کمبودها، شاید مهم‌ترین دلیل تشویق مشارکت تمام گروه‌ها در کشورهای در حال توسعه و نیز توسعه یافته در جامعه علمی، دستاوردهای آن باشد. به استدلال شورای اینترآکادمی: «مسلماً 80 درصد جمعیتی که در این کشورها زندگی می‌کنند، باید سهم بزرگتری در خلق دانش نوین داشته باشند، نه تنها از آن جایی که حق دارند سرنوشت خود را رقم بزنند، بلکه به خاطر بینش و استعدادی که می‌توانند برای بقیه جهان به ارمغان آورند. *- ORBICOM: شبکه بین‌المللی کرسی‌های یونسکو در ارتباطات. اربیکوم، یک شبکه بین‌المللی است که شخصیت‌های برجسته اطلاعاتی از محافل آکادمیک، رسانه‌ای، تجاری و دولتی را به هم پیوند می‌دهد تا زمینه تبادل اطلاعات و توسعه پروژه‌های مشترک فراهم آید.




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 420]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن